kayhan.ir

کد خبر: ۳۳۴۰۵
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۱

اخبار ویژه


کلاوسون: قرار نیست توافق نهایی تأثیر مثبت بر اقتصاد ایران بگذارد

مدیر تحقیقات در موسسه واشنگتن می‌گوید آمریکا به لغو تحریم‌های اصلی علیه ایران بی‌میل است و به همین دلیل توقع نمی‌رود توافق محتمل تاثیر مثبت بر اقتصاد ایران بگذارد.
پاتریک کلاوسون در تحلیلی که از سوی بخش مطالعات خاورمیانه در اندیشکده ویلسون منتشر شده می‌نویسد: رسیدن به توافق هسته‌ای هر زمانی که اتفاق بیفتد، تازه شروع داستان است. از آن کم‌اهمیت‌تر این است که معامله‌ای انجام شود. برای ایرانی‌ها، اگر بعد از موافقت‌نامه وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کند، توافق خوب خواهد بود؛ اگر وضعیت رکود در جا بزند، توافق بد است. اگر اقتصاد ایران همگام با انتظارات مردم بدون درنگ بهبودی پیدا نکند، نارضایتی از روحانی افزایش پیدا می‌کند. وضعیتی که تا حدودی همین امروز هم وجود دارد.
وی خاطر نشان کرد: واقعیت این است که تاثیر یک توافق هسته‌ای بر اقتصاد ایران داستان پیچیده‌ای دارد. تحریم‌های بازرگانی تنها در یک فرآیند مرحله به مرحله بعد از اجرای مفاد توافق‌نامه توسط تهران اجرا خواهد شد. محدودیت‌های زیادی همچنان پا بر جا خواهد بود. رفع محدود تحریم‌ها در حوزه بانکی که شدیدترین نوع تحریم‌ها بوده است و اتفاقا ایران بیش از سایر تحریم‌ها خواستار لغو آنهاست، احتمالا تاثیر چندانی نخواهند داشت.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، کلاوسون اضافه کرد: به طور خلاصه باید گفت هیچ روشن نیست که ایرانی‌ها چگونه تاثیر اقتصادی توافق را ارزیابی می‌کنند. اگر ایرانی‌ها احساس کنند که توافق چیز زیادی به آنها نمی‌دهد، هر توافق بدست آمده‌ای هم می‌تواند خیلی زود معلق شود و همه طرف‌های دیگر را برای شکست سرزنش می‌کند.
همزمان روزنامه لس‌آنجلس تایمز اعلام کرد: هر لحظه امکان شکست مذاکرات هسته‌ای وجود دارد. این مذاکرات بدون هیچ پیشرفتی محکوم به تمدید شد. رهبر عالی ایران اخیرا گفت که مخالفتی با مذاکرات ندارد. پس از آن مشکلی که باقی ماند هم‌داستان کردن دستور کارهای ایران و آمریکا در گفت‌وگوها بود.
دراین‌باره «جان لیمبرت» از دیپلماتهای سابق آمریکایی در ایران معتقد است: «ایران و آمریکا در موضوع هسته‌ای در ظاهر امر گویی دارند راجع به موضوع مشترک صحبت می‌کنند اما در باطن کلام هر یک به بیراهه می‌روند و سر از موضوعی دیگر درمی‌آورند. آمریکا از سانتریفیوژها صحبت می‌کند و ایران از عزت و احترام و این یک زوجیت ناهمگون است.»
لس‌آنجلس تایمز می‌نویسد: مذاکرات از این ماه از سر گرفته می‌شود و دیپلماتها شروع کرده‌اند موقعیتی را بسنجند تا چنانچه مذاکرات شکست خورد، چه باید بکنند. همه دغدغه‌ هر دو طرف این است که یقین بدانند اگر مذاکرات شکست خورد این طرف مقابل است که سزاوار  ملامت است.
این روزنامه می‌افزاید: در آمریکا سناتورهایی مانند منندز همچنان بر تشدید تحریم‌ها مصر هستند اما مقابل استراتژی تشدید تحریم‌ها یک مانع بزرگ وجود دارد؛ تحریم‌ها فقط زمانی موثر خواهند افتاد که همه شرکای تجاری ایران مجدانه در آن مشارکت جویند. روشن است که اگر مذاکرات شکست بخورد و ایران مقصر شناخته نشود، هرگز چنین وضعیتی پیش نخواهد آمد.
لس‌آنجلس‌تایمز در پایان تأکید می‌کند: نباید خودمان را مسخره و خیال کنیم تا زمانی که حاکمیت اسلامی سر کار است، ایران تسلیم می‌شود؛ هر چه انجام شود فقط یک توافق موقت است.
همچنین به گزارش روزنامه الاخبار میخائیل بوگدانوف معاون وزیر خارجه روسیه در جریان سفر  چندی پیش خود به لبنان گفته است: تنها گرهی که در مذاکرات هسته‌ای ایران و 5+1 همچنان باز نشده مانده مسئله لغو تحریم‌هاست که آمریکا نمی‌خواهد فورا لغو کند.



