اخبار ویژه
اصابت موشکهای ایران ظرف ۹ دقیقه
یعنی ناتوانی اسرائیل
«فاصله هزار کیلومتری بین ایران و اسرائیل، به ۹ دقیقه زمان پرواز موشک بالستیک تبدیل شده است. اسرائیلیها از این واقعیت نگرانند چراکه محدودیتهای دفاع در برابر تهدید موشکی ایران را آشکار کرد.
این ارزیابی را «مؤسسه یهودی امنیت ملی آمریکا» ضمن گزارشی منتشر کرد و درباره جنگ ایران و اسرائیل نوشت: برای اینکه نتایج جنگ ماندگار شود، اسرائیل باید همان رویکردی را دنبال کند که در سوریه بهکار گرفت: عملیات جنگ بین جنگها که ترکیبی از قدرت نظامی پیشگیرانه همراه با ابزارهای دیپلماتیک، اطلاعاتی و اقتصادی است. همچنین باید توانمندیهای دفاعی مهم خود را با شرکای عربی که با اسرائیل در صلح هستند، به اشتراک بگذارند.
حفظ دستاورد جنگ (بازتنظیم راهبردی، تقویت دوباره قدرت اسرائیل و تضعیف قدرت ایران) بدون اراده سیاسی قوی و تداوم قدرت نظامی پایدار نخواهد ماند. راهبرد « جنگ بین جنگها» از سوی اسرائیل و آمریکا میتواند فشار فعال بر ایران را حفظ کند و اجازه ندهد توانمندیهای نظامی و هستهای خود را احیا کند.
واشنگتن و تلآویو نباید بر افتخار گذشته از جمله برتریهای سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ تکیه کنند. آنها باید سرمایهگذاری در تولید موشکهای رهگیر را دو برابر کنند و بودجه بیشتری برای تحقیق و توسعه نسل بعدی دفاع هوائی اختصاص دهند. همچنین باید توانهای دفاع هوائی را با شرکای عربی منطقه تقسیم کرد. آمریکا باید نهفقط یک نظم منطقهای جدید، بلکه یک سامانه یکپارچه دفاع هوائی و موشکی ایجاد کند
درادامه تحلیل مؤسسه صهیونیستی آمده است: بسیاری از شهروندان آمریکا، جنگ ایران- اسرائیل را که سه دهه در حال شکلگیری بود، تنها یک جنگ ۱۲روزه ناگهانی میدانند. همچنین در حالی که خیلیها غالبا بر برنامه هستهای ایران تمرکز کرده، اسرائیلیها از برنامه موشکی گسترده ایران نگرانند. فاصله هزار کیلومتری بین ایران و اسرائیل به ۹ دقیقه زمان پرواز موشک بالستیک تبدیل شده است. این واقعیت، محدودیتهای دفاع در برابر تهدید موشکی ایران را آشکار کرد.
مارک فوکس، امیر دریادار بازنشسته و فرمانده پیشین سنتکام میگوید: حتی اگر سامانه دفاعی پیشرفته باشد، اگر دشمن به اندازه کافی موشک داشته باشد، دفاع همیشه جواب نمیدهد.
در همین حال، مدیرعامل صنایع هوائی اسرائیل تصریح کرد که از شجاعت ایران غافلگیر شده و اسرائیل در صورت وقوع جنگ بعدی، شاهد باران مداوم موشکها خواهد بود.
به گزارش روزنامه معاریو، «بوعاز لوی»، مدیرعامل صنایع هوائی اسرائیل در جریان کنفرانس UVID 2025 در تلآویو گفت: بزرگترین غافلگیری برای اسرائیل در جنگ با ایران، فناوری نبود؛ بلکه شجاعت و جسارتی بود که ایرانیها از خود نشان دادند. ما هرگز باور نمیکردیم کسی جرأت کند چنین حجم عظیمی از موشکها را به طور همزمان به سمت مرکز اسرائیل شلیک کند. اسرائیل اولین کشوری شد که در یک لحظه، این تعداد موشک را دریافت کرد. ایرانیها میدانی کاملاً جدید را باز کردند و روشن است که جنگ موشکی بعدی به شکل باران مداوم موشک خواهد بود
از سوی دیگر، «منيف عماش الحربی» نویسنده سعودی به شبکه سعودی العربیه گفت: ۵۵۰ موشک ایرانی، ضربهای دردناک برای اسرائیل بود. ضربات ایران برای اسرائیل دردناک بود؛ نتانیاهو به آن اعتراف کرد و ترامپ هم گفت این من بودم که اسرائیل را نجات دادم.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت هم از تشدید اقدامات سایبری ایران و توسعه شبکه نفوذ در رژیم صهیونیستی خبر داد و نوشت: ایران، استراتژی را تغییر میدهد و به جاسوسی هدفمند میرود که با ساخت رابطه شخصی و قابل اعتماد با هدف آغاز میشود. حملهکنندگان خود را به عنوان عوامل مشروع جا میزنند، چتهای واتساپ راه میاندازند و مقامات ارشد را به دعوتنامهها و کنفرانسهای جعلی وسوسه میکنند. پس از مرحله اعتماد، لینک مخرب میرسد- که از در پشتی نفوذ میکند و جاسوسی آرام و بلندمدت را ممکن میسازد.
