کد خبر: ۳۱۹۵۵۲
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۱

تناقض در تحمل بار گناه(شبهه ها و پاسخ ها)

شبهه: اگر قرآن معجزه است و دلیلش هم این است که اختلافی بین آیاتش نیست، پس چرا بین برخی آیات تضاد و تناقض وجود دارد؟ در آیات متعددی می‌گوید گناه کسی بر دوش دیگری نیست، (ولا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى) ولی در آیات 25 نحل و 13 عنکبوت آمده که علاوه‌بر گناه خودشان گناه دیگری را هم به دوش می‌کشند! این رد معجزه بودن 
قرآن نیست؟
 پاسخ: تعابیری در قرآن‌کریم وجود دارد که با نگاه سطحی‌، متعارض به نظر می‌رسند، اما دقّت در این تعابیر نشان می‌دهد که نه‌تنها هیچ‌گونه تعارض واقعی بین آنها وجود ندارد، بلکه اختلاف تعبیرها در نهایت هماهنگی صورت گرفته است.
 قرآن‌کریم کتابی است که بعضی آیاتش بعضی دیگر را تفسیر می‌کند، بعضی آیات آن عام و بعضی خاص، بعضی مطلق و بعضی مقیّد، بعضی ناسخ و بعضی منسوخ، بعضی محکم و بعضی متشابه و بعضی نص و بعضی ظاهر است. 
هریک از این عناوین با عناوین دیگر تفسیر و تبیین می‌شود و ندانستن این امور می‌تواند انسان را در فهم دقیق مباحث قرآنی دچار مشکل کند و شبهه تعارض بین این آیات را برای او ایجاد کند. اتفاقاً عدم اختلاف آیات خود به عنوان دلیلی بر الهی بودن آن ذکر شده است: « آیا درباره قرآن نمی‌اندیشند؟ اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن می‌یافتند.»(1)
با قرائت آیه شریفه «...وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى...»؛ هیچ گنهکاری گناه دیگرى را متحمّل نمى‏شود.(2)  
ممکن است این توهّم ایجاد شود که آیه ذکر شده دو اصل مسلّم منطقى را که در تمام ادیان وجود داشته است را بیان می‌کند (یعنى هیچ‌کس جز براى خود عملى انجام نمی‌دهد و هیچ گنهکاری بار گناه دیگرى را به دوش نمی‌کشد) و با پاره‌ای از آیات دیگر قرآن و بعضى از روایات تطبیق نمی‌کند، زیرا مثلاً در سوره نحل آیه 25 می‌خوانیم: «آنها در روز رستاخیز بار سنگین گناهان خویش را باید بر دوش بکشند و همچنین بار گناهان کسانى را که با بی‌خبری و جهل خود گمراه 
ساختند.
اگر هیچ‌کس بار گناه دیگرى را به دوش نمی‌کشد، چگونه این گمراه‌کنندگان، بار گناهان گمراه‏‌شدگان را نیز بر دوش می‌کشند؟ احادیث مربوط به «سنت حسنه/ عدل» و «سنت سیئه/ عدل» که از طرق شیعه و اهل تسنن وارد شده است و مضمون آنها این است: اگر کسى سنت خوبى برجاى نهد پاداش تمام کسانى را که به آن عمل می‌کنند خواهد داشت (بدون آنکه از پاداش خود آنها کاسته شود) و همچنین کسى که سنت بدى را برجاى نهد، گناه کسانى که به آن عمل کنند، براى او نوشته می‌شود 
(بىآنکه از گناهان آنها چیزى کاسته شود) نیز با مفهوم آیه مورد بحث سازگار نیست.(3) 
در جواب باید گفت:
اولاً: در احادیث مذکور کلمه «مثل» در تقدیر است و تقدیر کلام این است: «مثل أجر و مثل وزر کسى است که بدان عمل کند» و این با آیه «لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى‏» منافات ندارد، زیرا در این آیه، کشیدن وزر به نحوى مقصود است که صاحب وزر از آن عارى شود و به کلى بارش را دیگرى بکشد(4)
 در حالی که در این احادیث، بنیانگذار عمل نیک و بد همانند انجام دهنده آنها اجر یا گناه می‌برد، نه اینکه این اجر یا گناه به کلی از انجام دهنده آن جدا شده و به بنیانگذار آن برسد.
ثانیاً: آیه مورد بحث می‌گوید: بى‌‏جهت و بدون ارتباط، گناه کسى را بر دیگرى نمی‌نویسند، ولى آیات و روایاتى که اشاره شد مى‏گوید اگر انسان بنیان‌گذار عمل نیک و بد دیگرى باشد و به اصطلاح از طریق «تسبیب» در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتایج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب می‌شود، زیرا پایه و اساس آن، به دست وى گذارده شده است(5) 
و به عبارت دیگر، این‌بار، بار گمراه کردن دیگران است، نه بار گمراه شدن دیگران(6) که به‌عهده خود آنهاست.
نتیجه:
1. بعضی آیات، به ظاهر متعارضند، اما دقت در آنها نشان می‌دهد که بین آنها هیچ تعارض حقیقی وجود ندارد.
2. مراد از آیه «و هیچ گنهکاری گناه دیگرى را متحمل نمی‌شود»، گناهانی است که هیچ ارتباطی به افراد دیگر نداشته باشد، اما اگر شخصی عامل انجام گناه در بین دیگران بشود و با ایجاد سنت‌های ناپسند، مردم را به انحراف بکشد، 
در این صورت همانند آنها برای او نیز گناه ثبت می‌شود زیرا در حقیقت عمل او محسوب می‌شود.
پانوشت‌ها:
1. نساء، آیه 82.
2. انعام، آیه 164.
3. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، صص 64- 65.
4. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان‌، مترجم: سید محمد‌باقر موسوی، ج ‏12، ص 230.
5. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، صص 64-65؛ ج 11، صص 208-209.
6. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان‌، ج ‏6، ص 549.
هادی غلامرضایی