راههای سنجش اخلاص در عمل
یکی از مهمترین دستورات اخلاقی برای ارزشمند شدن اعمال، رعایت اخلاص است. اگر انسان بخواهد اعمال و رفتار او کاملاً رنگ خدایی داشته باشد، باید اخلاص در اعمال داشته باشد. معیار سنجش عمل از دیدگاه اسلام اخلاص است. خداوند متعال، بارها در کلام وحی (قرآنکریم)، به «اخلاص» در دین، ایمان و عمل صالح تصریح و تأکید کرده است: «و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند»(1) اخلاص روح عبودیت و بندگی است و عبادت جز با اخلاص مفهومی ندارد. برای اینکه چگونه خالص شویم و چگونه همه کارهای خود را براساس رضای الهی قرار دهیم نکات زیر قابل توجه است:
اخلاصورزی در حد توان
1. اولین نکته این است که اخلاص و رضای الهی در همه کارها کار ساده و آسانی نیست. اگر انسان بخواهد به مرحلهای از اخلاص برسد که همه کارهای او برای خدا باشد، بسیار دشوار است و باید مواظب بود کمالگرا نشویم و اینطور نباشد که یا اخلاص کامل یا ناامیدی و یأس برای انسان حاصل شود. بلکه در این مسیر هر مقدار که بتوان اخلاص در اعمال را به دست آورد، نیکو و ارزشمند است، یا حتی بتوان به آن نزدیک شد. باید تمرین کرد، چراکه خودسازی و ریاضت نفسانی همانند ورزش جسمانی است. همانطور که در تربیت بدن، باید از کم شروع کرد و بتدریج بالا رفت تا به مرحله قهرمانی رسید، در تهذیب روح نیز باید از کم شروع کرد و به تدریج بالا رفت و هر مقدار که حاصل شود، ارزشمند است. آنان که به مراحلی از کمال رسیدهاند، بدون زحمت و رنج به این مقام نائل نشدهاند، بلکه سالها زحمتکشیدهاند و با هوای نفس مبارزه کرده و کوشیدهاند نیت خود را خالص کنند و برای جلب رضایت پروردگار وظایف خویش را انجام دهند.
معیارهای شناخت اخلاص
2. خداوند در آیات ابتدائی سوره انسان کار خالصانه اهلبیت را حکایت میکند و میفرماید: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً (2)؛ و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مىدهند! (و مىگویند): ما شما را به خاطر خدا اطعام مىکنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم!» از این آیات استفاده میشود که در کار برای رضای خدا سه نکته مهم است:
الف) اول باید آن را برای رضای خدا انجام دهیم؛ یعنی اول هر کاری بگوییم که خدایا برای رضای تو کار میکنم؛ یعنی تفکر قبل از هر کاری داشته باشیم.
ب) عدم تقاضا و اراده جزا و پاداش از غیرخدا، نکته دوم است که درجه اخلاص و رضای الهی را بالاتر میبرد. کاری اخلاصش بالاتر است که در آن اراده و نیت پاداش گرفتن از دیگران نباشد. این مقداری سختتر است. ممکن است انسان بگوید خدایا برای رضای تو کار میکنم، ولی دنبال پاداش و اجر از سوی غیر خدا نیز باشد.
ج) سومین نکته که باز کار اخلاص و انجام کار برای رضای خدا را سختتر میکند آن است که حتی اراده تشکر و سپاس هم نداشته باشد. این از دومین مرحله هم سختتر است گاهی انسان در لفظ و نیت میگوید خدایا برای رضای تو کار میکنم و نیت و اراده پاداش هم ندارد، ولی دنبال ستایش و تشکر هست؛ یعنی توقع قدردانی و تشکر ولو زبانی از دیگران دارد. این آیه میفرماید اهلبیت اراده تشکر هم نداشتند در این خدمتی که کردند. این نکته در روایات هم اشاره شده و معیاری برای رضای الهی دانسته شده است. اصولا برای اینکه بدانیم کارمان خالص است یا خیر باید به دل خود مراجعه کنیم و ببینیم آیا انتظار حداقل تشکر و قدردانی از دیگری داریم که در این صورت باید در اخلاص خود شک کنیم. امام صادق(ع) فرمود: «عمل خالص آن است که نخواهی کسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش کند.»(3) این سه مرحله مهم است که در نیت چطور در مرحله فکر و نیت و قلب خود را برای اخلاص آماده کنیم. البته یک مرحله دیگر نیز برای اخلاص وجود دارد که کار را بسیار سختتر میکند. قرآن میفرماید برای اخلاص عالی حتی در کارهای معنوی اراده برتری بر دیگران هم نداشته باشید: «این سراى آخرت را (تنها) براى کسانى قرار مىدهیم که اراده برترىجویى در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک براى پرهیزگاران است.»(4)
برخی برای رضای الهی کار میکنند اراده پاداش و سپاسگزاری نیز از دیگران ندارند، ولی دنبال کرامت و چشم بصیرت و... اینها هستند. این افراد نیز اخلاص کامل و عالی را ندارند چون بهنوعی دنبال برتری معنوی روی زمین هستند.
