کد خبر: ۳۱۵۵۲۲
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲

کارهای بزرگ و مدیران کوچک! (نکته ورزشی)

سرویس ورزشی-
این سخن تازه‌ای نیست که ورزش کشورمان، از استعداد بالا و ظرفیت قابل توجهی برای پیشرفت و بهتر و قوی‌تر شدن برخوردار است. ما در این باره در همین صفحه بارها نوشته‌ایم و در جاهای دیگر کارشناسان نظر داده‌اند که بر سر راه پیشرفت ورزش ما- مثل هر حوزه دیگری- مشکلات و موانع بزرگ و کوچکی وجود دارد. این موانع را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد.
 یک دسته موانع و معایب ساختاری و زیربنایی است که چون از همان ابتدا خشت اول را کج نهاده‌اند، کماکان در حال طی کردن مسیر انحرافی هستیم و دسته دوم را می‌توان «انسانی» و «ساختگی» نامید که چنانچه بارها نوشته‌ایم، محصول عملکرد جریانات چسبیده است که نام و نان خود را در بی‌سروسامانی و درجا زدن و شلختگی اوضاع می‌بینند.
حالا اینکه مشکلات اساسی را چگونه می‌شود از سر راه برداشت، سؤال مهم و نکته قابل بحثی است که فعلا و در این مقال قصد پرداختن و تحلیل آن را نداریم اما آنچه مسلم و بدیهی است، اینکه زمانی می‌توان به حل مشکلات ساختاری و اصلاح معایب و برطرف کردن موانع ساختگی و عمدی امیدوار بود که در اولین گام ترتیبی اتخاذ شود تا کار دست اهل ورزش باشد و کسانی مدیریت کنند که شایسته هستند و ورزش را می‌شناسند و از تاریخ و فرهنگ و باورهای مردم شناخت دارند و با شرایط داخلی و بین‌المللی ایران آشنا هستند و خلاصه قبای مدیریت به راستی برازنده آنهاست.
 ورزش ایران زمانی در مسیر بزرگی و افتخار حرکتی بی‌توقف خواهد داشت که اداره‌اش به دست مردان بزرگ و باشخصیت و کاربلد باشد. متاسفانه الان چنین نیست و برای همین است که دوستداران ورزش از نحوه اداره ورزش و رشته‌های ورزشی در بسیاری جاها راضی نیستند و نارضایتی خود را هم به صورت‌های مختلف نشان می‌دهند. همین چند روز پیش گروهی از طرفداران یکی از تیم‌های قدیمی و معروف پایتخت برای چندمین بار جلوی باشگاه جمع شدند و علیه مدیرانی که آنان را برای مدیریت باشگاه ریشه‌دار و سرشناس خود، «کوچک» و ناکارآمد می‌دانند، شعار معروف «حیا کن، رها کن» 
سر دادند. شبیه این اتفاق برای باشگاه معروف دیگر پایتخت هم بارها رخ داده و طرفداران چنین شعارهایی را علیه مدیریت باشگاه بر زبان آورده‌اند.
وقت آن است که در اداره ورزش ملاک «شایسته‌سالاری» را برای تعیین مدیران و انتصاب مسئولان به جدیت مد نظر قرار دهیم و با رفیق بازی و باندبازی و همشهری بازی و این بازی‌های «دنیا و آخرت بر باد ده» با سرنوشت ورزش مملکت و احساسات و عواطف دوستداران آن بازی نکنیم و دشمن شاد نشویم.
و سخن آخر اینکه اگر بزرگ‌ترها و مدیران و تصمیم‌گیران ورزش به وظیفه خود به درستی عمل کنند و در سپردن مسئولیت‌ها دلسوزانه و با تعهد تمام اصل شایسته‌سالاری را بیش از هر اصل دیگری مد نظر قرار دهند، شک نکنید حال و روز ورزش به سرعت دگرگون خواهد شد و تحولاتی اتفاق خواهد افتاد که شاید حتی در خیال و باور هم نگنجد.
خدا رحمت کند مرحوم یزدانی خرم را که در این باره سند محکم و شاهد غیرقابل انکاری را به دست داده که می‌توانیم با استناد به آن ثابت کنیم این ‌طور حرف‌ها خیالبافی و رویاپردازی نیست. مرحوم یزدانی خرم با مدیریت متعهدانه و جذب متخصصان واقعی و کارشناسان دلسوز و حقگو در والیبال ایران- که آن زمان جزو تیم‌های درجه 2 و3 آسیا بود- کاری کرد که این رشته حالا در جمع برترین‌های قاره بزرگ که هیچ، برترین‌های دنیا قرار گرفته و جوانان رعنا و بلند قامت ایرانی خوش می‌درخشند. این اتفاق می‌تواند در خیلی از رشته‌های ورزشی ما تکرار شود، به شرط آنکه کار به دست مدیران کاردان، شایسته و باشخصیت سپرده شود.