برکناری ناگهانی مقامات نظامی و سیاسی آلسعود بدون ارائه هیچ توضیحی
پادشاه سعودی (شما بخوانید ولیعهد سعودی!)، با صدور دستوراتی، چند مقام ارشد امنیتی و سیاسی عربستان را از سمت خود برکنار کرد.
پس از درگذشت «ملک عبدالله»، پادشاه پیشین عربستان، در ژانویه ۲۰۱۵ (بهمن ۱۳۹۳)، برادر ناتنیاش «سلمان بن عبدالعزیز» به عنوان پادشاه جدید رسماً بر تخت نشست، اما به دلیل کهولت سن و مشکلات جسمی او، عملاً بسیاری از اختیارات و تصمیمات اساسی به دست پسرش «محمد بنسلمان» سپرده شد، شاهزادهای که ابتدا به عنوان وزیر دفاع و سپس از سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) به عنوان ولیعهد معرفی شد. محمد بنسلمان با تمرکز بیسابقه قدرت، سیاستهای داخلی و خارجی عربستان را به طور کامل در اختیار گرفت؛ از یک اصطلاح اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در قالب «چشمانداز ۲۰۳۰» گرفته تا جنگ یمن، سرکوب مخالفان و مدیریت روابط خارجی، همگی نشان داد که هرچند به طور رسمی سلمان پادشاه است، اما در عمل این محمد بنسلمان است که چهره و مسیر آینده عربستان را رقم میزند. حالا با در نظر گرفتن توضیحات فوق بخوانید که سلمان بن عبدالعزیز دستورات پادشاهی جدیدی مبنی بر برخی تغییرات در میان مقامات ارشد نظامی و سیاسی این کشور را صادر کرد. به گزارش «مهر» به نقل از خبرگزاری رسمی عربستان، براساس یکی از این دستورها، «طلال بن عبدالله بن ترکی العتیبی»، مشاور وزیر دفاع سعودی، از سمت خود برکنار شد. پادشاه عربستان همچنین «غسان بن عبدالرحمن الشبل»، مشاور دبیرخانه شورای وزیران سعودی، را نیز از سمت خود برکنار کرد. «محمد بن حمد الماضی»، رئیس مؤسسه عمومی صنایع نظامی سعودی، دیگر شخصیت عالیرتبه نظامی این کشور است که در تغییرات جدید از سوی پادشاه عربستان برکنار شده است. هنوز دستورات جدید برای انتصاب جایگزینهای این افراد صادر نشده است. وزارت دفاع عربستان در حال حاضر در اختیار «خالد بنسلمان» فرزند سلمان بن عبدالعزیز است. این وزارتخانه یکی از مهمترین پستها در عربستان بهشمار میرود و پیش از وی، چنانکه گفته شد، ولیعهد کنونی سعودی سرپرستی این وزارتخانه را برعهده داشته است. سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان نیز در دوران ولایتعهدی خود مسئول این وزارتخانه بوده است.
گفتنی است، این برکناریهای ناگهانی در ساختار قدرت عربستان را نمیتوان جدای از روند متمرکزسازی بیسابقهای دانست که محمد بنسلمان طی سالهای اخیر دنبال کرده است؛ روندی که به ظاهر با دستور پادشاه سالخورده و بیمار اعلام میشود، اما در واقع مهر تأیید دیگری بر جایگاه مطلق ولیعهد در رأس هرم قدرت است. حذف مقامات نظامی و سیاسی بدون ارائه هیچ توضیحی، نشاندهنده ماهیت غیرشفاف و غیرپاسخگو در نظام حکمرانی سعودی است که در آن وفاداری شخصی به بنسلمان مهمتر از شایستگی نهادی یا تخصص حرفهای تلقی میشود. چنین تغییراتی در نهادهایی چون وزارت دفاع و صنایع نظامی، بیش از آنکه به معنای اصلاح یا کارآمدسازی باشد، نشانگر تداوم روندی است که در آن بنسلمان با کنارزدن مهرههای بالقوه مزاحم یا مستقل، حلقهای کاملاً وفادار و مطیع پیرامون خود میسازد تا از هرگونه شکاف درونی جلوگیری کند. اما پیامدهای این تمرکز قدرت نهتنها بیثباتی ساختار نهادی و تضعیف استقلال دستگاههای حساس حکومتی است، بلکه خطر تبدیلشدن کل عربستان به یک صحنه شخصی برای آزمایشهای سیاسی و جاهطلبانه ولیعهد را، بیش از پیش، افزایش میدهد، جاهطلبیهایی که پیشتر در ماجراجویی پرهزینه جنگ یمن و سرکوب داخلی مخالفان آشکار شده و اکنون بیم آن میرود که در سالهای آینده نظام سیاسی عربستان را بیش از پیش شکننده کند.