لیبراسیون: سازمان سیا سلیمانی را قوی‌ترین فرد خاورمیانه می‌داند


روزنامه فرانسوی لیبراسیون در گزارشی خاطر نشان کرد: ایران نفوذ گسترده‌ای در سوریه دارد و توانسته قدرت دفاعی این کشور را افزایش دهد.
لیبراسیون با بیان اینکه ایران قوی‌ترین حامی سوریه پس از شروع جنگ در سال 2011 است، نوشت: سپاه پاسداران به ارتش سوریه مشاوره می‌دهد، به آموزش شبه نظامیان طرفدار رژیم سوریه می‌پردازد و حدود 70 هزار نفر از جنگجویان را از زمان آغاز این جنگ در سال 2011 آموزش داده است. می‌توان گفت که اساسا ایرانی‌ها یک گروه شبه نظامی به نام نیروی دفاع ملی را جایگزین ارتش سوریه کرده‌اند. این نیرو بسیاری از داوطلبان خود را از گروه مذهبی علوی‌ها جذب می‌کند و این افراد نیازمند حداقل آموزش و پشتیبانی برای فعالیت‌های خود هستند.
لیبراسیون خاطر نشان کرد: هنگامی که نیروهای مسلح اسد سال 2012 در حال شکست خوردن از مخالفان بودند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشاوران را ارسال کرد، نیروهای حزب‌الله لبنان مستقر شدند و نزدیک به 5000 نفر از جنگجویان داوطلب شیعه عراق به رژیم سوریه پیوستند.
لیبراسیون نوشت: این اقدام به احتمال زیاد به درخواست سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران صورت گرفته است. قاسم سلیمانی فردی است که یک مقام سابق سازمان امنیت و اطلاعات آمریکا (سیا) وی را «قدرتمندترین فرد در خاورمیانه» خوانده است. اما به راستی راهبرد سلیمانی در خاورمیانه چیست؟ مهمترین و اساسی‌ترین راهبرد سلیمانی، تبدیل کردن نیروهای شبه نظامی سوریه به نسخه‌ای مشابه گردان‌های بسیج در ایران هستند.
همزمان آسیاتایمز در گزارشی نوشت: اسرائیل حامی پنهان جبهه النصره در سوریه است. این گروه شاخه فعال القاعده در سوریه است؛ همچنان که داعش شاخه دیگری از القاعده است. نیروی هوایی سوریه چندین‌بار برای ایجاد حاشیه امن برای النصره، مداخله کرد.



