از مهد هندوئيسم تا كربلا
زائري هندي در بينالحرمين مشغول دعا بود، از نحوه دعا كردن او كنجكاو شدم و با كمي جستوجو و سؤال و جواب متوجه شدم، او اكنون مسلمان است اما تا سه سال قبل، از پيروان يكي از فرقههاي آيين هندوئيسم بود و سال اول كه به كربلا آمد، هنوز مسلمان نشده بود؛ نحوه دعا كردنش من را به اشتباه انداخت اما باب خيري شد تا از تغيير مذهب او جويا شوم.
هندوئيسم كجا و بينالحرمين كجا؟!
شنيده بودم كه بسياري از مردم غيرمسلمان هند، امام حسين(ع) را مي شناسند، اما اينكه خود را به كربلا برسانند، كمي عجيب است.
يكي از زائران مسلمان هندي كه فارسي ميداند، حرفهايش را برايم ترجمه مي كند؛ او مي گويد: اين سومين سالي است كه به كربلا ميآيم، من اكنون مسلمان هستم اما سه سال پيش كه به كربلا آمدم، هنوز از پيروان آيين هندوئيسم بودم و فقط جذبه حسين(ع) مرا به اين مكان كشاند و حتي تا چند ماه بعد نيز ميخواستم عشق حسين را داشته باشم اما بر مذهب خود بمانم اما ديدم اين طوري روحم ناآرامتر مي شود، لذا سال بعد چند روز قبل از وارد شدن به كربلا مسلمان شدم.
او در ادامه مي گويد: به كربلا آمدم چون حسين فقط يك رهبر ديني، يا محلي يا مذهبي نيست، او شخصيت و رهبري جهاني است.
اين زائر حسيني در ادامه مي گويد: حسين براي من برآورنده آرزوهايم است و هر روز صبح كه از خواب برميخيزم، رو به سوي كربلا ميكنم و انرژي معنوي ميگيرم. از او ميپرسم چگونه با امام حسين(ع) آشنا شدي و ميگويد: محرم چند سال پيش به دنبال آدرسي در يكي از ايالتهاي جنوبي هند بودم؛ آدرس را پيدا نمیكردم به سمت ساختماني رفتم تا از فردي آدرس را بپرسم، صداي سخنراني ميآمد، سخنران آن از حسين ميگفت، نام حسين را قبلا شنيده بودم اما از مرامش فقط يك كلمه ميدانستم و آن اينكه او مقابل ظلم ايستاد؛ پاي صحبت آن سخنران نشستم و به اين نتيجه رسيدم كه چقدر آرمانهاي حسين(ع) برايم جذاب، دلنشين و آشنا است. نظرش را درباره عاشورا جويا ميشوم و ميگويد: اين يك واقعه تراژيك و هولناك بود؛ گروهي ايشان را كه سخنش براي تعالي روح انسان بود، به شهادت رساندند. او را به حال خود تنها ميگذارم تا به سبك و روش خود در اين مكان مقدس دعا كند؛ به اين نكته فكر ميكنم كه گاه يك لحظه تأمل و تفكر، انسان را كه پيرو هندوئيسم است و اصلا نسبتي با راه حسين ندارد، نيز ميتواند كربلايي كند.
از: پايگاه اطلاعرساني حج