این عشق حسینی است!(حدیث دشت عشق)
بسیجی شهید رضا اسدی ۲۹ اسفند سال ۱۳۴۲ در منطقه سرنی از توابع صالحآباد شهرستان مهران چشم به دنیا گشود. برای اعزام به جبهه، با مخالفت خانواده روبهرو شد، اما شرکت در جبهههای نبرد را بر درس ترجیح داد و همان ابتدا جنگ در سال ۱۳۵۹ به جمع رزمندگان پیوست. جوانی بسیار صبور، شکیبا و خیلی خونسرد بود که بسیاری از رزمندگان این مسئله را تأکید کردهاند. شهید رضا اسدی سرانجام در ۱۳ دی سال ۱۳۶۹ در منطقه چنگوله بر اثر برخورد با مین به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در گلزار شهدای امامزاده علیصالح(ع) صالحآباد شهرستان مهران آرام گرفت. شهید رضا اسدی در وصیتنامهاش نوشت: «خدایا، تو را به بوی خوش گلهای گلستانت، شمیم لطفت را بر من نثار کن تا لیاقت دوستی اینان را بیابم. خدایا، ریشهام را به ریشه و ساقه و برگهایشان پیوند زن تا شاید رمز پاکی و صداقت را از اینان وام بگیرم و لایق گلستان تو شوم.خدایا، هایوهوی بهشت میشنوم! چه غوغایی! حسین(ع) به پیشواز یارانش آمد. چه صحنهای! فرشتگان ندا میدهند که: همرزمان ابراهیم(ع)، همراهان موسی(ع)، همدستان عیسی(ع)، همکیشان محمد(ص)، همسنگران علی(ع)، همفکران حسین(ع)، همگامان خمینی از سنگر کربلا آمدهاند! چه شکوهی! پروردگارا، اگر هر روز کاروان سرخپوش شهیدان در کوچههایمان بگذرد و نخل غم در سینه مادرانمان کاشته شود و تمام کوچهها و خیابانها به نام شهیدان باشد و شمر پست و فرومایه چون شب عاشورا آب را بر ما ببندد و خانه و کاشانهمان چون خیمههای حسینی در میان شعلههای کف جهانی بسوزد و نمروديان چون ابراهیم(ع) را به آتش افکندند و اطفالمان را سر ببرند، فریاد خواهیم زد: عشق ما حسینی است، رهبر ما خمینی است.»