کد خبر: ۳۱۵۳۵۲
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۸

رزق اشـک در مصائب اهل‌بیت(ع)

‌روح‌الله شهریاری

گریه بر مصائب اهل‌بیت‌(ع) و مخصوصاً امام حسین‌(ع) از جمله توفیقات بزرگی است که آثار مهمی در خودسازی و طهارت نفس دارد. با این وجود بهره­ افراد، از این فرصت مغتنم، متفاوت است به طوری که برخی با شنیدن اندکی از مصائب اهل‌بیت‌(ع) منقلب می‌شوند؛ اما برخی دیگر حتی در روضه‌های به اصطلاح مکشوف نیز به سختی توفیق اشک پیدا می‌کنند. اینکه چرا این تفاوت وجود دارد و چه باید کرد، نیازمند شناخت عوامل و موانعی است که در اشک ریختن دخالت دارند.
‌‌چرایی عزاداری و‌گریه بر اهل‌بیت‌(ع)
‌‌گریه بر اهل‌بیت‌(ع) و مخصوصاً بر امام حسین‌(ع) از توفیقات بزرگ و از مصادیق توسل به حضرات معصومین است که در پاکی اخلاق و تهذیب نفس و در نتیجه قرب به خداوند متعال نقش بسزایی دارد. علاوه ‌بر جنبه­ شخصی، برگزاری جلسات عزای اهل‌بیت‌(ع) از جهت بهره‌گیری از عبرت‌های نهفته در ماجرای شهادت معصومان و ایجاد حساسیت نسبت به آسیب‌های اجتماعی و همین‌طور اهتمام نسبت به اصلاح امور فرد و اجتماع و نیز گسترش ارزش‌های اسلامی و انسانی، نقش مهمی دارد. با این وجود باید توجه شود که اقامه عزا، ارزش ذاتی ندارد بلکه ارزش غیری‌(1) داشته و وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف یا اهداف دیگر. درنتیجه شرکت در این مجالس و ریختن اشک، تنها در صورتی ارزشمند است که فرد را در تحقق اهداف مطلوب و مخصوصاً هدف نهائی و غایی یعنی قرب به خداوند متعال یاری رساند و الا صرف اشک ریختن و سینه زدن در حالی که زمینه‌ساز سعادت فرد و اجتماع نشود ارزش چندانی ندارد.‌ از آنچه گفته شد نتایج قابل‌توجهی به دست می‌آید ازجمله اینکه:  
هرچند اشک ریختن، ازجمله توفیقات و از بهترین آداب عزاداری است که مورد توصیه و اهتمام معصومان‌(ع) بوده است.(2) 
و آثار فراوانی از چمله آمرزش گناهان و وعده به بهشت برای آن ذکر شده است(3)؛ اما فلسفه عزاداری برای اهل‌بیت در وجود این ادب خلاصه نمی‌شود. اشک در عین حال که جایگاه بسیار مهمی در میان آداب عزاداری دارد، نه تمام عزا است و نه ارزش ذاتی دارد و بلکه وسیله‌ای است برای تحقق اهداف دیگر. از همین جهت ممکن است فردی در مجلس عزای اهل‌بیت اشک نریزد؛ اما بتواند با انجام سایر آداب عزاداری، زمینه قرب به خداوند متعال را برای خود و نیز اصلاح و سعادت را برای اجتماع فراهم آورد و موجب گسترش ارزش‌های اسلامی‌شود.
 یکی دیگر از نتایج این بحث آن است که چون هدفی ورای اشک ریختن وجود دارد، نمی‌توان از هر وسیله‌ای برای به ‌گریه درآوردن خود و دیگران استفاده کرد.
