کد خبر: ۳۱۴۳۷۷
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۲

اخبار ویژه

روزنامه کارگزاران: خاتمی و روحانی را برای مذاکره بفرستید!
 روزنامه سازندگی ارگان سازمانی حزب کارگزاران سازندگی در شماره روز شنبه خود گفت‌وگویی را از سید‌حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی و رئیس شورای سیاست‌گذاری این روزنامه با عنوان «‌راه نجات ایران» منتشر کرده است که با وجود شعار این روزهای اصلاح‌طلبان مبنی بر وفاق و پرهیز از دو قطبی‌گری‌، موضوعاتی در این مصاحبه مطرح شده که تضعیف‌کننده نهادهای کشور و طرح مباحث حاشیه‌ساز بوده است. 
سید‌حسین مرعشی، در گفت‌وگو با محمد مهاجری، سردبیر «خبرآنلاین» به تحلیل وضعیت پیش‌رو- به‌‌خصوص پس از جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل- پرداخته است. مصاحبه او چند محور مهم داشت. او نیز همچون دیگر اصلاح‌طلبان که این روزها به رسانه ملی دعوت می‌شوند و سخن از حضور برخی رهبران اصلاحات در بدنه تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام دارند‌، تلاش‌ کرده در این مصاحبه همچون دیگر رفقای خود فضا را برای برخی اصلاح‌طلبان که عملکرد گذشته آنها شرایط حاضر را برای کشور ایجاد کرده است، فراهم نماید. هرچند در این مصاحبه، مرعشی تأکید کرده که «خمیرمایه نجات ایران در وضعیت جدید، باید این باشد که همه سیاسیون، ملیون، مدافعان نظام، همه پشت‌سر رهبری قرار بگیرند.» اما در همین حال می‌افزاید؛ «از آن‌سو، انتظار این است که رهبری نیز براساس خرد جمعی ملی از همه ابزارهایشان استفاده کنند. ما باید یک بسیج دیپلماسی راه‌ بیندازیم. مأموریت‌دادن به رؤسای جمهور سابق، نشانه عقلانیت است، نه ضعف. رؤسای جمهور گذشته در کنار رئیس‌جمهور فعلی، رؤسای مجالس گذشته در کنار رئیس‌مجلس فعلی و وزرای خارجه‌ پیشین در کنار وزیر خارجه‌ کنونی باید به ‌عنوان مشاوران درجه ‌یک، مأموریت بگیرند. چه اشکالی دارد که به آقای خاتمی مأموریت داده شود تا به فرانسه برود؟ یا به آقای روحانی مأموریت داده شود به عربستان یا سازمان ملل سفر کند؟» 
اینکه نظام در شرایط حاضر بیش از هر زمان دیگر نیاز به همفکری و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های خود دارد‌، سخن درستی است اما سؤال اینجاست آنچه امروز بر سر این ملت آمده‌، محصول کدام رفتارها است؟ مگر در دوران خاتمی در حمله آمریکا به افغانستان‌، دولت او بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح نکرد و بیشترین مماشات را ما با آمریکا نداشتیم پس چرا«بوش» رئیس‌جمهور وقت آمریکا ایران را «محور شرارت» معرفی کرد! یا آقای روحانی در شرایط جدید‌، از کدام ظرفیت خود باید استفاده کند که در 8 سال دولت خود برای حقانیت جمهوری اسلامی استفاده نکرده است که دادن مأموریت تازه می‌تواند شق‌القمر کند! 
 هرچند آقای مرعشی در این مصاحبه به نکات خوبی هم اشاره و تأکید کرده است‌، اما به نظر می‌رسد وقتی روزنامه سازندگی از دو صفحه مصاحبه‌، چند جمله را به عنوان سوتیتر انتخاب می‌کند، می‌خواهد به خواننده القاء کند همه آنچه که در این مصاحبه قابل توجه است‌، در همین چند جمله خلاصه می‌شود!


تبرئه آمریکا و متهم ‌کردن ایران  حتی بعد از خیانت ترامپ!
عضو مرکزیت حزب اتحاد ملت گفت: اگر در روند مذاکرات قدری جسورتر، چابک‌تر و هوشیارانه‌تر عمل می‌کردیم، شاید می‌توانستیم از وقوع جنگ جلوگیری کنیم.
