تقویت پیوند بین اعضای خانه و مادرانگی به سبـک مقاومـت
فائقه بزاز - بخش نخست
جنگ ۱۲ روزه، نهتنها قدرت و اراده ملت ایران را به رخ جهانیان کشید و تحسینها را برانگیخت؛ بلکه درسهای فراوانی را برای ما به ارمغان آورده، نشان داد ملت ایران، ملتی بابصیرت، شرافتمند و بالغ با تابآوری اجتماعی کمنظیر است. این 12 روز ثابت کرد دفاع هشتساله، علیرغم خسارت وارده، زیرساخت ایران مقتدر را فراهم آورده، سرزمین مقدس ایران که با خون شهدا پا گرفته، هیچ متحد راهبردی جز ملت خود، ندارد.
به جهانیان ثابت شد سرمایهگذاری ایران بر تقویت سیستم دفاع موشکی و پیشرفت مداوم آن یک امر حیاتی بوده و خواهد بود و استقرار پایدار امنیت ملی، در سایه تقویت ابعاد اقتصادی، اجتماعی و البته نظامی امکانپذیر است.
حمله ۱۲ روزه اسرائیل به ایران، تلخ و گزنده بود. حدود هزار نفر گل پرپر شده، داغ بزرگی بر دل امت ایران برجای نهاد؛ اما امید را از مردم نگرفت. تا آنجا که خبر جذاب و شادیآفرین ثبت ۳۶ هزار و ۵۸۲ ازدواج طی این روزهای حمله و دفاع مرهمی بر دلها شد و نشان داد زور و قدرت زندگی بر شرایط ناگوار چربیده است و در این عرصه زنان همیشه در صف نخست بودهاند. از روزهای دفاع مقدس تا دوران کرونا و تاریخ ایران پر است از لحظاتی که تمام خانوادهها به عنوان سلولهای حیاتی یک جامعه، به رهبری پدران و مادران و همراهی جوانان بار مقاومت را به دوش کشیدهاند. مردان در صف اول رزم جنگیدهاند و زنان در پشتجبهه طلایهدار بودهاند.
رزمندههای جنس لطیف و آرامش جنگی
مادرِ تمام رزمندههاست و دلش برای همهشان میتپد. با دستانش، هم پسر را روانه سامانههای دفاعی و پدافند میکند، هم مرد خانه را با نگاهش، بدرقه میکند. برای حضور در میدان، انگار دست خدا از آستینش بیرون آمده، چادر زینبیاش را بر سر میکند و سراغ ایستهای بازرسی میرود. پای چرخخیاطی مینشیند تا آخرین دوختها را محکمکاری کند، قرار است دو روز دیگر دخترش را هم روانه خانه بخت کند. مادر پشتوپناه و قلب تپنده خانه است جنگ و غیر جنگ نمیشناسد.
زنان ایرانی، پابهپای کجاوه زینب، بر پهنه تاریخ پیش میروند. گاهی سلاح و گاهی قلمبهدست میگیرند و گاه صدای قرقر چرخهای خیاطیشان گوش دشمن را کر میکند. اجاق خانه را روشن نگه داشته و قلب خانه را گرم نگه میدارند. در روزهایی که خبرهای ملتهب، روان جامع را آزرده، این مادران و زنان هستند که با روایتهایشان، آرام و همجهت با مقاومت قرار و همدلی میآفرینند.
اضطراب که بالا گرفت مادران جامعه هم پویشهایشان را آغاز کردند. سادهترینشان حضور دستهجمعی مادران و کودکانشان در فضاهای سبز و پارکها برای دور کردن بچهها از جو ترس و دلهره، بود. حتی خاطرههای دوران ۸ساله دفاع مقدس باز زنده شد و در برخی محلهها، پایگاههایی برای تهیه بستههای خوراکی همراه با نوشتن پیامهای دلگرمکننده و امیدآفرین رویشان شکل گرفت. مادران شهدا هم که معجزه کردند. بالای سر پیکرها رجزهای حماسی خواندند و برای دشمن خط و نشان کشیدند. حماسهای که خط بطلانی بر پیشبینی دشمن بود و تمام برآوردهای جامعهشناسان را هم نقشبرآب کرد.
تحقیقاتی که از سوی سازمانهای بینالمللی انجام میشود و طبق شعارهای همیشگیشان ادعا میکنند که در بحرانها زنان آسیبپذیرترند و باید در موقعیتی مشترک بهای بیشتری بپردازند. میگویند زن جنس لطیف است و تاب نمیآورد؛ اما برای ما شیعیان، حادثه عظیم کربلا و تابآوری قهرمانانه زنان عاشورائی به زعامت اسوه صبر، حضرت زینب (س) ثابت کرده است که زنان در حد و قالب استانداردها نمیگنجند و بارها و بارها در صحنههای تاریخ شگفتی آفریدهاند. حماسههایی زنانه که پیشبینیها را وارونه کرده است و دشمن که مطابق با برآوردهایش از تابآوری حساس زنانه، بیشتر نیروی حملهاش را بر ویرانی و آوارگی یا کشتار زنان و کودکان متمرکز کرده است، هنوز نمیخواهد باور کند با حمله، فشار و کشتار استقامت زنان بیشتر میشود.
