امنیتِ منفصل امنیتِ همیشه در تهدید(نگاه)
امینالاسلام تهرانی
رویکردهای «دونالد ترامپ» در سیاست خارجی، بهویژه سیاست «اول آمریکا» (America First)، که بر کاهش تعهدات یکجانبه آمریکا و افزایش سهم متحدان در هزینههای دفاعی تأکید دارد، نگرانیهای عمیقی را در میان کشورهای آسیایی مانند ژاپن و کرهجنوبی ایجاد کرده است، زیرا این رویکرد میتواند تعهدات امنیتی بلندمدت آمریکا را کلاً محدود کند و متحدان آمریکا را در برابر تهدیدات منطقهای آسیبپذیر کند. این دو کشور، که امنیت خود را عمدتاً به پیمانهای دفاعی با آمریکا وابسته کردهاند- از جمله حضور نظامی گسترده آمریکا در ژاپن (حدود ۵۴ هزار نیرو در بیش از ۸۰ پایگاه) و کرهجنوبی (حدود ۲۸ هزار نیرو همراه با سیستمهای دفاع موشکی مانند THAAD)- با تهدید خروج یا کاهش حمایت آمریکا روبهرو هستند، چراکه ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود (۲۰۱۷-۲۰۲۱) بارها بر لزوم پرداخت بیشتر هزینهها توسط متحدان اصرار ورزید، مثلاً در سال ۲۰۱۹ تهدید به خروج نیروهای آمریکایی از کرهجنوبی کرد مگر اینکه سئول هزینههای دفاعی را تا ۴۰۰درصد افزایش دهد، و حتی پیشنهاد داد که متحدان باید «اجاره» بپردازند. در دوره دوم (از ۲۰۲۵)، این رویکرد با اعمال تعرفههای تجاری سنگین بر واردات از ژاپن و کرهجنوبی تشدید شده، مانند تعرفه ۲۵درصدی بر کالاهای ژاپنی و کرهای از اول اوت ۲۰۲۵ به دلیل نگرانیهای امنیت ملی و کسری تجاری، که نهتنها اقتصاد این کشورها را تحت فشار قرار میدهد- با کاهش صادرات خودرو و الکترونیک به ارزش میلیاردها دلار- بلکه اولویتبندی ترامپ بر تهدید چین به جای کرهشمالی، تعادل امنیتی منطقه را مختل میکند، زیرا تمرکز بر بازسازی نیروهای آمریکایی در اقیانوسیه برای مقابله با پکن ممکن است حمایت از سئول در برابر پیونگیانگ را کاهش دهد و این کشورها را وادار به بازنگری در استراتژیهای دفاعی خود کند، از جمله افزایش بودجه نظامی ژاپن به بیش از ۲درصد GDP تا سال ۲۰۲۷ و کرهجنوبی به ۳درصد، که میتواند به تورم، کاهش سرمایهگذاریهای داخلی در آموزش و بهداشت، و حتی تنشهای داخلی منجر شود، همانطور که گزارشهای اخیر نشان میدهد که رهبران این کشورها در حال بررسی گزینههای مستقل مانند تقویت همکاری دوجانبه ژاپن- کره برای جبران عدم قطعیت واشنگتن هستند.
