فقدان زیرساختهای آموزش مجازی در تعطیـلات
بخش نخست-فائقه بزاز
تعطیلی مدارس بهصورت یک تکرار درآمده است. سیاستی همیشگی و غیراصولی که حتی نمیتواند نقش یک مُسکن را ایفا کند. بعد از گذشت چند ده سال از وارونگی هوا در ایام زمستان هنوز مسئولان برای مدیریت آلودگی راهکاری جدی و اساسی ندارند و تعطیلی تنها راه پیشنهادی وزارتخانهها برای مدیریت آلودگی است!
شرایط تعطیلی ادارات و مدارس در تهران تابع شاخص کیفیت هوا (AQI) است که توسط سازمان حفاظت محیطزیست شهر تهران پایش میشود و در شاخص AQI بالای ۱۰۰ سلامت گروههای حساس شامل کودکان، زنان باردار، بیماران و سالمندان در معرض خطر قرار گرفته و باید تردد خود در فضای باز را کاهش دهند و شرایط اضطراری زمانی اعلام میشود که شاخص آلودگی هوا از عدد ۲۰۰ فراتر رود.بر اساس ضوابط، هنگامی برای تعطیلی ادارات و مدارس اقدام میشود که شاخص آلایندگی هوا از عدد ۱۵۰ فراتر برود.
آموزش مجازی در روزهای آلوده در حالی اتفاق میافتد که این نوع آموزش نمیتواند جایگزین آموزش حضوری شود. البته گاهی هم موضوع سلیقهای میشود و برخی از مدیران مدارس در برابر تعطیلی کلاسهای درس بهرغم نظر کارگروه هماهنگی شرایط اضطرار آلودگی هوا برای برخی از کلاسها نظیر کلاسهای آمادگی برای کنکور دانشآموزان را ملزم به حضور در کلاس درس میکنند و معلوم نیست در این شرایط کدام نهاد قرار است مسئولیت سلامت دانشآموزان را برعهده بگیرد و چه راهکاری در این زمینه میتواند مؤثر باشد.
نظر مادران و فرهنگیان درباره شاد
سیده محبوبه میرعلا، کارمند بانک است و در ارتباط با چالشهای آموزشی در خانه میگوید: «با تعطیلیهای ناگهانی تمام اعضای خانواده من دچار مشکل میشوند. محل کارم دورکاری را نمیپذیرد و مجبورم فرزندم را به خانه مادرم ببرم. مادرم سالمند و ناتوان است برای همین خواهرم نیز مجبور میشود مرخصی بگیرد و کنار فرزندم باشد و برای استفاده از آموزش مجازی او را همراهی کند. از طرفی آنتندهی خوب نیست و صوت و تصویر معلم بهخوبی منتقل نمیشود.»
عطیه رضویان نیز در ارتباط با تعطیل شدن مدارس عنوان میکند: «لطفاً مسئولان بگویند فرق هوای بیرون و هوای داخل منزل چیست؟ وقتی همهجا آلوده است و این هوای آلوده داخل منازل هم نفوذ کرده است. به نظر من لزومی به تعطیل کردن مدارس نیست و تعطیل کردن مدارس ربطی به سلامت دانشآموز ندارد. خیلی از دانشآموزان زمان تعطیلی در کوچه و خیابان بازی و موتورسواری میکنند و تعطیلی فقط سبب بینظمی میشود.»
محمد محمودیان، راننده تاکسی است و نظر متفاوتی دارد. او میگوید: «درس خواندن در مدرسه به چه قیمت؟ این آلودگیها باعث سرطان میشود. ما که در کودکی با آب و هوای بهتری زندگی میکردیم در حال حاضر بیماریم وای به حال بچههایی که در این هوا نفس میکشند. بچه اگر درسخوان باشد در خانه هم میتواند درس بخواند و پیشرفت کند. بهتر است مدارس را در زمستان تعطیل کنند.»
زهرا خرسند مادر خانهدار است و به گزارشگر کیهان میگوید: «من با ابزارهای هوشمند موبایلی آشنایی ندارم برای همین با شروع زمستان و بروز آلودگی عزا میگیرم با فرزندم چه کنم. گوشی هم ندارم و از همسایه طبقهبالایی خواهش میکنم به من کمک کند.»
مرتضی شاهسون، معلم مقطع سوم دبستان میگوید: «کندی شاد باعث شده برخی معلمان فایلها را شبانه ارسال کنند. برای همین و دانشآموز با ورود به شاد با حجمی از فایلهایی مواجه شود که باید دانلود، پاسخ داده و سپس ارسال کند؛ اما باز هم شاد کند است و همین مدت زیادی از وقت آموزش را تلف میکند. این اختلال باعث میشود والدین در زمانهای مختلف با شاد ارتباط بگیرند و از معلم بخواهند دوباره مبحث را توضیح بدهد. این کار باعث میشود بچهها تمرکزشان را از دست بدهند و معلم کلافه میشود.»