موانع اشک ریختن 
اینکه چرا برخی افراد درعین حال که مصائب معصومان‌(ع) را می‌شنوند منقلب نمی‌شوند، علل مختلفی دارد که شناخت آنها و تلاش برای رفع آنها می‌تواند مشکل این افراد را حل کند. ‌در ادامه به برخی از موانع توفیق اشک ریختن اشاره می‌شود:
1. شقاوت قلب: یکی از عواملی که توفیق اشک را از انسان می‌گیرد، شقاوت دل و قلب است. پیامبر اکرم‌(صلی‌الله علیه وآله‌) در روایتی خشکی چشم را از نشانه‌های شقاوت دانسته است: «مِنْ عَلاماتِ الشَّقاءِ جُمُودَ العَیْنِ؛ از نشانه‌های شقاوت خشکی چشم است(4) شقاوت قلب، عنوانی کلی است که خود معلول علل دیگری است.  برخی از عواملی که موجب شقاوت قلب می‌شود ازاین قرار است:
الف) آرزوهای دنیوی: خداوند به حضرت موسی‌(ع) می‌فرماید: «آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا قلبت با قساوت نشود. کسی که قساوت قلب دارد، از من دور است.»(5)
ب) گناه و اصرار بر آن: امیرالمؤمنین علی‌(ع) فرمود: «مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَهِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکَثْرَهِ الذُّنُوب؛ اشک‌ها خشک نمی‌شوند مگر به سبب سختی دل‌ها و دل‌ها سخت و سنگین نمی‌شوند مگر به سبب فزونی گناه.(6)
ج) بگومگو و جدل: پیامبر ‌اکرم‌(ص) فرمود: «چهار چیز قلب را می‌میراند:... و سوم بگومگو کردن با احمق.» (7) امیرالمؤمنین علی‌(ع) نیز فرموده: «جدل و بگومگو باعث مریض شدن قلوب برادران و روییدن نفاق میان آن‌ها می‌شود.» (8)
د) فراموشی یاد خدا: امام صادق‌(ع) فرمود: «خداوند متعال به موسی‌(ع) وحی فرستاد که‌ ای موسی، از فزونی اموال خوشحال مباش و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن، چراکه فزونی مال غالباً موجب فراموش کردن گناهان است و ترک یاد من قلب را سخت می‌کند.» (9)
ه) پرخوری: رسول‌ اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم می‌فرماید: «دل‌های خود را با زیاد خوردن غذا و نوشیدنی‌ها نمی‌رانید؛ چراکه قلب آدمی نیز مانند زمین کشاورزی است، اگر زیاد آب بخورد، خواهد مرد.» (10)
و) زیاد خندیدن: امام علی‌(ع) فرمود: «من کثر ضحکه مات قلبه؛ کسی که خندیدنش زیاد شود، قلبش می‌میرد.» (11)
 ز) زیاد حرف زدن: پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم فرمود: «‌لا تُکْثِرُوا الْکَلَامَ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ فَإِنَّ کَثْرَهَ الْکَلَامِ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللَّهِ قَسْوُ الْقَلْبِ‌،إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِی؛ زیاد صحبت نکنید، مگر هنگام یاد خدا، چراکه زیاد سخن گفتن، در دل انسان قساوت ایجاد می‌کند و دورترین مردم از خدا کسی است که قلب او قساوت داشته باشد.» (12)
ح)گوش دادن به موسیقی حرام: در روایتی آمده است: «سه چیز است که باعث قساوت قلب می‌شود؛ گوش دادن به موسیقی حرام، صید کردن حیوانات، رفت‌وآمد نزد سلطان و صاحبان 
قدرت.» (13)
 2. موانع روانی و جسمی: گاهی موانع اشک مربوط به شرایط جسمی و روانی است. اشتغال فکری، سرگرم شدن به امور دیگر، ذهن آشفته و درگیر با مسائل مختلف، عدم تمرکز حواس، خستگی زیاد، خواب‌آلودگی، گرسنگی شدید و سیری زیاد، درد و بیماری داشتن و عدم توجه به مضامین و محتوای مرثیه، ازجمله موانع روانی و جسمی است که توفیق اشک ریختن را از فرد سلب می‌کند. همین‌طور داشتن انگیزه نامناسب نیز می‌تواند مانع محسوب شود.