در گفتوگو با پژوهشگر سایبری شیمعئیل کوهن و رئیس واحد سایبر در دولت در آرایه دیجیتال ملی، نیر بار یوسف، جزئیات کمپین که به طور سیستماتیک بر مقامات ارشد ارزشمند در بخش امنیتی و دولت و همچنین خانوادههایشان تمرکز دارد، افشا شد. به گفته بار یوسف، معنای این کمپین افشاشده این است که حملات سایبری شخصیتر میشوند و منابع بسیار بیشتری میطلبند. هدف، به دست آوردن اطلاعات مداوم و بلندمدت در موقعیتهای هدفمند است.
یکی از ابزارهای اصلی گروه البته اپلیکیشن واتساپ است. استفاده از آن تاکتیک شناختهشده مهندسی اجتماعی است که مشروعیت و حس آشنایی بین دو طرف را منتقل میکند. کوهن توضیح میدهد: کمپین با مرحله مقدماتی جمعآوری اطلاعات درباره قربانی آغاز میشود. سپس، حملهکنندگان خود را به عنوان عامل مشروع جا میزنند و به طور ابتکاری به قربانی نزدیک میشوند، اغلب از طریق واتساپ». پس از مرحله ساخت اعتماد، لینک مخرب فرستاده میشود که زنجیره حمله پیچیده را فعال میکند. نوآوری، پنهان کردن ترافیک است. حملهکنندگان از پلتفرمهای مشروع مثل تلگرام و دیسکورد به عنوان زیرساختهای سرور کنترل استفاده میکنند.
همچنین پژوهشگران مؤسسه واشنگتن، با طرح این سؤال که ایران چگونه حلقههای جاسوسی را در اسرائیل گسترش میدهد؟، گزارش دادند: نفوذ ایران در اسرائیل در سالهای اخیر شتاب گرفته است. براساس دادههای ثبتشده، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۵ حدود ۳۹ پرونده جاسوسی یا امنیتی مرتبط با ایران در داخل اسرائیل کشف شده که ۳۱ مورد آن شامل ساکنان اسرائیلی بوده است. گونن سگو، وزیر انرژی سابق اسرائیل یکی از مهمترین پروندههای نفوذ ایران در ساختار سیاسی و امنیتی اسرائیل بهشمار میرود. یکی از جدیترین نقشهها مربوط به تلاش برای ترور بنیامین نتانیاهو، وزیر جنگ سابق و مدیر پیشین شینبت بود.
روایت روزنامهها
از سایهروشن طرح بنزینی دولت
روزنامههای مختلف در ارزیابی طرح بنزینی دولت، ضمن اینکه آن را گام اولیه و مثبت برای کاهش ناترازی در این زمینه میدانند، معتقدند که دولت برای مهار قاچاق سوخت و توزیع عادلانهتر بنزین، از روشهای دیگری هم استفاده کند.
