از سینمای به اصطلاح مستقل زیرزمینی چه خبــر؟!
سعید مستغاثی
بخش یکصدو چهل و هفت
با اعلام فیلمهای هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم برلین و سپس برگزیدگان آن در اواخر بهمن و اوایل اسفند 1402، برای چندمین بار مشخص شد، آن سینمای به اصطلاح مستقل زیرزمینی که از سوی رسانههای زنجیرهای داخلی و خارجی، تبلیغ و پروپاگاندا میشد، دیگر در جشنوارههای خارجی حتی تره هم برایش خرد نمیکنند!
همانکه از شکوفاییاش و از انزوای سینمای اصلی ایران سخن میراندند و اینکه از این پس این سینما دیگر محلی از اعراب در جشنوارههای خارجی نداشته و تنها همان سینمای موسوم به زیرزمینی و مستقل است که جشنوارههای جهانی را در مینوردد و حتی برای آن یک گروه مندرآوردی هم بیرون آوردند که خود را سینماگران مستقل خواندند! و البته به جای فیلم و سینما، تنها به صدور بیانیه و خواندن اعلامیه بسنده کرده و با همان نگاه غیرسینمایی و حزبی و سیاسی، حضور فیلمهای سینمای ایران در جشنوارهها را محکوم نموده و خود را نماینده واقعی این سینما دانستند!!
اما تقریباً از همان روزهایی که از 1400، برخی آثار این سینما به اصطلاح یواشکی و بیسروصدا، برخلاف قوانین و ضوابط موجود، خود را سراسیمه به جشنوارههای خارجی رساندند، روشن شد که هیچ نشان و بویی از «سینما» و «فیلم» در چنین آثاری به چشم نمیخورد و از همین روی اغلب جشنوارههای فوق علیرغم همه شعر و شعارها اما به هر حال چون بحث «سینما» و «هنر» و «فیلم» در میان است، نمیتوانند هر عکس متحرکی را به عنوان سینما پذیرفته یا جایزه بدهند درحالی که آن اثر از سطح استاندارد یک فیلم بسیار پایینتر بوده و اساساً حیثیت و اعتبار آن جشنواره را میتواند زیر علامت سؤال ببرد.
اگرچه دورانی تنها نمایش چهره ناگواری از ایران و ایرانی به علاوه 4 تا فحش کفایت میکرد تا جایزه یک فیلم در جشنوارههای بینالمللی تضمین شود و اساساً خود سینما چندان معنی و مفهومی در این میان نداشت! و چه آثار هجو و سازندگان هجوتری (که حتی نمیدانستند کلمه «سینما» را با «سین» مینویسند یا «صاد») با بهره گرفتن از این فرصت، جشنوارهها و خریداران خارجی را تَلَکه کردند، اما به هر حال دیگر این جشنوارههای بینالمللی هم برای عنوان و سابقه و اعتبار خود هم که شده، حاضر نیستند به هر اراجیفی جایزه بدهند!
دیگر دورهاش گذشته
این تغییر موضع تقریباً از ماه مه 2022 و حضور فیلم پر سر و صدا اما بیمایه و سخیف «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن آغاز گردید که علیرغم همه ژانگولر بازیها و یقه دراندنها وگریبان چاک دادنهای عوامل فیلم در کن، هیچ جایزهای دستشان را نگرفت و دست از پا درازتر به کشور بازگشتند.
ریتم کند و اضافه بودن تقریباً نیمی از فیلم که به راحتی قابل حذف بود، به علاوه صحنههای شعاری و شخصیتهای پا در هوا و زمان طولانی آن باعث شد که با وجود تبلیغات سرسامآور رسانههای زنجیرهای، هیئت داوران اعتنایی به آن نکند.
همین اتفاق در جشنواره فیلم ونیز همان سال برای «شب داخلی دیوار» افتاد و بازهم علیرغم سر و صدای بسیار و پروپاگاندای همان زنجیرهایها و شبه روشنفکران، بازهم هیچ جایزهای نصیب فیلم نشد!
جشنواره برلین 2024، اوج این ماجرا بود که اثری با نام «کیک محبوب من»، با هیاهوی زنان بیحجاب و مشروبخواری و روابط آنچنانی و ممنوعالخروج بودن سازندگان، به سوی خرس طلایی (جایزه اول این جشنواره) هجوم برد، اما متأسفانه این حضرات نیز در اثر خود، «سینما» و عناصر آن را از یاد برده وانتظار داشتند جشنواره برلین فقط به بیحجابی زنان و مشروب خوردنشان، جایزه بدهد!
با تحقیر فیلم «دانه انجیر معابد»، در جشنواره کن 2024، پس از آن همه شوآف و شامورتیبازیها و قیل و قال و بیرون ریختن همه عقدههای سازنده اثر، باز هم روشن شد انگار جشنوارههای بینالمللی دیگر قرار نیست به آثار ضدسینما، باج بدهند.
شبهرسانههای زنجیرهای و پادوهای آنها گویا از بور شدن بر سر فیلم «کیک محبوب من» در جشنواره برلین متنبه نشده بودند که باز دوباره با انبوهی از تبلیغات پیش پا افتاده، برای فیلم رسولاف یعنی «دانه انجیر معابد» به میدان آمدند و از همان اول، سند منگوله دار نخل طلای جشنواره کن را به اسمش زدند.
