کد خبر: ۳۱۹۵۵۱
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۱

فرزندآوری وآثارآن از نگاه اســلام

منیره حسنوند

یکی از فلسفه‌های ازدواج در انسان در زندگی دنیوی، افزون بر دستیابی به آرامش روحی و روانی، تناسل و فرزندآوری است.(روم، آیه 21؛ اعراف، آیه 189؛ شوری، آیه 11؛ نحل، آیه 72)
اما هدف اصلی در ایجاد زوج برای انسان در مقام خلقت و تکوین و نیز تشریع ازدواج در قوانین و سنت‌های شرایع آسمانی(نور، آیه 32؛ نساء، آیات 3 و 25)، تحقق آرامش با ایجاد مودت و رحمت در میان همسران از سوی خدا پس از ازدواج آنان است. البته این مودت و رحمت قبل از ازدواج ممکن است به وجود آید، ولی نه اصیل است و نه ماندگار؛ اما بعد از ازدواج به فضل الهی این امر از اصالت و ماندگاری خاصی برخوردار می‌شود.(روم، آیه 21) 
 انسان و حیوان، بلکه همه مخلوقات زمینی از طریق ازدواج بقای خویش را تضمین می‌کنند؛ زیرا بذر و دانه‌های درشت حبوبات و دانه‌های ریز گیاهان مانند دانه‌های جعفری با گرده‌افشانی و مانند آنها که نوعی زوجیت است، بقای نسلی گیاهان و حیوانات را تضمین می‌کند. انسان با ازدواج می‌تواند ذُریّه داشته باشد و نسل خویش را تداوم بخشد. از همین رو قرآن یکی از اهداف ازدواج در دنیا را ایجاد ذریه دانسته است: «خدا پديدآورنده آسمان‌ها و زمين است، از خودتان براى شما جفت‌هايى قرار داد و از دام‌ها نيز نر و ماده قرار داد بدين‌وسيله شما را بسيار مى‏‌گرداند؛ چيزى مانند او نيست و اوست‏ شنواى بينا.»(شوری، آیه ۱۱)
با نگاهی به رفتار همسران در همین دنیا دانسته می‌شود که تناسل و فرزندآوری فلسفه و هدف اصلی و اولی نیست؛ بلکه این نیازهای عاطفی و احساسی و کسب آرامش، محبت و مودت و رحمت و احسان و مانند آنها است که انسان را به طور فطری ترغیب به ازدواج می‌کند.(روم، آیه 21) البته تناسل و فرزند‌آوری مهم و اساسی است و حتی در ساختار فطرت انسان قرار داده شده است تا جایی که خدا آن را جزئی از گرایش فطری انسان می‌داند و در دنیا از سوی خدا این امر برایش زینت داده شده است تا جایی که فرزندان جزو زینت‌های دنیوی برای  انسان توصیف شده‌اند.(آل عمران، آیه 14؛ کهف، آیه 46)، در حالی که در آخرت چنین محبت و زینتی برای انسان نیست، و همسران هیچ گرایشی به فرزندآوری و تناسل و برخورداری از آن به عنوان زینت و آرایه‌های اخروی در بهشت ندارند؛ زیرا تناسلی در بهشت و آخرت نیست تا نیاز به چنین محبتی باشد. به هر حال از نظر آموزه‌های قرآن، انسان در دنیا به طور فطری به تناسل و فرزندآوری گرایش دارد(همان) و این امر با زناشویی تحقق می‌یابد که گرایش به ‌آمیزش در مرد و زن سرشته شده است و همین ابزاری می‌شود که تناسل و فرزندآوری تحقق یابد.(بقره، آیات 187 و 223؛ آل عمران، آیه 47؛ مریم، آیه 20؛ ترجمه المیزان، ج‏14، ص144) در آیات قرآنی از ‌آمیزش با عناوینی چون «نکاح»(بقره، آیه 230، نساء، آیه 22)، «دخول»(نساء، آیه 23)، «مباشرت»(بقره، آیه 187)، «مس»(آل عمران، آیه 47) و مانند آنها یاد شده است.
آثار و برکات فرزند‌آوری 
در آموزه‌های قرآنی، فرزندان به ویژه پسران به عنوان نماد قدرت دانسته شده‌اند که موجب گرایش مردان و زنان به فرزندآوری و پسران می‌شود. 
