آسیبشناسی عوامل کاهش مطالعه در کشور (بخش پایانی)
مهجوریت کتاب در دنیای الکترونیک (گزارش روز)
صدیقه توانا
«من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان میافتم، قلبا غمگین و متأسف میشوم. این به خاطر آن است که در کشور ما، به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا، ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دلیل پرچمداری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب بیاورید، این معنا صدق میکند؛ چون اسلام به کتاب خواندن و نوشتن خیلی اهمیت میدهد. اگر هر منصفی به بیانات نبی مکرم اسلام و ائمه(ع) و پیشوایان اسلام نگاه کند و ببیند که اینها در چه زمانی به کتاب و کتابخوانی دعوت میکردند و فرامیخواندند، همه افسانهها از ذهنش شسته خواهد شد و خواهد فهمید که دشمنان اسلام جز این نداشتند که افسانههای کتابسوزی و کتابستیزی را بر سر زبانها بیندازند، چون اسلام، پرچمدار کتابخوانی است.»
«... امروز کتابخوانی و علمآموزی نهتنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است از همه بیشتر جوانان و نوجوانان باید احساس وظیفه کنند ، اگرچه آنگاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف که یک کار شیرین و یک نیاز تعللناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خودش تلقی خواهد شد و نهتنها جوانان، که همه نسلها و قشرها به دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.»
حضرت آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری بارها و بارها در بیانات حکیمانهشان بر اهمیت کتاب و کتابخوانی تاکید کردند. متن فوق فرازی از سخنان معظم له در باب مطالعه و کتابخوانی است.
بیتردید کتاب گنجینه فکری و فرهنگی ارزشمندی است. کتاب در شکلگیری فرهنگ که اساسیترین نماد هویت یک ملت است نقش اساسی را ایفا میکند و از مؤثرترین ابزارها برای ارتقای آگاهیهای عمومی و تولید فکر و اندیشه به شمار میآید.
کتاب مهمترین ابزار فرهنگی
کتاب والاترین ابزار فرهنگی و هنری برای انتقال دانش و بینش به نسل جوان است و توسعه فرهنگ کتابخوانی در جامعه یک راهبر ملی است. حال چگونه این فرهنگ باید توسعه یابد و چه عواملی در کاهش مطالعه در کشور مؤثر است، سؤالی است که حجتالاسلام دکتر رضا بابایی استاد دانشگاه به آن پاسخ میدهد و به گزارشگر کیهان میگوید: «نداشتن کنجکاوی و عطش علمی و حساسیتهای فکری و دغدغههای علمی مهمترین مانع رشد کتاب و کتابخوانی در کشور است.»
دکتر بابایی ادامه میدهد: «از مهمترین عواملی که باعث کاهش سرانه مطالعه در کشور شده است، نداشتن عشق و علاقه و انس و عادت به مطالعه و ارتباط با دنیای کتاب است.»
وی بر این باور است که خانوادهها و نهادهای آموزش و فرهنگی نتوانستهاند انس و عادت به کتابخوانی و مطالعه را به عنوان بخشی از یک زندگی سالم و موفق اسلامی در میان کودکان و نوجوانان و جوانان جا بیندازند.»
این استاد دانشگاه اضافه میکند: «اگر قشرهای جوان با دنیای کتاب انس بگیرند، نسبت به بسیاری از آسیبها بیمه میشوند. همچنین اگر بخش مهمی از اوقات فراغت مردم ما با مطالعه و انس به کتاب اشباع شود غنای فرهنگی و شکوفایی علمی صدچندانی خواهیم داشت و روابط اجتماعی از آسیبها و ناهنجاریها بسیار مصون خواهد ماند.»
به او میگویم خیلی از مردم گرانی کتاب را بهانه میکنند و مشکلات اقتصادی را مانع بزرگی در راه مطالعه و خرید کتاب میدانند، اما این استاد دانشگاه نیز به این باور غلط پاسخی منطقی میدهد و میگوید: «با وجود قیمت بالای کتابها به عنوان یک مانع جدی در برابر فرهنگ کتابخوانی، بسیاری از مردم هزینههای بالاتر تفریحات و تنوعات در خورد و خوراک را بر کالاهای فکری مانند کتاب ترجیح میدهند. نکته مهمتر، بیش از هزینههای کتاب برای بسیاری از مردم، نداشتن جاذبه کتاب و کالاهای فکری است.