آموزش مجازی و ضعف عدالت آموزشی
شیوع کرونا بستری را برای آموزش مجازی فراهم آورد تا در بحرانهایی نظیر اپیدمیها، آلودگی هوا یا گرما، برودت و مدیریت مصرف آب و برق از این ظرفیت استفاده شود. اما با وجود تکرار آلودگی هوا در هر زمستان هنوز این ظرفیت به کارآمدی نرسیده است و معلمان و دانشآموزان از شرایط آن گلایه دارند.کاربران این فضا میگویند حتی پس از ورود موفق به کلاس در برنامه شاد، با مشکلات فنی مواجه خواهید شد که میتواند آموزش را مختل کند. عدم نمایش آیکون دوربین و میکروفون در کلاس، قطع و وصلشدن یا نشنیدن صدای معلم از شایعترین مشکلات این برنامه است. مشکل دیگر شاد که تنها در برخی مدارس دولتی و بهصورت برخط از آن استفاده میشود و مدارس غیرانتفاعی سراغش نمیروند این است که در بسیاری از ساعات سرعت مناسبی برای پخش ویدئو یا صوت ندارد. مشکل دیگر در ارتباط با تعطیلیهای مکرر نبود عدالت آموزشی است. مشکل دسترسی به آموزش مجازی، بیشتر خود را در طبقات کمبرخوردار جامعه نشان میدهد. مادران شاغل، نبود امکانات برای گرفتن معلم خصوصی که در بسیاری از خانوادههای مرفه فقدان زیر ساختهای آموزش مجازی را جبران میکند، کمبود فضای مناسب در خانه و گوشی مشترک از مهمترین مواردی است که عدالت آموزشی را دچار بحران میکند.
دغدغههای خانواده برای آموزش مجازی
مشکل مهم آموزش مجازی بهخصوص برای کودکانی که در ابتدای دوران تحصیل هستند، همراهی خانواده در آموزش است. در برخی خانوادهها مادر شاغل است و در مناطق محروم و کمبرخوردار مادر سواد کافی برای همراهی دانشآموز را ندارد. جز مسئله سواد در خانواده، کمبود امکانات برای حضور در کلاس مجازی نیز مشکل را عمیقتر میکند. در بسیاری از مناطق کل خانواده یک گوشی دارد و این امکان نیست که گوشی در تمام ساعات مدرسه مجازی در اختیار دانشآموز باشد و در برخی از این خانوادهها گوشی کمکیفیت و خراب است یا ممکن است هوشمند نباشد. در خانوادههای کمبرخوردار یک بخش خرید اینترنت و داشتن آنتن است. یک بخش استفاده از تکالیف، کلیپها و محتواهایی است که برای زمان مجازی شدن مدارس ساخته شده و دانشآموزان باید آنها را ببینند و حل کنند، اما برای مثال فقط گوشی خانواده برای پدر است و او آخر شب به خانه میآید، زمانی که بچه دیگر توان و حوصله درس خواندن ندارد. به همین دلیل معمولاً مدارس با افت تحصیلی و ضعف پایهای دانشآموزان مواجه شده حتی در مورد کودکان بسیار ضعیف و کودکان کار این اتفاق زمینهساز ترک تحصیل نیز شده است.
معلمان نیز از کیفیت پایین و اعصاب خردکن بودن آموزش مجازی خسته شدهاند. بیشتر بچهها میگویند در روزهای مجازی، معلمها تنها به فرستادن چند عکس و صوت کوتاه بسنده میکنند و خبری از تدریس نیست. حتی در بیشتر اوقات دانشآموز فقط حضور و غیاب خود را ثبت میکند و سراغ بقیه زندگیاش میرود و خبری از محتوای درسی نیست.
کارشناسان معتقدند شاد از همان ابتدا پر از ایرادات نرمافزاری بود. از سمتی تنها یک پیامرسان است، نه ابزار خاصی برای معلم فراهم میکند، نه برای دانشآموز امکاناتی برای یادگیری دارد. شاد باید برای دانشآموزان دبستانی که در سالهای اول تحصیل هستند و همراهی ندارند که با آنها در کلاس شرکت کند، مثل بیشتر دانشآموزان کمبرخوردار که پدر و مادر یا سرکار هستند یا تحصیل بچه برایشان کماهمیت است، امکاناتی فراهم کند که معلم بتواند بیشتر آنها را درگیر کرده، مراقب آنها باشد.
