کد خبر: ۳۱۶۹۰۹
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۵

شمس‌الشموس ملک خراسان

‌ونوس جامی‌پور
جامانده از مناسک ميخانه ملل 
ديوانه دقايق و داناي بي‌عمل 
افسوس هيچ حاصل و سهمي نبرده‌ام 
هي قصه پشت قصه و افسانه و غزل
آيا گلم؟ کدام گل و از کدام باغ 
یا وز وز مکرر زنبور بي‌عسل 
تنها تو دستگير نياز و غم مني 
همواره و هميشه چه رازي است از ازل؟! 
تو ضامن نگاه پر از ترس آهويي
يا ثامن‌الحجج، نفست هست بي‌بدل 
شمس‌الشموس مُلک خراسان ميان دل
در آسمان ستاره و سياره و زحل
با تو به این تکامل و عزت رسیده‌ام 
اسناد عارفانه گواهي است مستدل 
انگورها مکدر و مسموم و شرمسار
آيينه‌ها شکسته و ويرانه لااقل
حرفی بزن که سيطره ظلم بشکند 
تا جامی از  مراقبه نوشيم بی‌جدل 
ماه صفر به سفره افطار مي رسد 
دلتنگي معاشقه مانده است در بغل 
لطف زيارت است که اعجاز مي کند 
اي هشتمين دليل و مداوا و راه‌حل