گناه تاریخنویسان غربی
بخش دوم - فائزه ریاحی
با وجود اینکه دنیای اسلام ۱۳۰۰ سال است پیش روی اروپا قرار داشته؛ اما اطلاعات اروپاییان درباره این موضوع کمتر از اطلاعاتشان از بعضی تمدنها و ملتهای انحطاطیافته دیگر است. و آن مقدار اطلاعات کمی هم که دارند اکثراً غلط است و با وجود اینکه وزرا و تجار اروپایی با فعالیت زیاد به سوی صاحبان چاههای نفت که برای صنایع غربی چیزی حیاتی است میشتابند، شناختشان از ملل اسلام و از تمدن آن و کارهای علمی و صنعتیاش و از سهیمبودن مسلمانان در تمدن غرب و تمدن جهان، آنجا که از روی پیشداوریهای قدیمی نباشد، حداقل محدود به مقداری قضاوت تحجريافته
ملت غرب است.
این گناه به گردن آن نوع تاریخنویسی غربی است که در اروپا صدها سال به وسیله احتمالات غلطی رهبری شده که در بین مسیحیان رایج بوده، شمایل آن را ناموزون کرده، کارهای بزرگ تمدن اسلامی را کوچک جلوه داده و جعل نموده است و او همچنان از پرداختن به حقایق دم فروبسته بود. حتی تاریخنویسان جدید هم به این تاكتيك خفيف كردن و كوچك جلوه دادن و توطئه سکوت ادامه دادهاند.
تاکنون خودآگاهی اروپایی از تاریخ جهان، حتی ادبیات، هنر و تاریخ علم چنین بود که از مصر قدیم و بابل به طور سرسری شروع میکرد تا با افسوس در یونان و رم تأمل کرده و با توجهی کوتاه به طرف بیزانس، سراغ قرون وسطای مسیحیت و بالاخره عصر جدید برود.
برای اینها نه اروپای قبل از قرون وسطی ارزش توجه کردن داشت و نه آنچه همزمان قرون وسطای اروپا در سرزمینهای دیگر جهان بهوقوع پیوست.
ولی کسی صحبت به میان نمیآورد که در این مدت هشتصد سال پیشرو جهان متمدن بودهاند، شکوفائی تمدن اسلامی دو برابر تمدن یونان بوده است.
و همین مسلمانان هستند که خیلی مستقیمتر و چندجانبهتر از یونان، جهان غرب را تحت تأثیر قرار دادهاند. چه کسی از این واقعیت با خبر است و چه کسی از آن در تاریخ یاد کرده است؟
اگر تاریخنویسان اروپایی ارزش اعتبار یونانی را به حساب میآورند، خود این برحسب اجبار صورت میگیرد. و آنچه این تاریخنویسان اروپایی در مورد نقش هشتصد ساله تمدن اسلامی بیان میکنند این است که مختصراً میگويند مسلمانان سبب رساندن گنجینه تمدن یونان به اروپا بودند.
این تنها چیز مثبتی است که اروپاییها درباره اعراب و مسلمانان اظهار کردهاند، در حالی که با این بیان، نقش مسلمانان را به حد یک نامهرسان تاریخ تخفیف میدهند که گویی اینان بسته تمدن یونان قدیم را از لای درب به داخل اروپای غربی فرو کرده و رفتهاند که باز جای شکرش باقی است که همین را هرچند یکصدم درصد از حقیقت نیست را بیان میکنند. اما ما اینجا از تمدن اسلامی صحبت میکنیم. چون حامل این تمدن تنها ملت عرب نبوده است. عربیت در زمان خودش آنان را به نام عربیوئی Arabioi) یاد میکند، در صورتی که جز اینها، ایرانی، هندی، سوریهای، مصری، بربر و وستگوتن نیز بودهاند که در فرم دادن به آن شرکت داشتهاند.
چون تمام این ملتها که تحت حکومت اسلامی رهبری میشدند نهتنها وسیله زبان عربی و مذهب اسلامی همرنگ شده بودند بلکه برای اینها اسلام مثال و نمونهای بود که هرکسی خود را براساس آن میساخت و تحت تأثیر شدید و بینظیر روح اسلامی به یک تمدن واحد و یکپارچه عظیمی در هم آمیختند و به طور کلی تمدن غرب مدیون اسلام است و بدون شک از دستاوردهای تمدن اسلامی بهرهمند شده و بسیاری از پیشرفتهای علمی، فلسفی و فرهنگی خود را براساس دانشهایی که از مسلمانان به ارث برده، بنا نهاده است.
دوران طلایی اسلام با نوآوریهای خود در زمینههای ریاضیات، پزشکی، نجوم، فلسفه و هنر، نقشی کلیدی در شکلگیری تمدن مدرن ایفا کرد. بدون این دستاوردها، شاید تمدن غرب هرگز به شکوفایی کنونی خود دست نمییافت.