کد خبر: ۳۱۸۳۵۴
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۵
یادنامه آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس- 26

همراهی علم و اخلاق

مرحوم آیت‌الله محمدی ری‌شهری

در روایتی آمده: «رَوِّحوا أنفُسَكُم بِبَديعِ الحِكمَةِ»؛1 [یعنی] جانتان را به قال الصادق علیه‌السلام و قال الباقرعلیه‌السلام ‌تر و تازه کنید. با این حکمت‏های بدیع است که دردهای شما معالجه خواهد شد. درد را کاملاً درک می‏کنیم، دوا را هم خوب می‏شناسیم؛ امّا دانستن نسخۀ طبیب که به تنهائی ما را معالجه نمی‏کند. باید به نسخۀ طبیب قیام کرد و آن را به کار بست. یقیناً اگر شما نسخۀ طبیب را بگیرید و دواها را کنار بگذارید، معالجه نخواهید شد.2
***‏
رفقای عزیز! این نمی‏شود که شما فقط بفرمایید «برای ما حدیث بگو، برای ما حدیث بنویس» و عمل نکنید! اگر به فرمایش معصومین: عمل نکنید، مُبعِّد است؛ یعنی دوری از رحمت خدا می‏آورد. باید عمل کنید. وقتی که شنیدید و دانستید، باید در زندگی پیاده کنید، آقا جان من!3
***‏
فرموده‏اند: «إنَّ الَّذی نَرى مِن جَهلِنا بِما لا نَعلَم، إنَّما هُوَ مِن تَقصیرِنا فیما نَعلَم».4 علّت این که فعلاً این کلاس را رد نمی‏کنی و همین‌طور در کلاس اوّل مانده‏ای، این است که به دانسته‏هایت عمل نکرده‏ای. اگر به دانسته‏هایت عمل کنی، قاعدتاً باید این کلاس را رد کنی. هرکس به آنچه می‏داند عمل کند، پروردگار آنچه را نمی‏داند، به او یاد می‏دهد؛5 یعنی آن کلاسی را هم که باید قاعدتاً رد کند، در دسترس او قرار می‏دهد؛ امّا این، خیلی ورزش عملی می‏خواهد.6
***‏
آیت‌الله حق‏شناس می‏فرمود: «آن قدری از علم بدانید که به آن عمل کنید، وگرنه وبال و حجاب می‏شود. پُردانی لزوماً مفید نیست. اگر عمل در آن نباشد، بُعد می‏آورد».7
***‏‏‏
در مقطعی، آیت‌الله حق‏شناس برای مدّتی به مسجد نیامد. هر روز که به مسجد می‏رفتیم، می‏دیدیم ایشان نیامد و شخص دیگری اقامۀ جماعت می‏کند. چند روز که به همین منوال گذشت، نگران شدیم و هرکس به طریقی پیگیر بود تا ببیند چرا ایشان نمی‏آید. بالأخره بعد از چند روز، حاج‌آقا تشریف آورد. بعد از نماز در سخنرانی خود فرمود: «من قصد کرده بودم که دیگر نیایم! اگر قرار باشد که من موعظه کنم و شما عمل نکنید و به راه خودتان بروید، دیگر من برای‌ چه بیایم؟! لذا چند روزی نیامدم تا این که به قرآن مراجعه کردم و این آیه آمد: (فيهِ رِجالٌ يُحِبّونَ أن يَتَطَهَّروا).8 فهمیدم که در میان شما چند نفری هستند که می‏خواهند پاک باشند. به خاطر آن چند نفر دوباره آمدم».9
***‏‏‏
از مهم‏ترین نکاتی که من از آیت‌الله حق‏شناس یاد گرفتم، مضمون این روایت بود که همیشه آن را تکرار می‏کرد: «كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم».10 حاج‌آقا بیشتر با رفتارش، مردم را به سمت خدا می‏کشاند. ایشان به هر چیزی توصیه می‏کرد، اوّل خودش عمل می‏کرد.11