تبعیت دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان کنگره آمریکا از اسرائیل در مقابل ایران



یک عضو سنای آمریکا ضمن اظهاراتی ذلت‌آمیز در دیدار نتانیاهو تصریح کرد؛ پیچ تشدید تحریم‌های ایران مورد توافق دو جناح کنگره آمریکاست.
به گزارش پایگاه اینترنتی هیل، سناتور لیندسی گراهام اعلام کرد: سنا طرح تشدید تحریم‌ها علیه ایران را در ژانویه 2015 به رای می‌گذارد و این طرح رای بالای دموکرات‌ها را نیز بدست خواهد آورد.
«هیل» که اخبار و گزارش‌های کنگره آمریکا و کاخ‌سفید را منتشر می‌کند نوشت: گراهام از ایالت کارولینای جنوبی که به اسرائیل سفر کرده و این اظهارات را در حضور «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل مطرح می‌کرد، گفته است پیش‌نویس این طرح که توسط «باب منندز» رئیس کمیته روابط خارجی سنا و سناتور «مارک کرک» تهیه شده است در ماه ژانویه به رای گذاشته خواهد شد.
گراهام تصریح کرد: من به اینجا آمده‌ام تا آقای نخست‌وزیر (نتانیاهو) به شما بگویم کنگره از رهبری شما تبعیت خواهد کرد و تحت هدایت شماست. من آمده‌ام و اعلام کنم که ژانویه سال جدید میلادی در مورد طرح پیشنهاد «کرک-منندز» رای‌گیری خواهد شد.
وی افزود: طرح تحریم‌های جدید مورد توافق هر دو جناح کنگره است. چنانچه ایران میز مذاکره را ترک کند و یا به هر توافقی که ما با ایرانیان رسیده‌ایم خیانت کند تحریم‌ها بار دیگر اعمال خواهد شد.
گراهام اظهار داشت: من هیچ ‌چیزی را بیشتر از راه‌حلی دیپلماتیک برای جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران نمی‌پسندم و از تلاش‌های دولت برای رسیدن به یک نتیجه‌گیری صلح‌آمیز این مسئله حمایت می‌کنم.
وی گفت: اما شما در راس سایرین اعلام کردید که این تحریم‌ها بود که ایران را به پای میز مذاکره کشاند و تحریم‌های تازه هم آنان را به توافق رهنمون خواهد ساخت توافقی که همه ما می‌توانیم با آن زندگی کنیم.
هیل در گزارش خود می‌نویسد: سند مزبور تاکنون رای 16 نماینده دموکرات را در کنگره بدست آورده است.