وی در ادامه توضیحاتش میگوید: «این ضعف نیز از طرفی به ضعف محتوا و نداشتن جذابیت در سبک و بیان و تدوین کتابها برمیگردد و این که کتابها متناسب با نیازهای واقعی مردم و به خصوص جوانان نیست و دیگر اینکه متأسفانه حساسیت و دغدغههای علمی و فکری و اشتغالات ذهنی و فکری جوانان بسیار پایین آمده است و سرگرمیهای کاذب زندگی و جاذبههای دنیای مجازی و موبایل بیشترین قسمت ذهن و فکر مردم را اشغال کرده است.»
این استاد دانشگاه به نکته بسیار حساسی به درستی اشاره کرد. حرفی که درددل بسیاری از والدین است.
مریم احمدی 2 فرزند 15 و 17 ساله دارد که به گفته خودش هنوز از مدرسه به خانه نیامدهاند گوشیها را دستشان میگیرند و سرهایشان در یقه فرو میرود. این مادر خیلی نگران بچهها است. میگوید دخترانم کمحرف شدهاند. بچههایمان دیگر با ما غریبهاند، تمام فکر و ذهنشان این شبکههای اجتماعی است.
خانم احمدی به چند شب قبل که شب یلدا بود اشاره کرد و به گزارشگر کیهان میگوید: «ماخواهر و برادرها هر سال خانه پدریم جمع میشدیم و پدرم فال حافظ میگرفت. همه نیت میکردند و اشعار زیادی از حافظ میشنیدیم و میخواندیم ولی متأسفانه امسال از آن شور و هیجان و فال حافظ گرفتن هیچ خبری نبود. بچههای فامیل و حتی پدر و مادرها هم یک گوشی دستشان گرفته بودند و به اصطلاح خودشان با پیام و فیلم و عکس این شب به یادماندنی را به هم تبریک میگفتند. اصلا از فال و دیوان حافظ خبری نبود.»
نظر حجتالاسلام بابایی را درخصوص جایگزین شدن کتابهای دیجیتال به جای کتابهای کاغذی و رشد فزاینده رسانههای الکترونیک میپرسم وی در ابتدا به فرمایشات ارزشمندی از مقام معظم رهبری اشاره میکند و میگوید: «طبق فرمایشات مقام معظم رهبری اگر دهها کار موازی و مؤثر فرهنگی برای انس مردم با مطالعه و کتاب انجام دهیم باز هم کم است و هرچقدر برای افزایش سرانه مطالعه تلاش کنیم باز هم کم کار کردهایم.»
این استاد دانشگاه درخصوص رشد فزاینده رسانههای الکترونیک و کتابهای دیجیتال میگوید: «وجود کتابهای دیجیتال و افزایش آنها امری بسیار مطلوب است ولی در این رابطه هم با دو مشکل مواجهیم. از دکتر بابایی میخواهم درمورد این دو مشکل توضیحات بیشتری دهد، میگوید: «مشکل اول عدم انس کافی قشرهای سنتی و مذهبی با این قبیل آثار است و هنوز هم در اذهان برخی این دیدگاه هست که مثلاً مراجعه به کتابهای کاغذی یا نسخههای خطی ثواب و ارزش علمی بیشتری دارد، درحالی که ظرفیت علمی و تحقیقی کتابخانههای دیجیتال و کیت الکترونیک صدها برابر بیشتر از کتابها و کتابخانههای عادی است. وی البته به مشکلات این کتابهای دیجیتال قبل از آنکه من بپرسم، اشاره میکند و میگوید: «مشکل دیگر این است که گاهی منابع الکترونیک افراد را به استغنای کاذب و راحتطلبی شدید سوق میدهد. یعنی افراد خیال میکنند تنها با داشتن هزاران کتاب در کامپیوتر خود دریایی از علم و حکمتاند و تنها با فشار دادن یکی دو انگشت بر لپتاپ به قلههای علم و دانش خواهند رسید. از اینرو، روح علمی و تلاش جدی و تکاپوی شایستهای از خود برای درک حقایق نشان نمیدهند.»