 چون فرزندآوری موجب بقای نسل مؤمنان می‌شود، در روایات بر آن تاکید شده است؛ چرا که نماد قدرت جامعه اسلامی نیز خواهد بود؛ از همین رو پیامبر(صلی‌الله علیه و آله) به ازدیاد نسل توجه می‌دهد و آن را از موجبات افتخار خویش برمی‌شمارد؛ بنابراین مؤمنانی که دوست دارند که بستر فخر و مباهات برای پیامبرشان باشند، به فرزندآوری اهتمام ورزند؛ آن حضرت می‌فرماید: تَنَاکَحُوا تَنَاسَلُوا تَکْثُرُوا فَإِنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَوْ بِالسِّقْط؛ ازدواج کنید و تولید نسل ‌نمایید و زیاد شوید که من در روز قیامت به شما مباهات می‌کنم؛ حتی به طفلی که سقط شده باشد.(بحار الانوار، ج 44، ص 169)
همچنین ایشان می‌فرماید: أَکْثِرُوا الْوَلَدَ أُکَاثِرْ بِکُمُ الْأُمَمَ غَداً؛ اولاد خود را زیاد کنید. من فردای قیامت به کثرت شما بر سایر امت‌ها افتخار می‌کنم.(وسائل‌الشیعه، ج 21، ص 357)
از آنجا که کشتزار مناسب‌، موجب تولید بهترین و برترین محصولات است، لازم است در انتخاب همسر توجه کافی به عمل آید و از خاندانی همسر انتخاب شود که دارای زایش و پرزاد و ولد باشند؛ از همین رو پیامبر مکرم  اسلام(ص) برترین زنان را زنان پرزاد و ولد می‌داند و می‌فرماید: خَیْرُ النِّسَاءِ الْوَلُودُ الْوَدُودُ؛ بهترین زنان، زن بسیار فرزندآور و مهربان است.(نثر اللآلئ، ص 64) هر چند که فرزند جزو زینت‌های دنیوی است(آل عمران، آیه 14)، اما می‌توان با تربیت و پرورش فرزند بر طبق تعالیم دینی‌، از همین فرزند به عنوان «باقیات صالحات» بهره اخروی گرفت(کهف، آیه 46)؛ رسول اکرم می‌فرماید: اطْلُبُوا الْوَلَدَ وَالْتَمِسُوهُ فَإِنَّهُ قُرَّهُ الْعَیْنِ وَرَیْحَانَهُ الْقَلْبِ وَإِیَّاکُمْ وَالْعَجْزَ وَالْعَقْرَ؛ در طلب فرزند باشید و آن را از خدا بخواهید که فرزند، روشنی چشم و ریحانه قلب است و از ازدواج با زنان پیر و نازا بپرهیزید.(بحار‌الانوار، ج 101، ص 84)
در این راستا فلسفه ازدواج برای مؤمنان می‌بایست ناظر به امر «باقیات صالحات» باشد تا این‌گونه نه تنها از نظر قدرت به شکوه و شوکت برسند، بلکه آخرتشان نیز آباد شود. باید توجه داشت که کاهش فرزندآوری در میان مؤمنان موجب کاهش قدرت ایشان و افزایش مشکلات ‌می‌شود؛ چنان‌که در فرازی از دعای افتتاح چنین آمده است: اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُوا إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَغَیْبَهَ وَلِیِّنَا (إِمَامِنَا) وَکَثْرَهَ عَدُوِّنَا وَقِلَّهَ عَدَدِنَا؛ بارالها ما به درگاهت از فقدان پیغمبرمان و غیبت اماممان و بسیاری دشمنمان و کمی عددمان شکایت می‌کنیم.(مفاتیح‌الجنان، دعای افتتاح، ص330) باید توجه داشت که فرزند صالح، گل بهشتی برای مؤمنان است که در دنیا و آخرت از آن بهره‌مند می‌شوند؛ چرا که چنین فرزندانی می‌توانند شفیع باشند نه آنکه انسان از آنان بگریزد؛ چنان‌که اکثریت مردم در قیامت از همسر و فرزند و برادر و والدین خویش می‌گریزند؛ بنابراین، با چنین فرزندان صالح و مؤمن می‌توان آخرت خویش را آباد کرد و بوی بهشت را از ایشان استشمام نمود؛ پیامبر‌(ص) می‌فرماید: إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَیْحَانَهٌ مِنْ رَیَاحِینِ الْجَنَّه؛ فرزند شایسته و خوب، گلی از گل‌های بهشت است.(الکافی، ج6، ص3)
