کد خبر: ۳۱۵۱۲۶
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۱
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب /حکایت سینماتوگراف 2

مانع دستکاری تاریخ در فیلم‌ها شدیم

سعید مستغاثی

از جمله مواردی که در دوره‌های قبلی مد نظر شورای پروانه قرار نگرفت ولی در این دوره به دلیل التزام عملی شورا به آیین‌نامه، به جد، مورد توجه واقع شد، ماده 5 آیین‌نامه نظارت بر نمایش بود که ارائه فیلم‌ها به جشنواره‌های خارجی را پیش از دریافت پروانه نمایش، موجب عدم صدور مجوز اکران برای فیلم‌های یاد شده، می‌دانست. 
در همین جهت فیلم «برادران لیلا» اساسا از سوی شورا مورد بررسی قرار نگرفت، زیرا براساس همان ماده 5 آیین‌نامه، پیش از دریافت پروانه نمایش، در جشنواره فیلم کن شرکت کرده بود یا مورد فیلم «قصیده گاو سفید» و یا برخی آثار دیگر. 
متاسفانه بعضی دست‌اندرکاران آثار فوق، خود را به ندانستن زده یا در نهایت عذر می‌آوردند که در دوره‌های قبلی چنان نبوده و فکر می‌کرده‌اند که در این دوره نیز چنین نیست! در حالی که این موضوع بارها به آنها تذکر داده شده بود. وقتی هم در مقابل استدلال قوی اعضای شورا، می‌ماندند، اقدام به پروپاگاندا و تبلیغات و سر و صدا می‌کردند که «آی! فیلم ما را توقیف کردند» با این باور که خود این سر و صدا، کلی برایشان تبلیغ محسوب شود!!
درحالی که این نوع ترفندهای «فیلم توقیفی و سانسور شده» و مانند آن، دیگر کلیشه و نخ‌نما شده و واقعا برای مخاطب امروزی کار نمی‌کند ولی از آنجا که متاسفانه بخشی از سینماگران ما در فازهای بسیار تاخیری قرار دارند، هنوز به همان طناب‌های ریسیده و پوسیده برای فروش فیلمشان دست می‌زنند!
عدم تحریف تاریخ؛ ماده‌ای دیگر از آیین‌نامه که اجرا شد
براساس ماده 12 آیین‌نامه، هرگونه تحریف و وارونه‌نمایی تاریخ در فیلم‌ها، جایز نیست، اما متاسفانه برخی فیلمسازان، عمل به این ماده توسط شورای پروانه نمایش یا شورای پروانه ساخت را مانع‌تراشی برای فیلمشان محسوب می‌کردند!
مثلا یک سری فیلمنامه و فیلم به طور سیستماتیک، ارائه و ساخته شد که معمولا ماجرایش از حوالی سال‌های اوج‌گیری انقلاب آغاز گشته یا در اوایل پیروزی انقلاب می‌گذشت (در میان اعضای شورای پروانه ساخت معروف شده بود به فیلم‌هایی که از دی‌ماه 1356 شروع می‌شوند!) و کاراکترهای آنها معمولا 2 یا 3 آدم مشنگ بودند که مانند پت و مت، اغلب در کافه‌ها و کاباره‌ها کار می‌کردند و عاشق‌ بازی و... و همین ماجرا به روزهای انقلاب می‌رسید و ادامه می‌یافت. (مثل فیلم‌ها و فیلمنامه‌های «کوکتل مولوتف»، «آنتیک»، «یاماها»، «پل کالج»‌، «صددام» و یا «پنجه عقاب» و....)
معمولا نویسنده‌ها و سازنده‌های این فیلمنامه و فیلم‌ها، در واقع کاملا از مرحله روزهای انقلاب پرت بودند و علاوه‌بر اینکه کمترین تحقیقی درباره آن ایام انجام نمی‌دادند حتی از قدیمی‌ها یا بزرگ‌ترهای خودشان هم نمی‌پرسیدند که در آن دوران چه خبر بوده است؟!
