حماسه 9 دی و رسالتهای وزارت علوم
بی تردید یکی از رخدادهای عظیم و حیرتزایی که ضربهای کاری بر پیکر جبهه «سازش، نفاق و فتنه» وارد کرد و آب در خوابگه فتنه گران و منحرفان ریخت، حماسه نه دی و حضور میلیونی مردم در راستای دفاع از حریم ولایت و دستاوردهای خیرهکننده انقلاب اسلامی بود. در این حماسه با شکوه و غرور آفرین که جلوهای از اتحاد ناگسستنی آحاد ملت با امام خامنهای بود، اقشار و لایههای گوناگون و متنوع سیاسی و اجتماعی شرکت جستند و مردم شهید پرور ایران اسلامی به تمامی مستکبران و مستبدان جهان کفر نشان دادند که با وجود تمامی دسیسهها و تبهکاریهای دشمنان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، این ملت نستوه و صبور، سرسوزنی حاضر به معامله و مصالحه بر سر آرمانهای بلند امام راحل و امام خامنهای با بیگانگان غرب و شرق نیست.
مردم ایران در حماسه 9 دی این پیام روشن و صریح را به سردمداران استکبار جهانی رساندند که این انقلاب که حاصل خون میلیونها شهید گلگون کفن و پاکباز هست، با همراهی و همیاری قاطبه ملت همچنان به مسیر شتابان و پرصلابت خویش در پیشبرد اهداف متعالی و الهی خویش ادامه خواهد داد و در راه نیل به این اهداف لاهوتی و ربانی، حاضر به هر نوع از خود گذشتگی و جانفشانی در راه اسلام و انقلاب است.
یکی از جلوههای ماندگار و پایدار حماسه 9 دی که در وجدان و خاطر تمامی انسانهای نیک سیرت و وفادار به انقلاب حک و ضبط شده است، حضور عارفانه و عاشقانه جوانان و دانشجویان خردمند و انقلابی بود که با دلی سرشار از عشق به ولایت، بار دگر به ندای ولی خویش مبنی بر دفاع و پاسداری از کیان نظام لبیک گفتند ومشت محکمی بر دهان یاوه گویان و مهمل بافانی کوبیدند که به لطایف الحیلی سعی مینمودند چنین وانمود کنند که تو گویی نسل سوم و چهارم انقلاب از انقلاب و رهبری روبرتافتهاند و دل در گرو ارزشهای اسلامی ندارند و این تحلیلهای مغرضانه و هدفدار درحالی بر زبان معاندان و فتنه گران میچرخید که همین جوانان رشید این مرز و بوم بودند که چشم جریان فتنه را در 9 دی کور نمودند و آب سردی بر پیکر دیو سیرتانی ریختند که رویای جدایی میان جوانان و رهبری را در سر میپروراندند.
دانشجویان و جوانان متعهد و متخصص این دیار در جریان فتنه 88 و حوادث بعد از آن، کاری کردند کارستان و چنان درس فراموش نشدنی به آشوبگران و اوباش دادند که نظیر آن را در تاریخ سیاسی معاصر جهان نمیتوان یافت. یکی از آرزوها و رویاهای دیرپایی که جریان ضدانقلاب از بدو پیروزی انقلاب اسلامی جهت ضربه زدن به نظام دنبال نموده است، سرمایهگذاری کلان در دانشگاههای کشور جهت اغفال و اغواء اساتید و دانشجویانی است که تمایلات و جهت گیریهای سکولاریستی دارند.
ناتوی فرهنگی دشمن جهت نیل به این مقصود و نیت خویش، تمامی تلاش خویش را به کار بسته است تا به واسطه عوامل و پادوهای نفوذی خویش در دانشگاههای کشور، آرام آرام ریشهها و پایههای تفکر ولایی و بسیجی را در دانشگاههای کشور بخشکاند و بسترها و زمینههای لازم جهت سکولاریزه نمودن دانشگاه و به تبع آن استحاله نرم جمهوری اسلامی را فراهم سازد. این نکته را نباید به دست فراموشی سپرد که یکی از سرفصلهای مهم حماسه 9 دی، اتمام حجت با فتنه گران، ساکتین فتنه و خواص بیبصیرتی بود که سعی داشته و هنوز هم دارند که به واسطه ایجاد و برپایی شبکههای استادی و دانشجویی سکولار و شبه سکولار، دانشگاههای کشور را به ورطه هولناک نیهیلیسم و سکولاریسم بکشانند و اساتید و دانشجویان بسیجی را که هدفی جز خدمت خالصانه به نظام ندارند با بهانههای واهی چون افراطی گری و بیسوادی به کنج عزلت بکشانند.