هر چه فرزندان مؤمنان افزایش یابد به همان میزان قدرت شفاعت افزایش می‌یابد و خیرات برای مؤمن بیشتر می‌رسد، از همین رو پیامبر(ص) خواهان آن است که مؤمنان طلب فرزند مؤمن از خدا داشته باشند، چنان‌که حضرت ابراهیم و حضرت زکریا خواستند و خدا به ایشان فرزندان صالح داد. رسول خاتم می‌فرماید: مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَهَ یَرْزُقُهُ نَسَمَهً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا الله؛ چه چیزی مؤمن را از داشتن خانواده مانع می‌شود؟ شاید خدا به او فرزندی دهد که زمین را با [گفتن] لااله الاالله سنگین سازد.(وسائل‌الشیعه، ج20، ص14)
بر اساس نگرش حضرت زکریا‌(ع) به فرزند که او را وارث خاندان می‌شمارد تا دین را حامل و رهبر باشد و از دینداری صیانت کند.(مریم، آیات 2 تا 6) می‌توان گفت که فرزند مؤمن صالح، بازوی پدر است؛ چنان‌که امام عسکری‌(ع) برای فردی‌(عیسی بن صبیح) چنین دعا فرمود: اللَّهُمَّ ارْزُقْهُ وَلَداً یَکُونُ لَهُ عَضُداً فَنِعْمَ الْعَضُدُ الْوَلَدُ؛ خدایا! فرزندی به او عطا کن که بازویش (یاورش) باشد؛ فرزند، چه خوب بازویی (یاوری) است.(وسایل‌الشیعه، ج50، ص275)
چنین فرزندان صالح و مؤمن همان گونه که به عنوان باقیات صالحات مددکار آخرت والدین هستند، همچنین در دنیا مددکار ایشان خواهند بود؛ چنان‌که امام سجاد(ع) می‌فرماید: مِنْ سَعَادَهِ الرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ وُلْدٌ یَسْتَعِینُ بِهِمْ؛ از خوشبختی مرد، این است که فرزندانی داشته باشد که یاورش باشند.(الکافی، ج 6، ص2) باید توجه داشت که اصولا عمل نیک فرزند، باعث آمرزش پدر می‌شود که از مصادیق آثار باقیات صالحات در دنیا و آخرت است؛ رسول اکرم با اشاره به داستانی به این حقیقت و آثار آن اشاره کرده و  می فرماید: مَرَّ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَا یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَکَانَ یُعَذَّبُ وَمَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَی اللهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَی یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ؛ حضرت عیسی‌(ع) از کنار قبری عبور می‌کرد، دید صاحب قبر عذاب می‌شود. سال بعد که عبور کرد، دید عذاب برداشته شده است. حضرت علت آن را از خدا سؤال کرد. خداوند به او وحی فرمود که صاحب این قبر، فرزند شایسته‌ای داشت که در این سال به حد بلوغ رسیده و جاده‌ای را درست کرده و نیز یتیمی را پناه داده است و من به سبب عمل نیک این فرزند، پدرش را آمرزیدم.»(الکافی، ج 6، ص 3 و 4)
براین اساس نقش اخروی فرزند مؤمن و صالح به عنوان باقیات صالحات را نباید کم‌اهمیت دانست؛ زیرا این فرزندان می‌توانند در جایگاه شفیع قرار گیرند و انسان را به بهشت ابدی برسانند؛ چنان‌که موجب برکات دنیوی و رزق و روزی برای والدین هستند؛ زیرا خدا به صراحت می‌فرماید که بچه‌دار شوید تا به شما روزی داده شود و به‌ خاطر فقر یا ترس از آن بچه را نکشید؛ زیرا انسان بر سر سفره زن و فرزند خویش روزی می‌خورد.(انعام، آیه 151؛ اسراء، آیه 31) از همین رو امام زین العابدین‌(ع) می‌فرماید: نِعْمَ الشَّیْءُ الْوَلَدُ إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ وَإِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ حَاضِرٌ؛ فرزند، چیز خوبی است. اگر زنده باشد دعاکننده‌ای آماده است و اگر بمیرد شفیعی حاضر است.(مستدرک‌الوسائل، ج 2، ص 389)