از همین روست که شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی میگوید: «تاریخ کربلا، یک حادثه و تاریخ مؤنث است، یعنی یک حادثه مذکر ـ مؤنث است. حادثهای که مرد در آن نقش دارد، زن نقش دارد، ولی مرد در مدار خودش، و زن در مدار خودش.»
و رهبر معظم انقلاب میفرماید: «زینب، آن کسی است که از لحظه شهادت امام حسین، این بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و باکمال اقتدار؛ آنچنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند.
نقش مهم زنان در تأمین امنیت جامعه
اثربخشی اجتماعی زنان در بحرانها تنها یک واکنش زنانه بر اساس جنسیتی لطیف نیست. زنانی که در بحران مسئولیت میپذیرند، بلکه حافظ امنیت روان اجتماع بوده، نقش مهمی در ایستائی و سربلندی جامعه دارند.
دکتر سمیه حاجی اسماعیلی، مدیرگروه مطالعات زنان جامعهًْالزهرا به خبرگزاری مفتاح در ارتباط با نقش زنان در بحران جنگ و کیفیت کار رسانهها در بازنمایی این نقش میگوید: «رسانهها تنها ابزار اطلاعرسانی نیستند؛ بلکه نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به افکار عمومی، برساختن الگوهای هویتی، و برجستهسازی یا به حاشیه راندن گروههای اجتماعی ایفا میکنند. این تأثیرگذاری، بهویژه در شرایط بحرانی مانند جنگ، اهمیت دوچندانی مییابد.»
متأسفانه، در بسیاری از رسانهها، بازنمایی نقش زنان در جنگها و بحرانها به دو تصویر کلیشهای و تقلیلیافته محدود میشود: از یکسو، زن بهعنوان «قربانی صرف» به تصویر کشیده میشود؛ مادری داغدیده، زنی آواره و مظلوم. از سوی دیگر، تصویر متضادی ارائه میشود که زن را در قالب «قهرمان مقاومت» به نمایش میگذارد؛ مادری شهیدپرور، پرستاری فداکار یا زنی که از خودگذشتگی میکند.
این دوگانه رایج ـ قربانی یا قهرمان ـ موجب نادیده گرفتن پیچیدگیهای نقشهای واقعی و تجربههای زیسته متنوع زنان میشود. ضروری است که رسانهها از این دوگانه محدودکننده عبور کرده و ابعاد چندلایه و واقعی زندگی زنان را بازنمایی کنند.»
حاجی اسماعیلی ادامه میدهد: «درواقع، زنان در زمان بحران صرفاً کنشگران عاطفی یا خانوادگی نیستند. آنان در حوزههایی نظیر مدیریت امداد، برنامهریزی شهری، رسانهنگاری میدانی، و بازسازی اجتماعی نیز نقشآفرینی میکنند. اما متأسفانه این نقشها اغلب از سوی رسانهها نادیده گرفته شده یا بهصورت حاشیهای و کماهمیت نمایش داده میشوند.
بسیاری از تولیدات رسانهای ـ چه اخبار، چه مستندها و گزارشها ـ عمدتاً از منظر مردانه روایت میشوند. به همین دلیل، نیاز مبرمی وجود دارد که زاویه دید زنان، نیازهای خاص آنان و صدای واقعیشان در رسانههای رسمی شنیده شود.»
تصویر رسانهای از زنان واکنشی و مقطعی است
کارشناس مطالعات زنان در ادامه میگوید: «در برخی بحرانها، مانند ماجرای حمله به صداوسیما، مشارکت زنان خبرنگار، مجری و تحلیلگر در پوشش اخبار توانست تا حدودی تعادل جدیدی در تصویر رسانهای از زنان ایجاد کند. اگرچه این اتفاق امیدبخش بود، اما نمیتوان آن را حاصل یک راهبرد برنامهریزیشده و پایدار دانست. این حضور بیشتر واکنشی و مقطعی بوده و نه نهادینه، مستمر و هدفمند.» وی ادامه میدهد: «در شرایط بحران و جنگ، زنان در بطن زندگی و بقای اجتماعی قرار میگیرند. آنان از یکسو نقش مراقب و نگهدارنده خانواده را ایفا میکنند و از سوی دیگر به کنشگرانی فرهنگی و سیاسی در سطح جامعه تبدیل میشوند. این جایگاه دوگانه، سرمایهای تجربی و منحصربهفرد برای زنان پدید میآورد که در صورت دیده شدن و تحلیل دقیق، میتواند منبعی ارزشمند برای بازسازی اجتماعی و جریانسازی مدنی باشد.»
