بزرگترین مشکل ورزش!(نکته ورزشی)
سیدسعید مدنی
اخیرا رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرده است: «بر اساس مصوبه جدید شورای امنیت کشور(شاک) از این پس انتصاب مدیران عامل و مدیران رسانهای تیمها باید با تایید صلاحیت آنها از سوی فدراسیون و ارکان ذیربط امنیتی باشد.» معنای دیگر حرف آقای رئیس فدراسیون فوتبال این است که اولا وضعیت این رشته به جایی رسیده که مراکز مهمی چون شورای امنیت و... ورود کردهاند و ثانیا از این پس دیگر در بحث مدیریت باشگاهها و همچنین مدیران رسانهای تیمها شاهد انتصاباتی نخواهیم بود که ملاک آن بیش از آنکه تعهد و شایستگی باشد، فامیلی و باندی و جناحی و قومیتی و... است و انتصاب مدیران با تکیه بر معیارهای منطقی و اصولی صورت خواهد گرفت.
سالهاست کسانی که با ورزش ایران سروکار دارند به این واقعیت
غیر قابل انکار پی بردهاند که ریشه بسیاری از مشکلات فنی و اجرائی و همچنین معضلات اخلاقی و فرهنگی در ورزش مستعد ایران - و خاصه رشتهای مثل فوتبال- را باید در عامل «مدیریت» پیدا کرد و تا در این مورد چارهای اندیشیده نشود، نمیتوان به سلامت و پیشرفت آن امیدوار بود. البته این بحثی مفصل، مهم و حساس است که باید از جنبههای مختلف به آن نگریست و عوامل متعددی را در نظر گرفت. طبیعی است در این مقال مختصر امکان ورود به چنین بحثی وجود ندارد اما میتوان حداقل بر این نکته تاکید کرد که موضوع مدیریت- در هر حوزهای- بسیار حساس و تعیینکننده است و نیاز به شناخت و تخصص دارد و مدیریت ورزشی هم از این قاعده کلی مستثنی نیست.
این نکته بدون تعارف در ورزش ما جدی گرفته نشده و چنانکه بارها نوشتهایم خیلی وقتها مسئولیتهای حساس مدیریتی را به نا اهلان و غریبهها سپردهایم و آنها نیز خواسته و ناخواسته با سرنوشت ورزش بازی کرده و احساسات و عواطف و انتظارات دوستداران بیشمار آن را نادیده گرفتهاند. خوشبختانه اخیرا از گوشه و کنار خبرهایی میشنویم و اتفاقاتی را که موید شنیدههاست، شاهدیم که از آنها میتوان چنین برداشت کرد که گویا مسئولان بالادستی هم متوجه این اشکال بزرگ شدهاند و قرار است در این باره اقدامات اصلاحگرانهای صورت پذیرد. مصوبه اخیر شورای امنیت- که بالاتر به آن اشاره شد- شاهدی است بر صحت نظر ما.
حرفهای آقای تاج اگر عملی شود و طبق معمول در مرحله وعده باقی نماند و ملاکهای اصولی و منطقی و علمی(تجربه شده) را برای تعیین مناصب و پستهای حساس مدیریتی رعایت کنیم، میتواند گام مهمی باشد در جهت سر و سامان یافتن بخشهای مهمی از مدیریت فوتبال. این بخشها چون تاکنون به حال خود رها بوده و سامان نیافته، خود بیتردید یکی از اصلیترین دلایل آشفتگی و شلختگی فوتبال و حاکم بودن شرایط ناخوشایند «هرکی به هرکی» در آن است.
به کرات نوشتهایم که از شلختگی و بیسر و سامانی در بخشهای مهم فوتبال- علی الخصوص حوزههای مدیریتی- جریانات آویزان و فرصتطلب که به خاطر کسب منافع به انحا و بهانههای مختلف از سر و کول این رشته جذاب و پر طرفدار بالا میروند، سودهای کلان به جیب میزنند اما خود فوتبال سود که نمیبرد هیچ، ضررها میبیند و ضربهها میخورد.
ورزش و به ویژه رشتههایی مثل فوتبال با مشکلات عدیده و مهمی دست بهگریبانند که تنها با درایت و تدبیر و مدیریتی که تخصص خود را در خدمت تعهد و مردم و جامعه و جوانان درآورده، میتوان بر آنها فائق آمد و گره از مشکلات فراوان باز کرد.
لذا مهمترین مشکل ورزش، نه مسائل دست چندمی که بعضیها به عمد میخواهند به عنوان مشکلات اصلی القا کنند، بلکه مسئله «مدیریت» است. مشکل اصلی و مهم فوتبال ما ویزا دادن یا ندادن میزبان یاغی و قانونشکن جام جهانی- که هنرش به گند کشیدن همه سرمایههای بشری و سر و کارهای جهانی است - نیست. وقتی سمبل نظام قلدری و سلطه، میزبانی این رقابتها را بر عهده میگیرد، باید هم اتفاقات تبعیضآمیز رخ دهد و مسئله جام جهانی، به جای همدردی با مظلومان و گرسنگان و ستمدیدگانی چون مردم غزه یا... «افتخار همجنسگرایان» باشد!
مشکل فوتبال ما حذف تیم نوجوانان از دور اول مسابقات قهرمانی آسیاست. مشکل، دلالیسمی است که دال و ذال فوتبال را تعیین و خط و ربط آن را مشخص میکند، نظام باشگاهداری است که از کیسه بیتالمال ارتزاق و ریخت و پاش میکند و...
باز تاکید میکنیم مشکل اصلی، مدیریتی فاقد شناخت است که اصلا نمیداند کجا آمده و چون ورزش و حساسیتهای داخلی و جایگاه قارهای و تهدیدات جهانی و... را درک نمیکند و آن را با «بازی کودکان» یکی میداند، متوجه مسئولیتی که برعهده دارد، نمیشود. خلاصه کلام اینکه این«مدیریت رشد نیافته»ای که خیلی هم با تبختر و پرمدعاست، بزرگترین مشکل ورزش ایران است که به مثابه مانعی جدی بر سر راه پیشرفت آن عمل میکند. اگر این مشکل برطرف شود و کار را به دست کاردان و اهل فن بسپاریم، بدون تردید وضع ورزش به سرعت دگرگون و حرکت آن در مسیر پیشرفت و قویتر شدن، روانتر خواهد شد.