علی شکوری‌راد به ایرنا گفت: پزشکیان از ابتدا اعلام کرد که قصد دارد نظرات و سیاست‌های کلی نظام، که توسط رهبری ابلاغ شده، را اجرا کند. در عمل نیز تا حد زیادی همین‌گونه عمل شده است. دولت، در عملکردهای خود، هم‌راستا با دیدگاه‌های رهبری حرکت کرده است.
وی افزود: در مواردی که اختلاف نظر وجود داشته، مانند موضوع مذاکره، دکتر پزشکیان تصریح کرد که از ابتدا نظرش موافق مذاکره بوده است، اما وقتی رهبری اعلام کردند که مذاکره نمی‌کنیم، ایشان نیز گفت که وقتی نظر رهبری این‌گونه است، موضوع منتفی است و دولت تابع نظر رهبری خواهد بود. پس از اینکه پزشکیان این موضع را مطرح کرد، رهبری نیز زمینه‌ انجام مذاکره را فراهم کردند.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت: اگر در روند مذاکرات قدری جسورتر، چابک‌تر و هوشیارانه‌تر عمل می‌کردیم، شاید می‌توانستیم از وقوع جنگ نیز جلوگیری کنیم. در این مدت ترامپ نشان داده است که قابل مدیریت است. ما باید خودمان ترامپ را مدیریت می‌کردیم و نباید می‌گذاشتیم نتانیاهو این‌کار را بکند(!)
اظهارات شکوری‌راد در حالی است که از یکسو آقایان پزشکیان و عراقچی تصریح می‌کنند آمریکا و اسرائیل وسط مذاکرات، میز مذاکره را بمباران کردند؛ و از سوی دیگر، نتانیاهو و ترامپ تاکید می‌کنند که در هماهنگی کامل، حمله به ایران را ترتیب داده و از مذاکرات صرفا به عنوان عملیات فریب برای غافلگیری بهره گرفته‌اند.
ترامپ در این زمینه گفت: می‌خواهم از نتانیاهو تشکر و به او تبریک بگویم. ما به عنوان یک تیم کار کردیم، شاید هیچ تیمی تا به حال این کار را نکرده باشد.
نتانیاهو نیز گفته بود: بمباران ایران بین من و ترامپ هماهنگ شده بود. با هماهنگی کامل ما، آمریکا به تأسیسات هسته‌ای حمله کرد. ترامپ با درخواست علنی از ما برای عدم حمله به تحقق غافلگیری کمک کرد.
بر این مبنا، سخنان شکوری‌راد، نوعی فرار به جلو برای خارج کردن طیف متبوع خود از موضع اتهام است. این اتهام که اظهار ضعف و عجز و تاکید شیدا گونه بر مذاکره موجب گستاخ شدن دشمن و ارتکاب تجاوز نظامی اخیر شده است. مدعیان اعتدال و اصلاحات ادعا می‌کردند مذاکره سایه جنگ را از سر کشور دور می‌کند اما جنگ را بر سر کشور کشاند. آنها همچنین ادعا می‌کردند میان نتانیاهو و ترامپ اختلاف جدی وجود دارد و با مذاکره می‌تاوان این شکاف را عمیق‌تر کرد! اما ارسال پالس‌های اشتباه و بعضا خیانت بار، درست یر عکس فضاسازی‌های جعلی این طیف عمل کرد و حالا شکوری راد ادعا می‌کند «اگر در روند مذاکرات قدری جسورتر، چابک‌تر و هوشیارانه‌تر عمل می‌کردیم، شاید می‌توانستیم از وقوع جنگ جلوگیری کنیم».
او حتی به روی خود نمی‌آورد که ترامپ (پایمال‌کننده توافق برجام)، در حول و حوش مذاکرات هیچ حرفی از لغو تحریم‌ها یا پایبندی به معاهده ان‌پی‌تی نمی‌زد، بلکه خواستار تعطیلی برنامه هسته‌ای ایران. در این شرایط، تبرئه ترامپ و نتانیاهو و متهم کردن کشورمان به اینکه به قدر کافی جسورانه و چابک در مذاکرات عمل نکرده، به چه معناست؟ یعنی باید دولت پزشکیان و تیم عراقچی مطلقا تسلیم می‌شدند و مثل زلنسکی رفتار می‌کردند؟!
