کد خبر: ۳۲۲۲۱۵
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۰

کاش باور می‌کردیم!(یادداشت روز)

گفته می‌شود در جنگ نرم، دشمن برای تحمیل اراده خود و فروپاشی یک نظام سیاسی‌، چهار گام را بر می‌دارد. اولین گام در این مسیر، «تغییر باور» یک جامعه نسبت به چیزی است که به‌دنبال آن است. باورها؛ به مجموعه اعتقاداتی گفته می‌شود که فرد برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. طبیعتا وقتی باور یک فرد بر اساس آموزه‌های مکتبی فرد چه اسلامی، لیبرالی یا سوسیالیستی شکل گرفته باشد‌، همه تلاش آن خواهد بود که رفتار و عملکرد بر همان مدار تنظیم و جهت یابد. دومین گام را باید در «تغییر افکار» جست‌وجو کرد.بدین مفهوم که در صورتی باور‌ها نسبت به یک پدیده یا موضوعی تغییر می‌کند که همواره فکر و ذهن این باشد که چگونه می‌توان در مسیر تغییر قرار گرفت. تصور کنید یک مهندس مکانیک در کارخانه‌ای کار می‌کند و با تبلیغات منفی به این باور رسیده باشد که فرآیند توسعه و رشد تکنولوژیکی دنیای غرب آنچنان مقهورکننده است که او در صورت هرگونه ابتکاری توان رقابت را نخواهد داشت. طبیعی است که در چنین شرایطی این مهندس نه تنها فکر و اندیشه خویش را برای نوآوری و ابتکار در تولیدات جدید متمرکز نخواهد کرد، بلکه چه بسا وی ابزاری برای تبلیغات سوء دشمن و گرفتن انگیزه از دیگران خواهد بود.گام سوم‌، «تغییر رفتار» است که پس از تغییر باور و تغییر افکار انجام می‌شود.رفتار یعنی بروز عینی چیزی که انتظار آن را داشتیم. یعنی عملکرد آشکار فرد در محیط‌های طراحی و پیش‌بینی شده‌ای که توسط فرد در کف جامعه و محیط پیرامون او رخ می‌دهد. اما مهم‌ترین گام در جنگ نرم دشمن‌، «تغییر ساختار» است. دشمن تمام هزینه‌های یک جنگ نرم را می‌پردازد تا بتواند میوه مورد دلخواه خود را در تغییر ساختار نظام سیاسی برداشت کند.بنابراین آخرین گامی که دشمن در جنگ نرم دنبال می‌کند «تغییر ساختار» یک واحد سیاسی است و دنیای غرب اعم از آمریکا و دنباله‌های اروپایی و سگ ‌هار منطقه‌ای او رژیم صهیونیستی در پی این هدف غایی یعنی تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران هستند. تغییر ساختاری که هویت جمهوری اسلامی را نشانه گرفته باشد و به تعبیر رهبر حکیم انقلاب در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی در اول فروردین امسال که فرمودند: «منظور دشمن از دگرگوني، تغيير هويت جمهوري اسلامي است»،دشمن به‌دنبال تغییر ساختار و هویت ایران است. 
1-پدیده زشت و ناخوشایندی که امروز جامعه ایران را رنج می‌دهد‌، پدیده مذموم «کشف حجاب» است و متاسفانه هر روز که می‌گذرد با شکل جدیدتری از آن مواجه هستیم و این رفتار محصول بیش از سه دهه غفلتی است که دولتمردان و متولیان عرصه فرهنگ و ایضا مردم نسبت به آن غفلت داشته‌اند.آن روز که رهبر حکیم انقلاب موضوع مهم تهاجم فرهنگی را مطرح کردند و فرمودند کاری که دشمن می‌کند «تهاجم فرهنگی»‌، «شبیخون فرهنگی» و «قتل عام فرهنگی» است‌، کمتر کسی درک درستی از گام‌های چهارگانه دشمن (تغییر باورها، تغییر افکار‌، تغییر رفتار و هدف نهائی دشمن یعنی تغییر ساختار) داشت. فتنه 88‌، تحرکات آبان 96 و 98‌، فتنه «زن‌، زندگی، آزادی» در پاییز 1401 و در نهایت‌، جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران‌، همه برای این بود که گام‌های چهارگانه گفته شده برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی اتفاق افتاده و چیزی به عنوان نماد و هویت جمهوری اسلامی در پنجمین دهه عمر انقلاب وجود خارجی نداشته باشد.