گنده‌گویی یک گروهکی با عقبه 50 نفری


عضو گروهک ملی مذهبی و از بازداشتی‌های فتنه سبز می‌گوید شعار اعتدال و جنبش بنفش که روحانی و حامیانش مطرح کردند، هویت جعلی و فاقد محتواست.
سایت‌های ملی-مذهبی و کلمه اظهارات سعید مدنی از اعضای گروهک ملی-مذهبی را منتشر کردند که گفته است: هویت‌ها همیشه مسیر رو به پیش ندارند، روایت‌ها ممکن است ثابت و حتی ارتجاعی باشند روایت ثابت آن است که حوادث و وقایع تغییری در دوری و نزدیکی به هدف آن ایجاد نکنند. در واقع در این وضعیت پدیده یا «سوژه‌»  نازا و عقیم شده، حوادثی رخ می‌دهند اما تغییری در موقعیت جنبش پدید نمی‌آورند. شما این پدیده‌ای را که در انتخابات ریاست‌جمهوری تحت عنوان جنبش بنفش راه افتاد، ببینید. اگرچه اصلا آن پدیده جنبش نبود، اما به هر حال گروهی تلاش کردند تا با مهندسی وارونه یا مشابه‌سازی آن با جنبش سبز، یک کمپین محدود انتخاباتی را در هیبت یک جنبش اجتماعی مطرح کنند.
وی می‌افزاید: با وجود آنکه دوستان آقای روحانی آن کمپین را طراحی و اجرا کرده بودند و به رغم تمایل دولت به برجسته‌سازی آن با هویت مجعول «اعتدال»  و برگزاری مجموعه‌ای از سمینارها، گزارش‌ها و مجموعه‌ای از فعالیت‌های ژورنالیستی در روزنامه‌های رسمی مثل ایران یا حتی نشریه مهرنامه و غیره، اینقدر این تفکر عقیم و نازا بود که در خوش‌بینانه‌ترین ارزیابی‌ها حداکثر می‌توان ادعا کرد آن پدیده و روایت مربوط به آن، در جا می‌زند یا ثابت و فیکس شده، نه جلو می‌رود و نه اصلا حرکتی دارد. این روایت داستانی یکنواخت یا فیلمی است که گره دراماتیک ندارد.
وی از سیّالیت و گذار بودن هویت جریان متبوع خود خبر می‌دهد و می‌گوید: شما با شنیدن گزاره اجرای بدون تنازل قانون اساسی چه معنایی را در ذهن متبادر می‌کنید؟ این معنا اصرار دارد که فعلا]![  در این دوره و مقطع با کسانی که شعار یا مواضعی فراتر از قانون اساسی مطرح می‌کنند اختلاف داریم اما آیا تا ابد این چارچوب برقرار خواهد ماند. پاسخ منفی است.
عضو گروهک ملی-مذهبی در ادامه با کنایه به روحانی و حامیانش گفت: کسی نمی‌تواند صبح از خواب بیدار شود و به دلیل احساس تکلیف هویتی را بیافریند. تعجب من از ساده‌انگاری برخی نیروهای سیاسی است که تصور می‌کنند می‌توان به طور خلق‌الساعه هویتی را متولد کرد. بازگردم به ماجرای «جنبش بنفش» یا همین ادعای «اعتدال». من اگر چه از پیروزی روحانی در انتخابات ارزیابی مثبتی دارم و برای ایشان و دوستان‌شان آرزوی موفقیت می‌کنم، اما با همه این احوال ادعای هویتی مستقل تحت عنوان اعتدال را ساده‌انگاری می‌دانم. هویت محصول یک فرآیند طبیعی است و نه تزریق آنی و فوری. حتی برخی دوستان این ادعا را توهین به خود تلقی می‌کنند، معتقدند ادعای  اعتدال به معنای آن است که همه جریانات اصلاح‌طلب پیش از این معتدل نبوده‌اند. شما معتدل‌تر از آقای خاتمی، آقای کروبی و آقای موسوی چه کسی را سراغ دارید؟ با واژه که نمی‌توان هویت ساخت، نمی‌توان جنبش ساخت.
یادآور می‌شود گروهک ملی-مذهبی ارتباطات گسترده‌ای را در طول دهه گذشته با افراطیون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) برقرار کرد به نحوی که میان دو طرف همفکری و همکاری کامل وجود دارد.
گزافه‌گویی عضو گروهک ملی-مذهبی درباره جنبش و عقبه اجتماعی در حالی است که کریم سنجابی سرکرده ملی‌گراها در اول انقلاب بر فقدان پایگاه اجتماعی گروهک‌های جدا از خط امام تأکید کرده بود. پایگاه اینترنتی گویانیوز در تاریخ 19 بهمن 1390 نوشت:‌ «پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام کنونی، گروهی از سیاسیون به کریم سنجابی گله‌مند بودند که چرا با به راه انداختن تظاهرات حزبی، از خمینی حمایت کرده بود؟ سنجابی در جواب این سوال با پوزخندی جواب می‌دهد که «ما نه تنها در بهترین شرایط هرگز قادر به کشاندن مردم به خیابان‌ها آن هم کمتر از 50 نفر نبودیم و همیشه در حسرت راهپیمایی میلیونی بودیم که خارج از بضاعت ما بود بلکه این نفوذ شخصیت و کاریزمای آیت‌الله خمینی بود که ما را هم به دنبال خود کشاند...». گویانیوز ادامه می‌دهد«این اگرچه واقعیتی است تلخ اما باید قبول داشت که مهمترین شاخص اعتنا به تاثیرگذاری یک گروه سیاسی، داشتن حمایت مردمی است. بی‌تعارف، هیچ یک از گروه‌های اپوزیسیون تاکنون دارای چنین کاریزمایی نبودند آنقدر که حتی در تجمیع طرفداران خود در خارج از کشور لنگ می‌زنند».



