کد خبر: ۳۲۰۷۷۰
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۱

بسترها و شرایط تأثیرگذاری جنگ نرم(5)(پرسش و پاسخ)


پرسش:
چه عوامل، بسترها و شرایطی موجب می‌شود جنگ نرم دشمنان تاثیرگذار بوده و به اهداف موردنظر خود برسند؟
پاسخ:
در چهار بخش قبلی پاسخ به این سوال به مباحثی همچون: 
1- ضعف باورها و سستی ایمان 2- ضعف نفس (تن‌پروری، تنبلی و افسارگسیختگی) 3- تعصب، قبیله‌گرایی و نژادپرستی 4- حرام‌خواری و درآمدهای نامشروع 5- ناهنجاری‌های اخلاقی 6- تحجر و جمود فکری 7- تحزب و فرقه‌گرایی پرداختیم. 
اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
قبح تحزب و فرقه‌گرایی در قرآن
قرآن‌کریم در آیاتی به راه و رسم تحزب، فرقه‌گرایی و جمود فکری باطل آنان پرداخته که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
1- خداوند می‌فرماید: «(گروهی از پیروان ناآگاه پیامبران) کار خود را در میان خویش به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی ‌رفتند، هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند! آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانی (که مرگشان فرارسد یا گرفتار عذاب الهی شوند)» (مؤمنون، ص 53 و 54) این آیات یک حقیقت مهم روانی و اجتماعی را بازگو می‌کند و آن تعصب‌ جاهلانه احزاب معاند و گروه‌ها است که هریک راه و روش و آئینی خاص را برای خود برگزیده و دریچه مغز و اندیشه خود را به روی هر سخن دیگری بسته‌اند و اجازه نمی‌دهند شعاع تازه‌ای به مغز آنها بتابد و حقیقت را بر آنها روشن سازد. این حالت که از خودخواهی انسان نشأت می‌گیرد، بیشترین تاثیر را در از بین بردن وحدت و یکپارچکی امت‌ها دارد.
2- خداوند می‌فرماید: «کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده‌ایم، از آنچه بر تو نازل شده است خوشحالند، و بعضی از احزاب (و گروه‌های معاند) قسمتی از آن را انکار می‌کنند.» (رعد-36) این آیه شریفه به واکنش متفاوت مردم در برابر نزول قرآن اشاره دارد. افراد حقیقت‌جو و حق‌طلب در برابر آنچه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده، تسلیم و خوشحالند، ولی احزاب و گروه‌های معاند و لجوج در برابر آیات الهی به مخالفت برمی‌خیزند و کلام خدا را انکار می‌کنند (ومن الاحزاب من ینکر بعضه) انکار آنان به این دلیل است که تنها خط و ربط گروهی و حزبی خود را دنبال می‌کنند و آنچه با آرمان و ذوق و سلیقه و پیش‌داوری‌هایشان هماهنگ نباشد منکر می‌شوند. 
در تاریخ اسلام فرقه‌گرایی و تحزب ضربه‌های سنگینی به اسلام ناب زده و راه‌های تاثیرگذاری و نفوذ دشمنان اسلام را در عرصه جنگ نرم هموار ساخته است.
8- کینه‌ورزی و انتقام‌جویی
کینه‌ورزی و حس انتقام‌جویی، زمینه و بستر دیگری است که دشمنان اسلام را به مصاف علنی و آشکار در عرصه جنگ نرم و سخت کشانده است. بسیاری از نبردها ریشه در اشباع حس انتقام‌جویی، تلافی، رهایی از بن‌بست فکری و التیام‌بخشیدن به درون ملتهب افراد دارد. دشمنان اسلام نیز که بارها از اسلام ناب سیلی خورده و منافع و حیثیت  خود را بر باد رفته می‌بینند با اندیشه گرفتن انتقام، پا به عرصه جنگ نرم یا سخت می‌گذارند، تا اگر به اهداف و مقصود خود نرسیدند، حداقل درون ملتهب و قلب مجروح خود را التیام بخشند. آری شیطان نخستین موجودی است که با حس انتقام‌جویی پا به عرصه جنگ نرم گذاشت و به دلیل رانده شدن از درگاه الهی و دور شدن از رحمت ایزدی، برای گرفتن انتقام از خداوند، کمر همت به گمراه ساختن بندگان خدا بست و به خدا گفت: «پروردگارا! چون من را گمراه ساختی، من(نعمت‌های مادی را) در روی زمین در نظر آنان زینت می‌د‌هم و همگی را گمراه خواهم ساخت.» (حجر- 39) 
بدیهی است که خداوند هرگز شیطان را گمراه نساخته بود، بلکه این گمراهی نتیجه نافرمانی او از دستور الهی سجده بر حضرت آدم بود و شیطان برای اینکه خود را تبرئه کند و توجیهی برای اغواگری بندگان خدا ترتیب دهد این نسبت را به خدا می‌دهد و این رسم همه شیاطین است که اولا گناهان خویش را به گردن دیگران می‌اندازند و ثانیا همه جا می‌کوشند تا کردار زشت خود را با منطق غلط توجیه کنند. در دعای ندبه این کینه‌ورزی تصریح شده و می‌فرماید: «پس دل‌هایشان را از شکستی که در بدر و خیبر و حنین و... خورده بودند، پر از کینه ساخت و به سبب این کینه‌توزی به دشمنی او برخاستند.» (مفاتیح‌الجنان) 
 آری تاریخ نمونه‌های بارزی از کینه‌ورزی و حس انتقام‌جویی مردم در زمان امام علی(ع) را علیه آن حضرت ارائه می‌دهد. جنگاورانی که در یک فرصت پیش آمده، اقدام به جنگ نرم گسترده‌ای کردند که زمینه‌ساز جنگ سخت جمل شد و در ادامه دامنه آن به کربلا هم کشیده شد.
(ادامه دارد)