شاید یکی از اولین این دست آثار در این دوره، فیلمنامه و فیلم «کوکتل مولوتف» بود که به همین نوع ماجرا می‌پرداخت و طرفه آنکه نویسنده و کارگردان و تهیه‌کننده‌اش نه تنها مدعی تحقیق مفصل در باب انقلاب بودند که حتی ادعا داشتند که می‌خواهند درباره انقلاب اسلامی فیلم بسازند! 
شخصیت اصلی فیلم در کاباره‌ای کار می‌کرد و دوستش نیز با یکی از خوانندگان و رقاص‌های آن کاباره رفیق شده بود! پدر زن شخصیت اصلی، چندان دل خوشی از او نداشت و مترصد بود تا طلاق دخترش را بگیرد تا اینکه او برنده بلیط بخت‌آزمایی شده و پول هنگفتی برد اما به دلیل آنکه این ماجرا با فرار شاه مصادف بود، دادن آن جایزه به بعد از برگشت شاه منوط شد، حالا از این‌جا آنها در پی این هستند کاری کنند تا شاه بازگردد!!
یک‌هویی انقلاب شد!
در دو سه جلسه‌ای که با فیلمنامه‌نویس و بعد کارگردان و تهیه‌کننده داشتیم، نویسنده فیلمنامه حتی نمی‌دانست که کاباره‌ها و کازینوها از چند ماه مانده به انقلاب تعطیل شدند و در یک برداشت ساده‌لوحانه در فیلمنامه، در حالی که همه در کاباره در حال بزن و به رقص بودند، ناگهان در می‌زدند و می‌گفتند که انقلاب شده است!!!
یعنی در واقع نویسنده و کارگردان، هیچ تصویری و تصوری از شکل‌گیری انقلاب در ذهن نداشته و مانند بازی به آن نگاه می‌کرد که متاسفانه همین می‌تواند برای آینده سند و مدرک و تاریخ شود!
برخی فیلم‌های دیگر هم به همین منوال بودند؛ مثلا در یکی از فیلمنامه‌ها‌(«پل کالج» یا «سینما پارتی») تا آستانه انقلاب، هنوز در سینمای ایران، فیلم تولید شده و حتی برای نمایش فیلم‌ها، افتتاحیه با شرکت مقامات کشوری برپا می‌گردید! در حالی که واقعیات تاریخی حکایت از آن دارد سینماها از چند ماه به پیروزی انقلاب کاملا تعطیل شده و تولید فیلم از سال قبل، در حال تعلیق و تعطیل بود.
در فیلمنامه دیگری، وقتی در 22 بهمن، انقلاب پیروز شد، مردم به خیابان‌ها آمده و با رقص و برف شادی و هلهله و پایکوبی و... پیروزی انقلاب را جشن می‌گرفتند!!، در حالی که آنهائی که در آن روزها حضور داشته و آن روزگار را به خاطر دارند، یادشان هست که روز 22 بهمن و روزهای بعد از آن، هیچ جشنی در خیابان‌های تهران و شهرستان‌ها برپا نشد و حتی تا 8-9 روز بعد از آن، همچنان بقایای ساواک و گارد شاهنشاهی به کلانتری‌ها و مساجد و پایگاه‌های بسیج حمله کرده و نیروهای انقلاب را به شهادت می‌رساندند. 
همین تحریفات درباره دیگر موضوعات تاریخ معاصر ایران نیز مانند قضایای منافقین و نیروهای چپ و ملی‌گراها و حمله صدام و.... در فیلم‌ها و فیلمنامه‌ها دیده شد که اغلب تصویر کج و معوجی از انقلاب و سال‌های دفاع مقدس و حتی سرداران و فرماندهان جنگ و انقلاب به نمایش می‌گذاشتند.
