تردید میان امتحانات نهائی و کنکور!
در سالهای اخیر تغییراتی در نحوه پذیرش دانشجو در کشور ایجاد شده است که از جمله آنها تاثیر سوابق تحصیلی در کنکور است و از آنجایی که داوطلبان کنکوری در بازه زمانی امتحانات نهائی در دوران جمعبندی کنکورشان هستند و خود را برای کنکور آماده میکنند، این نهائی خواندن امتحانات برایشان سخت بوده و زمان زیادی را از آنها میگیرد.
به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ نهائی خواندن در مقایسه با کنکوری خواندن دو قطب کاملاً مخالف هستند، زیرا در امتحانات نهائی باید تمام راهحل و مطالب را جزءبهجزء خواند و به طور کامل جواب سؤالات را داد و در واقع اگر به جواب درست هم برسیم ولی قسمتی از راهحل سؤال را ننویسیم نمره کامل تعلق نمیگیرد، در صورتی که در کنکور با توجه به زمان محدودی که هست باید از کوتاهترین روش استفاده کرد و سریعترین راهحل را به کار برد.
حالا با همه این مسائل داوطلبان کنکور نمیدانند که چه کاری درست است، نهائی بخوانند یا بیخیال امتحانات نهائی شده و زمانشان را برای کنکور بگذارند و به دنبال پیدا کردن سریعترین و کوتاهترین راه باشند. بسیاری از دانشآموزان، بهخصوص در سال آخر، دچار سردرگمی در برنامهریزی و نحوه درسخواندن برای این دو هدف میشوند؛ چرا که تصور میکنند باید با یک روش واحد، هر دو را پوشش دهند. در واقع، این دو آزمون تفاوتهای عمیقی در ساختار، هدف، نحوه طرح سؤال، منابع و حتی مهارتهای مورد نیاز دارند. از این رو، موفقیت در هرکدام، نیاز به استراتژی جداگانه دارد.
از طرفی دیگر اگر دانشآموزی امسال پشت کنکور بماند چالش بزرگی را پیشرو خواهد داشت، چون علاوهبر اینکه در خردادماه سال بعد باید نمرات یازدهم و دوازدهم خود را ترمیم کند و بدون فرجه و پشت هم امتحانات مقاطع مختلف را سپری کند، فشار روانی شدیدی بر او تحمیل و وقت و هزینه مضافی را برای او به وجود میآورد.
این فشار روانی ناشی از همزمانی آمادگی برای کنکور و امتحانات نهائی است. اگر مدیریت نشود، میتواند به فرسودگی ذهنی، اضطراب، کاهش اعتمادبهنفس و حتی افت عملکرد منجر شود. یکی از دلایل اصلی این فشار، انتظار بالای جامعه، خانواده و نظام آموزشی از دانشآموزان برای موفقیت در هر دو میدان است. این در حالی است که درس خواندن برای امتحانات نهائی و کنکور، اگرچه از نظر منابع، محتوا و حتی برخی اهداف همپوشانی دارد، اما از نظر ساختار، مهارتهای موردنیاز، شیوه پاسخدهی و فشار زمانی، کاملاً متفاوت است. امتحان نهائی از دانشآموز میخواهد با دقت و جزئینگری مطالب کتاب را بازگو کند، در حالی که کنکور از او انتظار دارد با سرعت و تحلیل، پاسخهای صحیح را در کوتاهترین زمان ممکن انتخاب کند. برای موفقیت در هر دو آزمون، نهتنها باید مطالب را خوب یاد گرفت، بلکه باید به روشهای خاص هرکدام نیز مسلط شد. مدیریت زمان، تفکیک هوشمند برنامه، تطبیق ابزارهای مطالعه با هدف و کنار آمدن با فشار روانی این دوران، اجزای اصلی مسیر موفقیت هستند که این هم به آستانه صبر و ظرفیت تحمل دانشآموز کنکوری دارد که برای همه یکسان نیست...!
بدیهی است که هر طرح و برنامهای که در کشور اجرا میشود مزایا و معایبی به همراه دارد؛ از جمله مزایای امتحانات نهائی:
سنجش عمق یادگیری، توانایی تحلیل و استدلال، قدرت بیان و مهارتهای نوشتاری و کاهش جنبه حفظیبودن آموزش است؛ و معایب آن: زمانبر بودن تصحیح، احتمال خطای انسانی و سلیقهای در نمرهدهی، دشواری در مقایسه دقیق داوطلبان در مقیاس وسیع و نیاز به طراحان سؤال حرفهای و مصححین با تجربه، است.
کاهش فشار کنکور: با افزایش سهم امتحانات نهائی، بخشی از فشار رقابتی کنکور به سمت طول سال تحصیلی و یادگیری مستمر هدایت میشود.