یادآور می‌شود هرگاه مدعیان اعتدال و اصلاحات در دو دهه گذشته بر سر کار بوده‌اند، بلافاصله طبق فشار بیگانگان، نسخه تعطیلی برنامه هسته‌ای را پیچیده و کشور را عقب نگاه داشته‌اند. همین‌ها در عین حال، هنگام مطرح شدن مشکل کشور در موضوعاتی مثل تامین برق، از موضع اتهام و قصور 
جا خالی داده و طلبکارانه سخن گفته‌اند!
این نکته هم شایان ذکر است که برخی مدعیان اصلاحات(حضرتی، مرعشی و فیاض زاهد) درست همزمان با آماده شدن آمریکا و اسرائیل برای حمله غافلگیران، در حال تکمیل عملیات فریب دشمن و مدعی جذب قریب‌الوقوع 1000 تا 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی از مسیر توافق با آمریکا بودند!!


موشک‌های ایران مخازن سوخت رژیم صهیونیستی را بی‌پناه کرد
طی روزهای گذشته رسانه‌های عبری تأکید دارند: پس از حمله ایران به پالایشگاه حیفا، هیچ شهری حاضر نیست میزبان مخازن نفت رژیم باشد. مقامات محلی تهدید کرده‌اند در صورت جانمایی انبار سوخت در شهرهای خود‌، توسعه شهری را متوقف می‌کنند. کارشناسان تأکید دارند در جنگ آتی، بدون ذخایر امن برای تأمین سوخت جنگنده‌ها‌، جنگنده‌ها قادر به پرواز نخواهند بود.
یک رسانه عبری نوشت: درباره پیامدهای حمله موشکی تلافی‌جویانه ایران به پالایشگاه حیفا آنهائی که می‌گویند، مخازن نفت و مواد شیمیایی را از خلیج حیفا باید منتقل کرد، بگویند کجا می‌توانیم ببریم؟ در حالی که هیچ منطقه‌ای حاضر نیست هدف بعدی موشک‌ها باشد. 
روزنامه اقتصادی «گلوبس‌» هم در شماره روز جمعه خود با این جمله به معضل بزرگ رژیم صهیونیستی درباره چگونگی محافظت از مخازن نفت و مواد شیمیایی خود در جنگ آتی به‌ویژه در خلیج حیفا پرداخت.
«عامیران گیل» در مقاله خود آورده است، بعد از اصابت موشک ایرانی به تأسیسات «بازان» که منجر به کشته شدن دست‌کم 3 نفر و تعطیلی این تأسیسات شد، هر‌کسی که تصور می‌کند بعد از جنگ 12‌روزه انتقال مخازن و مواد نفتی و شیمیایی خطرناک از خلیج حیفا آسان خواهد بود، ظاهراً پیچیدگی این مسئله را کاملاً فراموش کرده است.
در ثانی طرفداران این ‌‌ایده باید به این دو پرسش هم پاسخ دهند که چرا باید مخازن سوخت از این منطقه خارج شود؟ و اصولاً اگر قرار است جابه‌جا شود، به کدام منطقه باید منتقل شود؟ 
در ادامه این مقاله آمده است، بعد از مشکل جنگ‌، جانمایی ساخت فرودگاه‌ها یا مراکز تولید انرژی‌، امروز بزرگ‌ترین چالش موجود درباره این مسئله است، چون هر‌جا که قرار است احداث شود با مخالفت و اعتراض اهالی آن منطقه رو‌به‌رو خواهد شد.
