وکیلی که انگلستان را به دادگاه کشاند
فاطمه قاسمآبادی
ظلم و استبداد زیر لوای نژادپرستی و منفعتطلبی، مدتهاست که در جغرافیای کره زمین وجود دارد، منتها در 300 سال اخیر، نژاد انگلوساکسون پرچمدار این استبداد در جهان بوده است.
در کشوری مانند هند، نفوذ انگلیسیها ابتدا به بهانه تجارت بود و بعد از چندین دهه و شناخت روحیه و نقاط ضعف و قوت مردم هند، کمکم تجارت رنگ عوض کرد و تبدیل شد به استعمار و خونریزی و در نهایت هم بعد از حدود یک قرن با بیداری هندیها، به رهبری «مهاتما گاندی»، انگلیسیها مجبور شدند کاسه کوزهشان را جمع کنند و بعد از سالها جنایت، از هندوستان بروند.
البته که تا سالها بعد از تمام شدن استعمار ظاهری، نفوذ فرهنگی انگلیسیها، از طریق زبان و فرم زندگی و... در بین عده زیادی از هندیها باقی ماند ولی مبارزه چندین دههای بالاخره جواب داد و هند را از دست استعمارگر پیرش نجات داد.
قسمت دوم فیلم «زعفرانی: داستان ناگفته قتلعام جالیان والا باغ» محصول سال 2025 هندوستان است. این فیلم به ماجرای جنایت و کشتار معروف به جالیان والا باغ در هندوستان میپردازد.
داستان دور انداختن لقب شوالیه!
داستان کلی قسمت دوم فیلم زعفرانی، به بررسی جنایت انگلیسیها در فاجعه جشن بایساکی میپردازد. در این روز هزاران هندی به دستور «مایکل اودوایر» فرماندار انگلیسی وقت پنجاب، کشته و زخمی شدند.
وکیل «شانکران نایر» سعی کرد با به دادگاه کشاندن «ژنرال دایر» از جنایات انگلیسیها در سطح جهان پرده بردارد.
در ابتدای فیلم مخاطبین شانکران نایر، وکیل هندی را میبینند که به خاطر خوشخدمتی برای انگلیسیها و محکوم کردن انقلابیون، لقب شوالیه را از انگلیسیها گرفته بود و تنها عضو هندی شورای نایبالسلطنه انگلستان در هند بود ولی چند سال بعد، شانکران بعد از دیدن ظلم و کشتار جالیان والا باغ و با مشاهده سرپوش گذاشتن انگلیسیها روی این جنایت بزرگ، تصمیم میگیرد علیه آنها اقدام کند و با شکایت از ژنرال دایر که دستور کشتار را اجرا کرد، به سمت رسوا کردن انگلیسیها برود.
در جریان این پرونده، انگلیسیها برای اینکه خودشان را کمتر نژادپرست نشان بدهند، از یک وکیل خبره دورگه انگلیسی - هندی به نام «نویل مک کنیار» استفاده میکنند و سعی میکنند با ناموسی کردن ماجرا و متجاوز نشان دادن رهبران انقلاب هند، روند پرونده را عوض کنند ولی در نهایت شانکران موفق میشود توطئههای آنها را برملا کند و ثابت کند که حکم بیگناهی دایر با تهدید و تطمیع هیئت منصفه توسط انگلستان صادر شد، وگرنه حکم واقعی گناهکار بودن دایر بود...
ملعون به عهدش وفا نمیکند
در ابتدای فیلم «زعفرانی: داستان ناگفته قتلعام جالیان والا باغ»، مخاطبین میبینند که در یک مونولوگ کوتاه، توضیح داده میشود که انگلیسیها در جنگ جهانی اول، در معاملهای به هندیها قول میدهند، در صورتی که سربازان هندی برای آنها در این جنگ بجنگند، آنها هم در عوض استعمارشان را در هند تمام میکنند و هندیها در نهایت آزاد میشوند...
در پایان جنگ، یک میلیون و نیم سرباز هندی در جنگ جهانی اول کشته میشوند ولی انگلیسیها با وجود اینکه طرف برنده بودند، به قول و عهدشان وفا نمیکنند.
این بهای سنگین که هندیها پرداخت کردند ولی به نتیجهای نرسید، باعث شد آنها دیگر به انگلیسیها اعتماد نکنند و تنها راه رهایی از دست این ملعونها را در مبارزه رودررو ببینند.
پنجاب به عنوان استانی که بیشترین کشتهها را در جنگ جهانی داشت، به سمت انقلاب علیه انگلیسیها میرود و از آن به بعد، بمبگذاری در آموزشگاههای انگلیسی و نا امن کردن شهر برای انگلیسیها شروع میشود....
نام زعفرانی برای فیلم درواقع به نمادهای فرهنگی هندیها برمیگردد که رنگ زعفران را رنگ حقیقت و انقلاب و تغییر درونی میدانند.
در فیلم مخاطبین میبینند که انگلیسیها چطور هر زمان به نفعشان بود، از هندیها استفاده میکردند و بعد آنها را دور میانداختند و هیچ احترامی برای هندیها چه موافق و چه مخالفشان، قائل نبودند.
کشتیم و متاسف هم نیستیم!
در قسمت دوم فیلم زعفرانی، میبینیم که شانکران وکیل ماهر هندی، با اینکه میداند در یک دادگاه انگلیسی، با قاضی و هیئت منصفه انگلیسی، شانسی برای محکوم کردن جنایتهای انگلستان ندارد ولی تا آخر ایستادگی میکند چراکه هدف او از این کار، رسوایی انگلیسیها بود.
گاندی رهبر هند در جایی میگوید: «شانکران فقط ژنرال دایر رو محکوم نکرد، بلکه اون جنایتهای انگلستان رو فاش کرد.»
