تربیت دانشآموزان سالم با دغدغه ورزشی در خانه و مدرسـه
گالیا توانگر-بخش نخست
دبیر ورزش گفت: «اگر ده تا دراز و نشست بزنی، همین الان نمره 9 و هفتادوپنج ورزشت را 10 مینویسم.»
به سومین دراز و نشست که رسیدم، روی تشک ورزشی افتادم و چرت زدم!
دبیر ورزش گفت: «اگر بتوانی تنها همین یکبار توپ را به تور بسکتبال بیندازی، نمره قبولی میدهم.»
خوب، از قد کوتاهم چه بر میآمد، جز سرم را به سمت افق و تور بسکتبال بالا ببرم و در سکوت تماشا کنم؟
دبیر ورزش گفت: «با توپ والیبال دو تا ساعد خوب بزنی، قبولی.»
از استخوانبندی نحیفم و استخوان ساعد بیقوه و باریکم چه بر میآمد؟
گفت: «برو معافی پزشکی بگیر.»
نمیخواستم روی خودم عیب و ایراد بگذارم. بدمینتون، انتخابم بود. تنها ورزشی که دوستش داشتم. دبیر ورزش گفت: «باشد، قبول. همین رشته را تمرین کن، ببینم تلاشت چقدر است؟»
من گوشهگیر و در خودم بودم. این رشته بدمینتون مناسبم بود، چون میتوانستم با دیوار تمرین کنم. دبیر ورزش تمام زنگهای تفریح و اوقات استراحت میدید که در تلاشم. یکبار گفت: «تلاشت خیلی خوب است.»
انگیزه گرفتم و جهانم روشن شد. آنقدر تمرین کردم که به سطح متوسط رسیدم و نمره ورزشم شد 15.
ما ساکن بوشهر بودیم. بابا صبحهای جمعه با زنگ ورزش باستانی رادیو من و برادرم را بیدار میکرد. هر سه کمی نرمش میکردیم و بعد برای اینکه ماهیچه بازویم قوی شود، زرده تخممرغ غاز نپخته توی شیر گاو میانداخت و با چند قاشق شکر یک مخلوط خوشمزه و مقوی درست میکرد و به ما میخوراند. مامان میگفت: «خدایا! چطور تخممرغ غاز نپخته میخورید؟» و از بوی تخممرغ سگرمههایش درهم کشیده میشد. ما همیشه یک دبه شیر گاو قایمکی و چند تا تخممرغ غاز برای صبح جمعهها داشتیم. بااینحال همواره یک اسکلت باقی ماندم و یک گرم هم به ماهیچهام اضافه نشد! ورزشکار هم از آب در نیامدم. تنها تماشاچی فوتبال قهاری شدم.
آمار کهنه از مشکلات اسکلتی دانشآموزان
بر اساس مطالعاتی که در سال ۸۲ انجام شد، مشخص شد ۲۱ درصد از دانشآموزان دچار چاقی هستند. در سال ۹۸ نیز با بهدست آوردن (بیام آی: شاخص توده بدنی) دانشآموزان مشخص شد بیش از ۲۸ درصد از دانشآموزان دچار اضافهوزن و چاقی هستند و علوم پزشکی نیز اعلام کرد: بیش از ۴۰ درصد نونهالان و دانشآموزان دچار چاقی هستند.
اختلالهای اسکلتی و عضلانی کودکان و نوجوانها به دغدغه بسیاری از والدین تبدیل شده است و بر اساس تنها آماری که در مورد این اختلالها در آخرین سالهای دهه ۸۰ انتشار پیدا کرد، باید بگوییم که کمتحرکی، بیتحرکی و برنامهریزی نامناسب برای زنگ ورزش در مدارس و میز و نیمکتهای غیراستاندارد به ترتیب ۵۰ و ۴۰ درصدی بر بروز ناهنجاریهای قامتی در دانشآموزان اثر دارند.