در این زمینه، روزنامه هممیهن، ضمن اینکه طرح دولت را «عبور آرام از تثبیت قیمت بنزین» توصیف کرد، نوشت: 15 ماه از آمدن دولت گذشته است. انتظار میرفت آقای پزشکیان خیلی زود دست به کار شود و بهترین طرح ممکن را اجرائی کنند؛ بهویژه تا زمانی که سرمایه اجتماعی کافی دارند. طرح هم بود فقط باید اجرائی میشد. بنزین در حال حاضر به قیمت ثابت و در مقایسه با سال ۱۳۹۸ شاید حدود ۹برابر ارزانتر باشد. بنابراین، تعیین چنین مبالغی هیچ کمکی نه به اصلاح مصرف میکند و نه مانع قاچاق میشود؛ چهبسا شوکی غیرضرور هم به اقتصاد بزند. گرچه تاکنون مستندات هزینه و فایده طرح کنونی انتشار نیافته؛ ولی محاسبات مقدماتی نشان میدهد که از اجرای طرح کنونی در بهترین حالت 1000 همت بهسود بودجه دولت باشد؛ بدون اینکه ذرهای ساختار انرژی کشور را تغییر دهد. ما قصد مخالفت با این طرح را نداریم. اگر دفاع نمیکنیم، طبعاً تخطئه هم نخواهیم کرد؛ ولی یکچیز را بهطور قطع و یقین میدانیم و آن، اینکه اینگونه طرحها در بهترین حالت نوعی از بَزککردن وضع موجود است. پیشنهاد مشخص این است که طرحی اساسی برای حاملهای انرژی بدهید که در درجه اول هدف آن تأمین بخشی از کسری بودجه دولت نباشد؛ بلکه هدف اصلاح نظام حاکم بر تولید و عرضه و مصرف باشد. بهطوریکه بهرهوری انرژی را به مرور افزایش دهد، مانع فساد عجیب در این بخش شود و قاچاق سوخت را بهکلی از میان ببرد.
روزنامه دنیای اقتصاد هم درباره «سایهروشن اصلاحات بنزینی» از قول کارشناسان نوشت: انتشار طرح دولت برای تغییرات قیمت و سهمیهبندی بنزین از نیمه آذر، واکنشهای متفاوتی را در میان کارشناسان و افکار عمومی ایجاد کرده است. براساس جمعبندی نظرات، بیشتر صاحبنظران معتقدند که در شرایط کنونی نمیتوان نسبت به وضعیت مصرف و قیمت بنزین بیتفاوت بود و کشور نیازمند برنامهای منسجم برای اصلاح حوزه حاملهای انرژی است. تحلیلها نشان میدهد که طرح جدید میتواند تا حدی مصرف را کنترل کند و منابعی برای دولت ایجاد کند، با این حال، برای اصلاحی کامل باید از قیمتگذاری دستوری فاصله گرفت و زمینه ایجاد بازار رقابتی بنزین فراهم شود. همچنین تقویت ناوگان حملونقل عمومی، بازنگری در قوانین مرتبط با عرضه خودرو و افزایش شفافیت و اطلاعرسانی، پیششرطهای موفقیت این سیاستها هستند.
تصمیم اخیر دولت مبنی بر اصلاح قیمت بنزین را میتوان نقطه آغاز یک حرکت ضروری در مسیر آزادسازی تدریجی و منطقی نرخ حاملهای انرژی دانست. پایین نگهداشتن قیمت این اقلام به ظاهر حمایت از مصرفکننده است، اما تجربیات گذشته به ما میگوید که اقدامات موردی و کوتاهمدت نهتنها به حل مشکل کمک نمیکند، بلکه با ایجاد شوکهای موقت، اصلاح قیمتها را در آینده دشوارتر و پرهزینهتر میکند. از اینرو ضروری است که اصلاحات قیمتی در قالب یک برنامه شفاف و بلندمدت، همراه با سناریوهای جبرانی هدفمند- بهویژه برای دهکهای کمدرآمد- طراحی و اجرا شود. اقناع افکار عمومی، شفافیت اقتصادی و ارائه یک نقشه راه معتبر از پیششرطهای موفقیت چنین سیاستهایی است.