اهمیت تجربههای زنانه برای جریانسازی اجتماعی
حاجی اسماعیلی در ارتباط بااهمیت اخلاق همبستگی معتقد است: «تجربه زیسته زنان، بهویژه در نقشهایی نظیر مادری، پرستاری، داوطلبی و مراقبت، به آنها ظرفیت ویژهای در بازسازی روابط انسانی میبخشد. به طور طبیعی، آنان در بحرانها به عامل پیوند اجتماعی تبدیل میشوند؛ از طریق مراقبتهای خانوادگی، مشارکت در فعالیتهای جمعی در محلهها یا اردوگاهها، نقشی اساسی در حفظ شبکههای اجتماعی ایفا میکند.» این کارشناس تابآوری را از دیگر محورهای تداوم حیات اجتماعی دانسته میگوید: «زنان در مواجهه با شرایط دشوار، با تکیه بر خلاقیت و انعطافپذیری، به سازوکارهایی برای تداوم حیات اجتماعی و اقتصادی دست مییابند؛ از جمله اشتغال غیررسمی، حمایتهای شبکهای، و تولیدات خانگی. این اقدامات میتوانند مبنایی برای فرآیند بازسازی اجتماعی محسوب شوند.»
نقشآفرینی در شبکههای غیررسمی و روایتگری اجتماعی
حاجی اسماعیلی در پایان نقشآفرینی در شبکهها و روایتگری اجتماعی را دو بعد دیگر این اهمیت دانسته میگوید: «زنان به طور فعال در شبکههای غیررسمی مشارکت دارند که اگرچه فاقد ساختار رسمی هستند، اما در بازسازی اعتماد اجتماعی، انتقال تجربه، و بازتولید سرمایه اجتماعی بسیار مؤثر عمل میکنند. این شبکهها که گاه در قالب محافل کوچک زنانه یا گروههای داوطلب شکل میگیرند.
زنان توانایی آن را دارند که از طریق روایتگری رنجها، مقاومتها و کنشهای خود، به معنابخشی جدیدی از تجربههای جمعی دست یابند. اگر این روایتها از سطح فردی فراتر رفته و به عرصه عمومی منتقل شوند، میتوانند پایهگذار جریانهای اجتماعی معنادار و مبتنی بر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جوامع باشند.»
جنگ 12 روزه ثابت کرد که ایران استعداد و ظرفیت قابل توجه در تمام ابعاد را دارد، حضور مقتدرانه رهبر معظم انقلاب در کنار صبر، استقامت و حمایت مردم از نظام عامل پیروزی در برهههای مختلف بوده است.
روحیه ایثار و شهادتطلبی مردم، عملکرد مثبت نیروهای نظامی، معرفتافزایی توسط علمای گرانقدر و اهالی رسانه در حفظ امنیت از مواردی است که میتوان به عنوان مهمترین دستاوردهای این 12 روز به حساب آورد که سبب ارتقای تابآوری اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی و آمادگی بیشتر آحاد مردم شده است.
و فصلالخطاب این شماره سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و مسئولان عالی قوه قضائیه و رؤسای دادگستریهاست که فرمودند: «در عمل دقیقاً بر عکس طراحی دشمن اتفاق افتاد و معلوم شد بسیاری از محاسبات برخی افراد در زمینههای سیاسی و امثال آن نیز صحیح نیست.»
ایشان با اشاره به آشکار شدن چهره، نقشه و اهداف پنهان دشمن متجاوز برای آحاد مردم، گفتند: «خداوند نقشه آنها را باطل و مردم را به پشتیبانی از دولت و نظام وارد میدان کرد و مردم نیز برخلاف تصور دشمن به حمایت و پشتیبانی جانی و مالی از نظام برخاستند. »
رهبر انقلاب سخن گفتن و کنار هم ایستادن افرادی با وزن مذهبی کاملاً متفاوت و جهتگیریهای سیاسی گوناگون و حتی متضاد را باعث ایجاد اتحاد عظیم ملی خواندند و با تأکید بر ضرورت حفظ این وحدت بزرگ، گفتند: «همگان اعم از روزنامهنگار، قاضی، مسئول دولتی، روحانی و امامجمعه موظف به صیانت و حفاظت از اتحاد ملی هستند.»
ایشان وجود اختلاف سلیقه سیاسی و وزن متفاوت مذهبی را منافی کنار هم ایستادن برای دفاع از حقیقتی مشترک به نام دفاع از ایران عزیز و نظام اسلامی ندانستند و در بیان الزامات حفظ اتحاد ملی فرمودند: «تبیین و رفع مغالطات لازم است اما به میان کشیدن ایرادهای غیر لازم و بحث درباره آنها و جنجال بر روی مسائل کوچک مضر است و حتی ابطال مغالطه باید به بهترین شکل انجام شود که مشکلی برای کشور ایجاد نشود.»
در پایان باید گفت آنچه در این جنگ بیسابقه بود نوعی تصمیم مردم، رفتار سیاسی و قضاوت مردم و همدلی بزرگی بود که ظاهر شد و این تصمیم مردم و رفتار سیاسی آنها بود که مهمترین عنصر بازدارنده برای هر نوع نقشه اسرائیل و آمریکا علیه ایران بود. مردم و نخبگان، از داخل تا خارج از کشور تا دوردستترین نقاط جهان موضع ملی نشان دادند و ثابت کردند که در کنار ایران و ملت خودشان هستند و اجازه نمیدهند دشمن سوءاستفاده کند.