اما طرفه آنکه هیچکدام از جوایز اصلی و مرسوم جشنواره فیلم کن به آن تعلق نگرفت و از آنجا که فیلم رسولاف به هیچ صراطی نمیتوانست جایزه از این جشنواره دریافت نماید، ناگهان، پس از 76 دوره برگزاری این جشنواره، جایزهای جدید و خلقالساعه از آستین مدیریت جشنواره بیرون کشیده شد به نام «جایزه ویژه» و یک راست به رسولاف و نه فیلم «دانه انجیر معابد» داده شد. گرتا گرویک رئیس هیئت داوران هم در توضیح اهدای این جایزه گفت برای جبران هزینههایی که عوامل فیلم متحمل شده بودند، این جایزه به آنها داده شد! شاید این سخیفترین تحقیری بود که میتوانست برای یک اثر و سازندهاش توسط یک جشنواره خارجی صورت بگیرد.
از اینجا بود که همه آن رسانههای زنجیرهای و عوامل داخلی و خارجیشان که تا لحظاتی قبل، «دانه انجیر معابد» را قویترین و شگفتانگیزترین فیلم تاریخ سینما میخواندند، مانند مسائل سیاسی نامطلوبشان، بازهم ناگهان دچار سکته شده و در سکوت و خاموشی مرگباری فرو رفتند! طبق معمول هم همه کمبودها را به گردن هیئت داوری انداختند که گویا آنها حالیشان نبوده! و اصلا این فیلم را نفهمیدند!!
سینمای مستقل کیلویی چند؟!
با تحقیر فیلم «دانه انجیر معابد» و سازنده آن در جشنواره کن که پس از حجم عظیمی از تبلیغات و پروپاگاندا و شوآف مفصل، به دلیل ضعف مفرط ساختاری تنها با یک جایزه من درآوردیِ مدیریتی بدرقه شد، سرِ این جریان به اصطلاح سینمای مستقل یا زیرزمینی یا به قول منتقدی «سینمای اورژانسی» و یا هرچه که اسمش را میگذارید، بار دیگر به سنگ خورد! و توهم اینکه با سَرِهم کردن هر نوع اراجیف و چاشنی کردن چهارتا فحش و بد و بیراه، میتوان همینطور فلهای جوایز همین جشنوارههای گوش به فرمان را هم کسب کرد، بار دیگر فروریخت!
اما حکایت مستقل بودن این آثار آبکی و نازل هم از آن حرفهاست و حکایت همان «مک گافین» آلفرد هیچکاک شده، یعنی سر و صدا به خاطر چیزی که اساساً وجود خارجی ندارد!
اگر معنی مستقل بودن این است که بروند از اتحادیه و دولتهای اروپایی و انستیتو فیلم دوحه امیر قطر و هلند و دولت فرانسه و سفارتخانهها و جشنوارههای خارجی پول و بودجه دریافت دارند و برای ساخت فیلمهایشان مانند «گذشته» و «کیک محبوب من» و فیلم جدید رخشان بنیاعتماد، جایزه یوروایمیج را از مؤسسه «سینه یوروپ» (بخش سینمایی اتحادیه اروپا) و دهها هزار یورو را به عنوان دستخوش قبل از ساخت آن دریافت کنند، لابد در فرهنگنامه دهخدا و معین، کلمه «سفارش» درست معنی نشده است!
دست رد جشنواره ونیز به شبهفیلمهای زیرزمینی
پس از جشنواره فیلم کن، در حالی که هشتاد و یکمین جشنواره فیلم ونیز در سپتامبر 2024 آغاز میشد، اما بازهم در بخشهای اصلی این جشنواره مهم سینمایی، همچنان هیچیک از فیلمهای به اصطلاح زیرزمینی تولید شده در ایران پذیرفته نشدند. درحالی که ظاهراً دهها اثر به اصطلاح سینمایی که گویا بدون مجوز ساخته شده بودند، به این جشنواره ارائه گردیده اما به دلیل ضعف شدید ساختاری حتی در بخشهای جنبی نیز مورد قبول واقع نشدند!
تنها یک فیلم به نام «شاهد» ساخته نادر ساعیور در «بخش جنبیِ یک بخش جنبی دیگر» به نام «اضافههای بخش افقها» حضور پیدا کرد! یعنی اینکه خود بخش «افقها»، یک بخش جنبی است که درآن دوره 19 فیلم از کشورهای مختلف جهان را شامل شد و یک بخش جنبی هم برای این بخش جنبی «افقها» وجود داشت به نام «اضافههای بخش افقها» که 9 فیلم در آن پذیرفته شد و فیلم ششم آن، همین فیلم نادر ساعیور بود!
و طبعاً نه از 8 جایزه بخش اصلی نصیبی برد و نه از 8 جایزه بخش جنبی افقها! و حتی در «بخش جنبی به توان 2» یعنی همان «اضافههای افقها» هم از خود داوران جشنواره و هیئت داوری جایزهای دریافت نکرد!!