از نظر آموزه‌های اسلامی فرزندان، شفاعت‌کننده والدین هستند؛ چنان‌که حضرت صادق‌(ع) می‌فرماید: إِنَّ أَوْلَادَ الْمُسْلِمِینَ مَوْسُومُونَ عِنْدَاللهِ شَافِعٌ وَمُشَفَّعٌ؛ فرزندان مسلمانان اگر در سن کودکی از دنیا بروند  شفاعت‌کننده‌اند و شفاعت آنان نزد خداوند پذیرفته است.(وسائل‌الشیعه، ج 1، ص42 )بنابراین، محبت به فرزندان صالح و مؤمن ارزشمند است و اگر برخاسته از سلامت نفس باشد، موجبات رحمت الهی را فراهم می‌آورد. از امام صادق‌(ع) بر ارزش مهرورزی به فرزند تاکید می‌کند و می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الرَّجُلَ لِشِدَّهِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ؛ بدرستی خداوند به سبب شدّت محبت مرد به فرزندش به وی ترحّم می‌کند. (هدایه الأمه إلی أحکام الأئمه‌، ج7، ص304) همچنین پیامبر خاتم درباره آثار محبت به فرزند می‌فرماید: مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ‌، کَتَبَ اللهُ لَهُ حَسَنَهً وَمَنْ فَرَّحَهُ، فَرَّحَهُ الَلهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ؛ هر کس فرزندش را ببوسد، خداوند عزّوجلّ برایش ثواب می‌نویسد و هر که وی را شاد کند، خداوند، او را در روز قیامت، شاد خواهد کرد.(وسایل‌الشیعه، ج 21، ص 475)
در جایی دیگر پیامبر خدا می‌فرماید: إِذَا نَظَرَ الْوَالِدُ إِلَی وَلَدِهِ فَسَرَّهُ کَانَ لِلْوَالِدِ عِتْقُ نَسَمَهٍ؛ هر گاه پدر به فرزندش نگاه کند و او را خوشحال سازد، (پاداشِ) آزاد کردن بَرده‌ای را دارد.(بحارالانوار، ج71، ص80)
اصولا انسان از خود چیزهایی را به وراثت می‌گذارد، که بر اساس آموزه‌های قرآنی، ارزشمندترین میراث انسان همان فرزندان صالح مؤمنی هستند که در مسیر فلسفه خلقت و دین زندگی خویش و دیگران را سامان می‌دهند.(مریم، آیات 2 تا 6) بنابراین، فرزند صالح و مؤمن که برای والدین خویش کارهایی انجام می‌دهند، برترین میراث خواهد بود؛ حتی اگر تنها به استغفار برای والدین بپردازند، همین اندازه نیز کفایت می‌کند؛ حضرت صادق‌(ع) می‌فرماید: مِیرَاثُ اللهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ؛ میراث خدا از بنده مؤمنش، فرزند صالحی است که برای او آمرزش بطلبد.(بحار‌الانوار، ج 101، ص90)
همچنین از امام صادق‌(ع) روایت است که فرمود: «إِنَّ فُلَاناً... قَالَ: إِنِّی کُنْتُ زَاهِداً فِی الْوَلَدِ حَتَّی وَقَفْتُ بِعَرَفَهَ فَإِذَا إِلَی جَنْبِی غُلَامٌ شَابٌّ یَدْعُو وَیَبْکِی وَیَقُولُ: یَا رَبِّ وَالِدَیَّ! وَالِدَیَّ! فَرَغَّبَنِی فِی الْوَلَدِ حِینَ سَمِعْتُ ذَلِکَ؛ شخصی می‌گفت: من به فرزند علاقه نداشتم تا اینکه روزی در عرفه، جوانی را کنارم دیدم که می‌نالد و می‌گرید و می‌گوید: خدایا پدر و مادرم! خدایا پدر و مادرم را ببخش! این کار او، مرا به داشتن فرزند ترغیب کرد.