مجازی شدن آموزش زمینهای برای ترک تحصیل
وقتی مجازی شدن مدارس به دلایل مختلف به یکروند تکرارشونده تبدیل میشود، آسیبهای ناشی از آن دیگر جبرانپذیر نیست. این آسیبها نیز به طور یکسان میان اقشار مختلف توزیع نمیشود و گروههای ضعیفتر و کمبرخوردارترین بخش جامعه بیشترین فشار را تجربه میکنند. کارشناسان آموزشی معتقدند که فضای فیزیکی خانههای این خانوادهها نیز یادگیری را دشوار میکند. خانههای کوچک با یک یا دو اتاق نه امکان تمرکز و فراغت برای کودک فراهم میکنند و نه شرایط کافی برای انجام تکالیف و حضور در کلاس. علاوهبر این، فضای پرتنش، خشونتآمیز یا غیرآرام برخی از این خانهها، فرآیند یادگیری را بیشازپیش مختل میکند. برای بسیاری از کودکان محروم، مدرسه تنها محیط امن در زندگی روزمره است. مدرسه برای این کودکان فضائی امن و فرصتی برای فاصلهگرفتن از محیط خشن یا پرتنش خانه است. حذف این فضا و جایگزینی آن با آموزش مجازی، آنها را در معرض افزایش آسیبهای روانی و افت تحصیلی قرار میدهد؛ افتی که در نهایت انگیزه و رغبت آنها را برای ادامه تحصیل کاهش میدهد.
نظر شورایعالی آموزشوپرورش
نبود زیرساختهای لازم برای آموزش مجازی و دلسردی خانوادهها از این بستر در حالی است که دبیرکل آموزشوپرورش نظر متفاوتی در این زمینه دارد.
محمود امانی، گفته است: «مدرسه مجازی فرصتی ارزشمند برای گروههای خاص فراهم میکند؛ ازجمله دانشآموزانی که به دلایل مختلف در داخل کشور به مدرسه دسترسی ندارند، افراد دارای بیماری خاص یا محرومان از تحصیل، این بستر مجازی به آنها امکان میدهد در فضائی مبتنی بر فناوریهای نوین با نظام آموزشی کشور مرتبط شوند و آموزش خود را ادامه دهند». درحالیکه آمارها از عدد و رقمهای دیگری حکایت دارند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد ۷۰ درصد بازماندگان و ترک تحصیلکردگان از دهکهای یک تا پنج درآمدی هستند و دهک دو با ۲۲ درصد بیشترین سهم را دارد؛ عددی که تأثیر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بر ترک تحصیل را نشان میدهد؛ بحرانهایی که با کاهش کیفیت تحصیل و نمرات دانشآموزان در مدرسه به واسطه مجازی شدن متعدد و دیگر عوامل کاهشدهنده آموزش، مسیر ترک تحصیل و ورود کودک به بازار کار را تسریع میکند.
خاک خوردن سند تحول بنیادین آموزشوپرورش
بیعدالتی آموزشی در حالیگریبان نهاد آموزشوپرورش را گرفته که ذخیره گرانبهائی به نام «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش»، برگرفته از مبانی و آموزههای ناب اسلامی در پیچوخمهای اداری و میان اما و اگر مسئولان همچنان در حال خاک خوردن است. این سند که از مهمترین برنامههای اصلاح ساختار تعلیموتربیت به منظور ارتقای سرمایه انسانی شایسته در عرصههای مختلف و تبیین روند اجرای آن و لزوم نظارت گامبهگام و جدی از سوی مسئولان است، سال 1390 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است و در همین راستا سیاستهای کلی مقام معظم رهبری نیز در سال 92 ابلاغ شده است. این سند به مثابه نقشه راهی برای تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی انقلاب و ایجاد چشماندازی روشن در حوزه آموزش و پرورش است.
اما پس از گذشت سالها از تدوین سند و با وجود تأکیدات مقام معظم رهبری به این موضوع تنها بخش ناچیزی از آن اجرا شده و اهتمامی در این قضیه نبوده است.
در ارتباط با چرائی بیمهری به این سند و بهتعویق افتادن اجرای آن کارشناسان این حوزه معتقدند دلایل اجرائی نشدن سند تحول بنیادین، یک دهه پس از ابلاغ بهخاطر موانع، کاستیهای موجود در سند و لزوم بازنگری در اجرای آن است. سند تحول بنیادین به لحاظ الگوی مفهومی فاخر است؛ اما در مقام الگوی عملیاتی بسیار ضعف دارد و نسبت به شیوه عملیاتی کردن سند راهبردی کلان آگاهی وجود ندارد. بهویژه که این سند میتواند با برنامههای مجازی نوین تقویت شود.
کارشناسان این عرصه معتقدند افرادی که در تدوین سند تحول بنیادین و زیرنظامها حضور داشتند در الگوی تدوین ضعیف اقدام کردند که کار را دشوار کرده است، این موضوع باید در بازنگری سند تحول بنیادین مورد توجه باشد.