از وی درمورد راهکارها میپرسم که دکتر بابایی با اشاره به اینکه خانوادهها و نهادهای فرهنگی و خیرین علمی و فرهنگی و مسئولان آموزشوپرورش باید برای افزایش سرانه کتاب در کشور دست به دست هم بدهند میگوید: «همه وقت بگذارند و برنامههای جذاب تدارک ببینند و هزینه کافی صرف کنند و کیت اهدایی و کیت امانتی و... را در فرهنگ عمومی ریشهدار کنند و تعمیم دهند و غم و غصههای فراوان و خوندلی را که رهبر معظم انقلاب از کمی سطح مطالعه و نداشتن انس کافی با کتاب در میان مردم ما پیاپی در سخنان خود مطرح میکنند، بزدایند.»
وی در ادامه ضمن تأکید بر نقش خانواده به ترویج فرهنگ کتابخوانی نقش آموزشوپرورش را هم در توسعه ترویج کتابخوانی حائز اهمیت میداند و میگوید: «آموزشوپرورش میتواند به جای آموزش ماشینی بارمبندی شده و حفظی و طوطیوار، بچهها را با آموزشهای خلاق و معنادار به محتوا و معانی پویا سوق دهد و در این جهت باید فرصت بیشتری به مربیان بدهد تا بتوانند با کتابخوانی و مطالعات جانبی و متنوع فضای مدرسه و درس را بسیار شاداب و بانشاط کنند و به این فعالیتها ارزش داده شود و مطالعات جنبی و اضافه و زاید تلقی نشود.»
تفاوت مطالعه و یادگیری
بیتردید نوع نگاه ما درمورد استفاده از امکانات فعلی در بحث مطالعه و یادگیری بسیار مهم است و باید درنظر داشت که مطالعه و یادگیری دو مقولهای کاملاً متفاوتاند و مطالعه میتواند جزئی از یادگیری قلمداد شود. دکتر سیدمحسن حسینی ارسنجانی، کارشناس مسائل فرهنگی و آموزشی در گفتوگو با گزارشگر کیهان از زاویهای نو به مقوله مطالعه و کتابخوانی نگاه کرده و در توضیحات ارزشمندی میگوید: «درحال حاضر در مدارس کشور، دانشگاهها و سایر مراکز علمی، مطالعه در قالب یادگیری مستقیم انجام میشود، پس مطالعه، یادگیری اختیاری و با اراده و انرژی خود فرد است؛ ممکن است درس دادن در مدارس هم به عنوان مطالعه قلمداد شود که جنبه یادگیری دارد، اما مطالعه ازنظر عامه مردم، شخصی است.»
دکتر حسینی ارسنجانی با اشاره به اینکه مطالعه در کشور ما، مساوی با خواندن میباشد میگوید: «فلمینگ پزشک معروف زمانی که پنیسیلین را مطالعه میکرد میخواست کشف کند چه مادهای برای بدن مفید است، بنابراین میبینیم کار او مطالعه و تحقیق است ولی عملاً با نوع مطالعه در کشور ما که مطالعه مکتوب است متفاوت میباشد و البته این نوع نگاه پایهای است تا بگوییم مطالعه اعم از خواندن، پژوهش یا جستوجو در اینترنت هم باید وجود داشته باشد.»
وی بر این باور است که الان مردم برخی از فیلمها را برای آموزش میبینند و دنبال یادگیری هستند، اما آنچه که مشاهده میکنند، کمبود محتوایی دارد، مخصوصاً باتوجه به آنکه آنچه که مکتوب است و میتواند پایه و پشتوانه مطالعه باشد، متأسفانه ما چنین وضعیتی را برای مردم کشورمان فراهم نکردهایم که در ابتدا مکتوبها را قوی ارائه دهیم و سپس در قالب فیلم و موارد مشابه از آن استفاده ببریم.»
این کارشناس مسائل فرهنگی با تأکید بر این موضوع که انتقال مفاهیم و اطلاعات همچنان مکتوب است و ضبط صوت و تصویر قابلیتهای اطلاعات مکتوب را ندارد، درمورد دلایل این مسئله اینطور توضیح میدهد: «برای انتخاب ذهن مخاطب نیاز به مکتوبات داریم حال از طریق روزنامه و کتابچههای کپسولی میتواند این کار انجام شود، البته ناگفته نماند اصرار ما نباید بر این باشد که مطالعه همچنان صرفاً مکتوب باشد.»