(الکافی، ج 6، ص3) تناسل به تنهائی مفید و سازنده است؛ زیرا انگیزه‌ای برای زندگی است؛ از همین روست که زینت زندگی دنیوی قرار داده شده تا انسان بدان گرایش یابد(آل عمران، آیه 14) اما بی‌گمان فرزندان صالح بهترین یادگار ماندگار برای والدین هستند؛ چنان‌که امام رضا(ع) می‌فرماید: مَنْ مَاتَ بِلَا خَلَفٍ فَکَأَنْ لَمْ یَکُنْ فِی النَّاسِ وَمَنْ مَاتَ وَلَهُ خَلَفٌ فَکَأَنْ لَمْ یَمُتْ؛ شخصی که بدون فرزند بمیرد چنان است که در میان مردم نبوده و کسی که بمیرد و جانشینی داشته باشد چنان است که هرگز نمرده است.(من لایحضره الفقیه، ج3، ص481) اصولا فرزندآوری چنان در اسلام مورد تاکید است که حتی پیامبر(ص) خواهان تناسل و تکثر در اولاد می‌شود و برای تشویق مؤمنان به فرزندآوری می‌فرماید: اِعْلَمُوا أَنَّ أَحَدَکُمْ یَلْقَی سِقْطَهُ مُحْبَنْطِئاً عَلَی بَابِ الْجَنَّهِ حَتَّی إِذَا رَآهُ أَخَذَهُ بِیَدِهِ حَتَّی یُدْخِلَهُ الْجَنَّهَ وَإِنَّ وَلَدَ أَحَدِکُمْ إِذَا مَاتَ أُجِرَ فِیهِ وَإِنْ بَقِیَ بَعْدَهُ اسْتَغْفَرَ لَهُ بَعْدَ مَوْتِهِ؛ بدانید که هر یک از شما، فرزند سقط شده خویش را، با سینه جلو داده (با غرور و افتخار) بر درگاه بهشت می‌بیند. وقتی او والدینش را ببیند، دستشان را گرفته، داخل بهشت می‌کند. بدانید که فرزند شما اگر در حیاتتان بمیرد، پاداش می‌برید و اگر بعد از شما باقی بماند، برای شما آمرزش می‌طلبد.(وسائل‌الشیعه، ج 21، ص 357)
از نظر آموزه‌های اسلامی، مادران در فرزندآوری سختی‌هایی تحمل می‌کنند که بسیار سنگین است(اعراف، آیه 189)، بنابراین پاداش مادران باردار بسیار زیاد است؛ چنان‌که رسول اکرم می‌فرماید: مَا مِنِ امْرَأَهٍ تَحْمِلُ مِنْ زَوْجِهَا وَلَداً إِلَّا کَانَتْ فِی ظِلِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّی یُصِیبَهَا طَلْقٌ یَکُونُ لَهَا بِکُلِّ طَلْقَهٍ عِتْقُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ؛ زنی که حامله می‌شود در سایه لطف خداست و به عدد هر زایمانی که برایش پیش می‌آید پاداش آزاد کردن یک برده را دارد.(مستدرک‌الوسائل، ج 15، ص 156) همچنین آن حضرت درباره پاداش مادران می‌فرماید: خدا به بانویی که فرزندی به دنیا می‌آورد، چنین خطاب می‌کند: یَا أَیَّتُهَا المَرْأَهُ قَدْ غَفَرْتُ لَکِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ الذُّنُوبِ؛ ‌ای خانم که فارغ شده‌ای تمام گناهان گذشته‌ات را بخشیدم.(همان، ج 14، ص245)
رسول خدا درباره ثواب شیر دادن به فرزند می‌فرماید: فَإِذَا أَرْضَعَتْ فَلَهَا بِکُلِّ رَضْعَهٍ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیل؛ وقتی مادر به فرزندش شیر می‌دهد، برای هر بار شیر دادن، پاداش آزاد کردن یک بنده از فرزندان حضرت اسماعیل را دریافت می‌کند.(بحار‌الانوار، ج 100، ص252)
دختر یا پسر؟
از دیدگاه آموزه‌های اسلامی فرزندداری بسیار مهم است اما فرقی میان پسر و دختر نیست؛ زیرا مرد و زن همه از «نفس واحده» هستند که اصالت انسان در همان نفس اوست نه کالبد مردانه یا زنانه.(نساء، آیه 1) بر اساس روایات بسیار، مؤمنان باید به فرزندآوری توجه داشته باشند ولی پسردار شدن برایشان اولویت نباشد بلکه بالعکس روایات زیادی برای تشویق نسبت به دختران وارد شده و پاداش‌هایی برای آن بیان شده که ارزشمندی دختران در زندگی دنیوی و اخروی والدین و آثار آن را بیان می‌کند. پیامبر اسلام می‌فرماید: مَنْ عَالَ ابْنَتَیْنِ أَوْ ثَلَاثاً کَانَ مَعِی فِی الْجَنَّه؛ آن که دو یا سه دختر را سرپرستی کند، در بهشت با من خواهد بود.(مستدرک‌الوسائل، ج 15، ص115)