روزنامه اطلاعات هم معتقد است: چندی پیش مقامات دولتی اعلام کردهاند سهمیه ارزی دولت طبق قانون بودجه برای واردات بنزین تمام شده و دولت دیگر ارزی برای واردات بنزین ندارد. این مطلب در همان ابتدای پائیز یعنی پایان ۶ماهه اول سال اعلام شد. پس از آن شاهد هیچ توضیحی از طرف دولت نبودیم که در بقیه ماههای سال قرار است کسری ارزی واردات بنزین از کدام محل تامین شود. تقریباً هم نمایندگان و هم مقامات دولت و هم شخص رئیسجمهور و هم قاطبه کارشناسان و متخصصان و دلسوزان سالهاست هشدار میدهند که باید درباره این ناترازی نمایان و یارانه وحشتناک سوخت کاری صورت داد که ادامه روند موجود نه ممکن است و نه منطقی و عقلایی. اما پس از مدتها انتظار که سرانجام تصمیم دولت در اینباره چه خواهد بود، سخنگوی محترم دولت خبر داد که قرار است سهمیه ۶۰ لیتری ۱۵۰۰ تومانی و صد لیتری ۳۰۰۰ تومانی پابرجا بماند و تنها بنزین سهمیه کارت سوخت جایگاههای فروش به قیمت ۵ هزار تومان ارائه شود... اگر قرار است در اینباره راهکار افزایش ۲ یا ۳هزار تومانی قیمت عملیاتی شود، بهتر است دست به ترکیب آن نزنیم. مقصود به هیچ روی سکوت و تماشا در برابر این توزیع بهشدت ظالمانه و ناعادلانهی یارانه و اتلاف غیرقابل بخششِ سرمایه ملی نیست بلکه اتخاذ راهکار عاقلانهای است که هم به عدالت نزدیکتر باشد و هم نتیجه آن به رفع این ناترازی کمک کند.
روزنامه جوان هم در گزارشی یادآور شد: اگر به دنبال مقابله با قاچاق سوخت و جلوگیری از وقوع پدیده کارت سوختهای اجارهای هستیم، باید برای انجام عملیات بنزین با نرخ سهمیه اول و دوم، حضور خود شخص در پمپ بنزین تأیید شود و این رویکرد صرفاً با اتصال مصرف بنزین به کدملی از طریق اجرای پروژه اتصال سهمیه سوخت به کارت بانکی و کدملی افراد و بررسی برخط حضور شخص در پمپ بنزین انجام شود که متأسفانه کاری در این زمینه نیز صورت نگرفته و مهمترین ایراد طرح بنزینی دولت است.
با وجود طرحهای مختلف روی میز دولت و حتی اعلام مخالفت برخی اعضای اصلی دخیل در موضوع بنزین، طرح سهنرخی به تصویب رسید. سازوکار بنزین سهنرخی نسبت به وضعیت فعلی قطعاً بهتر است ولی بهترین گزینه روی میز دولت نبود. اولین ایرادی که به طرح بنزینی دولت گرفته میشود، مسئله عدمتحقق عدالت در توزیع یارانه است. مهمترین مشکل مربوط به طرح بنزینی دولت نیز مسئله عدماتصال مصرف بنزین به کدملی است. متأسفانه دولت با گذشت ۹ ماه از شروع سال، تکلیف مهم مجلس به دولت در زمینه امکان اتصال سهمیه سوخت به کارت بانکی و کدملی افراد را اجرائی نکرده است و در این زمینه کمترین پیشرفت را شاهد هستیم.
سلب مسئولیت از خود
بعد از پوست موز گذاشتن زیر پای دولت
افراطیونی که سابقه خیانت به خاتمی و روحانی پس از کامجویی در دولتهای آنها را دارند، این بار خیانت به پزشکیان و خالی کردن پشت او را کلید زدهاند.
افراطیون مدعی اصلاحات در هشت سال دولتهای خاتمی و روحانی، تا آنجا که میتوانستند هم مدیریتهای کلان و حساس از جمله اقتصادی را قبضه کردند، هم انحراف گفتمانی پدید آوردند و مانع خدمت دولتها به مردم شدند و هم زمانی که امتیازطلبی و کجروی برخی مدیران آن دو دولت موجب گلایه و نارضایتی مردم شد، مدعی عبور از خاتمی و عبور از روحانی شدند. آنها حتی القابی مانند اردک لنگ را به خاتمی دادند تا از خود سلب مسئولیت کردهاند.
اکنون در حالی که سال دوم دولت روحانی به میانه خود نزدیک میشود، همان افراطیون به فاصلهگذاری با آقای پزشکیان پرداختهاند و این در حالی است که بسیاری از شرکتهای دولتی و گلوگاههای مدیریتی در قبضه همانهاست!
افراطیون مدعی اصلاحات تا قبل از حمله غافلگیرانه اسرائیل و آمریکا دائما راهحل مشکلات اقتصادی را مذاکره و توافق با ترامپ تاجر میدانستند و حتی وانمود میکردند که در اثر توافق قریبالوقوع، تحریمها لغو و دو هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی به ایران سرازیر خواهد شد. در این رویکرد، مدیران بخشهای مختلف باید دست روی دست میگذاشتند و منتظر توافق موهومی میشدند که یک بار منعقد شد اما توسط اوباما و سپس ترامپ زیر پا گذاشته شد.
