kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۰۷۶
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۱
یک اقتصاددان‌دانشگاه تحلیل کرد

آینده بازار نفت و عوامل موثر بر آن

عضو هیئت علمی دانشگاه در نشستی پیرامون آینده بازار نفت و عوامل مؤثر بر آن، تاثیر قیمت نفت بر موضع آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، قیمت مطلوب نفت برای آمریکا و تدابیر مناسب برای مدیریت بحران کاهش قیمت نفت در ایران تحلیلی ارائه کرد.


به گزارش  فارس، مسعود درخشان اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در حلقه پژوهشی دانشجویان دکترای مدیریت قرارداد بین‌المللی نفت‌و‌گاز و اقتصاد نفت و گاز دانشگاه امام صادق (ع) نتایج پژوهشی را که در مهر ماه 1393 انجام گرفته را ارائه کرد.
بر اساس آنچه سایت مدیریت قراردادهای بین‌المللی نفت و گاز منتشر کرده، خلاصه مباحث مطرح شده در نشست یاد شده به شرح ذیل بوده است:
خلاصه مباحث:
1- قیمت نفت در حال حاضر براساس عرضه و تقاضا تعیین می‌گردد. لذا این فرضیه که گفته شود هنوز شرکت‌های بزرگ نفتی هستند که مستقیما در تعیین قیمت نفت اثرگذارند، قابل پذیرش نیست اما می‌توان پذیرفت کسانی هستند که با تغییر دادن عرضه و تقاضای جاری و مورد انتظار نفت خام، بر عوامل موثر بر تعیین قیمت این محصول اثرگذار باشند.
2- بر این اساس نقش بازار در تعیین قیمت نفت غیرقابل انکار بوده و در این خصوص عرضه و تقاضا محور تعیین نقش بازار در تعیین قیمت نفت است.
3- در بازار نفت قیمت جاری نفت تابعی از قیمت مورد انتظار آن در آینده است. لذا اگر انتظار این باشد که ماه آینده عرضه نفت کم می‌شود، هرچند میزان عرضه جاری آن تغییر نکرده باشد لکن قیمت جاری نفت افزایش می‌یابد.
4- در بازارهای متعارف زمانی که به دلیل عواملی همچون وجود مازاد عرضه، قیمت کاهش می‌یابد، منطقا عرضه می‌بایست کم گردد تا قیمت افزایش یابد. لکن در بازار نفت از آنجا که بودجه عمده عرضه کنندگان آن وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد، ایشان برای جبران کسری بودجه خود علی رغم کاهش قیمت اقدام به عرضه مجدد نفت می‌نمایند که این رفتار ایشان موجب تشدید روند کاهش قیمت خواهد شد.
5- تاکید می‌گردد قیمت نفت بیشتر تابع قیمت انتظاری می‌باشد که این قیمت نیز، خود تابع عرضه و تقاضای انتظاری خواهد بود.
عوامل موثر در کاهش قیمت از جهت میزان عرضه
- تولید نفت غیرمتعارف در آمریکا در سال 2014 به 5/3 میلیون بشکه در روز رسیده است. این یعنی 800 هزار بشکه افزایش عرضه نسبت به وضعیت مشابه در سال 2013 و این در حالی است که در سال 2010 تولید نفت از ذخایر غیرمتعارف حداکثر یک میلیون بشکه در روز بوده است.
این یک عامل بسیار جدی است.زیرا این میزان تولید انتظار استمرار تولید را در ماه‌های آتی ایجاد می‌کند و این انتظار نشان می‌دهد که در آینده مازاد عرضه موجب کاهش قیمت نفت می‌شود.اثر این انتظار کاهش قیمت در آینده، کاهش قیمت نفت جاری خواهد یافت.این افزایش تولید در ذخایر غیرمتعارف آمریکا حاصل دستیابی شتاب‌دار این کشور به تکنولوژی تولید از این منابع نفتی است که پیش بینی می‌شود این تولید تا یک میلیون دیگر نیز افزایش پیدا کند.
- کشور لیبی پیشتر 200 هزار بشکه نفت در روز تولید داشت؛ این در حالی است که در ماه سپتامبر تولید این کشور به 900 هزار بشکه در روز افزایش یافته است و انتظار می‌رود در آینده تولید این کشور به 5/1 میلیون بشکه در روز برسد.