همچنین رسول خاتم می‌فرماید: مَنْ عَالَ ثَلَاثَ بَنَاتٍ أَوْ مِثْلَهُنَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ وَ صَبَرَ عَلَی لَأْوَائِهِنَّ حَتَّی یَبِنَّ إِلَی أَزْوَاجِهِنَّ أَوْ یَمُتْنَ فَیَصِرْنَ إِلَی الْقُبُورِ کُنْتُ أَنَا وَهُوَ فِی الْجَنَّهِ کَهَاتَیْنِ- وَأَشَارَ بِالسَّبَّابَهِ وَالْوُسْطَی- فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللهِ- وَاثْنَتَیْنِ؟ قَالَ: وَاثْنَتَیْنِ. قِیلَ: وَ وَاحِدَهً؟ قَالَ: وَ وَاحِدَهً؛ هر کس سه دختر یا سه خواهر را سرپرستی کند و بر سختی‌هایشان صبر کند تا ازدواج کنند یا فوت شوند، من و او در بهشت مثل این دو انگشت- به انگشت سبابه و وسط اشاره فرمود-  [کنار هم] خواهیم بود. پرسید: ‌ای رسول خدا! دو نفر چطور؟ فرمود: دو نفر نیز چنین است. پرسید: یک نفر چطور؟ فرمود: یکی نیز چنین است.(وسائل‌الشیعه، ج 21، ص362)  رفت و آمد فرشتگان در خانه دخترداران نیز یکی دیگر از پیامدهای دختردار شدن است؛ رسول خدا می‌فرماید: مَا مِنْ بَیْتٍ فِیهِ الْبَنَاتُ إِلَّا نَزَلَتْ کُلَّ یَوْمٍ عَلَیْهِ اثْنَتَا عَشْرَهَ بَرَکَهً وَ رَحْمَهً مِنَ السَّمَاءِ وَ لَا یَنْقَطِعُ زِیَارَهُ الْمَلَائِکَهِ مِنْ ذَلِکَ الْبَیْتِ یَکْتُبُونَ لِأَبِیهِمْ کُلَّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ عِبَادَهَ سَنَهٍ؛ در خانه‌هایی که دختر زیاد است، دائماً فرشته‌ها می‌آیند و برای پدرشان برای هر یک شبانه‌روز، یک سال عبادت می‌نویسند. کسی که چند دختر در خانه‌اش داشته باشد هر شبانه‌روز او، پاداش یک سال عبادت دارد.(مستدرک‌الوسائل، ج 15، ص116) امام صادق(ع) فرمود: «الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ فَإِنَّمَا یُثَابُ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ یُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ؛ دختران، حسنه‏‌اند و پسران نعمت و (روز قیامت) براى حسنه پاداش داده می‌شود و از نعمت سؤال خواهد شد.» (کافی، ج ‏6، ص 6)
برکت و غنا با فرزند‌آوری
اگر کسی بخواهد از فقر به غنا برسد باید به ازدواج توجه کند؛ زیرا خدا برای همسران از فضل خویش یاری می‌رساند و آنان را غنی و بی‌نیاز می‌کند.(نور، آیه 32)؛ چنان‌که رسول خدا می‌فرماید: الْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ؛ رزق را در ازدواج جست‌وجو کنید.(مستدرک‌الوسائل، ج 14، ص173)
بکر بن صالح می‌گوید: کَتَبْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ أَنِّی اجْتَنَبْتُ طَلَبَ الْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِینَ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَهْلِی کَرِهَتْ ذَلِکَ وَقَالَتْ إِنَّهُ یَشْتَدُّ عَلَیَّ تَرْبِیَتُهُمْ لِقِلَّهِ الشَّیْ ءِ فَمَا تَرَی فَکَتَبَ‌(ع) إِلَیَّ اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ یَرْزُقُهُم؛ در نامه‌ای به امام کاظم‌(ع) نوشتم پنج سال است که از بچه‌دار شدن خودداری می‌کنم و خانمم بچه‌دار شدن را ناپسند می‌شمارد و می‌گوید: تربیت او به سبب فقر، دشوار است. نظر شما چیست؟ حضرت برای من نوشت: فرزند بیاورید که روزی او با خداوند است.(الکافی، ج6، ص3)