***‏‏‏
یکی از دوستانم به آیت‌الله حق‏شناس ارادت پیدا کرده بود و هر از گاهی به دیدن ایشان می‏آمد. در یکی از این دیدارها که جمعیّت زیادی دور حاج‌آقا جمع شده بود، دوستم با زحمت خودش را به حاج‌آقا رساند و بعد از احوالپرسی و اظهار ارادت به ایشان، گفت: به من نصیحتی ویژه بفرمایید! حاج‌آقا هم مطلبی به او فرمود که خیلی به وجدش آورد! در مسیر برگشت از مسجد، مطلبی را که حاج‌آقا به او گفته بود، برایم تعریف کرد. من هم گفتم: خوشا به حالت! گویا این مطلب را چند جای دیگر هم تعریف می‏کند. تقریباً یک سال بعد که دوباره با هم خدمت حاج‌آقا رسیدیم، باز از ایشان خواست که نصیحتی به او بفرماید. حاج‌آقا نگاهی به او کرد و فرمود: «آنچه را که پارسال برایتان گفتم، برای عمل کردن بود، نه برای تعریف کردن پیش این و آن».12
اولویّت دادن به تحصیل علم
آیت‌الله حق‏شناس دقّت داشت که طلبه‏ها اولویّت نخستشان تحصیل علم باشد. در این زمینه با این که خواب بعد از نماز صبح را مکروه می‏دانست، امّا می‏فرمود: «اگر این کار باعث چرت زدن سرِ کلاس درس می‏شود، مانعی ندارد که بعد از نماز صبح بخوابید». همچنین با این که روزه گرفتن در ماه‏های رجب و شعبان استحباب دارد، امّا آیت‌الله حق‏شناس روزۀ این ایّام را برای طلّابی که درس می‏خواندند، تجویز نمی‏کرد و اگر متوجّه می‏شد طلبه‏‏ای روزه گرفته است، به او تذکّر می‏داد: «روزۀ مستحبّی باعث اُفت درسی می‏شود. این کار را نکنید».13
***
بنای آیت‌الله حق‏شناس در وهلۀ نخست، عمل به تکلیف بود و در مراتب بعدی، مستحبّات. از این‌رو، ما می‏دیدیم که ایشان شب‏های درسی، نماز شب‌شان را سبک‏تر می‏خواند. به ما هم همین را سفارش می‏کرد و می‏فرمود: «اشخاصی که درس می‏خوانند، باید مستحبّات‌شان در حدّی باشد که به درس‌شان لطمه نزند». یک شب، بنده و شخص دیگری توفیق داشتیم در کنار آیت‌الله حق‏شناس شب را بگذرانیم. هنگام سحر، آن شخص قنوت نماز شبش را طول داد و بعد هم مشغول دیگر مستحبّات شد. وقتی کارش تمام شد، حاج‌آقا به او تذکّر داد که: «در ایّام تحصیلی نباید نماز شب را طول بدهید. اگر وقت اضافه‏ای دارید، اولویّت با مطالعه و امور تحصیلی است».14
***‏
نماز مغرب و عشا را بیشتر در منزل آیت‌الله حق‏شناس حاضر می‏شدیم. در شب‏های درسی، بعد از پایان نماز می‏بایست همه به خانه‏هایشان برمی‏گشتند و جای ماندن و سؤال کردن و پاسخ شنیدن نبود. ایشان به مسئلۀ تدریسِ فردای خودشان مقیّد بود. همیشه رأس ساعت هفت صبح، صبحانه خورده سر درس حاضر بود. سر درس هم می‏فرمود: «در مباحثۀ علمی با کسی رودربایستی نداشته باشید. تحقیق کنید و حرفتان را مستند، مستدل و منطقی بزنید».15
یادگیری مسائل شرعی
من نمی‏گویم عزاداری نکنید. عزاداری کنید؛ امّا یک نفر هم بیاورید که برای شما مسائل حلال و حرام را بگوید. باید دنبال علم بود، آن هم علمی که به درد اصلاح نفس بخورد...