توجه به کیفیت آموزش در مدارس: مدارس و معلمان به سمت آموزش عمیقتر و مفهومیتر سوق داده میشوند، چرا که نتایج امتحانات نهائی مستقیماً بر سوابق تحصیلی دانشآموزان تأثیر میگذارد.
سنجش جامعتر: امتحانات نهائی با ماهیت تشریحی خود، میتوانند ابعاد دیگری از تواناییهای دانشآموزان (مانند قدرت استدلال و نوشتار) را که در کنکور کمتر مورد سنجش قرار میگیرند، پوشش دهند.
افزایش استرس و فشار مضاعف: برای دانشآموزان، علاوه بر کنکور، فشار امتحانات نهائی نیز اضافه میشود که میتواند بار روانی سنگینی را به دنبال داشته باشد.
چالشهای اجرائی: برگزاری امتحانات نهائی در سطح ملی با یکپارچگی و استانداردسازی بالا، نیازمند زیرساختهای قوی و نظارت دقیق است.
امکان تقلب و لو رفتن سؤالات: با توجه به گستردگی امتحانات نهائی، کنترل و جلوگیری از تقلب و لو رفتن سؤالات میتواند چالشبرانگیز باشد.
عدم یکنواختی در نمرهدهی: علیرغم تلاش برای استانداردسازی، ممکن است تفاوتهایی در نحوه تصحیح اوراق توسط مصححین مختلف وجود داشته باشد.
اما داستان کنکور و مشقات این ماراتن نفسگیر، تنها مختص دانشآموزان ایرانی نیست در برخی کشورهای جهان نیز آزمونهای سراسری برای ورود به دانشگاهها برگزار میشود که از بعد فراگیر بودن و تاثیرات اجتماعی، آموزشی و روانی آن، دست کمی از کنکور ما ندارد. علاوهبر کشور ما، در کشورهایی مثل چین، ترکیه و ژاپن هم آزمونهای متمرکزی برای تحصیل در مقاطع آموزش عالی برگزار میشود که البته نوع و حتی انگیزه برگزاری کنکور در هر کدام از این کشورها با یکدیگر تفاوت اساسی دارد.
چین: این کشور با جمعیتی عظیم، برای پذیرش دانشجو در دانشگاهها، آزمونی به نام «گائوکائو» (Gaokao) برگزار میکند که هرساله حدود ۱۴ میلیون نفر در آن شرکت میکنند. این آزمون بسیار رقابتی و استرسزا است و سرنوشت تحصیلی و شغلی بسیاری از افراد را تعیین میکند. ساختار این آزمون عمدتاً تستی است و شباهت زیادی به کنکور ایران دارد.
کرهجنوبی: آزمون «سونئونگ» (Suneung) در کرهجنوبی نیز یکی از دشوارترین و رقابتیترین آزمونهای ورودی دانشگاه در جهان است. این آزمون نیز عمدتاً تستی بوده و تأثیر بسزایی در آینده تحصیلی و اجتماعی داوطلبان دارد.
ژاپن: سیستم ورود به دانشگاه در ژاپن نیز شامل یک آزمون ملی استاندارد است که آنهم نیز شباهتهایی به کنکور دارد.
ترکیه: آزمون YKS (Higher Education
Institutions Examination) در ترکیه نیز یک آزمون متمرکز و رقابتی برای ورود به دانشگاهها است که شامل بخشهای تستی میشود.
ایالات متحده آمریکا: در آمریکا، پذیرش دانشجو به دانشگاهها بیشتر براساس ترکیبی از سوابق تحصیلی (نمرات دبیرستان)، آزمونهای استاندارد مانند SAT (Scholastic Assessment Test) یا ACT (American College Testing)، مقالات شخصی (Personal Statement)، توصیهنامهها و فعالیتهای فوقبرنامه صورت میگیرد. آزمونهای SAT و ACT هرچند استاندارد هستند، اما به اندازه کنکورهای آسیایی متمرکز و سرنوشتساز نیستند و صرفاً یکی از فاکتورهای سنجش محسوب میشوند. دانشگاهها در آمریکا نگاه جامعتری به دانشآموز دارند.
کانادا، بریتانیا و استرالیا: این کشورها نیز رویکردی مشابه آمریکا دارند و بیشتر بر سوابق تحصیلی دوران دبیرستان، مصاحبه (در برخی رشتهها)، و گاهی آزمونهای ورودی خاص دانشگاهها (که البته در مقیاس کوچکتر و برای رشتههای خاص برگزار میشوند) تکیه میکنند. در این کشورها، امتحان نهائی دبیرستان و ریزنمرات دانشآموز نقش بسیار پررنگی در پذیرش دانشگاهی ایفا میکند.