لطفا خيلي جدي مراقب باشيم (خشت اول)
به اين پيام دقت کنيد:
2a kon sa@t 4 biad man dg miram. mr30. cu
به اين پيام دقت کنيد:
2a kon sa@t 4 biad man dg miram. mr30. cu
اگر این پیام را بیست سال پیش میدیدیم تصور میكردیم یا كُدی نظامی است یا رمز جاسوسی؛ اما الان راحت میتوانیم آن را در پیامكهای گوشی همراه بخوانیم: «دعا كن ساعت ۴ بیاید. من دیگر میروم. مرسی. به امید دیدار».
آیا این نگرانكننده است كه زبان و خط فارسی در انتقال پیام اینگونه دگرگون شده است و شروعی برای مسخ و در نهایت فروپاشی خط و زبان پارسی است یا یك پدیدهی زودگذر اجتماعی كه بعد از مدتی به فراموشی سپرده میشود؟
به نظر میرسد تحول فنآوری نوین به همراه خود فرهنگ و روش ارتباطی ویژهای به ارمغان میآورد كه هم میتواند نگرانكننده باشد و هم فرصتساز. هم میتواند عاملی برای تسلط فرهنگی محسوب شود و هم زمینهای برای رشد زبان ارتباطی.
نگرانی نسبت به آسیبدیدن زبان و خط فارسی نگرانی تازهای نیست. اگرچه تازگی این نگرانی در این دوران ناشی از تازگی دگرگونیهای ارتباطات جهانی است. در طول تاریخ ایرانزمین، نقاط عطفی وجود دارد كه هر یك میتوانست زبان فارسی را به نابودی و فراموشی بسپارد، اما اینچنین نشد؛ از حمله اعراب گرفته تا یورش مغولان و سپس بازشدن پای غربیان به سرزمینهای پارسیزبان كه هر كدام به تنهایی این توان را داشتند تا بر زبان فارسی تأثیر ویرانگر بگذارند، اما پارهای دلایل باعث شد زبان فارسی از تمام این تهدیدها فرصت بسازد و همچنان به مثابه زبان اصلی ایرانیان وسیله ارتباط در حوزههای گوناگون اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی باقی بماند.
بیگمان مهمترین و اصلیترین دلیلی كه تاكنون موجب ماندگاری و نامیرایی زبان فارسی شده، وجود ادبیات غنی و ریشهدار فارسی است. اشعار رودكی، كتابهایی چون شاهنامه، شعرهای حافظ، آثار سعدی و نظامی و دیگران كه هر یك به تنهایی میتوانند هویت یك ملت را بازتعریف و جاودانه كنند.
فرهنگ و ادب یكی از اصلیترین نمودارهای پویایی تمدن است. نشانههای دیگر مانند علم، سیاست، نیروی نظامی و جمعیت نیز اگر همپای فرهنگ و ادب و هنر رشد داشته باشد، میتوان باور داشت كه تمدن آن قوم نه تنها پویاست، بلكه بر دیگر تمدنها نیز تأثیر خواهد گذاشت و در گذر زمان بر خردهتمدنها چیره خواهد شد و آنها را زیر پوشش خود قرار خواهد داد. میگویند، تمدن رو به زوال، زبان این تمدن را نیز در مسیر فروپاشی قرار میدهد و اساساً پستی و نشیب یك زبان، معلول علتهای گوناگونی نظیر فروپاشی سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و هنریست.
از سوی دیگر، حركت واپسگرای زبان نیز میتواند بر فروپاشی سیاسی، اقتصادی و علمی تأثیر داشته باشد؛ به این معنا كه یك سیاستمدار برای چیرگی بر حریف نیاز به زبانی قدرتمند دارد، یك اقتصاددان برای پیروزی در عرصه اقتصادی نیاز به زبانی پویا دارد تا بتواند بر زمین بازی اقتصادی سیطره یابد و یك دانشمند برای عرضه دانش خویش باید زبانی سخته و استوار داشته باشد تا بتواند آنچه در ذهن دارد با خط و زبان خویش انتقال دهد.
از سويي بار سنگين اين دغدغه و مراقبت با اهل ادب است؛ براي نمونه نویسنده نباید در دام زبان شلخته برخی از سیاستمداران و مدیران فرهنگی عوامزده جامعه خویش بیافتد. واژه برای نویسنده مانند هوا برای نفسكشیدن است. زیبایی زبان است كه به اثر ادبی تشخص میدهد و این زیبایی در ذات زبان است. دهان زیبا با دندان سالم و پابرجای شناخته میشود و اساساً زیبایی دهان به دندان سالم است. از سوی دیگر زبان و محتوا باید چنان در هم آمیخته باشد كه خواننده حضور زبان را حس نكند. مانند دندان سالم كه اصلاً حضورش احساس نمیشود و وقتی لب به سخن باز میشود، دائم خود را به رخ نمیكشد. پس هم باید زیبا نوشت و هم كاركرد ارجاعی زبان را فراموش نكرد.
نویسنده میتواند به زایایی زبان كمك كند. همانطور كه دانش وارداتی میتواند زبان بومی را به چالش بكشد، زبان پویا و زایشگر نیز میتواند به رشد علمی كمك كند. زبان پویا زبان واژهآفرین و تركیبساز است و نویسنده و شاعر میتوانند واژهآفرینی كنند و ظرفیت زبان را برای بهكارگیری در مفاهیم علمی و انتزاعی و فلسفی افزایش دهند.
صادق کرميار