سرداران جنگ و دفاع مقدس هم تحریف شدند
فیلم «آسمان غرب» که به زندگی شهید شیرودی می‌پرداخت، اثری آشفته در کار درآمد و هیچ ساختار و فرم درست و درمانی نداشت، برخی اعضای شورا از جمله نگارنده با نمایش فیلم چه در جشنواره فیلم فجر و چه در اکران عمومی مخالفت کردند، چرا که علاوه‌بر فرم و ساختار به شدت ضعیف، شخصیت شهید شیرودی هم تخریب شده و آن شهید از یک قهرمان معتقد و به شدت دین‌باور به فردی مادی و احساساتی و پرت تبدیل شده بود.
همین اتفاق در مورد فیلم «احمد» افتاد و علاوه‌بر ساختار درهم و آشفته و ضعیف فیلم، شخصیت لطیف و در عین حال قاطع شهید احمد کاظمی به فردی مردد و عصبی با دوستان و یارانی قانون‌شکن و بی‌برنامه تبدیل گردید. این فیلم هم با رای اکثریت اعضا در حال مردود شدن بود که با تلاش مدیران سازمان و فقط پس گرفته شدن یک رای یعنی با اختلاف یک رای، پروانه نمایش گرفت!!
فیلمنامه‌ای درباره شهید ابراهیم ‌هادی به شورا آمد و به دلیل تخریب شخصیت آن شهید رد شد اما با لطایف‌الحیل و پارتی‌بازی، 8 بار همان متن با اصلاحات جزئی به شورا آمد و هر بار رد شد. درباره فیلم‌های «قلب رقه» و «شور عاشقی» هم اتفاقاتی مشابه افتاد و به دلیل ضعف ساختاری مورد اشکال واقع شدند.
 یکی از مهم‌ترین ایستادگی‌های شوراهای پروانه ساخت و نمایش، در مقابل تولید و اکران فیلم «سینما متروپل» بود که آن فیلم، هم به دلیل ساختار بسیار ضعیف و هم به دلیل تحریف سال‌های جنگ در جریان حصر آبادان، مورد اشکال شورای پروانه قرار گرفت ولی علی‌رغم همه مخالفت‌ها با آن، با توصیه مدیران سازمان سینمایی، این فیلم توسط بنیاد فارابی و با هزینه هنگفت 
ساخته شد.
در جلسه‌ای که برای حضور در جشنواره فجر، فیلم «سینما متروپل» به رؤیت اعضای شورای پروانه نمایش رسید، همچنان همان تحریفات و ساختار ضعیف وجود داشت، اما برای اینکه سرمایه هنگفت تولید فیلم، به فنا نرود، شورا پیشنهاد کرد برای نمایش در جشنواره فیلم فجر، تنها جمله‌ای مبنی بر برداشت آزاد از وقایع حصر آبادان در ایتدای فیلم نوشته شده و قبل از شروع، نمایش داده شود.
اما متاسفانه در نسخه جشنواره‌ای فیلم، نه تنها چنین عملی انجام نشد بلکه در انتهای فیلم هم ماجرا به قضیه ساختمان متروپل در آبادان چسبانده شد و برخلاف نظر شورا، به طرز لجوجانه‌ای در آخر فیلم، جملاتی نوشته شد که بر تحریفات یاد شده، اضافه می‌کرد. 
به هر حال فیلم «سینما متروپل» علی‌رغم برنده شدن جایزه اول جشنواره فیلم فجر و با وجود اینکه بنیاد سینمایی فارابی یعنی یکی از زیرمجموعه‌های خود سازمان سینمایی، تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار آن بود، تا تابستان 1403، پروانه نمایش دریافت نکرد تا اینکه با اضافه کردن همان جمله ابتدای فیلم که مدنظر شورا بود و حذف صحنه‌های اضافی آخر فیلم‌، با پروانه نمایش آن موافقت گردید.