kayhan.ir

کد خبر: ۳۳۶۱۹
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۲
اصلاحات و اصلاح طلبی انقلابی و آمریکایی « از دیدگاه امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای (مدظله)»

اصلاح جامعه هدف تمام انبیاء(پاورقی)

از مهم‌ترین اهداف انبیا، اصلاح افراد و جامعة بشری است. دین با اخلاقیات، معنویات و اجتماعیات خود، با واجبات و محرمات خود، با تشریح احکام، با ادارة جامعه توسط صالحان، اصلاح ضعفها و کاستیها و رفع نابسامانیهای شخصی و اجتماعی را عهده‌دار است.

Research@kayhan.ir.

ممکن است اشخاص و مکاتب دیگری، داعیة اصلاحات و اصلاحگری داشته باشند، که این از یک سو، عدم جامعیت مکاتب مادّی چه در شناخت انسان و چه در تبیین ضوابط و قوانین همه‌جانبه، و از دیگر سو، وجود منافع فردی و جناحی نامشروع و در تضاد با کمال بشریّت و جنبه‌های روحی و معنوی او، نمی‌توانند در ادعای خود موفق شوند. وضعیت بشر در قرون اخیر، بویژه در کشورهای سرمایه‌داری غربی و شرقی، ناکامی و ناتوانی این مکاتب را فریاد می‌زند.
ادیان الهی، بویژه اکمل و اتّم آنها، یعنی اسلام با داشتن امکانات ویژه منطبق بر فطرت بشری و اهرمهای لازم برای ادارة جامعه، نشان داده‌اند که تنها مکاتبی هستند که امکان اصلاحگری واقعی و حقیقی را دارا هستند. راه اصلاح رابطه فرد با خدا، فرد با جامعه، جوامع را با یکدیگر یا مسؤولان با مردم و بعکس، راه اصلاح مشکلات و نابسامانیها در حوزه‌های مختلف و عدالت‌گری را اسلام ارائه کرده است و نمونه‌های آن را در حکومت نبیّ مکرّم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امامعلی(عليه‌السّلام) و در مشی ائمة‌‌اطهار (علیهم‌السّلام) و حرکت عاشورا، بخوبی می‌توان مشاهده کرد.
تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده‌اند، تمام. و همة آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد- بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا- وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد، باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود؛ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْط، باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند. جانها را دادند، مالها را دادند، زحمتها کشیدند.
نمی‌شود گفت پیغمبر یک شب و روز راحت خوابیده باشد. تمام زمان عمرش صرف این شد که با هر ترتیبی که می‌شود، با قرآن، با احادیث خودش، با کلمات خودش، با موعظه‌های خودش[جامعه را اصلاح کند]. وقتی که می‌بیند نمی‌شود این، با شمشیر، با شمشیر می‌زند و اشخاصی [را] که می‌خواهند این جامعه را از بین ببرند و ملت را تباه بکنند، آن با شمشیر، وقتی نمی‌شود با بیّنه و میزان عمل کرد، با حدید عمل می‌کند.
ما همان ادعا [را] می‌کنیم که ما امّت رسول‌الله هستیم و شیعة علی‌بن‌ابی‌طالب. ما باید مطالعه کنیم، ببینیم آنها چه کردند. شیعه این نیست که فقط بگوید من شیعه هستم، این است که ببیند چه کردند آنها، دنبال کند همان چیزهایی را که آنها کردند. پیغمبر اکرم چه‌قدر جنگ در زمان او واقع شد! برای این‌که اصلاح کند جامعه را، برای این‌که دست ستمکارها را کوتاه کند؛ دست این سرمایه‌دار چپاولگر را کوتاه کند، دست آن جبّارهای ظالم را کوتاه کند؛ تمام عمرش مشغول این بود در مکه. به آن‌طور نمی‌توانست، به بیّنات و به ميزان و به موعظه‏ها عمل مى‏كرد تا وقتى كه درصدد بود. نه این‌که نشسته بود همين‏طور؛ [در] صدد بود، آدم جمع مى‏كرد تا وقتى كه مدينه مهيّا شد و ايشان هم آمدند مدينه. ديگر همه‏اش مسائل، مسائل جنگ بود و مسائل سياست بود و اينها. اگر امّت رسول اللَّه هستيم، اين رسول اللَّه! اگر شيعة على بن ابى طالب هستيم، على بن ابى طالب چه‌قدر در جنگها رفت، در ركاب رسول اللَّه بود تا آخر كه رسول اللَّه تشريف بردند. بعد يك جنگ باطنى داشت كه صلاح اين مى‏ديد كه بايد اجتماع محفوظ بماند و بايد اين استقرار پيدا بكند. آن روزى هم كه بعد از مسائل ايشان با او بيعت