حرفهآموزی دانشآموزان دریچهای رو به افق روشـن فردا
پرنده «گلو خرمایی» نشسته بود توی ذهنم و هی شعر میخواند! من دیگر میدانستم میخواهم چهکاره شوم؟! تندوتند از کتابخانه عمومی بوشهر که سمت دریا بود و در بافت معماری سنتی و بومیاش از پنجرههای مشبک رنگین روشنایی مسحورکنندهای روی قفسهها میافتاد، کتاب امانت میگرفتم.
هر کس از من میپرسید: «میخواهی در آینده چه شغلی داشته باشی؟» بیمقدمه پاسخ میدادم: «کتابخوان!»
با تعجب نگاهم میکرد و میگفت: «وا... این که شغل نیست!»
امروز هم مینویسم و هم کتابداری بخشی از شغلم است. هیچوقت تأثیر فعالیتهای دانشآموزان در اوقات فراغشان را دستکم نگیرید، چهبسا پایههای مهم زندگیشان در همین ایام و با همین فعالیتهای تابستانی ریخته شود.
کتابخانه دور بود و در بخش مرکزی که اصطلاحاً «شهر» خوانده میشد، رو به دریا قرار داشت. در فراغت تابستان، ساعتی در بین قفسههای کتابها پرنده میشدم. نور از مشبکهای رنگین پنجرهها روی کتابها میافتاد و نسیم از سوی دریا به پیشوازمان میآمد. دهان نسیم آبستن بوی شرجی بود و نور از رنگین پنجرهها سلاممان میداد، تو گویی بهشت بود. هرچه در اولین گامهای نوشتن یاد گرفتم، از آن کتابخانه بود که هنوز هم در همان مکان دایر است.
پایکار تابستان
درست یک سال پیش، محمدرضا تصمیم گرفت در تابستان پیش رویش، تجربه جدیدی کسب کند و بهجای نشستن در خانه و منتظر شروع دوباره مدرسه ماندن، به دنبال یادگرفتن یک حرفه خاص باشد. حالا او تقریباً یک طلاساز تازهکار است و در مورد چرایی کارکردنش اینطور برایمان میگوید: «در دوران کودکی فکر میکردم نوجوانهایی که کار میکنند، چون در درس و مدرسه موفق نیستند، به فکر کارکردن افتادهاند و میخواهند در آینده درس را رها کنند. اما وقتی در تابستان سه ماه شاغل بودن را تجربه کردم، فهمیدم که معمولاً هیچکدام از اینها مطرح نیست. خود من، با اینکه از نظر درسی قوی هستم، امسال همکار میکنم و هم در کنارش مطالعاتم را هم ادامه میدهم. سال گذشته کمی طلاسازی یاد گرفتم و امسال قرار است به یک طلاساز نسبتاً حرفهای تبدیل شوم. اما فکر نمیکنم شغل آیندهام طلاسازی باشد، من به دانش ژنتیک علاقه دارم و همین تابستان هم میخواهم کنار کارکردن و یادگرفتن این هنر، در مورد ژنتیک بیشتر تحقیق و برای آن برنامهریزی کنم. اما آینده شغلی و معدل بالایم در درسها، نمیتواند باعث شود دست از لذت شیرین ساختن و هنرمند بودن، بردارم.»
سهیل، ۱۵ سال دارد و برای سومین سال متوالی، قرار است در تعطیلات تابستان کار کند. سهیل برای کارکردن دلایل مهمی آورده که شاید خواندنش برای شما هم جالب باشد: «به نظر من آدم باید در زندگی مثل آچارفرانسه باشد، حداقل چند کار و حرفه را بلد باشد و در مسائل روزمره به درد بخورد، تا چند سال پیش، از اینکه نمیتوانستم درستوحسابی با پیچومهره و پیچگوشتی کار کنم و یا خوب عکس بگیرم، ناراحت بودم. اما وقتی از پدرم پرسیدم که چطور میتواند خیلی از کارها را بهراحتی و خیلی خوب انجام دهد، متوجه شدم باید خودم به دنبال یادگرفتن آنها باشم. به همین دلیل در چند سال گذشته، هر تابستان بهعنوان شاگرد، در یک حرفه مشغول شدم. سال اول را در یک عکاسی کارکردم. اوایل تقریباً هیچچیزی نمیدانستم و کار با دوربین و قاببندی و... را نمیفهمیدم چه برسد به چاپ عکس و مراحل آن. اما بعد از چند ماه، حداقلهای عکاسی را یاد گرفتم و آخر تابستان هم با کمک پسانداز و پولی که از سه ماه کارآموزی و شاگردیکردنم به دست آمد، توانستم یک دوربین بخرم.