استفاده بهتر از رسانههای دیجیتالی
طی بررسیهای صورت گرفته درخصوص میزان مطالعه در کشور، صرفاً به مطالعه مکتوب توجه شده است درحالی که فرزندان ما از دوران دبستان و حتی پیشدبستانی مطالعات دیگر و یادگیریهای بسیار وسیعتری غیر از مکتوبات دارند. دکتر حسینی ارسنجانی با اشاره به اینکه الان بیشتر دانشآموزان و تقریباً همه دانشجویان دارای موبایل و برخی دارای لپتاپ و تبلت و... هستند استفاده از رسانههای دیجیتالی را یک نقطه قوت میداند و در توضیح بیشتری درمورد استفاده بهتر از این امکانات الکترونیک میگوید: «درحال حاضر نوع نگاه جامعه به مطالعه، متفاوت از گذشته است هم نوع نگاه بچهها در فضای یادگیری و هم نوع نگاه بزرگترها در مقوله مطالعه و آموزش.» و در این میان شاید برخی از افراد به بهترین دستگاهها دسترسی داشته باشند اما به نحو شایستهای از آن بهرهبرداری نمیکنند.»
این کارشناس مسائل فرهنگی خاطرنشان میکند:
«برای بررسی میزان مطالعه باید بدانیم که مفیدهای آموزشی اکنون متفاوت از سنوات قبل شده است، پس وضعیت کشور هم ازنظر مطالعه و یادگیری بسیار بهتر از گذشته است حتی محیطهای آموزشی با بازیهای آنلاین گسترش یافته و ممکن است نسل بعدی، امکانات فعلی ما مثل آموزش از طریق تلویزیون را قبول نداشته باشد و بیشتر به محیطهای آنلاین مراجعه کند. نسل جدید و جوان کشور به دنبال مطالعات جدید هستند و مطالبه آنها از یادگیری از نوعی دیگر است و ضعف ما در این است که محتوای کافی برای ورود به این نوع مطالعه و این محیطهای یادگیری نداریم.
وی با بیان مطلب فوق مقوله استفاده از رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی مثل وایبر، Beetalk و... که مورد استقبال شدید نسل جدید قرار گرفته را مورد بررسی قرار میدهد و به نقاط ضعفی که در این خصوص وجود دارد اشاره کرده و میگوید: «در بحث دیجیتال که اصل یادگیری فعلی محسوب میشود، محتوای قابل اطمینانی نداریم و اگر مردم در گوگل یا سایر قسمتها بررسی میکنند اولین چیزی که مشاهده میکنند محتوای زرد است که اغلب مردم از این فضا که میتواند مخرب باشد نگران هستند.»
روز بدون کیف و کتاب
از دکتر حسینی ارسنجانی درمورد اینکه چرا تاکنون سرانه مطالعاتی قوی در کشور نداشتهایم میپرسم. وی دلیل آن را تاریخچه ضعیف در زمینه مکتوب و نوشتار مطرح میکند و با استناد به سرشماری نفوس و مسکن 9/719/000 درخصوص آمار بیسوادی در کشور میگوید: «آمار 10 میلیون و 500 هزار نفر بیسواد در کشور نشان از ضعف در زمینه فوق است و البته دلیل دیگر آن این است که به برخی از جنبههای آموزشی و محیطهای پرورشی توجه کافی نداشتهایم.»
حسینی ارسنجانی میگوید: «البته اقداماتی از سوی رئیسجمهور برای رفع این نقاط ضعف انجام شده است که زنگ گفتوگو و انشاء در سال تحصیلی جاری و تشکیل کارگروهی توسط معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزشوپرورش و اجرای طرح خوب «یک روز بدون کیف و کتاب» در سال تحصیلی 93-94 در تعداد زیادی از مدارس از جمله طرحهایی است که دانشآموزان را با محیطهای یادگیری جدیدی روبهرو میسازد و باعث میشود دانشآموزان ما بتوانند نیازهای اجتماعی خود را بشناسند.»
این کارشناس در ادامه میگوید: «بنابراین میتوان گفت مطالعه جزئی از یادگیری محسوب میشود و مطالعه صرفاً مطالعه مکتوب نخواهد بود و میتوان انتظار داشت نتایج اخیر بررسیها تلنگری باشد تا نوع نگاه ما به مسائل مربوط به جامعه و مطالعه متفاوت شود و علاوه بر آنکه پایه مطالعاتی را مکتوب بدانیم، سایر مطالعات و محیطهای یادگیری را مدنظر قرار دهیم و مسئولان و اندیشمندان شرایطی را فراهم کنند تا به صورت قوی در این محیط یادگیری قدم بگذاریم.»