 3. موانع محیطی: یکی دیگر از موانع اشک ریختن مربوط به نامناسب بودن شرایط محیط است. مکان بیش از حد سرد یا گرم، شلوغی و رفت‌وآمد در محل استماع روضه، از جمله موانع است. همچنین نامناسب بودن کیفیت صدا، نامناسب بودن محتوا و مضامین مرثیه و نیز مرثیه‌خوان می‌تواند در این مهم مؤثر 
باشد.
4. عدم شناخت امام و معرفت به مقام او: شاید بتوان ادعا کرد یکی از عوامل مهم در عدم توفیق اشک، عدم معرفت کافی به شخصیت امام، مقام امامت و مصائب او است. 
عوامل ایجاد یا کثرت اشک
 برخی عوامل در زمینه‌سازی برای ایجاد یا کثرت اشک مؤثر است که در ادامه به مواردی از آنها اشاره می‌شود:
1. افزایش محبت و معرفت به امام و شناخت مصائب او: یکی از عوامل مهمی که در توفیق اشک ریختن در مصائب اهل‌بیت‌(ع)‌ دخالت دارد، عمق بخشیدن به شناخت و معرفت نسبت به امام، مقام امام و مصائب او و نیز تلاش برای شدت بخشیدن به محبت نسبت به امام است. 
برخی محققان گفته‌اند ‌گریه، حالتی است که از برخورد انسان با یک سلسله واقعیت‌ها پدید می‌آید و ریشه در سوز دل و شکستن قلب یا شادی روزافزون دارد؛ (14) بنابراین هر‌چه شناخت و معرفت فرد از مقام امام و نیز مصائب او و سختی‌هایی که به او رسیده است بیشتر شود، سوز دل او در هنگام شنیدن مرثیه بیشتر می‌شود؛ همچنین هرچه محبت و علاقه فرد به امام بیشتر باشد، از شنیدن مصائب و سختی‌های او بیشتر متأثر می‌شود.
2. خوردن غذای حلال: در روایتی از پیامبر اکرم‌(ص) آمده است: «‌مَنْ أَکَلَ مِنَ الْحَلَالِ الْقُوتَ صَفَا قَلْبُهُ وَ رَقَ وَ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ وَ لَمْ یَکُنْ لِدَعْوَتِهِ حِجَابٌ؛ هرکس غذایش را از مال حلال بخورد قلبش زلال می‌شود و رقت می‌یابد و اشک‌هایش فرو می‌ریزد و مانعی برای اجابت دعایش نمی‌ماند.» (15)
3. تلاش برای ایجاد رقت قلب: افرادی که رقت قلب دارند، در هنگام شنیدن سختی‌ها و رنج‌های دیگران، زودتر منقلب می‌شوند و در مقابل، شقاوت و سختی قلب، مانع دگرگونی قلب است؛ بنابراین تلاش برای دوری از شقاوت و سختی قلب و ایجاد رقت در قلب در توفیق اشک ریختن مؤثر است. 
عوامل مختلفی در ایجاد رقت قلب دخالت دارد که برخی از آنها جنبه سلبی دارد و در قسمت عوامل شقاوت قلب گذشت، علاوه ‌بر آنها برخی امور دیگر نیز جهت رقت قلب در روایات توصیه شده است 
ازجمله:
الف) خوردن عدس و انجیر: امام صادق‌(ع) در پاسخ به فردی که از قساوت قلب شکایت کرد، توصیه کرد که عدس مصرف کند. (16) 
همچنین در روایتی، پیامبر اکرم‌(ص) فرموده است: «هر‌کس دوست دارد قلبش رقت پیدا کنند انجیر بخورد.» (17) (البته هر‌کسی باید شرایط جسمی و مزاجش را در استفاده کمی و کیفی از غذاها در نظر بگیرد)
ب) ذکر و یاد خدا: امام باقر‌(ع) فرمود: «با زیاد ذکر گفتن در خلوت‌، اسباب نرمی دلت را فراهم کن.»(18)
ج) استغفار: امام صادق‌(ع) فرمود: «دل‌ها مانند مس، زنگار می‌گیرند؛ پس با استغفار کردن، زنگار دل‌ها را برطرف کنید.» (19)
د) همنشینی با اولیا و علما: امام علی‌(ع) فرمود: «لِقَاءُ أَهْلِ الْمَعْرُوفِ وَ عِمَارَهُ الْقُلُوبِ مُسْتَفَادُ الحِکْمَهِ؛ ملاقات با اهل معرفت، آبادکننده دل‌ها و جایگاه به دست آوردن حکمت است.» (20)
ه) همنشینی با فقرا و دست کشیدن بر سر ایتام: پیامبر اکرم به مردی که از قساوت قلب خود نزد حضرت شکایت کرده بود، فرمود: «هرگاه خواستی قلبت نرم شود؛ به فقرا طعام بده و بر سر بچه یتیم دست بکش.» (21)
4. استفاده از حالت اقبال دل: ازلحاظ روحی انسان شرایط و حالات مختلفی دارد. ممکن است در برخی حالات میل به اشک نداشته باشد و در برخی مواقع نیز میل به اشک وجود داشته باشد. 
در روایتی امیرالمؤمنین علی‌(ع) درباره دگرگونی قلب فرموده است: «دل گاهی میل دارد و گاهی میل ندارد، پس هرگاه حال خوشی داشتید، نافله را بخوانید و هرگاه می‌بینید میل ندارید، به واجبات اکتفا کنید.» (22)
 این روایت نشان می‌دهد که در انجام امور مستحبی، باید ملاحظه حالت دل بشود و چیزی بر قلب تحمیل نگردد. در بیان دیگری علت این امر را این‌گونه بیان فرموده اند: «إنّ القلب إذا أکره عمی؛ دل اگر مورد اجبار قرار گیرد، نابینا 
می‌شود.» (23)
 بهره‌گیری از زمانی که قلب اقبال دارد، فرصت مغتنمی است که در توفیق اشک ریختن مؤثر است.
5. رعایت ادب حضور در مجلس عزا: علاوه ‌بر آنچه تاکنون گفته شد رعایت آداب شرکت در مجالس عزای اهل‌بیت‌(ع) می‌تواند بر توفیق اشک ریختن اثر مثبت داشته باشد. 
از جمله این آداب عبارتند از: 
رعایت حال دیگران و پرهیز از هرگونه آزار و اذیت، گرفتن حالت حزن و اندوه، پرهیز از شوخی، رعایت قوانین و مقررات جلسه، پوشیدن لباس مناسب، وارد شدن با وضو در مجلس عزا و درخواست توفیق اشک و ‌گریه از خداوند متعال. 
نتیجه
اشک ریختن بر مصائب اهل‌بیت از برترین اعمال نیک است که مانند سایر ارزش‌های اخلاقی وسیله‌ای برای دست یافتن به سعادت و کمال حقیقی است. عدم توفیق در این مهم، معلول علل مختلفی است که باید رفع شوند ازجمله شرایط نامناسب محیطی، شرایط نامناسب جسمی و روانی، قساوت قلب و عدم معرفت عمیق به امام و مصائب او. برخی عوامل زمینه‌ساز نیز در کسب این توفیق مؤثر است مانند اجتناب از گناه و معصیت، تلاش برای رقت قلب، افزایش محبت و معرفت به امام و مصائب او و رعایت ادب حضور در مجلس عزا.
  منابع برای مطالعه بیشتر:
 1. فیاض‌بخش، محمدتقی، ادب حضور؛ آداب و مراقبات عزاداری سیدالشهداء‌(ع) و دستورات زیارت اربعین، تهران، فردافر، 1400.
 2. مصباح‌ یزدی، محمدتقی، آذرخش کربلا، چاپ پنجم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1386.
 3. حسن سمنانی، حسین، آداب عزاداری شهیدان کربلا، تهران، راه نیکان، 1385.
 پی‌نوشت‌ها:
1. ارزش ذاتی یعنی ارزشی که مطلوبیت آن به چیز دیگری وابسته نیست. ارزش غیری ارزشی است که قائم به خود نیست؛ بلکه وابسته به چیز دیگری است. ارزش غیری مطلوبیت آن به واسطه غیر است یعنی از آن جهت که ابزار و وسیله کسب مطلوب نهائی است ارزشمند است. در اخلاق اسلامی گفته می‌شود کمال اختیاری که مصداق آن قرب به خداوند است، ارزش ذاتی دارد و هرآنچه در دستیابی به آن اثر مثبت داشته باشد ازجمله عبادات، ارزش غیری و آنچه اثر منفی داشته باشد ارزش منفی یا ضد‌ارزش است. برای مطالعه در این‌باره مراجعه شود به: مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، 1391، ج 1، ص 49؛ شهریاری، روح الله، بررسی ارزش اخلاقی فرزند‌آوری، اخلاق وحیانی، 1402، صص 149-119.   2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء، 1403 ق، ج 44، ص 285؛ شخصی به نام ریّان‌بن‌شبیب می‌گوید: خدمت امام رضا‌(ع) رفتم. امام فرمود: ماهی که کافرها و مشرک‌ها در آن جنگ نمی‌کردند و می‌گفتند جنگ حرام است، در این ماه، بنی‌امیّه به اسم اسلام و دین، حرمت امام حسین‌(ع) را شکستند و او را مظلومانه به شهادت رساندند، بعد امام فرمود: «یا بن الشبیب إنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ فَابْکِ للحُسَینِ بْنِ عَلِیّ فَإنَّهِ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ؛‌ای پسر شبیب، اگر خواستی برای چیزی‌گریه کنی، برای حسین‌بن‌علی‌گریه کن، چون او ذبح شد همچنان‌که گوسفند ذبح می‌شود.»    3. جعفر بن محمد بن قولویه، کامل الزیارات، نجف، دارالمرتضویه، 1356 ش، ص 100.    4. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407، ج 2، ص 29.    5. همان، ج 3، ص 329    6. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء، 1403 ق، ج 7، ص 55.   7. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان‌الحکمه، قم، دارالحدیث، 1377، ح 17023.    8. کلینی، محمد بن یعقوب، محقق: غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407، ج 2، ص 300.   9. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء، 1403 ق، ج 7، ص 55.   10. همان، ج 63، ص 331.    11. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم‌، مصحح: سید مهدی رجایی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، 1410 ق، ص 359.   12. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1364 ش، ج 12، ص 194.   13. ابن‌بابویه، محمد‌بن‌علی، من لایحضره الفقیه، بیروت، دارالاضواء، 1405 ق، ج 4، ص 365.   14. انصاریان، حسین، اهل‌بیت‌(ع)، عرشیان فرش‌نشین، قم، دارالعرفان، 1393، ص 622. 15. طریحی، فخرالدین‌بن‌محمد، مجمع البحرین، تهران، 1375 ش، ج 5، ص 353.   16. کلینی، محمد‌بن‌یعقوب، محقق: غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه،  1407، ج 6، ص 343.    17. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء، 1403 ق‌، ج 63، ص 187.    18. ابن شعبه حرانی، تحف العقول‌، مصحح علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق، ص 285.   19. ابن ‌فهد‌حلّی، عده الداعی‌، بیروت، دارالکتاب العربیه، ۱۴۰۷ ق، ص 249.   20. نوری‌، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل‌، بیروت، مؤسسه آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، 1408 ق، ج 12، ص 354.    21. طبرسی، علی‌بن‌حسن، مشکوهًْ‌الانوار، نجف، کتابخانه حیدریه، 1385 ق، ص 167.   22. سید رضی‏، نهج‌البلاغه، مصحح: صبحی صالح، قم، هجرت‏، 1414 ق، حکمت 184.   23. همان‌، حکمت 304