- عربستان در ماه سپتامبر 107 هزار بشکه افزایش تولید داشته است. این افزایش در تولید، موجب انتظار استمرار این افزایش تولید در ماه‌های آتی خواهد بود. همچنین اعمال تخفیف در قیمت فروش نفت به آسیا برای تحویل در ماه‌های آینده به بهانه حفظ سهم در بازار آسیا اقدام دیگری است که از سوی عربستان صورت گرفته و منجر به تشدید روند کاهش قیمت از این جهت گردیده است.
- کشور عراق قراردادهایی را منعقد کرده و سرمایه‌گذاری‌هایی در این خصوص در این کشور بعمل آمده است.هرچند برخی از این قراردادها منجر به فسخ گردیده و در اقلیم کردستان مجددا منعقد شده‌اند.
با توجه به سرمایه‌گذاری‌های به عمل آمده، در مورد میزان تولید عراق رسیدن به رقم تولید روزانه 7 میلیون بشکه قطعا تا 5 یا 6 سال آینده قابل تصور خواهد بود و رسیدن به رقم 10 میلیون بشکه تولید روزانه برای این کشور دور از دسترس نخواهد بود.لذا انتظار می‌رود این کشور به عنوان یک عرضه‌کننده بالقوه و مهم در آینده محسوب گردد.
-در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا، علی‌رغم حاکمیت اقتصاد لیبرال، قانونی وجود دارد مبنی بر اینکه هیچ شرکت و تولید‌کننده نفت هر چند خصوصی، حق صادرات حتی یک قطره نفت را به خارج از این کشور ندارد.لکن در حال حاضر شایعاتی گسترش یافته مبنی بر امکان صادرات نفت خام از آمریکا. هم اکنون موانع صادرات میعانات گازی از این کشور از بین رفته است. لذا این شایعات با توجه به مرتفع شدن موانع مذکور در صادرات میعانات گازی، انتظار صدور نفت از آمریکا و افزایش عرضه در آینده را تقویت کرده است و این به منزله انتظار کاهش قیمت در آینده خواهد بود که با توجه به نکات پیش گفته موجب کاهش قیمت فعلی نفت می‌گردد هرچند در میزان عرضه فعلی تغییر محسوسی نیز رخ نداده باشد.
رابطه قیمت نفت با هزینه تولید نفت از ذخایر غیرمتعارف
هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که می‌شود قیمت نفت را پیش بینی نمود.خصوصا در ایران که به علت ضعف در اطلاعات فرضیه‌های مبتنی بر اطلاعات موجود نیز بسیار ضعیف خواهند بود.
لکن حقایق غیرقابل انکاری قابل ذکر می‌باشد:
تولید نفت رسی در آمریکا نقش موثری در تعیین قیمت نفت خام دارد. هزینه تولید نفت رستی به جهت ملاحظات فنی و زیست محیطی بسیار بالا است.
اگر قیمت نفت آنقدر افت پیدا کند که معادل هزینه تولید نفت رستی برسد این امر برای سرمایه‌گذاران در این پروژه‌ها به عنوان خط قرمز و نامطلوب بوده و موجب تضعیف جایگاه آمریکا می‌گردد. لذا هزینه تولید نفت رستی مهمترین عامل در عکس‌العمل آمریکا نسبت به تغییرات جهانی قیمت نفت است.
نکات مثبت کاهش قیمت نفت برای آمریکا
- فشار به اقتصاد روسیه و مجبور کردن این کشور برای ورود به تعاملات سیاسی. زیرا این یک حقیقت است که روسیه با نفت زیر 100 دلار با اقتصاد بسیار متزلزلی مواجه خواهد شد.به همین جهت یکی از حربه‌های آمریکا برای فشار به روسیه کاهش قیمت نفت است، البته این کاهش قیمت می‌بایست مدیریت شده باشد و نباید به مرز هزینه تولید نفت رستی در آمریکا برسد.
- کاهش قیمت نفت تا حدی که برای سایر کشورهای صاحب ذخایر غیرمتعارف، تولید از این ذخایر به صرفه نباشد برای آمریکا به جهت حذف رقیب بسیار مطلوب است .تاکید می‌گردد این کاهش قیمت باید تا حدی باشد که با تکنولوژی آمریکا تولید نفت رستی هم چنان به صرفه باقی بماند.لازم به ذکر است روسیه و کانادا در زمانی که قیمت نفت 90 دلار هم بود نتوانستند در پروژه‌های نفت رستی خود سرمایه گذاری کنند لذا قیمت نفت 80 دلاری برای آمریکا جهت حذف رقبا مطلوب خواهد بود.از این رو است که فرضیه تقابل عربستان با آمریکا از طریق کاهش قیمت نفت هیچ‌گاه مورد قبول نبوده بلکه عربستان همیشه در امتداد منافع آمریکا حرکت کرده و با مدیریت عرضه خود آمریکا را به تولید‌کننده انحصاری نفت از ذخایر غیرمتعارف تبدیل کرده است. مضافا اینکه از ابتدا عربستان با تئوری امنیت تقاضا هیچ گاه از قیمت بالا برای نفت استقبال نمی‌کرده است.