من تا باب غیبت را یاد نگیرم، چه می‏دانم که غیبت چیست. بازاری‏ها تا باب مضاربه را یاد نگیرند، به اسم مضاربه در ربا می‏افتند. باید حقیقتاً احکام شرعی مورد نیازتان را یاد بگیرید. اگر مسائل عبادات را یاد نگیرید، اشتباه می‏کنید و به جای تقرّب، روزبه‌روز دورتر می‏شوید. به همین جهت است که حضرت فرمود: «جاهل هر چه بر عملش اضافه کند و تندتر برود، از حقیقت، دورتر می‏شود و تلاشش فایده ندارد»16 و 17
بهره‏گیری از فرصت‏ها
روزی که آفتاب غروب کند و بر علم من زیاد نشود، آن روز مبارک نیست! یک وقتی در اتومبیل نشسته بودم. چون اتومبیل گاهی حرکت می‏کند و گاهی نگه می‏دارد، من هم وقت را مغتنم می‏شمردم و هنگام توقّف ماشین، مطالعه می‏کردم یا چیزی یادداشت می‏کردم. ما چون طلبه و متعلّم هستیم، باید از تمام اوقاتمان استفاده کنیم. یک نعمتی هم که پروردگار به بنده داده، این است که اگر چند نفر هم اینجا صحبت کنند، من مطالعه‏ام را می‏کنم و حرف زدن آنها حواس مرا پرت نمی‏کند. این، چیزی است که خدا مرحمت کرده است.18
***‏
پروردگار، مدّتی را به شما سعۀ‌وقت می‏دهد و کمی فراغت پیدا می‏کنید. حالا بیایید و از این توان و فرصتی که دارید، برای آخرتتان بهره ببرید. با یلّلی و تلّلی کردن، گوشۀ خیابان ایستادن، تلویزیون دیدن که اغلب برنامه‏هایش برای بچّه‏هاست، رادیو گوش دادن با این توجیه که می‏خواهم تفریح کنم و کارهای دیگری از این قبیل، عمرتان را تلف نکنید و فرصت جوانی و فراغتتان را هدر ندهید.19 اگر ناشکری کنید، آن را از شما می‏گیرند و این نعمت‏‏ها از دستتان می‏رود. یکی‌یکی، شباب و فراغت و نشاطتان را می‏گیرند.20
مذاکرۀ حدیث
آیت‌الله حق‏شناس به ما طلبه‏هایی که به مسجد امین‌الدوله می‏رفتیم و مشغول تحصیل در حوزۀ علمیّه بودیم، همیشه تأکید می‏نمود که «تا وقتی این جا هستید، حتماً باید مشغول درس خواندن باشید». زمانی هم که درس و بحثمان تمام می‏شد، برای این که بیکار نباشیم، ما را دعوت می‏کرد که دور هم بنشینیم و مذاکرۀ حدیث کنیم.21
***‏
آیت‌الله حق‏شناس فرمود: «خدا حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی را رحمت کند! می‏فرمودند که آقایان اساتید برای شاگردان، قبل از درس، حدیث بخوانند. البتّه شهید [ثانی] فرموده بود: بعد از درس؛ ولی نظر مبارک ایشان این بود که قبل از درس، حدیث را بخوانند که اینها قدری توجّه پیدا بکنند تا خشکی آن درس، آنها را غافل نکند».22
***‏
آیت‌الله حق‏شناس بارها با اشاره به این که هر حدیثی را تا جهات سندی و دلالی آن کاملاً بررسی نشده نمی‏توان برای مردم خواند، برخی احادیث را «پشت کتابی» توصیف می‏کرد، کنایه از این که برخی نویسندگان و ناشران کم‏اطّلاع، هر متنی را بدون بررسی و احراز شرایط، به عنوان حدیث در پشت کتاب‏ها می‏آورند و این احادیث از همین طریق در میان عامّۀ مردم مشهور می‏شود و همین شهرت، جایگزین صحّت و درستی آنها می‏گردد، به طوری که از آن پس، به دلیل شهرت عوامانه، کسی در صحّت آن تردید نمی‏کند.23
دوستی و همنشینی با عالم
عزیز من! بدانید که حضرت فرمود: «اُغدُ عالِماً أو مُتَعَلِّماً أو مُستَمِعاً أو مُحِبّاً لَهُم وَ لا تَكُنِ الخامِسَ فَتَهلِکَ».24 از گروه پنجم نباش، که هلاک خواهی شد. در وهلۀ اوّل، عالم و دانشمند باش... اگر عالم نیستی، متعلّم باش که خودت یاد بگیری راه چیست و چاه کجاست. به مدرسه برو و علم بیاموز. اگر متعلّم هم نیستی، درصدد حرف‏شنوی از عالم باش و حتّی اگر نفهمیدی، از عالم تبعیّت کن... اگر هم هیچ یکی از اینها نیستی، حدّاقل کسانی را که این‌طور هستند، دوست داشته باش. محبّ آنها باش که به واسطۀ این محبّت و دوستی بالأخره نجات پیدا کنی و هلاک نشوی.25
پانوشت‌ها:
 1- «جان‏هایتان را با تازه‏های حکمت، استراحت دهید» (الکافی: ج۱ ص۴۸ ح۱ از امام علی).