مدیرکل تربیتبدنی آموزشوپرورش وقت دراینرابطه گفته بود: «بر اساس آمارها ۴/۶۴ درصد دانشآموزان حداقل دارای یک ناهنجاری قامتیاند که این آمار در دختران بیشتر است، همچنین ۶۹ درصد دانشآموزان دختر در مقطع راهنمایی و ۷۲ درصد دانشآموزان دختر در مقطع متوسطه دارای حداقل یک ناهنجاری قامتیاند، علاوه بر اینکه ۶/۵۷ درصد دانشآموزان پسر در مقطع راهنمایی و ۵/58 درصد دانشآموزان پسر در مقطع متوسطه دارای یک ناهنجاری قامتی هستند.»
این مشکل در سالهای کرونا که وابستگی دانشآموزان به تلفنهای همراه اوج گرفت، بیشتر نمایان شد تا جایی که بهروز عطارباشی دانشیار گروه فیزیوتراپی دانشگاه علوم پزشکی تهران آماری عجیب دراینرابطه منتشر کرد، به گفته او «بعد از پاندمی کرونا، ۳۰ درصد به آمار اختلالات اسکلتی- عضلانی دانشآموزان اضافه شده است.»
یکسوم دانشآموزان کشور اضافهوزن دارند
ماجرای افزایش وزن دانشآموزان، از تقریباً ۱۰ سال پیش شروع شد، اما بعد از کرونا و آنلاین شدن کلاسها این جریان شتاب بیشتری گرفت و به یک سونامی تبدیل شد، بهطوری که بعد از آنلاین بودن مدارس وقتی دانشآموزان به مدرسه بازگشتند، از هر سه دانشآموز یک نفر آنها چاق یا دچار اضافهوزن شده بود.
زنگ خطر افزایش تعداد دانشآموزانی که اضافهوزن دارند، چند سالی است که به صدا درآمده است. چنین عارضهای باعث میشود بخش زیادی از نسل آینده با بیماریهای مختلفی ازجمله دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی، پرفشاری، و انواع سکته دستوپنجه نرم کنند. نرخ اضافهوزن دانشآموزان در برخی استانها حتی از ۴۰ درصد هم عبور کرده است. این موضوع از نظر رشدی و تربیتی بسیار نگرانکننده است. لازم است اولیا با آموزشوپرورش این مشکل را رفع کنند؛ لذا هم سبک زندگی فعال و با تحرک بالا و هم انجام ورزش در مدرسه با گروه همسالان و نیز ورزش با خانواده میتواند به این امر کمک کند.
ملیحه حجتی، مادر دهه شصتی به گزارشگر کیهان میگوید: «زمان ما در مدرسه و سر صف صبحگاهی زیر آفتاب و باران، نرمش و ورزش انجام میدادیم. در حال حاضر صف صبحگاهی تقریباً اصلاً برگزار نمیشود. مشخص است که به سلامتی بچهها لطمه میخورد.»
زهرا ایمانپور، مربی سلامت در مدرسه هشدار میدهد: «کودکان چاق به احتمال زیاد در آینده، بزرگسالان چاقی خواهند بود که در معرض خطر ابتلا به بیماریهایی مانند دیابت نوع ۲، سکتههای قلبی و مغزی و بعضی سرطانها مثل سرطان روده بزرگ خواهند بود. افزایش وزن و چاقی نهتنها سلامت کودکان و نوجوانان را در طول تحصیل به خطر میاندازد، بلکه بر زندگی آنان در آینده تأثیرگذار است و آنان را با مشکلات بهداشتی، سلامتی و شیوع بیماریهای غیرواگیر مواجه خواهد کرد.»
جای خالی زنگ ورزش
تغییر سبک زندگی و استفاده از غذاهای آماده و پرکالری در سالهای اخیر افزایش وزن کودکان و نوجوانان و زیاد شدن پدیده چاقی را در پی داشته است؛ کودکانی که در آپارتمانهای کوچک زندگی میکنند و هیچ تحرکی هم ندارند. تنها زمانی که آنها میتوانند تحرک داشته باشند زنگ ورزش در مدارس و یا حضور در کلاسهای آزاد ورزشی است. تفریحات پرتحرک و دستهجمعی کودکان در نسل قبل، آنها را از دچار شدن به معضل چاقی ایمن میکرد، اما اکنون فضای محیطی برای برخی بازیهای سنتی برای کودکان فراهم نیست.