اکنون که نتیجه آن انحراف افکنی گفتمانی در قالب خیانت آمریکا به مذاکرات و افزایش تحریمها و همچنین تورم ناشی از بیتدبیریهای مدیریتی آشکار شده، جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات، منتقد افزایش قیمتها شده و در شبکه ایکس مینویسد: «در پی تصمیمات سیاسی و اقتصادی پوپولیستی طی سالهای گذشته خصوصا در دوره مجلس هفتم و دولت نهم در جلوگیری از اصلاح و واقعی شدن پلکانی قیمت کالاها و خدمات و عدم سرمایهگذاری در زیرساختها و به تاراج رفتن منابع و سرمایههای کشور، متاسفانه امروز دولت با یک ورشکستگی حاد و ناکارآمدی مزمن به نام ناترازی مواجه است و با توجه به ناتوانی در حل مشکلات بینالمللی کشور و وجود تحریمهای کمرشکن نیز قادر به تحقق اهداف و برنامههای خود و پاسخگوی مسئولیتهای محوله نیست.
لذا برخلاف وعدهها و گفتههای ایام انتخابات و صرفنظر از وضعیت ناگوار اقتصادی و معیشتی مردم و به جای تجدید نظر در رویکردها و سیاستهای غلط گذشته و تعامل با دنیا و تلاش برای رفع تحریمهای ظالمانه و استفاده از شایستگان و تن دادن به نظرات کارشناسان، بنا به تشخیص غیرکارشناسانه و ماموریتهای محوله، باز هم چاره را در تحمیل مضاعف فشارها و هزینهها به مردم از طریق افزایش- قیمت تمامی کالاها و خدمات و ... دیدهاند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد دولت و مجلس و حتی شخص دکتر پزشکیان که بنا به اصل صداقت و میثاق نامه جبهه اصلاحات ایران با مردم عهد بسته بود، صرفا یک مجری محض و همراه و هماهنگ بوده و هیچ رنگ و بویی از پزشکیان دوران انتخابات، در رفتار و کابینه او دیده نمیشود.».
خلافگویی سخنگوی جبهه اصلاحات آنجا آشکار میشود که او به طرح کوتاه مدت تثبیت قیمتها در پنج دوره قبلتر مجلس اشاره میکند اما هیچ اشارهای به حذف سهمیهبندی بنزین و چهار سال قیمت ثابت بنزین در دولت روحانی اشاره نمیکند؛ فاجعهای که با سه برابر کردن ناگهانی قیمت تشدید شد. ضمن اینکه حذف سهمیهبندی موجب شد کشور از صادرکننده بنزین به واردکننده (سالانه 6 میلیارد دلار) تبدیل شود و بخش قابل توجهی از بنزین و سوخت نیست صرف قاچاق شود.
از سوی دیگر، دولت روحانی با وعده رونق اقتصادی، هم معدل رشد اقتصادی صفر درصد و هم تورم 45 درصد و تعطیلی هشت هزار کارخانه را به یادگار گذاشت که آن عملکرد هم نتیجه برنامه دیکته شده از سوی مدعیان اصلاحات بود. اما طیفی که در انتخابات 1396 از زبان امثال رضا خاتمی ادعا میکردند تضمین وعدههای روحانی هستند و دم از «تَکرار میکنم» (خاتمی) میزدند، مدتی بعد ادعا کردند روحانی اصلاحطلب نیست بلکه خود و دولتش نامزد و دولت اجارهای بودهاند و باید از آنها عبور کرد!
یادآور میشود عابد توانچه، عضو سابق دفتر تحکیم و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، ۶ تیر ۱۳۹۲ پیشبینی کرده بود: «اصلاح طلبان، نگاه ابزاری دوگانه به روحانی دارند. از یک طرف او را پس میزنند تا هزینهای پرداخت نکنند. از طرف دیگر تأیید میکنند. آنها به روحانی مثل ساندیسی نگاه میکنند که تا زمانی که آخرین قطره ممکن در او را میک نزنند، لوله ساندیس را بیرون نخواهند کشید. وقتی مطمئن شوند دیگر نمیتوانند از روحانی استفادهای کنند، همان کاری را که با هاشمی رفسنجانی کردند با او میکنند. اصلاحطلبان در وضعیت بدی گرفتار شدهاند. ميخواهند نهايت استفاده را بکنند اما جوابگوي کارنامه او نباشند.»