معاون سابق سیا: آمریکا بدیهی‌ترین حقوق مردم خاورمیانه را زیر پا می‌گذارد



یک مقام سابق سازمان سیا تأکید کرد آمریکا در نقطه مقابل خواست ملت‌های منطقه خاورمیانه قرار دارد.
گراهام فولر معاون اسبق شورای اطلاعات ملی سازمان سیا در لوبلاگ خاطر نشان کرد: اکثریت جهان اسلام از خواب غفلت درآمده‌اند. اگر برنامه واشنگتن درخواست‌های آنها در زمینه سیاست خارجی را نمایندگی نمی‌کند، پس چه چیزی این کار را انجام می‌دهد؟ بسته مورد نظر مسلمانان همانند اصول سیاست بین‌الملل است. اولین و مهمترین اصل، استقلال و حاکمیت ملی و آزادی از کنترل خارجی، مداخله بیرونی یا سرکوب توسط قدرت‌های بزرگ است، امری که مدت‌ها است در جهان اسلام امروز غایب است. هدف کلیدی دیگر آزادی انتخاب رهبر بدون فشار بیرونی، مداخله یا اقدامات غربی‌ها است.
وی تاکید کرد: مسلمانان توسط دولت‌های مستبد متحد ایالات متحده به منظور پیشبرد اهداف منطقه‌ای‌شان گرفتار شده‌اند. عربستان به ویژه با انتشار عقاید وهابی و سلفی و ارتقای آن به جنگ فرقه‌ای زشت و ساختگی میان سنی و شیعه، نقشی مهم در این زمینه ایفا کرده است. علاوه بر این بدون شک تقریبا تمام مسلمانان خواهان فشار مداوم به اسرائیل برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی پس از پنجاه سال اشغال وحشیانه هستند. آنها به دنبال آزادی برای بیان چنین خواسته‌ای در مجامع بین‌المللی هستند. ناراحت‌ کننده است که بگوییم بیان این نظرات در گذشته در ابتدا توسط کشورهای سرکش و ضدآمریکایی مانند ایران و سوریه مطرح می‌شد. این کشورها به این دلیل سرکش نام گرفته‌اند که در برابر نظم ایجاد شده توسط ایالات متحده در منطقه مقاومت کرده‌اند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی فولر اضافه می‌کند: مایه تاسف است که سیاست خارجی کشورهای غربی-بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده- در قرن گذشته در خاورمیانه اعتراف به گناه درباره این ارزش‌های محلی نبوده است. در واقع آنها این‌گونه ارزش‌ها را برای حفظ هژمونی غربی در منطقه مضر می‌دانستند. غرب هیچ‌وقت اجازه برگزاری انتخابات واقعی در جهان عرب را نداد چون از این هراس داشت که در آن صورت ممکن بود رهبرانی انتخاب شوند که به منافع غرب عمل نکنند.
مسلمانان در زمینه داخلی خواهان چه مسائلی هستند؟ آنها هم همان چیز‌هایی را می‌خواهند که اکثریت مردم جهان می‌خواهند. اولین نیاز اساسی و اجتماعی هر انسانی در هر نقطه‌ای ثبات و امنیت شخصی است، چیزی که بدون داشتن آن هیچ‌چیز دیگری هم خوب پیش نخواهد رفت. علاوه بر این آنها نیاز به شغل، مسکن، غذا، سلامتی و آموزش دارند.
معاون سابق سیا نوشت:شک و تردید جدی‌ای درباره این که آیا ایالات متحده قادر به رسیدن به اهداف خودش با استفاده از روش‌های گذشته هست، وجود دارد. ثبات بلندمدت در خاورمیانه باید براساس نظرات خاورمیانه‌ای باشد نه براساس نسخه‌های غربی. این شناخت باید یکی از پایه‌های تدوین سیاست ایالات متحده باشد.