kayhan.ir

کد خبر: ۳۳۰۹۴
تاریخ انتشار : ۰۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۷

قانون‌شکنی در رسم‌الخط


 محمد کاظم کاظمی

 به راستی باید تا چه حد پایبند قواعد رسم‌الخط بود؟ من در مجموع بر پایبندی به قواعد خیلی اصرار دارم و معتقدم که اگر به خاطر هیچ‌ چیز دیگر نه، لااقل به خاطر یکدستی رسم‌الخط فارسی به این قواعد وفادار باشیم. ولی گاهی موقعیت‌هایی پیش‌ می‌آید که رعایت قواعد خیلی عملی نیست. من دو مورد را به عنوان مثال نقل می‌کنم.
1
قواعد رسم‌الخط (طبق دستور خط فارسی فرهنگستان) می‌گوید که «ت» ضمیر ملکی به کلمه وصل می‌شود. مثلاً ما می‌نویسیم «فرمانت» یعنی «فرمان تو». ولی این قاعده در مصراع دوم از این بیت  علی معلم خوش نمی‌افتد.
برخیز و فلک نگر به فرمانت
ایّام، ستورِ داغ بر رانت
این «رانت» در واقع «ران + ت» است. یعنی «ایّام، ستورِ داغ برران تو هستند». ولی «رانت» دو مشکل دارد، یکی اینکه شباهت کامل دارد به «رانت» (امتیاز مالی). مشکل دیگر این است که وقتی ما «ت» را به «ران» وصل می‌کنیم، به شکل نامحسوسی آن را به «ران» اختصاص داده‌ایم. یعنی گویا فقط آن «ران» است که از شخص مقابل ماست، در حالی که کل «ستورِ داغ بر ران» متعلق به اویند. به عبارت دیگر چنین به نظر می‌آید که بر ران مخاطب ما داغ زده‌اند.
پس به نظر می‌رسد که طبیعی‌تر این است که بنویسم
ایّام، ستورِ داغ بر ران‌ات
تا هم مشخص شود که «ران» منظور است و هم این ضمیر «ت» به «ران» اختصاص نیابد.
2
در این بیت از حیدری وجودی:
شکستن نصیب است سرلشکری را
که هم‌سنگر و هم‌نبردی ندارد
اگر قاعده جدا‌سازی «هم» باشد چنان که من نوشتم، در اینجا کلام دوپهلو می‌شود. یعنی ممکن است کسی تصور کند «آن سرلشکر، هم سنگر ندارد، هم نبرد ندارد» یا «نه سنگر دارد، نه نبرد» که البته این منظور شاعر نیست.
حالا بیاییم هر دو را وصل کنیم، به ویژه با توجه به اینکه اگر کلمه بسیط‌گونه باشد، می‌شود آن را پیوسته نوشت، مثل «همسر». و کلمه‌ی «همسنگر» هم تا حدودی بسیط‌گونه است:
که همسنگر و همنبردی ندارد
بله، «همسنگر» به این صورت بهتر شد، ولی «همنبرد» هیچ جالب نشد. خوب بیاییم یکی را پیوسته بنویسیم، یکی را جدا:
که همسنگر و هم‌نبردی ندارد
این بهتر شد، ولی دو کلمه که با هم قدری هم‌خانواده‌اند و در مصراع هم کنار هم آمده‌اند، به دو شکل نوشته شدند. آن تقارن میان دو کلمه که لطفی به شعر داده بود، از میان رفت.
می‌بینید که هر کار بکنیم، بالاخره خللی وجود دارد. نمی‌توان انتظار داشت که به سلسله قواعدی جامع برسیم که در همه جا بتوان آن‌ها را به‌طور دقیق و بدون استثنا به کار برد. پس به نظر من بهتر است که در عین رعایت قواعد، این مقدار مختصر آزادی عمل را برای خود نگه داریم. سعی کنیم که مطابق قاعده عمل کنیم، ولی همیشه بدانیم که قاعده‌ی مطلق و بی‌عیب وجود نخواهد داشت.
و کلام آخر اینکه چند بار دیگر هم نوشته‌ام، بیش از جزئیاتی مثل این قطع و وصل‌ها ـ که اهمیت حیاتی ندارند ـ نگران زیبایی متن خود از نظر محتوا، انتخاب کلمات و سبک نگارش باشیم. این مهم‌تر است.