2-اوایل دهه۷۰ بود که رئیس بنیاد «هریتیج» که یک اندیشکده محافظه‌کار آمریکایی است، گفته بود «اکنون دیگر تسخیر زمین ارزش ندارد، بلکه تسخیر فاصله بین دو گوش انسان یعنی مغز انسان‌ها مهم است، چرا که با تسخیر آن می‌توان بر کشورها و مردمان آن مسلط شد». ۲۴تیرماه ۷۱ هنوز بیشتر از ۳ سال از زعامت حکیم فرزانه انقلاب نگذشته بود که معظم‌له درخصوص تهاجم فرهنگی که کمتر علائمی از تغییر ذائقه و نفوذ فرهنگ غرب در آن مقطع در جامعه دیده می‌شد، فرمودند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط- فرهنگ فساد و فحشا- سعی می‌کند جوان‌های ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‌کند، یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل‌عام فرهنگی» است. امروز دشمن این کار را با ما می‌کند.» این سخنان رهبر انقلاب در حالی بود که  در آن مقطع هنوز کشور حال و هوای دوران دفاع مقدس را داشت و ارزش‌های آن دوران در جامعه حاکم بود. مگر چه اتفاقی در کشور رخ داده بود یا چه علائمی از حرکت دشمن در حوزه فرهنگ را رهبر انقلاب رصد کرده بودند که طراحی دشمن را برای آینده کشور چنین خطرناک می‌دیدند و هشدار می‌دادند. آن روزها گوش‌های مسئولان اجرائی و فرهنگی کشور در دولت سازندگی آنچنان درگیر نسخه‌های پیچیده شده توسعه عاریتی غرب شده بود که نمی‌توانست رخنه دشمن در حوزه فرهنگ را که به آرامی در حال تسخیر ذهن مردم و تغییر ذائقه فرهنگی جامعه بود، بشنود. تازه در تریبون‌های رسمی با وقاحت تمام نسخه‌ای را برای فرهنگ جامعه می‌پیچیدند که نتیجه‌ای جز بی‌هویتی در فرهنگ اصیل دینی و انقلابی نداشت که نتیجه آن را امروز در کشف حجاب تأسف‌بار و خانواده‌سوز شماری از دختران و زنان می‌بینیم. 
3-یک سال پس از این هشدار در سال ۷۲ بار دیگر رهبر انقلاب به اتفاقی که در دوران تلألو مسلمانان در آندلس افتاد، اشاره کردند و فرمودند: «تهاجم فرهنگی، مثل خودِ کار فرهنگی، اقدامِ آرام و بی‌سر و صدایی است. یکی از راه‌های تهاجم فرهنگی، این بوده است که سعی کنند جوانان مؤمن را از پایبندی‌های متعصبانه به ایمان که همان عواملی است که یک تمدن را نگه می‌دارد، منصرف کنند. همان کاری را که در اندلس، در قرن‌های گذشته کردند. یعنی جوانان را به فساد و شهوت‌رانی و میگُساری و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام می‌گیرد.» امروز که وضعیت فرهنگی کشور، به‌ویژه در حوزه حجاب را می‌بینیم، مسئولان برای این همه تغافلی که داشته‌اند نه‌ تنها باید خود را سرزنش کنند، بلکه اگر انصاف داشته باشند، آنهائی که زنده‌اند باید خویش را برای این همه غفلت محاکمه کنند و آنهائی هم که دست‌شان از این دنیا کوتاه شده‌، امیدواریم بتوانند پاسخی در پیشگاه الهی داشته باشند.
4-«فرانتس فانون» در کتاب «الجزایر و مسئله حجاب» می‌نویسد: «هنوز رؤیای رام کردن جامعه الجزایری به کمک زنان بی‌حجاب که شریک جرم اشغالگرند، بیرون نرفته است. هر بار که زن الجزایری کشف حجاب می‌کند، در واقع، به این معناست که الجزایر انکار وجود خویش را از جانب اشغالگر پذیرفته است.» در این کتاب، تعبیرهایی به کار رفته که نقش زن در جامعه‌های دینی را نشان می‌دهد. در واقع می‌توان گفت؛ جامعه دینی را با نوع پوشش زنان آن می‌توان شناخت.آن چیزی که دشمن همواره در کشورهای اسلامی از گذشته تاکنون دنبال کرده، این بوده که بی‌حجابی را در این کشورها نهادینه کند. این همان اتفاقی است که اکنون در کشورهای منطقه از تونس، الجزایر، ترکیه و ده‌ها کشور مسلمان دیگر تا خیابان‌های کشور خودمان شاهد آن هستیم. از همین رو است که گفته می‌شود برای نهادینه‌سازی، گسترش و حفظ فرهنگ عفاف و حجاب باید از همه توانایی‌ها، اختیارات و امکانات موجود در نهادهای کشور بهره جست و در عین اینکه به انتقاد کسانی که معتقدند پلیس تنها مرجع برخورد با پدیده بی‌حجابی نیست، احترام می‌گذاریم، معتقدیم که دستگاه‌ها و کسانی که از بار این مسئولیت تاکنون شانه خالی کرده‌اند‌، باید برای بی‌عملی خود در این حوزه حساس اجتماعی و شرعی پاسخگو باشند.