سال گذشته هم در یک آپاراتی کارکردم. با اینکه بیشتر روز را با دستهای روغنی و لباس سیاه میگذراندم، اما جذابیت کار و یادگرفتن مهارت، آنقدر زیاد است که حتی خستگیها هم برایم شیرین بود. حالا هم در کار با پیچگوشتی و مسائل فنی، یک همهفنحریف شدهام.»
زهره ۱۵ سال دارد و اولین جرقههای کارکردنش، با حضور در یک کلاس آموزشی و کسب مهارت کار با سنگ و مهره به وجود آمد. بعد از گذراندن کامل دوره و کسب تجربه در این زمینه، شروع به ساختن محصولاتش کرده و اولین مشتریهایش هم دوستانش بودهاند. زهره در مورد نحوه استفاده از هنرش در جامعه اینطور توضیح میدهد: «بعضی فکر میکنند نوجوانهایی که کار میکنند، حتماً زندگی سختی دارند و بهخاطر نیاز مالی و برای کسب درآمد، به چنین عرصهای پا گذاشتهاند؛ اما به نظر من اصلاً اینطور نیست. هرچند درآمد داشتن و مستقلبودن از گرفتن پولتوجیبی از خانواده برای یک نوجوان خیلی شیرین است؛ اما کارکردن، دلایل مهمتری برای من دارد. به نظرم، استفاده از هنر، کاری است که میتواند در زمینههای مختلف به انسان کمک کند و برایش مفید باشد. فروش دستسازهها انسان را به خودباوری میرساند و برای نقشآفرینیهای بیشتر در جامعه آماده میکند. ساختن دستبند و گردنبند با سنگ و مهره، کار آسانی بود که میتوانستم بهراحتی در اوقات فراغت و یا ساعتهایی که کار خاصی نداشتم، آن را در خانه انجام دهم. مشتریهای همیشگی هم دوستان و همکلاسیهایم بودند که هرچند وقت سفارش کار میدادند. اما بهترین قسمت این روند، اسفندماه سال گذشته بود که برای کمک به نیازمندان در یک بازارچه خیریه، کارهایم را به فروش گذاشتم و حس خوب کمک به دیگران را با استفاده از هنرم، درک کردم. به همه همسنهای خودم هم پیشنهاد میکنم از فرصتهای شبیه به این استفاده کنند.»
مهارتآموزی به شیوه استادشاگردی در تابستان
درگذشتهای نهچندان دور، با شروع تابستان، بسیاری از صنوف پذیرای دانشآموزانی بودند که هم در کارگاهها مشغول به کار میشدند و هم مهارتهای لازم را فرامیگرفتند. این روند که تحت عنوان استادشاگردی شناخته میشد، نقشی کلیدی در انتقال مهارتهای عملی به نسل جوان ایفا میکرد.
سعید عیسیزاده پژوهشگر علومانسانی و مطالعات رفتاری به گزارشگر کیهان میگوید: «شاگردی و یا كارآموزی در كشورهای درحالتوسعه یكی از منابع اصلی كسب مهارت به شمار میرود و انگیزهای برای سرمایهگذاری توسط افراد باتجربه در زمینه تعلیموتربیت، ارائه میدهد. شاگردی غیررسمی سیستمی است كه ازطریق آن افراد جوان برای مدتی با اشخاص باتجربه كار میكنند. مهارتهایی را برای ورود به حرفهای خاص كسب میكنند و سپس خود نیز در این میان تجاربی كسب میكنند.»