3. با دانستن این موارد معلوم میشود اخلاص کامل پیدا کردن خیلی سخت است ولی همان مرحله اول هم کار مخلصانه است. باید از کم شروع کرد یعنی اول هر کاری بگوییم و یا نیت کنیم که کار را برای رضای الهی انجام دهیم و کمکم تمرین کنیم اراده پاداش و تشکر و دیگر موارد را نیز نداشته باشیم.
تمرین اخلاص با محاسبه اعمال
4. بعد از آمادهسازی فکری و قلبی باید در عمل هم تمرینهایی داشته باشیم. یکی از توصیههایی که برای تمرین رضای الهی مؤثر است روش محاسبه اعمال است. انسان باید اهل حساب و کتاب باشد تا بتواند به مقصد برسد: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ(5)؛ هرکسی که هرروز بهحساب و کتاب خودش نمیرسد و خودش را محاسبه نمیکند از ما نیست؛ اگر عمل خوبی انجام داده از خدا بخواهد بیشتر شود و اگر عمل بدی انجام داده باشد استغفار و توبه کند» یعنی اگر کسی بخواهد در جمع دوستان و نزدیکان ائمه(ع) قرار بگیرد و شیعه باشد باید اهل محاسبه هرروزه باشد. این روش در تمرین رضای الهی و اخلاص بسیار مؤثر است. محاسبه نفس یعنی انسان بهحساب و کتاب عمل خودش برسد. گناهان و عبادات روزانه را محاسبه کند. ببیند ریا، شرک و توجه به غیرخدا در او هست یا نیست؟ انسان باید تکتک قوا و جوارح خود را محاسبه کند. آیا خیری از او صادرشده یا شری از او سرزده است یا نه و در کنار محاسبه مراقبه هم کند. مراقبه یعنی اینکه خدای متعال را رقیب و حاضر ببیند. او باید خود را در محضر خدای متعال ببیند و بکوشد به شرایط عبادت عمل کند.
ارتباط با اولیا و مؤمنان
5. علاوه بر محاسبه و مراقبه راهکارهای عملی دیگری نیز وجود دارد. یکی از آنها رفتوآمد با اولیای الهی ،علمای عامل و دوستان مؤمن و مخلص است. هرچه رفتوآمد و نشستوبرخاست با این افراد بیشتر باشد طبیعتاً فضای نورانی و معنوی بیشتر میشود و بهتر انسان عمل میکند. نکته دیگر رفتوآمد در مکانهای معنوی و نورانی مانند مساجد، هیئات و زیارتگاههای اهلبیت(ع) است.
6. نکته نهائی مراقبت از اخلاص بعد از عمل است. برخی کارها باعث میشود عمل خالص ما بعد از عمل از بین برود. مثلاً سمعه و به گوش دیگران رساندن اعمال خوب برای گرفتن تشویق و ستایش یا منت گذاشتن یا آزار و اذیت رساندن به افراد باعث میشود اعمال خیر انسان باطل شود. قرآن نیز به این نکته اشاره کرده است: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نکنید!»(6) بنابراین برای کسب رضای الهی باید بعد از عمل هم از آن مراقبت کنیم و مواظب باشیم با گناه و اذیت و ریا و منت گذاشتن و شبیه آن اعمال خوب و مخلصانه خود را باطل نکنیم.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- اخلاق در قرآن، ج 1، ناصر مکارم شیرازی.
- نیت و عبادت، حسین ایرانی.
پینوشتها:
1. بینه، آیه 5. 2. انسان، آیات 8 و 9. 3. الکافی، همان، ج 2، ص 16، حدیث 4. 4. قصص، آیه 83. 5. الکافی، همان، ج 2، ص 453. 6. بقره، آیه 264.
محمدهادی خالصی