در آیات و روایات، ازدواج و فرزندآورى، عامل و زمینۀ بى‏نیازى و منبع خیر و برکت در خانواده معرفى شده است؛ چنان‌که پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله علیه و آله) فرموده‌اند: «اِتَّخِذُوا الأهلَ؛ فإنّه أرْزَقُ لَکُم؛ زن بگیرید؛ زیرا این کار روزى شما را بیشتر مى‌کند».(بحارالأنوار، ج1، ص217) بر همین اساس معصومان(ع) به مؤمنان هشدار می‌دهند که همواره حسن ظن به خدا و رزق او داشته باشند؛ زیرا گمان بد به خدا می‌تواند بسیار آسیب زا باشد؛ چنان‌که حضرت صادق‌(ع) می‌فرماید: مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَهَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ هر کس ازدواج را از بیم فقر ترک کند، همانا به خداوند، گمان بد برده است. خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: اگر نیازمند باشند خدا از فضل خود بی‌نیازشان می‌کند.(من لایحضره الفقیه، ج 3، ص385 )
روزی امام حسن عسکری(ع)- که به دستور معتمد عباسی در زندان به سر می‌برد- به یکی از یاران خود در زندان فرمود: آیا فرزند داری؟ عرض کرد: خیر! امام درباره او دعا فرمود: «اللهُمَّ ارْزُقْهُ وَلَداً یَکُونُ لَهُ عَضُداً فَنِعْمَ الْعَضُدُ الْوَلَدُ؛ خدایا! به او فرزندی روزی کن که بازوی توانایی برای وی باشد؛ چرا که فرزند چه خوب بازویی است!» سپس حضرت این شعر را خواندند: «مَنْ کَانَ ذَا عَضُدٍ یُدْرِکْ ظُلَامَتَه/إِنَّ الذَّلِیلَ الَّذِی لَیْسَتْ لَهُ عَضُدٌ؛» «هر کس که بازویى (فرزندى) دارد، اگر ستمى بر او رود، فرزندش انتقام آن را می‌ستاند. ذلیل و خوار کسى است که بازو (فرزند) ندارد.» (بحار‏الأنوار، ج‏50، ص275، ح482) همچنین قرآن کریم نیز داشتن مال و فرزندان را نشانه امداد الهی و وسیلۀ قدرتمندی و اقتدار می‌‌داند: «‌سپس غلبه و تسلط بر آنها را به شما بازمی‌گردانیم و شما را به‌وسیله اموال و فرزندانی یاری می‌­کنیم و از حیث نفرات، بیشتر (از آنها) قرار می‌دهیم». (اسراء، آیه 6) 
بنابراین، نه‌تنها یکی از پایه‌های اصلی قدرتمندی هر خانواده، جمعیت آن است بلکه جمعیت‌، عامل قدرت جامعه نیز می‌باشد. جمعیت ‌اندک، در روابط خارجی، قدرت مانور در مقابل دشمنان را کاهش خواهد داد.
اصولا فرزندان عامل برکات از جمله نعمت آرامش و رهایی از خوف است؛ چنان‌که در دعایی از امام صادق(ع)‌، وجود فرزند، باعث آرامش و عاملی برای دوری از وحشت و تنهائی شمرده شده است. آن حضرت در سفارش به فردی که پس از سال‌ها ازدواج‌، صاحب فرزند نشده بود، فرمود: زمانی که یکی از شما فرزنددار شدنش دیر شود، باید بگوید: «اللهُمَّ لَاتَذَرْنِی‏ فَرْداً وَحِیداً وَحْشاً، فَیَقْصُرَ شُکْرِی عَنْ‏ تَفَکُّرِی، بَلْ هَبْ لِی أُنْساً وَ عَاقِبَةَ صِدْقٍ ذُکُوراً وَ إِنَاثاً، أَسْکُنُ إِلَیْهِمْ مِنَ الْوَحْشَهْ وَ آنَسُ بِهِمْ مِنَ الْوَحْدَهْ وَ أَشْکُرُکَ عَلى‏ تَمَامِ النِّعْمَهْ. خدایا! مرا تنها و وحشت‌زده نگذار تا سپاسگزاری‌ام از تدبیرم کمتر شود؛ بلکه محل اُنس و جانشینی درست از پسران و دختران را به من ببخش که از وحشت با اینان انس گیرم و از وحدت با آنان آرامش یابم و به هنگام کامل شدن نعمت، تو را سپاس گویم». (الکافی، چاپ اول، ‏1429ق، ج11، ص346، ح 10445)