کد خبر: ۳۱۸۸۶۵
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۹
کیهان بررسی می‌کند

«فشار بر حزب‌الله، التماس به آمریکا» چکیده رویکرد ژوزف عون مقابل تجاوزات اسرائیل

سرویس خارجی-
رئیس‌جمهور لبنان بار دیگر از وزیر خارجه آمریکا خواست بر رژیم صهیونیستی برای توقف اقدامات تجاوزکارانه خود علیه لبنان فشار بیاورد. این در شرایطی است که دولت لبنان دائم بر حزب‌الله (یگانه اهرم مقابله با اسرائیل) برای تسلیم سلاحش فشار می‌آورد.
«ژوزف عون»، رئیس‌جمهور لبنان، و «نواف سلام»، نخست‌وزیر این کشور، به همراه دولت، فشارهای فزاینده‌ای بر حزب‌الله وارد می‌کنند و طرح آمریکایی خلع سلاح حزب‌الله را دنبال می‌کنند، حزب‌اللهی که تنها نیروی مؤثر لبنان در مقابله با رژیم اسرائیل خوانده می‌شود! عون و سلام همواره بر «انحصار تسلیحات» تأکید می‌کنند و کابینه لبنان نیز در تاریخ ۷ اوت ۲۰۲۵ (۱۶ مرداد ۱۴۰۴ شمسی) این طرح را تصویب کرد و ارتش را تا پایان سال برای اجرای آن مأمور نمود. این رویکرد در تضاد با دستاوردهای تاریخی حزب‌الله است؛ از جمله در جنگ ۲۰۰۶ (۱۳۸۵ شمسی)، که مقاومت حزب‌الله پیشروی اسرائیل را متوقف کرد و عقب‌نشینی آن را رقم زد، و همچنین در سال ۲۰۰۰ (۱۳۷۹ شمسی)، که نقش اساسی در خروج کامل نیروهای اشغالگر از جنوب لبنان ایفا کرد و جایگاه حزب‌الله را به‌ عنوان نماد مقاومت تثبیت نمود. همزمان، عون و سلام از دولت آمریکا درخواست می‌کنند تا رژیم اسرائیل را برای رعایت آتش‌بس و توقف اشغال مناطق جنوبی لبنان تحت فشار قرار دهد. سلام اخیراً بر «حداکثر فشار» بر اسرائیل برای خروج فوری از پنج نقطه دفاعی تأکید کرده و حملات تل‌آویو را محکوم نمود. این سیاست‌های متناقض- فشار بر حزب‌الله برای خلع سلاح و توسل به واشنگتن برای مهار رژیم آپارتاید اسرائیل- نشان‌دهنده ضعف و سردرگمی سیاستمداران لبنانی است. این رویکرد، به‌جای تکیه بر توان داخلی حزب‌الله که بارها در برابر اسرائیل موفق عمل کرده، به وابستگی به قدرت‌های خارجی منجر شده و امنیت ملی لبنان را در معرض خطر قرار می‌دهد.
حالا نیز خبر می‌رسد که دفتر رئیس‌جمهور لبنان در بیانیه‌ای اعلام کرد که ژوزف عون با «مارکو روبیو»، وزیر خارجه آمریکا در نیویورک، در حضور «توماس باراک»، فرستاده آمریکا به سوریه و لبنان، و «مورگان اورتگاس»، معاون فرستاده آمریکا به لبنان، دیدار کرد و از روبیو خواست بر رژیم صهیونیستی برای پایبندی به محتوای بیانیه آتش‌بس ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ فشار بیاورد؛ بیانیه‌ای که شامل توقف اقدامات تجاوزکارانه در جنوب لبنان و عقب‌نشینی از نقاط اشغال شده و آزادی اسرای لبنانی و اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ است. آن‌طور که «ایسنا» به نقل از «روسیا الیوم» نوشته است، وی از روبیو خواست که از ارتش لبنان با تجهیزات حمایت به عمل آورد تا بتواند مأموریت‌های خود را که شامل تمام مناطق لبنان می‌شود، انجام دهد. وی همچنین خواهان فراهم کردن فرصت‌های لازم برای تحقق صلح عادلانه، فراگیر و دائم در خاورمیانه شد. ژوزف عون همچنین خواهان حمایت آمریکا از تلاش‌های انجام شده برای برگزاری نشست بازسازی لبنان شد. روبیو بر ادامه حمایت آمریکا از لبنان تأکید کرد و از تلاش‌های ژوزف عون و دولت لبنان برای بهبود وضعیت این کشور و عبور از شرایط سخت قدردانی کرد.
دست به دامن شدن شریک قاتل!
