عبور از رکود یا توقف در خمود!(نگاه)
محمود مشکینی
هفتاد درصد اقتصاد کشور ما وابسته به درآمد ناشی از فروش نفت است و این شرایط برای اقتصاد کشوری که ملت آن آرمانهای بزرگی را پیگیری میکند و دنبال استقلال و عزت و اقتدار است، شرایط مطلوبی نیست. اقتصاد ما بلاتشبیه و دور از ساحت ملت بزرگ ایران به آدم معتادی شباهت دارد که اگر مدتی مواد مخدر به او نرسد تعادلش به هم میخورد و به تعبیری متاسفانه نقش نفت «این سرمایه و موهبت و برکت الهی» در اقتصاد ما، به دلیل سوءتدبیر تاریخی به ویژه در طی سالهای پیش از انقلاب اسلامی، به مثابه نقش مواد مخدر برای بدن معتاد تبدیل شده است در حالی که میتوانست با تدبیر عالمانه به فرصتی برای استحکام و استقلال و خودکفایی و سلامت و بالندگی ساختار اقتصادی ما تبدیل شود.
برای پاسخ به این سؤال که چرا اینگونه شده است دهها سال است که دنبال مقصر میگردیم، معمولاً مسئولین دولتهای مختلف انگشت خود را به سوی دولتهای دیگر و رقبا نشانه میگیرند و تا بهحال هیچکس و جریان و جناح و گروهی مسئولیت شکلگیری این اعتیاد اقتصاد ملی را بر عهده نگرفته است، بیماری اقتصادیای که مقام معظم رهبری چندی پیش هوشمندانه ازآن بهعنوان«بچهپولداری ملی» یاد فرمودند.
الان در شرایط حاضر کشورهایی که در سربندهای مدیریت اقتصاد جهانی سنگر گرفتهاند با همکاری شرکای مرتجع منطقهای خود به طور کاملاً ساختگی و حساب شده قیمت نفت را حدود چهل درصد کاهش دادهاند که طبیعیترین نتیجه آن کسری حدود سی درصدی بودجه سالیانه کشور است! با این کسری بودجه، ادعای دستیابی به رشد اقتصادی 4 درصد و عبور از رکود اقتصادی و کاهش نرخ تورم با منطق اقتصادی سازگار نیست.
البته نگارنده به هیچ وجه قصد کوچکنمایی و سیاهنمایی تدابیر و عملکرد دولتمردان به ویژه رئیس جمهور محترم را نداشته و ندارد و این کار را گناهی نابخشودنی میداند ولی اعتقاد دارد که مدیریت کارآمد و عبور از شرایط سخت و حتی تبدیل تهدیدها به فرصت قبل از هر چیز به نگاه واقعگرایانه نیاز دارد. اگر دولتهای ما با مردم صداقت داشته باشند و وضعیت موجود را به صورت شفاف با مردم در میان بگذارند ظرفیتهای عمومی در جهت تحقق اهداف و استراتژی نظام بیش از پیش به میدان میآید، همانطور که در هشت سال دفاع مقدس به میدان آمد هنوز فراموش نشده است نهادهایی که در آن هشت سال کمکهای مردم را برای تامین تدارکات و پشتیبانی دفاع مقدس جمعآوری میکردند از قبول یک عدد تخممرغی که یک پیرزن روستایی به منظور پشتیبانی از دفاع ملی تقدیم میکرد اجتناب نمیکردند، چون ارزش سمبلیک و حقیقی آن یک عدد تخممرغ میلیونها برابر بیشتر از ارزش اقتصادی و واقعی آن بود و همین حقایق بود که دشمن تا دندان مسلح را به زانو درآورد.
بنابراین ما برای خلاصی از چنبره اقتصادی نفتی که در شرایط حاضر مؤلفههای کنترل آن در چنگ رقبای بینالمللی ماست نیاز به عزم جدی و تلاش جهادی داریم و بدیهی است که به ادبیات رقابتی و گفتمان انتخاباتی و ملاحظهکاریهای سیاسی نمیتوانیم از این مسئله عبور کنیم. فرافکنی، بزرگنمایی و تکرار سریالی سوژهها و پروندههایی که درست یا نادرست به مدیران دولتهای پیشین نسبت داده میشود، به منظور تحتالشعاع قرار دادن آسیبها و ضعفها و بیتدبیریهای موجود کنشی کارآمد و شرافتمندانه در مدیریت کشور نیست، هر چند که با مظاهر و مصادیق سوءاستفاده و سوءمدیریت و خیانت در امانت در هر جایگاه و هر زمان باید برابر قانون برخورد کرد.
مدیران محترم دولت بهويژه رئيسجمهور محترم بهتر است از ادبیات و تاکتیکهای ویژه فضای رقابت انتخاباتی فاصله بگیرند ادبیات و متدولوژی مدیریت و کشورداری با ادبیات و متدولوژی پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی معطوف به انتخابات فرق میکند، مدیریت و کشورداری میدان مانور و ظهور و بروز «شعور» و تدبیر است نه «شعار» و تبلیغات!.
جریانی که تمام مشکلات کشور را از ریز تا درشت به تحریمهای بیگانگان مرتبط قلمداد میکرد و کینهورزی و اقدامات خصمانه آنها را محصول مقاومت نظام تلقی میکرد و حل همه مشکلات کشور را منوط به دیپلماسی لبخند و نرمش و گفتوگو و تعامل (واگذاری امتیازات نقد در قبال قولهای نسیه) معرفی میکرد و با ابتناء به همین گفتمان رای مردم را گرفته و زمام مدیریت قوه مجریه کشور را بهدست گرفت بهتر است به جای فرافکنی با مردم رو راست باشد و حداقل مهمترین دستاورد این دوره از تعامل با غرب را که «اثبات ماهیت دشمنی دشمنان ملت ایران» میباشد را نیز از دست ندهند و کماکان چشم خود را به روی دشمنی دشمن نبندند و در داخل کشور بین صفوف ملت دنبال دشمن نگردد.
بودند کسانی که ادعا میکردند فرمول برقرار ارتباط حسنه با غرب و حکومت سعودیها در عربستان در سر پنجه معجزهگر مردان دیپلماسی و اعتدال است. چه شد که سردمداران سعودی به جای باز کردن درب خانه کعبه به روی این بزرگان با حراج منابع نفتی خود دروازه بازار نفت دنیا را «بهزعم خود» به روی جمهوری اسلامی ایران مقتدر میبندد و بدین صورت ارادت خود را به این جریان عملا نشان میدهد؟؟
آیا وقت آن نرسیده است که دولت محترم نسخه اصلی و ضروری و کارآمد مدیریت کشور را که اولین قدم آن اصلاح ساختار اقتصادی کشور است را سر دست بگیرد و با حمایت و راهنمایی مقام معظم رهبری و پشتیبانی و مشارکت مردم اجرا کند که متضمن استقلال اقتصادی و توسعه و پیشرفت کشور است؟ کشوری که قلب محور مقاومت در منطقه و کانون الهامبخش گفتمان مقاومت در جهان است قطعا باید در عرصه اقتصاد نیز اقتصاد مقاومتی را پیگیری کند.