وی در ادامه میافزاید: «استاد- شاگردی نتیجه یک توافق آموزشی است كه ریشه در هنجارها و سنتهای جوامع دارد. شاگرد مهارتهای تجاری را در دوره شاگردی آموزش میبیند و به سمت حرفه مشخص هدایت میشود و درنتیجه آسانتر میتواند شغل مورد علاقه خود را پیدا كند.»
این پژوهشگر در تکمیل صحبتهایش میگوید: «نتایج نشان میدهد، برای اینكه سیستم شاگردی بتواند موجب افزایش اشتغال شود، همواره باید از طرف نهاد حاكم نظارت و حمایت شود، انتقال مهارت حرفهای تنها نمیتواند توسط قوانین انجام شود، بلكه باید در مدارس آگاهی افراد هم در زمینه فرصتهای شغلی موجود در جامعه، افزایش یابد. كیفیت آموزش نیاز به برنامههای آموزشی دارد. نگرش افراد به مهارتآموزی و آموزشها باید مطابق با تغییر تكنولوژی صورت گیرد تا بتواند نقش خود را در رسیدن به اهداف پیشبینیشده از جمله افزایش اشتغال ایفا كند؛ لذا همواره باید بر سیستم شاگردی غیررسمی همانند شاگردی رسمی نظارت قانونی وجود داشته باشد و قراردادهای منعقد شده در سیستم غیررسمی باید در چارچوب قوانین موجود باشند تا از پایمالشدن حقوق شاگرد جلوگیری شود.»
ضرورت یادگیری مهارت
دستاندرکاران امر تعلیموتربیت بر این باورند که اوقات فراغت تابستانی فرصتی برای دانشآموزان است تا استعدادها و توانمندیهای خود در زمینههای مهارتی را با فراگیری آموزشهای عملی فنی و حرفهای شکوفا کنند تا در آینده زمینه اشتغال و کارآفرینی برای آنها در جامعه فراهم باشد.
مریم اسدی روانشناس میگوید: «سیستم آموزشی نباید روی حفظکردن و نمره و معدل متمرکز شود، بلکه باید بر مهارتافزایی و پرورش استعداد دانشآموزان مستعد تمرکز کند. نسل امروز بیشک آیندهساز فردای کشور است که در کنار مطالب درسی باید یک مهارت حرفهای را فراگیرد تا در آینده کارآفرین باشد و یا محل کسب درآمدی در قالب یک مهارت حرفهای داشته باشد.»
وی تصریح میکند: «دانش سیال امروز، توسعه فراگیر تکنولوژی و تغییرات سریع در عرصه علموفناوری در جهان اما نیازمند ساختن نسلی کارآمد و بامهارت برای آینده است. برای دستیابی به این مهم باید نسل آینده را بهسوی کسب مهارتهای فنی حرفهای سوق داد تا در آینده از بیکاری بهرغم داشتن تحصیلات بالا دانشگاهی رنج نبرند.»
این روانشناس ادامه میدهد: «اوقات فراغت بخشی مهم از زندگی هر فرد را تشکیل میدهد و برنامهریزی صحیح و مفید برای آن حائز اهمیت است، طوری که اگر در برنامهریزی برای گذران اوقات فراغت دقت و توجه ویژه اعمال نشود، ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری به افراد بزند. امروزه توجه به اوقات فراغت هم برای خانوادهها و هم برای مسئولان اهمیت بسیار زیادی دارد، بهگونهای که هر ساله با برگزاری نشستهای متعدد و تشکیل ستاد اوقات فراغت نسبت به برنامهریزی برای آن اقدام میکنند تا به مهمترین هدف آن که کسب مهارت حرفهای دستیافت.»
مهارتآموزی یعنی داشتن شغل در آینده
فاطمه قاسمی یک فرهنگی با اشاره به اینکه فصل تابستان بهترین فرصت برای غنیسازی اوقات فراغت دانشآموزان در قالب برنامههای آموزشی، فرهنگی، هنری، مهارتی، ورزشی و سایر فعالیتهای آموزشی است، خاطرنشان میکند: «در این تعطیلات سهماهه میتوان بستر شکوفایی استعداد، خلاقیت، مهارت و تواناییها را برای دانشآموزان به وجود آورد.»