روحالله اسدیان معلم ورزش میگوید: «هرچند که زنگ ورزش یکی از درسهای رسمی دانشآموزان در مدارس است، اما برخی از مدارس بهویژه در مقطع ابتدائی هنوز این درس را به رسمیت نمیشناسند و یا بهطور کلی این زنگ را از برنامه هفتگی دانشآموزان حذف کرده و یا در این زنگ به آموزش دانشآموزان نمیپردازند و آنها را در حیاط مدرسه به حال خود رها میکنند. دو زنگ ورزش در هفته برای دانشآموزان در نظر گرفته شده که اگر در مدارس اجرا نشود، تخلف محسوب میشود. زنگ ورزش هم مانند سایر زنگها جزو تقویم درسی رسمی است و اجرای این برنامه تکلیفی و اجباری است. درحالیکه ورزش جزو دروس اجباری مدارس است، اما برخی از مدارس زنگ ورزش را جزو یکی از کماهمیتترین دروس دانشآموزان قرار میدهند.»
سمیه رادپور، مادر دانشآموزی که در پایه سوم ابتدائی تحصیل میکند با اشاره به اینکه یکی از مهمترین عوامل کمتحرکی دانشآموزان بیتوجهی مدارس به زنگ ورزش است، میگوید: «مدرسهای که پسرم آنجا تحصیل میکند، دو ساعت کلاس ورزش که باید در دو روز در هفته باشد را در یک روز تجمیع کرده و دانشآموزان را به سالن ورزشی در اطراف مدرسه میبرند و معلم یک توپ فوتبال به بچهها میدهد تا خودشان بازی کنند، اما خبری از نرمش و حرکات کششی و یا ورزشهای گروهی مثل طنابکشی یا بازیهای جمعی که ما در کودکی انجام میدادیم، نیست. همین باعث میشود بچهها بیشتر از ورزش آسیب ببینند. وقتی ما دانشآموز بودیم در حیاط مدرسه بازیهای گروهی انجام میدادیم و تحرک زیادی داشتیم، اما امروز خیلی از مدارس حیاط ندارند و بیشتر به خانه شباهت دارند تا مدرسه. از نرمش صبحگاهی هم خبری نیست و بچهها ساعتها در کلاس درس بدون تحرک مینشینند.»
دو ساعت ورزش در مدرسه کافی نیست
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی دانشآموزان زیر ۱۸ سال باید ۶۰ دقیقه فعالیت با شدت متوسط تا شدید بهصورت روزانه داشته باشند.
دهقانی کارشناس اصلاح حرکات دانشآموزی، در مورد علل عدم تحرک کافی دانشآموزان میگوید: «امروز در میان همه اقشار عدم تحرک و فقر حرکتی دیده میشود؛ اما در بین نونهالان و نوجوانان و دانشآموزان نمود بیشتری دارد. دانشآموزان زیر ۱۸ سال باید ۶۰ دقیقه فعالیت با شدت متوسط تا شدید بهصورت روزانه داشته باشند، اما امروز این میزان وجود ندارد.»
وی ادامه میدهد: «تنها ساعت آموزشی درس تربیتبدنی در مدارس جوابگوی کمتحرکی و فقر حرکتی دانشآموزان نیست. درس تربیتبدنی، اجباری است و تنها در ورزش خلاصه نمیشود و همه دانشآموزان ملزم به شرکت در آن هستند. حضور پیوسته دانشآموزان به عواملی از جمله معلم متخصص و تجهیزات مناسب بستگی دارد. بهطور کلی ۲ ساعت درس تربیتبدنی برای اجرای برنامههای مربوط به حوزه سلامت دانشآموزی کافی نیست؛ لذا مهمترین اتفاق این است که ساعات درس تربیتبدنی افزایش پیدا کند. در بسیاری از کشورها، دانشآموزان موظف به فعالیتهای ورزشی در خارج از مدارس هستند؛ بنابراین هرچه بتوان شرایط فعالیت و شرکت دانشآموزان در ورزش را فراهم کرد به اهداف متعالی نظام تعلیموتربیت نزدیک میشویم.»