2- مواعظ: ج۳ ص۱۲۳.
3- مواعظ: ج۱ ص۲۴۶.
4- «آنچه از جهل خود به ندانسته‏هایمان می‌بینیم، به خاطر کوتاهی ما در دانسته‏هایمان است» الکشّاف: ج۳ ص۴۶۵.
5- «مَن‏ عَمِلَ‏ بِما يَعلَمُ، عَلَّمَهُ الله تَعالى ما لَم يَعلَم؛ هر که به آنچه می‏داند عمل کند، خدای متعال آنچه را نمی‏داند به او می‏آموزد»‏ (نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص۱۰۲ از امام علی).
6- مواعظ: ج۲ ص۱۴۵-۱۴۶.
7- به نقل از آقای مرتضی اخوان.
8- {در آن، مردانى‏ هستند که دوست دارند خود را پاک سازند} (توبه: آیۀ ۱۰۸).
9- به نقل از آقای حسین کریمی.
10- «مردم را با غیر زبانِ خود [به نیکی] دعوت کنید» (الکافی: ج۲ ص۷۸ ح۱۴).
11- به نقل از آقای علیرضا بختیاری.
12- به نقل از آقای حسین کریمی.
13- به نقل از آقای عبّاس صفری.
14- به نقل از آقای محمّدحسن میرشاه‏ولد. در این‌باره، ر. ک: ص۲۹۰ (برکات نماز شب، رهنمود دوم).
15- به نقل از آقای علیرضا بختیاری.
16- اشاره است به این روایت نبوی: «العامِلُ عَلى غَيرِ بَصيرَةٍ كَالسّائِرِ عَلى غَيرِ الطَّريقِ، لا تَزيدُهُ سُرعَةُ السَّيرِ مِنَ الطَّريقِ إلّا بُعداً؛ عمل‏‌کنندۀ بى‏بصیرت، مانند روندۀ در بیراهه است. هرچه تندتر برود، از مقصد دورتر مى‏شود» (الکافی: ج۱ ص۴۳ ح۱).
17- مواعظ: ج۳ ص۷۹.
18- مواعظ: ج۲ ص۲۱۳.
19- رسول خدا صلی الله علیه وآله: «يا عَلِیُّ! بادِر بِأَربَعٍ قَبلَ أربَعٍ: شَبابِکَ قَبلَ هَرَمِکَ، وَ صِحَّتِکَ قَبلَ سُقمِکَ، وَ غِناکَ قَبلَ فَقرِکَ، وَ حَياتِکَ قَبلَ مَوتِکَ؛ اى على! چهار چیز را پیش از چهار چیز دریاب: جوانى‏ات را پیش از پیرى، تندرستى‏ات را پیش از بیمارى، بى‏نیازى‏ات را پیش از نیازمندى، و زندگى‏ات را پیش از مرگ» (کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص۳۵۷ ح۵۷۶۲).
20- مواعظ: ج۴ ص۱۷۲.
21- به نقل از حجّت‌الاسلام احمد قالیباف.
22- مواعظ: ج۱ ص۱۰۹.
23- به نقل از حجّت‌الاسلام سیّد عبّاس قائم‏مقامی.
24- «یا عالِم باش، یا آموزنده، یا شنونده[ى علم‏] و یا دوستدار آنان. پنجمین مباش که هلاک مى‏شوى» (عوالی اللآلی: ج۴ ص۷۵ ح۵۸ از رسول خدا صلی الله علیه وآله).
25- مواعظ: ج۴ ص۱۸۱.