وی در ادامه میگوید: «در ستاد تابستانی دبیرستان باید به دنبال برگزاری و اجرای برنامههای متنوع و باکیفیت برای غنیسازی کلاسهای پایگاههای تابستانه با رویکرد مهارتآموزی برای دانشآموزان در گروههای مختلف سنی باشیم.» وی تصریح میکند: «برای غنیسازی اوقات فراغت در حوزه کاری آموزشوپرورش نیاز به مشارکت دستگاههای فعال در حوزه ورزش، امور فرهنگی و مهارتهای حرفهای داریم، چون شعار کلاسهای تابستانی در دبیرستان ما «هر دانشآموز یک مهارت» است.».
قاسمی در ادامه به مهارت نداشتن فرزندان در انجام کارهای بسیار ساده در خانه پرداخته و عنوان میکند: «اعضای ستاد غنیسازی اوقات فراغت آموزشوپرورش در پایگاههای تابستانی امسال در مدارس با همکاری کارشناسان و مربیان فنی حرفهای زمینه یادگیری مهارتهای فنی- خانگی را برای دانشآموزان در پایههای مختلف بهویژه دوره متوسطه را در دستور کاری قرار داده است.»
مهارتآموزی دانشآموزان
در اولویت برنامههای تابستانی
سید محمدرضا هاشمی، استاندار خراسان جنوبی با بیان اینکه برنامههای فرهنگی، مهارتی و تربیتی باید همراستا با نیازهای واقعی نسل جوان طراحی شوند، میگوید: «اوقات فراغت تابستان فرصتی ارزشمند است که باید با برنامهریزی غنی و هدفمند، به رشد و تعالی دانشآموزان منجر شود.
تربیت نسلی متعهد، توانمند و مسئولیتپذیر، رسالت مهم آموزشوپرورش است و دستگاههای اجرائی نیز باید در این مسیر با تمام توان همکاری کنند.»
استاندار خراسان جنوبی با اشاره به اهمیت توسعه عدالت آموزشی اظهار میدارد: «لازم است پروژههای آموزشی در مناطق کمبرخوردار با سرعت بیشتری پیش برود و از اموال مازاد دستگاههای اجرائی برای توسعه فضاهای آموزشی استفاده شود. اگر دستگاهی اموال مازاد دارد، طبق قانون باید در اختیار آموزشوپرورش قرار دهد تا برای نیازهای آموزشی بهویژه تأمین فضاهای مدرسهای مورداستفاده قرار گیرد.»
وی بر لزوم استفاده از ظرفیت روحانیت، ائمه جماعات و گروههای فرهنگی در برنامههای تابستانی دانشآموزان تأکید کرده و میگوید: «در شرایطی که آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد در کمین نوجوانان است، باید برنامههای فرهنگی و دینی نقش پررنگتری در مدارس و اردوگاهها ایفا کنند.»
هاشمی، خواستار تسریع در راهاندازی هنرستانهای فنی و حرفهای شده و میافزاید: «توسعه رشتههای مهارتی و فنی یکی از اولویتهای ما در راستای تربیت نیروی کار متخصص است. آموزشوپرورش و دفتر فنی استان باید پیگیریهای لازم را برای ایجاد هنرستان جدید در محدوده شهری انجام دهند.»
استاندار خراسان جنوبی کمبود نیروی انسانی برای سال تحصیلی آینده را یکی از دغدغههای جدی دانسته و تصریح میکند: «امیدواریم با برگزاری آزمون استخدامی پیشرو، بخش قابلتوجهی از این کمبود جبران شود.»
وی بر مشارکت خانوادهها و نمایندگان اولیا در تصمیمگیریها تأکید کرده و میگوید: «نظرات خانوادهها باید در جلسات آینده شورای آموزشوپرورش به شکل منسجم مطرح شود تا شاهد تصمیماتی مبتنی بر خواست و نیاز واقعی جامعه باشیم.»