بگذریم از آن‌که آمریکا به‌ عنوان حامی اصلی رژیم اسرائیل، دهه‌هاست که با ارائه کمک‌های نظامی، مالی و سیاسی بی‌قیدوشرط، عملاً «چک سفید امضاء به تل‌آویو داده» است؛ برای نمونه، آمریکا سالانه بیش از 8/3 میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل اختصاص می‌دهد و در شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌ طور مداوم از قطعنامه‌های علیه اسرائیل جلوگیری کرده است. این حمایت بی‌چون‌‌و‌چرا، به‌‌ویژه در تأمین تسلیحات پیشرفته مانند بمب‌های سنگرشکن و سامانه‌های دفاع موشکی، اسرائیل را قادر ساخته تا سیاست‌های توسعه‌طلبانه و تهاجمی خود را در منطقه، از جمله در لبنان، ادامه دهد. با این حال، درخواست‌های مکرر عون و سلام از واشنگتن برای فشار بر اسرائیل جهت توقف تجاوزات و رعایت آتش‌بس، نشان‌دهنده نادیده گرفتن این رابطه استراتژیک و عمیق میان آمریکا و اسرائیل است. این رویکرد، که به جای تکیه بر توان داخلی حزب‌الله به سوی کشوری متمایل شده که خود حامی اصلی تجاوزات اسرائیل است، نشانه‌ای بارز از سردرگمی و فقدان استراتژی منسجم در سیاست خارجی دولت لبنان است که امنیت ملی این کشور را بیش از پیش شکننده می‌کند.
مقاومت، اهرم قدرت لبنان
روزنامه لبنانی «الاخبار» نوشت مقاومت فشار و باری بر دوش لبنان نبوده بلکه یکی از ستون‌های هویت سیاسی و امنیتی آن است، مقاومت نه یک کالای لوکس و یا جایگزین دولت بلکه اهرم قدرت لبنان است که از خلأ سیاسی، بین‌المللی و منطقه‌ای سرچشمه گرفته و موفق شده یک معادله بازدارندگی استثنایی را از سال ۲۰۰۶ تا امروز ایجاد کند. با توجه به شرایط داخلی لبنان و منطقه نمی‌توان مقاومت را صرفاً وضعیتی گذرا دانست بلکه مقاومت محصول تاریخی و شناختی موازنه قوا در مشرق عربی و یکی از مهم‌ترین ابزارهای ماهیت سیاسی و دفاعی در مقابله با پروژه مستمر رژیم صهیونیستی و آمریکا قلمداد می‌شود که هدف از آن طراحی دوباره منطقه و تسلیم کردن آن است. تأکید بر این مطلب که کارکرد مقاومت تمام شده، مستلزم آن است که توجه‌ها از تهدید صهیونیستی منحرف و این تهدید انکار شده و معادلات قدرت حاکم بر منطقه نادیده گرفته شوند و این انگیزه بیشتری را برای رژیم صهیونیستی جهت انجام اقدامات توسعه‌طلبانه و خصمانه‌اش ایجاد می‌کند. از این منظر، مباحثی همانند «تسلیحات» یا «از بین رفتن بازدارندگی» تنها یک سرمایه‌گذاری تبلیغاتی و سیاسی خطرناک در نقطه عطفی سرنوشت‌ساز برای لبنان و منطقه بوده که در آن نه منافع ملی و نه تفسیر واقع‌بینانه موازنه‌ها و یا فضای امنیتی موجود در نظر گرفته شده است.
به نوشته این روزنامه چاپ لبنان، به نظر نمی‌رسد که هیچ جنبش مقاومتی توانسته باشد بازدارندگی را به یک تضمین دائمی تبدیل کند و به معادله‌ای مشابه آن‌چه مقاومت لبنان در طول سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ ایجاد کرد، دست یابد، با این وجود جنبش‌های مقاومت توانستند بر محاسبات دشمن تأثیر بگذارند، هزینه‌های رژیم اشغالگر را افزایش دهند و هر حمله‌ای را به یک ماجراجویی پرهزینه تبدیل کنند. به این ترتیب تداوم تهدید واقعی، استمرار ابزارهای بازدارندگی و دفاعی را توجیه می‌کند چراکه کارکرد بازدارندگی اتفاقی لحظه‌ای نیست بلکه ساختاری ترکیبی است که نیازمند یک ساختار قدرت پایدار و مرتبط با یک چارچوب سیاسی واقعی است. این گفته که نقش مقاومت به پایان رسیده، بیشتر از آن‌که تصمیمی ناشی از یک ارزیابی راهبردی باشد، در واقع بازتاب اراده‌ سیاسی دیرینه آمریکا و رژیم صهیونیستی است که از جنگ ۲۰۰۶ و بعد از آن ادامه داشته و هدف از آن خلع سلاح لبنان و تبدیل این کشور به محیطی عاری از عناصر قدرت است، تمامی محاسبات و طرح‌های در پیش گرفته شده از آن زمان تا جنگ اخیر که در آن تلاش شد مقاومت نابود شده و لبنان به طور کامل تحت کنترل رژیم صهیونیستی قرار بگیرد، شکست خوردند و نتیجه آن استمرار مقاومت و توانایی آن برای سازگاری با تغییرات بود.