جمع‌بندی:
1- نکته‌ای که در مذاکرات 1+5 می‌بایست لحاظ گردد توجه به حقایقی است که در پس تصمیمات و اقدامات طرف مقابل قرار دارد.با توجه به تحلیل‌های فوق‌الذکر پیش بینی احتمال مخالفت جدی آمریکا با لغو تحریم‌های ایران به نظر واقع‌بینانه خواهد بود. زیرا حجم عظیمی از سرمایه‌گذاری در پروژه‌های نفت غیرمتعارف آمریکا به عمل آمده است که می‌بایست عرضه این نوع از نفت خام نیز همچنان مقرون به صرفه باقی بماند. بدین‌سبب نباید عرضه از سوی کشورهای دیگر اضافه گردد تا نفت رستی آمریکا با مازاد عرضه مواجه شود.2- از آنجا که شرکت‌های نفتی اروپایی در عراق سرمایه‌گذاری‌هایی نموده‌اند لذا این کشورها به آمریکا فشار می‌آورند تا سرمایه‌گذاری‌های آنها در عراق هم چنان مقرون به صرفه باقی بماند. بدین جهت براساس منافع آمریکا، عراق باید بتواند به آرامی وارد بازار عرضه نفت خام گردد و این با این هدف دنبال می‌شود که قیمت نفت آن‌قدر افزایش پیدا نکند که برای روسیه، کانادا و ونزوئلا تولید از ذخایر غیرمتعارف اقتصادی گردد. با این شرایط اگر نفت ایران وارد بازار عرضه گردد برنامه‌ریزی آمریکا با مازاد عرضه مواجه شده و این امر موجب تشدید کاهش قیمت نفت خواهد شد که به هیچ وجه مطلوب آمریکا نیست. لذا آمریکا هر اقدامی را انجام می‌دهد تا جلوی عرضه نفت، خارج از برنامه خود را بگیرد که از آن‌جمله اقدامات مخالفت با لغو تحریم خاصه تحریم نفت ایران خواهد بود.
3- متاسفانه آمریکا وارد بازار جهانی نفت شده است و این بزرگ‌ترین خطر محسوب می‌گردد. ورود آمریکا به بازار جهانی نفت همانند ورود یک گاو وحشی به مغازه چینی‌فروشی است. کوچک‌ترین حرکتی که این گاو وحشی در این مغازه انجام دهد خسارات سنگینی به همراه خواهد داشت. آمریکا نشان داده است هر جا وارد شود ماجراجویی می‌کند. این ویژگی فرهنگ سیاسی آمریکا و خصیصه بازارهای مالی است.اسنادی وجود دارد که برخی سفته‌بازان عمده صرفا برای تفنن و به‌هم زدن بازار مواضعی را اتخاذ نموده اند.4- نکته قابل تامل این است که شرکت‌های نفتی آمریکا هیچ یک وارد عراق نشده‌اند هر چند که قراردادهای این کشور از جهت منفعت برای شرکت پیمانکار مشابه قرارداد دارسی و رویتر بوده‌اند. برخی در این خصوص ابراز داشته‌اند که آمریکا بدین جهت وارد میادین عراق نشده است تا به او این اتهام را وارد نکنند که اساس جنگ علیه عراق و ورود نظامی به این کشور از سوی آمریکا برای تصاحب ذخایر نفتی بوده است.اما این برداشت درست نمی‌باشد.شرکت‌های آمریکایی بدین علت وارد سرمایه‌گذاری در این میادین نشده‌اند که دولت آمریکا از همان تاریخ به دنبال اجرای طرح داعش در عراق بوده است.امروزه شرکت‌هایی نیز که وارد عراق شده‌اند مانند چین صدمات عمده‌ای را با ورود داعش متحمل شده اند،اما از آنجا که طبق برنامه آمریکا که از 6 سال پیش مورد اجرا قرار گرفته است، اقلیم کردستان قرار است به عنوان یک دولت مجزا از عراق شود لذا شرکت‌های آمریکایی در این اقلیم وارد شده‌اند و این ورود نیز با سکوت دولت آمریکا مواجه شده است.