کارشناس اصلاح حرکات دانشآموزی بیان میکند: «دانشآموزان ۲۵ تا ۳۵ درصد از زمان خود را در مدرسه میگذرانند. دانشآموزان امروز خواب کافی ندارند و در چنین شرایطی استراحت فعالی نیز نخواهند داشت. آموزشوپرورش باید با در همکاری با وزارت بهداشت در بین فعالیتهای درسی، استراحتهای فعالی را در دستور کار قرار دهند.»
نقش والدین در ورزشی شدن فرزندان
یک تجربه سالم و موفق ورزشی کودکان، بستگی به توانایی ما والدین در پروراندن اعتمادبهنفس در فرزندان ورزشکارمان دارد. ما والدین و مربیان میتوانیم تأثیر مهمی بر چگونگی علاقهمندی کودکان به ورزش داشته باشیم. به عنوان پدر و مادر، بسیار مهم است یاد بگیریم که چه کنیم تا کودکانمان به ورزش علاقهمند شوند و آن را ادامه دهند؟
ورزش باید برای کودکان سرگرمکننده باشد. به ورزش به عنوان یک بازی نگاه کنید، نه کار و وظیفهای برای فرزندانمان. ازآنجاکه امروزه پول زیادی در ورزش حرفهای خرج میشود، گاهی برای ما والدین مشکل است قبول کنیم که ورزش برای فرزندانمان فقط یک سرگرمی مفید باشد. هدف اصلی در ورزش باید سرگرم شدن و لذت بردن از رقابتی سالم و پیدا کردن دوست و همبازی خوب باشد تا کودکان در محیطی سالم بتوانند وقت خوبی را با هم بگذرانند.
معمولاً برنامه و خواسته ما والدین با خواسته فرزندانمان متفاوت است. ورزشکاران جوان به دلایل گوناگونی بازی میکنند. آنها از رقابت لذت میبرند، جنبه گروهی و اجتماعی آن را دوست دارند، کار تیمی سرگرمشان میکند و از اینکه برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش میکنند، لذت میبرند. ما ممکن است خواسته دیگری از ورزش کردن در ذهن خود داشته باشیم، ولی باید بپذیریم که این فرزندانماناند که ورزش میکنند و ما باید این فرصت را برایشان فراهم کنیم.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که به نتیجه بازی و برنده شدن اهمیت زیادی میدهد، ولی باید قبول کرد که برنده شدن قسمت کوچکی از بازی است. بیشترین مسئولیت ما والدین در کمک به فرزندانمان در ورزش، تشویق کردنشان به تلاش بیشتر، تمرین متداوم و درعینحال لذت بردن از تمام مراحل آن است. به فرزندانمان بیاموزیم که به جای فقط «برنده شدن» یا «جایزه گرفتن»، فکر خود را روی تلاش بیشتر برای انجام یک مسابقه پرچالش تمرکز کنند.
در طول مسابقه، والدین باید کودکانشان را راحت بگذارند تا بازیشان را با آرامش انجام بدهند. والدین باید نکتههای آموزشی را به مربیان واگذار کنند، چون کودک ورزشکار شما به اعتمادتان نیاز دارد. تمرینهایی را که تاکنون انجام داده و یاد گرفته است، در زمین به اجرا بگذارد. باید به کودک گفت: «دیگر برو و بازی کن!» مربیگریِ بیش از حد از طرف شما، میتواند منجر به اشتباه و تردید در انجام بازیشان شود. فرزندتان نیاز دارد که در هنگام بازی از طرف شما تشویق شود. روحیه دادن از طرف شما میتواند بهترین کمک را به آنها بکند تا هم برای پرواز کردن پروبال بگیرند، هم از حمایتتان به ورزش کردن بیشتر علاقهمند شوند و هم از پشتیبانیتان خوشحال و سرفراز شوند.