5-امروزه تفکر غرب برای پیشبرد اهداف خود، زنان جوامع اسلامی را فرشته نجات و وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف خود دانسته و به این نتیجه رسیده‌اند که بهترین و کم هزینه‌ترین راه برای تسلط بر ملتی، تسلط بر آنهاست. از این رو سعی دارند با طراحی نقشه‌های شوم خود برای زنان و دختران ما‌، پوشش‌، این نماد تمام عیار عفاف و حجاب را مورد هدف قرار دهند.برخی اظهار نظرهای آنها گواه بر این حقیقت است که دشمن لحظه‌ای از برنامه‌ریزی و کشاندن جامعه ایران به فساد غافل نبوده است.به این جملات دقت کنید:
-مارتین ایندیک: دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان‌ها بکشانیم؛ بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می‌توان نظام اسلامی ایران را سرنگون کرد.
 -میشل هوئلیک نویسنده اسلام‌ستیز فرانسوی: جنگ بر ضد اسلام‌گرایی؛ با کشتن مسلمانان فایده‌ای ندارد؛ فقط با فاسد کردن آن‌ها می‌توان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان‌، دامن‌های کوتاه فرو بریزیم.
-دیوید کیو مامور سابق سیا: مهم‌ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.
-بنیامین نتانیاهو در گزارشی به کمیته اصلاح دولتی آمریکا: آمریکا می‌تواند با پخش سریال‌هایی که افراد زیباروی جوان را در وضعیت‌های متنوعی از برهنگی نشان می‌دهند و زندگی‌های فریبنده و مادی‌گرایانه دارند و رابطه‌های بی‌قید جنسی برقرار می‌کنند یک انقلاب را علیه حکومت ایران به راه اندازد. این[سریال‌ها] واقعا براندازانه هستند. 
-یکی از مشاورین و جاسوسان کاخ سفید: اگر ما بتوانیم این روسری را از خانم‌های ایرانی بگیریم و زنان ایرانی را به خیابان‌ها بکشانیم در نهایت، زنان ایرانی دیگر فرصتی برای تربیت فرزندانشان ندارند! آن وقت چیزی از اسلام و انقلاب در ایران باقی نخواهد ماند!
6-باور داشته باشیم که پروژه‌ غرب برای زدودن فرهنگ حجاب و عفاف از جامعه‌ ایران، بخش مهمی از راهبرد کلان «مهندسی فرهنگی» دشمن در جنگ نرم است که با نگاه به راهبردهای چهارگانه تغییر باورها، تغییر افکار، تغییر رفتار و در نهایت تغییر ساختار نظام دنبال می‌شود. این پروژه بر مبنای نظریه‌های علمی و با استفاده از پیچیده‌ترین ابزارهای رسانه‌ای، سلبریتی‌سازی و عملیات روانی اجرا می‌شود. غرب دریافته است که برای فروپاشی نظام‌های مستقل، نیازی به توپ و‌ تانک نیست و اگر اقدام نظامی هم انجام می‌شود با امید و پشتیبانی تغییرات باوری و رفتاری است که صورت می‌گیرد تا نظام معنایی جامعه تغییر یافته و جامعه مؤمن و وفادار به ارزش‌های دینی و اخلاقی امروز‌، سربازان فردای دشمن شوند. اکنون‌، حجاب به ‌عنوان سنگر نخست هویت اسلامی زنان ایرانی، آماج این نبرد قرار گرفته است. اگر این سنگر فرو بریزد، سایر عرصه‌های فرهنگی و ارزشی نیز به ‌تدریج فرو می‌ریزد. لذا در این هیاهوهای سیاسی در کشور، امروز صیانت از این سنگر مستحکم بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و ایکاش از سه دهه پیش به هشدارهای رهبر حکیم انقلاب توجه کرده و جنگ دشمن در خیابان‌های شهرهایمان را باور می‌کردیم. 

حسن رشوند