بر کسی مکتوم نیست که یکی از علل و عوامل کلیدی و بنیادینی که نقشی مهم در به راه انداختن شهر آشوب فتنه 88 داشت، نفوذ و رخنه اساتید مزدور و منافقی بود که در سایه حمایتهای برخی مسؤولین بلندپایه دولتی توانسته بودند جای پایی در مراکز آموزشی و فرهنگی کشور پیدا کنند. لانه گزینی اساتید سکولار در گروههای آموزشی کشور یکی از مهم ترین اقدامات جریان فتنه بود تا از این رهگذر در برنامهای میان مدت و بلند مدت، به زعم خویش، نسلی از دانشجویان لاقید و سکولار را تربیت کند که هدف غایی اینان، مواجهه و مقابله فکری و فیزیکال با نظام جمهوری اسلامی باشد.
در دوران بعد از رحلت امام راحل و قدرتگیری جریانی که تحت عنوان تکنوکرات از آن یاد میشود، به مرور و اندک اندک، اصل وزین تعهدگرایی در به کارگیری و جذب اساتید به تخصصگرایی تحویل و تقلیل پیدا کرد و بسیاری از نویسندگان و روشنفکران سکولاری که سرسوزنی به اسلام و انقلاب باور نداشتند، مراکز فرهنگی و علمی کشور را به باشگاهی جهت ترویج شطحیات سکولاریستی نمودند و در این آشفته بازار فرهنگی و علمی، برخی مسئولان بلندپایه دانشگاهی به جای آنکه درصدد تقویت و توانمندسازی جریان مؤمن دانشگاهی باشد، خواسته و ناخواسته شرایط را جهت جولان و عرض اندام ناتوی فرهنگی دشمن هموارنمودند و بودجههای کلانی که میباید صرف ترویج ارزشهای انقلابی و ولایی در دانشگاههای کشور شود، مصروف تبلیغ و تشجیع جریانات مسئلهداری شد که بعدها فتنه 88 را خلق نمودند و خسارات و لطمات جبران ناپذیری را به ملت و نظام تحمیل نمودند. دراین میان،آنچه بیشتروپیشترمایه رنجوری ودلخوری نیروهای ارزشی و انقلابی است، همراهی و همیاری بیچون و چرا و آگاهانه جریانات به اصطلاح اصولگرایی است که تحت لوای پرچم اصولگرایی و به نام نظام و انقلاب، عملاً و محققاً آب به آسیاب ضدانقلاب میریزند و با حمایت تلویحی خویش از فتنهگران، تیشه به ریشه انقلاب میزنند و در این گیرودار، تلختر و حزن انگیزتر اینکه به محض اینکه جریانهای دردمند و ارزشی متعرض سیاستهای منافقانه و مزورانه این مدعیان دروغین اصولگرایی میشود، بلادرنگ و در چشم بهم زدنی با سونامی تخریب و تهمت این مدعیان وقیح و نمک نشناس انقلاب روبرو میشوند.
این جماعت منافق جهت سرهم بندی اعمال تبهکارانه خویش، فی الفور، سیاهه بلندبالایی از خدمات خویش به انقلاب را ردیف میکنند تا بدین وسیله منتقدان را مرعوب و خلع سلاح کنند و انگشت اتهام را متوجه منتقدان خویش نمایند. این حربه و حقه کثیف و البته نخ نما و دجالگرانه درحالی از جانب مدعیان دروغین انقلاب تکرار و ترویج میشود که تراز و معیار پایبندی افراد به انقلاب و رهبری، به فرموده امام راحل، حال فعلی افراد است و نمیتوان با سنگر گرفتن پشت عناوین و القاب دینی، خیانت به نظام را غسل تعمید داد. چه بسیار بودند عناصر و نیروهایی که جزو یاران نزدیک امام بودند و سابقه درخشانی نیز در حمایت و پشتیبانی از اسلام و انقلاب داشتند ولی با گذشت زمان و در اثر همراهی و همنشینی با بدخواهان و آلودگی به مطامع دنیوی، آرام آرام از صف یاران انقلاب جدا شدند و کار را به جایی رساندند که در جریان فتنه 88 به صورتی آشکار علیه ارزشهای نظام موضع گیری نمودند.