این نگرانیها منحصر به ژاپن و کرهجنوبی نیست و کشورهای دیگری مانند فیلیپین، تایوان و استرالیا را نیز در بر میگیرد، که امنیتشان بهشدت به تعهدات آمریکا وابسته است و رویکرد ترامپ میتواند به تضعیف شبکههای دفاعی منطقهای منجر شود و نفوذ چین را افزایش دهد؛ چیزی که از قضا وحشتِ اصلی واشنگتن است! فیلیپین، با پیمان دفاعی متقابل ۱۹۵۱ با آمریکا و پایگاههای نظامی مشترک مانند ادکا (EDCA) که اجازه دسترسی آمریکا به ۹ پایگاه را میدهد، از سیاستهای ترامپ که بر «دفاع از خودِ» متحدان تأکید دارد، هراس دارد. زیرا این رویکرد میتواند حمایت آمریکا در برابر ادعاهای دریایی چین در دریای جنوب چین را تضعیف کند، مثلاً با کاهش کمکهای نظامی یا الزام مانیل به پرداخت بیشتر برای حضور نیروهای آمریکایی، و فیلیپین را به سمت گزینههای مستقل یا حتی نزدیکی بیشتر به پکن سوق دهد، همانطور که در سال ۲۰۲۵ ترامپ تعرفههای مشابهی را بر فیلیپین تهدید کرد مگر اینکه توافقات تجاری جدیدی امضا شود. تایوان، که امنیتش مستقیماً به فروش تسلیحات و تضمینهای آمریکا گره خورده- مانند فروش ۴۰۰ موشک هارپون در سالهای اخیر- با اظهارات مقامات دولتِ ترامپ مانند «البریج کولبی» (معاون وزیر دفاع سابق) مبنی بر اولویتبندی اروپا بر آسیا، روبهرو است که میتواند قدرت دفاعی تایوان را بهشدت آسیبپذیر کند، زیرا ترامپ در دوره دوم بر افزایش سهم تایوان در هزینههای دفاعی اصرار دارد و حتی پیشنهاد داده که تایپه باید «هزینه حفاظت» از خود را بپردازد، که این امر میتواند به کاهش حمایت آمریکا در برابر تهدید حمله چین منجر شود و تایوان را وادار به سرمایهگذاری بیشتر در تسلیحات داخلی کند. استرالیا هم با بازنگری ترامپ در تعهدات امنیتی مواجه است که میتواند سیاستخارجی کانبرا را به چالش بکشد، زیرا ترامپ تعرفههای تجاری بر استرالیا را نیز تهدید کرده و بر لزوم پرداخت بیشتر برای امنیت تأکید دارد، که این امر استرالیا را وادار به هماهنگی بیشتر با متحدان آسیایی مانند ژاپن و هند برای مقابله با عدم قطعیتهای واشنگتن کند.
چنانکه گفته شد، امنیت کشورهای آسیایی مانند ژاپن، کرهجنوبی، فیلیپین، تایوان و استرالیا به طور تاریخی به شکل «امنیتِ منفصل»، با وابستگی به آمریکا، تأمین شده است، که این سنخ امنیت به دلیل اتکا به یک قدرت خارجی، ذاتاً «امنیتِ همیشه در تهدید» است. این کشورها از طریق پیمانهای دفاعی مانند پیمان ۱۹۵۱ با فیلیپین، حضور نظامی گسترده آمریکا در ژاپن و کرهجنوبی (با بیش از ۸۰ هزار نیرو در مجموع)، فروش تسلیحات به تایوان، و توافقاتی مانند AUKUS برای استرالیا، امنیت خود را به چتر حمایتی آمریکا گره زدهاند. اما این وابستگی، که عمدتاً به دلیل ناتوانی یا عدم تمایل این کشورها به توسعه ظرفیتهای دفاعی کاملاً مستقل شکل گرفته، به معنای شکنندگی در برابر تغییرات سیاست خارجی آمریکا، مانند رویکرد «اول آمریکا»ی دونالد ترامپ است که بر کاهش تعهدات و افزایش هزینههای متحدان تأکید دارد. این «امنیت منفصل» به دلیل احتمال کاهش حمایت آمریکا- مانند تهدید خروج نیروها یا اعمال تعرفههای تجاری سنگین در سال ۲۰۲۵- این کشورها را در وضعیت «امنیتِ همیشه در تهدید» قرار میدهد، که میتواند به تجزیه ائتلافهای منطقهای، افزایش تنشهای تجاری و امنیتی و بازسازی ائتلافهای جدید بدون وابستگی کامل به آمریکا منجر شود. همانطور که گزارشها نشان میدهد متحدان آسیایی در حال بررسی استراتژیهای خودمختار برای مقابله با «آمریکای بیش از حد سلطهجو» هستند که البته این بیداری دیرهنگامی خواهد بود.