در این مسیر، توهینها و تهدیدهای زیادی برای شانکران اتفاق افتاد، طوری که، او که روزگاری در ظاهر مورد احترام بود و حتی لقب شوالیه را از انگلیسیها گرفته بود، با بدترین و پستترین رفتارها روبهرو شد.
شانکران با وجود تمام این ناملایمات، از هدف خود پا پس نکشید و طبق روایت فیلم که از واقعیت وام گرفته است، از زمانی که او وارد پرونده جالیان والا باغ شد، هرگز از مبارزه علیه استعمار انگلستان دست نکشید. در نهایت درست است که در این محاکمه، نه اودوایر فرماندار پنجاب، که دستور کشتار را صادر کرد و نه ژنرال دایر، که دستور را اجرا کرد، هیچ کدام محکوم نشدند ولی بعد از این رسوایی، دیگر جایی در هند برای این دو موجود منفور نبود و به ناچار مانند چک برگشتی، آنها را به انگلستان برگرداندند.
البته این پایان ماجرای اودوایر خبیث نبود و حدود بیست سال بعد، یک هندی به نام «اودهام سینگ» که از بازماندگان کشتار جالیان والا باغ بود، در انگلستان با شلیک مستقیم، پرونده پر ننگ زندگی اودوایر را جلوی چشم دنیا بست.
این اتفاق میخ آخر را به استعمار انگلستان در هند زد و تمام رسانهها، آن زمان عنوان کردند که هندیها مانند فیلهایشان، در صورت دیدن ظلم، هرگز کینه ظالم را فراموش نمیکنند و هرچند طول بکشد ولی بالاخره تلافی میکنند!
در انتهای فیلم دوم زعفرانی، میبینیم که از آن زمان تا به حال، دولت انگلستان به خاطر کشتار هزاران نفر از مردم هند، نه ابراز تاسف کرده و نه پشیمانی و این مسئله خودش به تنهائی، بر رنج مردم هند اضافه کرده است.
البته انگلستان تا به حال برای هیچ کدام از جنایتهای بزرگ و کوچکش در دنیا، ابراز تاسف نکرده است، چرا که این جنایات را در راستای اهداف مستکبرانه خود میدیده و کاملا طبیعی است وقتی عدهای خود را نژاد برتر بدانند، به واسطه همین دیدگاه بیسر و ته، بقیه را خدمتگزار فرض میکنند و در چنین دیدگاهی، خدمتگزار هیچ حق و حقوق انسانی ندارد!
هند آزادیخواهان، نه طرفداران استعمار
مردم هند به عنوان مردمی شرقی که مدتها رنج بودن زیر چکمههای استعمارگران را چشیدهاند، از ظلم و استبداد بیزارند. به خاطر همین هم به قهرمانان آزادی خواه احترام میگذارند.
این مسئله از الگو گرفتن مهاتما گاندی از امام حسین(ع) برای انقلاب علیه ظلم، تا به حال ادامه داشته است.
در جنگ 12 روزه بین ایران و اسرائیل، تصاویر رهبر انقلاب، به عنوان کسی که در مقابل ظلم ایستادگی کرد، بر سر در ورودی شهر لاکنهو مرکز ایالت اوتارپرادش هند با حدود ۲۵۰ میلیون نفر جمعیت، نصب شد و در دیگر ایالتها هم نصب پوسترهایی از ابراز ارادت افراد مورد احترام و پرنفوذ هند، راجع به رهبر انقلاب، مشخص میکند که عده زیادی در هند، به آزادگی و مبارزه با ظالمین باور دارند.
البته به خاطر برخی جهتگیریهای تعدادی از سیاستمداران هندی، که بیشترشان وامدار سرمایهدارانی هستند که با اسرائیل داد و ستدهای فراوان دارند، در سالهای اخیر، روابط هند و اسرائیل بسیار زیاد شده است ولی واقعیت این است که بین انگلیس و کشور جعلی دستنشانده انگلیس، فرقی وجود ندارد و همان نژادپرستی به همراه تمایل به مکیدن خون بقیه انسانها در صهیونیستها هم مانند انگلیسیها وجود دارد و حالا دیگر با اتفاقات دو سال اخیر، این صفات غیرقابل انکار است، به خاطر همین هم فراموش کردن رفتارهای غیرانسانی استعمارگران قدیمی توسط عدهای از هندیها و نادیده گرفتن شباهت فاحش بین انگلستان و اسرائیل، قابل توجه است.
دور از ذهن نیست که اگر این روابط به همین منوال جلو برود، میرسد آن روزی که دوباره تحقیرهای این استعمارگران، که در ظاهر دوست، به هند نزدیک شدهاند، علنی شود و باز همان آش و همان کاسه تکرار شود.
مورد توجه مردم
مردم هند در بیش از یک دهه اخیر، بهشدت از فیلمهایی استقبال کردهاند که در آنها روحیه خودباوری و عزت نفس ملی توسط سازندگان، جدی گرفته شده است.
حالا فرقی نمیکند که موضوع این فیلمها تاریخ هند را دربر بگیرد یا در مورد ورزش باشد یا پای موضوعات اجتماعی را وسط بکشد، آن چیزی که مسلم است، گرفتن حس خوب از هویت و زندگی واقعی است که در این فیلمها وجود دارد.
در فیلم «زعفرانی: داستان ناگفته قتلعام جالیان والا باغ»، با وجود اینکه منتقدین نمرات پایینی به آن دادهاند ولی مردم هند، به خاطر محتوای این فیلم، آن را پسندیدند و در قسمت نظرات مردمی این فیلم، حمایت کامل مردم را پشت خود داشته است.