نسخههای صندوق بینالمللی پول برای کشور بحرانساز شد
یک اقتصاددان با انتقاد شدید از سیاستهای تعدیل ساختاری و نقش صندوق بینالمللی پول در اقتصاد ایران، آنها را عامل اصلی وابستگی، بحران و رشد نابرابری دانست.
فرشاد مؤمنی در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم با انتقاد از سیاستهای تعدیل ساختاری تصریح کرد: من در کتاب «اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری» سند آموزشیای از صندوق بینالمللی پول آوردهام که در آنجا به کارشناسان تصریح میکند که «در هر جایی که در کشورهای در حال توسعه نتایج این سیاستها به بحران منتهی شد شما مطلقاً زیر بار نروید و آن را به اجرای بد نسبت دهید.»
او افزود: همانطور که آقای دکتر نمازی هم اشاره کردهاند در همایشی که حتی طرفداران این سیاستها برگزار کرده بودند گفته شد که ما بعد از اجرا، یعنی در اوج درآمدهای ارزی کشور تا آن زمان، با بیشترین حمایتهای سیاسی و امنیتی، این سیاستها را پیش بردیم. در آن فضا، هر کسی این سیاستها را نقد میکرد گویا دشمن پیغمبر تلقی میشد!
افزایش وابستگی کشور به خارج
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: اگر تحت چنین شرایطی هم این سیاستها بد اجرا شده، پس دقیقاً تحت چه شرایطی قرار است بهدرستی اجرا شوند؟ ما باید بپذیریم که این سیاستها از اساس منحط و بحرانآفرین بودند.
مؤمنی ادامه داد: بر اساس گزارشهای رسمی، در قانون برنامه چهارم نوشته شده برای رشد هشت درصدی باید سالانه 200 میلیارد دلار ارز وارد کشور شود. یعنی میزان وابستگی ما به دنیای خارج، بهشدت افزایش یافته است. از نظر فقرزایی و ناعادلانه بودن سیاستها نیز، گزارشهای رسمی میگویند که برای اولین بار در تاریخ ایران، طی فقط سه سال، جمعیت فقیر دو برابر شده است.
او افزود: در پایان جنگ، ایران در کمترین میزان قیمت نفت و درآمد ارزی بود. بااینحال، درآمد سرانهاش هفت برابر چین، یک و دو دهم برابر ترکیه و برابر با مالزی بود. امروز، درآمد سرانه چین و ترکیه با ایران برابر شده است. موضوع این است که این سیاستها به منافع فاسد، منحط و ضدتوسعهای گره خوردهاند و باید برای آنها چارهاندیشی شود.
شوک درمانی؛ عامل بیعدالتی
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از نظر ضد مردمی و ضد توسعهای بودن، وقتی شما شوکدرمانی میکنید تقاضاهای معروف به نیازهای اساسی را کنترل میکنید ولی همزمان با آزادسازی واردات، کالاهای لوکس را رها میکنید. گزارش رسمی میگوید فقط از سال
69 تا 73، اندازه واردات لوکس در ایران 53 برابر شده بود؛ درحالیکه در همان ایام، مرگ و میر ناشی از کمبود سرم در بیمارستانها گزارش شد!
مؤمنی افزود: یکی از توصیههای اصلی شوکدرمانی، سیاست تورمی است. این یعنی ضربهزدن به ارزش تنها دارایی فقرا ـ یعنی مزد و حقوقشان ـ و درعینحال افزایش ارزش دارایی ثروتمندان. در ذات خود، این سیاستها نابرابرساز و ضدعدالت هستند.
او با بیان اینکه آنچه به عنوان علم ارائه میشود اغلب صرفاً برچسب «علم» خورده است درحالیکه مرز بین تئوری و علم بهدرستی شناخته نمیشود، تصریح کرد: من قویاً معتقدم که باید یک نظام آموزشی متحول داشته باشیم؛ نظامی که ستون فقراتش آشنا کردن آموزشگیرندگان با واقعیتهای جامعه ایران باشد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: دوم اینکه با دامن زدن به بحثهای انتقادی و روششناختی، باید قدرت تفکیک بین گزارههای علمی و غیرعلمی ایجاد شود. اگر این دو نقص را برطرف کنیم، من هم مانند آقای دکتر نمازی بسیار امیدوارم که با ظرفیت انسانیای که در کشور وجود دارد، بتوانیم از عهده مشکلاتمان برآییم.
مؤمنی با اشاره به اینکه ریاضیات یک ابزار است، ادامه داد: وقتی ابزار بهجای ارباب بنشیند قطعاً فاجعهسازی میکند. این تعبیر را یکی از بزرگترین ریاضیدانهای دنیا مطرح کرده است. در اقتصاد، ریاضیات ابزاری ضروری و مفید است اما اگر به مقام اربابی برسد، فاجعهآفرین میشود.