كردند، آن روز هم مطلب خودشان را گفتند؛ اوّل برنامه‏شان را گفتند و مهم‌ترين برنامه اين بود كه من حتى آن چيزهايى كه صداق كرديد از چپاولگريها براى زنهايتان، آن [را] هم ازتان مى‏گيرم. از آن‌جا كه ايشان اين ندا را در داد، ديدند نمى‏شود با اين زندگى كرد. اين غير مسئله قبلى است. اين باهاش زندگى نمى‏شود [كرد]. شروع كردند و سه تا جنگ مهم انجام داد حضرت امير. چه‌قدر كشته شد از مسلمانها؟! چه‌قدر كشته شد از آن طرف؟! همه هم مسلمان بودند، مسلمان. آن مسلمان بازى خورده بود؛ آن طرف مسلمان بازى خورده بودند، اين طرف مسلمانهاى هدايت شده بودند. لكن وقتى مسلمانى هم بازى خورد و به جنگ با مسلمانهاى هدايت شده برخاست، او هم جوابش حديد است.(27)
هدف بعثت، تعالی زندگی و اصلاح جوامع
روز «بعثت»، تحقيقاً بزرگ‌ترين روز در تاريخ بشريّت است. روز ولادتِ برجسته‌ترين و شريف‌ترين مفاهيم و ارزشهاست. بعثت نبىّ‌اكرم عليه‌الصّلاةوالسّلام، يك حركت عملى بود تا بشر را از يك سو به سرمنزل كمال فردى، روحى و معنوى، و از سوى ديگر به تعالى زندگى اجتماعى و اصلاح وضع جوامع برساند. مسئله اين است كه در بعثت پيغمبر، آنچه به مردم هديه شد، فقط تعدادى مفاهيم خشك و ارائة طريقى كه رهروى در آن نيست و كسى زِمام امور مردم را در آن راه در دست ندارد، نبود. از لحظة اوّل، اين بعثت در وجود خودِ آن بزرگوار و سپس در روح و جان و در عمل مؤمنين به اين پيام، تحقّق يافت و جاهليّت، از لحظة اوّل، از اين پيام ضربه خورد و با آن مقابله كرد. اين، خصوصيت بعثت انبياست.(28)
تقویت رابطه با خدا، راه اصلاح کارها
در حريم قدس ياد الهى، دلِ آلوده را راه نمى‌دهند؛ بايد شست وشو كنيم. اگر دل توانست با ياد خدا خود را معطّر و مزيّن كند، بدون ترديد اجابت الهى براى او ميسّر خواهد شد؛ «ادعونى استجب لكم».(29) هيچ دعايى بى‌استجابت نيست. استجابت به معناى اين نيست كه خواستة انسان حتماً برآورده خواهد شد - ممكن است برآورده بشود، ممكن است به علل و مصالح و موجباتى برآورده هم نشود - اما استجابت الهى هست. استجابت الهى، پاسخ و توجه و التفات خداست؛ ولو آن خواسته‌اى كه من و شما داريم - كه اى بسا خيال مى‌كنيم اين خواسته به نفع ماست، اما به زيان ماست - تحقق هم پيدا نكند؛ اما «يا اللَّه»ِ شما بی‌گمان لبّيكى به دنبال خود دارد. سعى كنيم دلها را معطّر كنيم؛ امروز ما به اين تطهير دلها بسيار نياز داريم. من بيش از همة شما به اين علاج الهى محتاجم و مجموعة ما كه مسؤوليتهاى سنگينى بر دوش داريم، بيش از كسانى كه اين مسؤوليتها را ندارند، محتاجيم. كار ما سنگين است. خداى متعال خودش آن عبادتهاى سنگين، آن بيداريهاى شبانه، آن گريه‌ها و آن تضرّعها را در همة ميدانها بر نبى اكرم لازم مى‌كند و از او مى‌خواهد؛ چون بار او سنگين است. هركس به تناسب سنگينى بار خود، به تقويت اين رابطه با خداى متعال احتياج دارد. اگر توانستيم اين رابطه را تقويت كنيم، كارهامان اصلاح خواهد شد؛ راهمان باز خواهد شد؛ ذهنمان روشن خواهد شد و افق در مقابل ما روشنى خواهد يافت. اما اگر اين گره را باز نكرديم، كارهاى ما به سامانِ لازم نخواهد رسيد. ممكن است انسان در چيزهايى موفّق شود، اما هدف در موفّقيتهاى دنيايى متوقّف نمى‌شود. هدف انسان موحّد بسيار فراتر از هر چيزى است كه در چارچوب عالم مادّه است؛ اگرچه آنچه در چارچوب عالم مادّه است، همه به عنوان مقدّمه و راه و صراط به سوى آن هدفها مطرح است. شما نمى‌توانيد از اين صراط عبور نكنيد، اما در اين صراط نبايد متوقّف شويد. هدف را بايد فراتر از خواسته‌هايى كه در چارچوب اين عالم است، تعيين كرد. اميدواريم كه خداوند متعال به من و شما توفيق دهد تا بتوانيم اين كارها را انجام دهيم.(30)پانوشت‌ها:
27 - صحیفة امام، ج 15، صص 217 و 218.
28 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با کارگزاران، در روز «عید مبعث»...، 29/9/1374.
29 - سورة غافر، آیة 60.
30 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، 19/04/1379.