یکی از عناوین و سرفصلهای مهم حماسه 9 دی، ابلاغ و ارسال این پیام روشن و رسا به افراطیون مدعی اصلاح طلبی و منفعت طلبان متظاهر به اصولگرایی بود که با بیبصیرتی و بعضاً خیانت خویش، راه را جهت نفوذ و رخنه عناصر معلوم الحال به دانشگاههای کشورهموار نمودند و زمینهها و بسترهای فکری لازم را جهت اعمال و اجرای سیاستهای براندازانه در عرصه دانشگاهی کشور تسهیل نمودند. تغافل و تجاهل برخی مسؤولین دانشگاهی منجر به این امر شد که شبکههای مافیایی و قدرتمند سکولاری در گروههای آموزشی علوم انسانی شکل بگیرند. هم اکنون نیز همین شبکههای فرقهگرا و سکولار به مدد حمایتهای برخی نهادها و اشخاص خاص، همچنان به فتنهگری مشغولند و این صدای مظلوم و فروخورده حزب الله است که در هیاهوی بازیها و زد و بندهای سیاسی و باندی به خفا و خلوت میرود. سخنی به گزاف نرفته است اگر گفته شود تا زمانیکه اساتید و روشنفکران سکولار اجازه و فرصت خودنمایی در عرصههای فرهنگی و علمی کشور پیدا میکنند هرگز نمیتوان از بروز و وقوع فتنههای جدید در کشور آسوده خاطر بود.
امروز با وجود گذشت چندین سال از فتنه 88، هنوز هم که هنوز هست صدای گوشخراش و ناموزون فتنهگران از تریبونهای دانشگاهی شنیده میشود و مسئولان ذیربط نه تنها اقدام جدی در خصوص مقابله با تحرکات جریان فتنه صورت نمیدهند بلکه با بیعملی و بیمبالاتی، جاده صافکن جریاناتی میشوند که ید طولایی در حرمتشکنی از مقدسات و مقولات دینی دارند. امروز شاهد و ناظر این امر هستیم که برخلاف وعدههای مسئولان وزارت علوم مبنی بر بیطرفی سیاسی در گزینش و جذب اساتید، حق و حقوق دانشجویان متخصص و متعهد بسیجی به شنیعترین و شدیدترین وجه ممکن از جانب برخی جریانات سیاسی حاکم بر دانشگاه تضییع میشود و در این بازار وانفسای کاسبکاران دینفروش عالم نما، کمتر کسی را یارای مقابله با این جماعت حقکش و دیکتاتورمآب هست.
بنابراین وقتی ازحماسه 9 دی و رشادتهای فرزندان این مرز و بوم در خشکاندن ریشه فتنه سخنی بر زبان رانده میشود و یا قلمی بر کاغذ چرخانده میشود میباید این نکته را نیز متذکر شد که با وجود ناکامی دشمن در اسقاط جمهوری اسلامی، فتنهگران و منافقان همچنان به سیاست استحاله نظام اسلامی دل بستهاند و قصد دارند در سایه کمتحرکی برخی مسئولان دانشگاهی در حراست از حریم ولایت، در فرصتی مناسب، فتنه جدید و پیچیدهتری را تدارک ببینند و کشور را به ورطه نیستی و قهقرا سوق دهند. امروز سوداگران عرصه علم و فرهنگ درصددند با رواج فرهنگ مصرفگرایی و اباحهگرایی، فرهنگ شهادت طلبی را به محاق ببرند و نسلی بیریشه و لاابالی را تربیت نمایند که غایت و قصدی جز غرب ندارند.
امروز بر جریان مؤمن دانشگاهی و مسئولان وزارت علوم فرض است که دست در دست هم، هستهها و شبکههای سکولار دانشگاهی را شناسایی کنند و اجازه ندهند غربگرایان سکان فرهنگ و علم کشور را برعهده گیرند. در شرایط حساس و خطیر امروز کشور بر تشکلهای دانشجویی انقلابی و ارزشی فرض است که با بصیرتی عماروار و استقامتی مالک اشتروار، آب پاکی بر دست کسانی بریزند که تحت لوای شعار خط امامی، بیشترین و بدترین جسارتها را متوجه دوستداران حقیقی امام راحل میکنند. حال که وزیر علوم جدید با رأی قاطبه نمایندگان ملت بر مسند وزارتخانه تکیه زدهاند، از ایشان و مجموعه تحت امرشان انتظار میرود که اقدام جدیای را در راستای تبیین حماسه 9 دی و به طریق اولی خشکاندن لانههای توطئه و فساد در دانشگاههای کشور صورت دهند و اجازه ندهند حقوق دانشجویان مظلوم و بسیجی، درکش و قوسها و زد و بندهای سیاسی و باندی، تضییع شود.
دکتر حسین روحانی
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان