کد خبر: ۳۱۵۳۰۶
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۱

معضـل نقدهای استادیومی

یکی از حواشی سینمای ایران، رواج نقدهای استادیومی در حمایت از برخی فیلم‌هاست. به طور مشخص، این نوع نقدها در مواجهه با فیلم «پیر پسر» خود را نشان داده است. طیف گسترده‌ای از منتقدان سینمایی که عموماً در نشریات و رسانه‌های غربگرا قلم می‌زنند، در قبال فیلم «پیر پسر» از منتقد به تماشاگر فوتبال -و بلکه تماشاگرنما- تبدیل شده و نقدهایشان به هورا یا هوچی بدل گشته است! یعنی به منتقدی که نگاه آسیب‌شناسانه به این فیلم دارد نگاه بیرحمانه‌ای دارند و جوی ساخته‌اند که لخت بودن پادشاهشان افشا نشود! در صورتی که نگاه متفاوت به آثار هنری نزد منتقدان، یک فرصت برای گفت‌وگو و رسیدن به درک بهتر درباره آثار است. گفته شده منتقد نباید تنها نیمه خالی لیوان را ببیند. درباره «پیر پسر» شاهد نقدهایی هستیم که فقط بخش اندک پر لیوان را می‌بینند و فضای اکثراً خالی را نادیده می‌گیرند! شاهکار توصیف کردن فیلمی معمولی و پر از نقاط ضعف، انحراف جریان نقد است. آن هم فیلمی که مورد حمایت سخت دولت و سینماداران است. بخش اعظم فضای اکران و سالن‌های نمایش فیلم، به شکلی بی‌سابقه در اختیار «پیر پسر» قرار گرفته است و حتی سخنگوی دولت، به‌جای این همه مسئله و مشکلات مردم، برای تبلیغ این فیلم کذایی مطلب منتشر می‌کند! 
اتفاقاتی که در پیرامون فیلم «پیر پسر» در صنف منتقدان رخ داده، تازگی ندارد و خیلی مواقع شاهد نگاه‌های افراطی و تفریطی به فیلم‌ها یا جریان‌های سینمایی از سوی طیف‌هایی از منتقدان بوده‌ایم. این منتقدان معمولاً در مواجهه با برخی از آثار خارجی هم گاهی چنین واکنش‌هایی از خود نشان می‌دهند و مثلاً ناگهان یک فیلمساز یک فیلم برایشان تبدیل به «بت» می‌شود! و یا برعکس؛ با فیلم‌ها یا فیلمسازانی چنان دشمن می‌شوند که دیگر هیچ نقطه مثبتی در آنها نمی‌بینند؛ رفتاری آماتور و دور از رسالت یک منتقد که برای آگاهی بخشی و افزایش سواد و اطلاعات فرهنگی و هنری و اجتماعی مخاطب، باید همه جوانب یک اثر را بررسی و تحلیل و ارزیابی نماید. 
  این نشان می‌دهد که جریان نقد سینمایی در کشورما، خودش نیازمند نقد و آسیب‌شناسی است. نقد و نقادي و تحليل فيلم در كشور ما، يكي از قالب‌هاي وارداتی است كه هویت نیافته است. اغلب افرادی که عنوان منتقد را یدک می‌کشند، فاقد اتصال به مبانی فکری، فرهنگی و ادبی بومی و ملی هستند و نمی‌توانند با توجه به نیازهای جامعه، تولید محتوا کنند. علاوه ‌بر اين مسائل، جريان غالب منتقدان سينمايي، در برخورد با سينماي ايران دچار حب و بغض‌هاي گروهي و محفلي هستند. خوانده يا شنيده مي‌شود كه برخي از منتقدان صرفاً به خاطر روابط خاصي كه با برخي از فيلمسازان دارند، چشم بر ضعف‌هاي كار آنها مي بندند و هر اثري، حتي در قواره‌اي بسيار كوچك را مي‌ستايند. برعكس اين مسئله نيز اتفاق مي افتد. 
نقد فيلم در ايران، در مواجهه با سينماي غرب نيز معضلاتي از همين جنس را دارد. ديده مي‌شود كه برخي از مطبوعات و نشريات درباره فيلم‌هاي ضداخلاقی که حتی قصه آنها را در جمع خانواده ایرانی نمی‌توان تعریف کرد با آب و تاب تمام مي نويسند و آن‌ها را به عنوان شاهكار معرفي مي كنند. به عنوان نمونه، چند سال قبل در یک برنامه سینمایی در صداوسیما، منتقدان حاضر، یک فیلم شبه‌پورن و غیرانسانی را به شکل اغراق‌آمیز ستایش کردند! 
نقد فيلم‌نويسي در ايران، هنوز هويت خود را نيافته است. منتقد علاوه ‌بر شناخت زواياي فني و هنري سينما، بايد از مباني فرهنگي و معرفتي اسلامي- ايراني (به عنوان فرهنگ بومي پذيراي سينما) و فرهنگ غربي (به عنوان فرهنگ مبدأ سينما) مطلع باشد. ضمن اينكه از مسائل سياسي روز نيز بي خبر نباشد. چرا كه سينما چه بخواهيم و چه نخواهيم يك رسانه ايدئولوژيك و سياسي است. الگوي منتقد حقيقي و حقيقت‌جو در تاريخ سينماي ايران، شهيد سيد مرتضي آويني است. نويسنده‌اي كه تعهد و تخصص را در سايه يكديگر مي‌ديد و برخلاف اغلب منتقدان امروز سينماي ما، مسحور و مبهوت تظاهرات فرمي و فلسفي فيلم‌ها نمی‌شد. آويني همچنان كه فرهنگ مغرب زمين را به خوبي مي شناخت، بر مباني اعتقادي و فرهنگي بومي ما نيز احاطه داشت. او همان طور كه گذشته فرهنگي ايران زمين را شناخته بود، بر مقتضيات زمانه نيز شناخت داشت و آينده را نيز مي ديد. تلنگرهاي اين شهيد خطاب به دوست دوران جنگش، ابراهيم حاتمي‌كيا مبني بر اينكه «جز براي شقايق‌ها مخوان» نمودي از بينش و آينده‌بيني او بود. هشدارهاي شهيد آويني درباره تهديدها و تحديدهاي فيلم‌هاي مبتذل و شبه روشنفكرانه امروز بر همه عيان شده است و مي بينيم كه اين دو جريان سينمايي چگونه راه سينماي پوياي بعد از انقلاب اسلامي را سد كردند.
همچنین باید از مرحوم دکتر محمدحسین فرج‌نژاد هم به عنوان یکی دیگر از منتقدان الگو و نمونه یاد کرد که نقدهایش فراتر از سینما، بسته‌های مطالعاتی عمیق و پربار درباره موضوعات مختلف پیرامون آثار سینمایی بودند و با دغدغه معنوی و فکری تولید می‌شدند. 
آرش فهیم