نشانهای از خانهتکانی در ورزش نیست!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
دقیقاً یک سال- وشاید چند روزی بیشتر- از شروع کار دولت چهاردهم گذشته است. تحلیل و بررسی منصفانه، عالمانه و واقعنگرانه کارنامه یکساله مسئولان، در حوصله این مقال و در صلاحیت این قلم نیست ولی کاری است ضروری که در درجه اول برای کمک به دولت هم که شده باید انجام شود. صاحبان فکر و نظر و قلم و سخن و تخصص باید به فراخور حال خود در حوزه کاریشان به این کارنامه بپردازند و با شناخت و معرفی صریح و بیغرضانه نقاط قوت وضعف، بستر را برای حرکت قویتر دولت جهت رسیدن به اهداف فراهم آورند.
بر همین اساس ما و امثال ما که سروکارمان با ورزش است، باید در حوزه حرفهای خود به بررسی و نقد کارنامه دولت بپردازیم، کاری که این نوشته به دنبال آن نیست اما حتما باید در فرصت مناسب به آن پرداخته شود. در اینجا به بهانه بحثی که شروع کردهایم، میخواهیم صریحاً بگوییم فعلاً و تا اینجای کار در عملکرد یکساله ورزشی دولت نشانی از خانه تکانی مورد انتظار و اصلاحات ساختاری و تحولات همهجانبه به چشم نیامده و برحال و هوای ورزش همان شرایط گذشته حاکم بوده و ورزش همان مسیری را طی میکند که پيش از این نیز طی میکرده است.
این درست برخلاف انتظار اهالی ورزش و مغایر با وعدههایی است که مسئولان فعلی در بدو شروع مسئولیت خود میدادند. این آقایان هم طبق روش اسلاف خود در شروع کار از وضعیت حاکم به شدت انتقاد کرده و آفات و گرفتاریها را یک به یک در مجلس و رسانه و... برمیشمردند و درباره فسادستیزی و کوتاه کردن دست فاسدها و جمع کردن بساط دلالیسم افسار گسیخته و... وعده میدادند و خیلی از شعارهای دیگر که ذکر آن، حوصله خواننده گرامی را سر میبرد و خاطرش را مکدر میکند.
آنچه میخواهیم بگوییم این است که با نگاهی واقعگرایانه و با قضاوتی منصفانه به این نتیجه میرسیم که مسئولان به هیچکدام از آن حرفها عمل نکردهاند و در نتیجه به انتظارات منطقی وتوقعات به حق پاسخ مثبت داده نشده است. آش همان آش است و در ورزش بر همان پاشنه قبلی میچرخد. کماکان جریانات فرصتطلب و منفعتپرست جولان میدهند و هر چه هم جلوتر میرویم، دامنه نفوذ و سوءاستفادهها وخرابکاریهای آنها بیشتر افشا و آشکار میشود.
در هفتههای اخیر در کنار موفقیتها و افتخارآفرینی جوانان ورزشکار کشورمان در رشتههای مختلف- علیالخصوص والیبال و کشتی- خبرهای ناگواری نیز به گوشمان رسیده که بیش از هر چیز حکایت از وضعیت ناخوشایند ورزش و دستهای پشت پرده و رواج تفکرات مفسده انگیز و باطلی مثل جادوگری و طلسم و رمالی و... دارد. این اخبار شایعه نیست و واقعیت دارد و مطرح بودن و رواج آنها به هیچ وجه در شأن جامعه و ورزش ایران نیست.
متأسفانه علیرغم هشدارهای مکرر و تذکرات بیامان دلسوزان و کارشناسان و علاقهمندان واقعی، مسئولان ورزش و مراکز و دستگاههای ذیربط به نفوذ تدریجی و رو به گسترش دستهای پشت پرده بیتوجهی کردند یا آن را جدی نگرفته و غرق و مسحور «بحثهای انحرافی» شدند که کسانی با راه انداختن دعواهای بیحاصل حیدری- نعمتی و برنامههایی جنجالی و پرهیاهو اما خالی از محتوا - که به قول ورزشیها بزرگترین هنرشان «دعوا انداختن میان دو عکس» بود!- ساخته و پرداخته کرده بودند.
حالا صاحبان و دستاندرکاران آن برنامههای زرد که دانسته یا نادانسته، آتش بر خرمن فرهنگ و اخلاق زده بودند و بدون هیچ شک و شبههای در آنچه امروز دامنگیر ورزش شده، نقش بسزا و موثری داشتهاند، ژست روشنفکر و قهرمان و مظلوم میگیرند، در حالی که خود خواسته و ناخواسته- مثلا برای کسب شهرت و جذب مخاطب- بیشترین ظلمها را به فرهنگ و اخلاق در ورزش کردهاند.
خیلی از برنامههای ورزشی کماکان از مسائل اصلی غافل بوده و به حواشی سرگرمکننده و جنجالی مشغول هستند و خلاصه حاصل بیتوجهیها و اهمیت ندادنها و سرگرم حواشی و از اصل غافل شدن، این شده که میبینیم. از یک طرف، شاهد بداخلاقیها و حرمتشکنیها و کینهورزیها و... هستیم و از طرف دیگر، دلال و رمال و جادوگر و شرطبند و رشوه بده و رشوه بگیر از سر و کول ورزش بالا میروند. خلاصه حال و روز ورزش ما مصداق آن شعر مثل گونه است که:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
اگر مسئولان وقت ورزش در مقاطع مختلف اولا واقعاً «مدیر» بودند و «تحمیلی» نبودند و اگر به جای پرداختن و تمرکز بر مسئولیت اصلی خود به دنبال مشغولیتها و سرگرمیها نمیرفتند و اگر درباره ورزش«بزرگی» میکردند و «بچگی» نمیکردند و حتی بعضاً به طرفداری علنی از این و آن تیم نمیپرداختند و حرمت و احترام خود را حفظ کرده و خودشان را فحشخور جمعیت حاضر در ورزشگاهها نمیکردند و اگر نه فقط مدیران ورزش بلکه هرکسی وظیفه خود را میشناخت و به آن صادقانه و با همه وجود عمل میکرد - از تماشاگر گرفته تا مربی و بازیکن و رسانه و مدیر و وزیر و وکیل- آن وقت وضع ورزش حتماً خیلی بهتر میشد.