تصور کنید ساکنان یا مسئولین یک منطقه مطلع شوند که قرار است یکی از مخازن و انبارهای نفتی بزرگ در کنار منطقه آنها ایجاد شود، به طور حتم اعتراضات شدیدی با آن صورت خواهد گرفت، این مسئله حتی قبل از جنگ هم وجود داشت اما بعد از جنگ به‌شدت بیشتر شده است. «گلوبس‌» نوشت: شماری از مسئولین عالی‌رتبه در بخش برنامه‌ریزی با ناامیدی و سرخوردگی به من گفتند: جنگ به‌شدت برنامه‌های ما را دچار مشکل و چالش کرده است، هیچکس دوست ندارد هدف جدید و بعدی موشک‌ها قرار بگیرد، این در حالی است که جنگ نیاز ما را به داشتن مخازن ذخیره نفت و سوخت بیشتر نشان داد زیرا در صورت بسته شدن بنادر و تعطیلی پالایشگاه‌ها در جنگ آتی این ذخایر بسیار حیاتی خواهد بود و در نبود آنها حتی جنگنده‌های ما هم قادر به پرواز نخواهند بود و البته همه می‌دانند که در آینده ما تکیه شبه‌کاملی را به واردات انرژی خواهیم داشت و بخش پالایشگاهی و تولید داخلی تاثیر چندانی در بخش مصرف ما ندارد.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است، امروز ساخت مراکز ذخیره‌سازی انرژی برای اسرائیل به یک چالش تبدیل شده است و هنوز هم مشخص نیست که این کش‌و‌قوس بین سیاستگذاران و مسئولین محلی به چه شکلی به پایان خواهد رسید و این درگیری و اختلاف چه زمانی به پایان خواهد رسید.
البته مسئله صرفاً به درگیری و کش‌و‌قوس سیاسی مربوط نمی‌شود، امروز مسئولین شهرهای مختلف اسرائیل به طور بالفعل به مسئولین و سیاستگذاران کلان در مرکز اعلام کرده‌اند، اگر قصد دارند مخازن سوخت خود را در مناطق آنها مستقر کنند، آنها دیگر برنامه‌ای برای توسعه این مناطق و احداث محله‌های جدید در آن ارائه نخواهند کرد، زیرا احداث چنین تأسیساتی به معنای ضربه واردکردن به برنامه‌های شهر‌سازی و توسعه شهری خواهد بود.


مؤسسه آمریکایی: ایران یک ملت 90 میلیونی با احساس عمیق تاریخی و فرهنگی است
در حالی که یکی از اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی از جنگ 12روزه علیه جمهوری اسلامی ایران‌، ایجاد تفرقه درونی بود، مؤسسه آمریکایی «کویینسی» در گزارشی تحلیلی، ضمن اذعان به این تلاش، از شکست این پروژه خبر داد.
کویینسی نوشت: ایران کشوری شکننده و چندتکه نیست؛ بلکه یک ملت 90 میلیونی با حس عمیق هویت تاریخی و فرهنگی است.
این تحلیل تاییدی مضاعف بر این است که ملت ایران، برخلاف محاسبات آمریکا و رژیم صهیونیستی‌، از انسجام تمدنی، حافظه تاریخی و ناسیونالیسم پیوسته برخوردار است.
علاوه‌بر مؤسسه آمریکایی «کوییسنی»، مؤسسه «بروکینگز» که یک مؤسسه معتبر آمریکایی است و برخی مراکز آن همچون مرکز «سابان» که به‌صورت ویژه ایران را رصد و مطالعه می‌کند‌، اخیراً اذعان به قدرت ایران برای زمینگیر کردن آمریکا کرده است و در این رابطه آورده است: 
1- ایران یک کشور شکست‌خورده نیست و نباید انتظار داشت از موضع ضعف رفتار کند.
2- دلیل ورود آمریکا به جنگ، ناتوانی اسرائیل در تحقق اهدافش حتی با پیشرفته‌ترین سلاح‌های غربی بود.
3- موشک‌های مخرب ایران، با وجود سامانه‌های دفاع هوائی آمریکا و اسرائیل، به طور گسترده به عمق سرزمین‌های اشغالی نفوذ کردند.
4- این حملات، تحمل یک جنگ طولانی را برای اسرائیلی‌ها غیرممکن ساخته است.
5- زرادخانه ایران توان تهدید آمریکا در خلیج‌فارس و اخلال در منابع حیاتی انرژی جهانی را دارد.
پیش‌تر نیز مسئولان سابق رژیم صهیونیستی به شکست خود در جنگ با ایران اعتراف صریح و خفت‌باری داشته‌اند. آن‌گونه که نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی که شکست در برابر حزب‌الله در جنگ ۳۳روزه را در کارنامه خود دارد، به شکست رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهداف خود در جنگ ۱۲روزه علیه ایران اعتراف کرد.
«ایهود اولمرت» در گفت‌وگو با شبکه «بی‌بی‌سی» با ابراز وحشت از قدرت موشک‌های ویرانگر ایران، گفته بود که «موشک‌های ایران ترس دارد.» او همچنین در‌باره نابودی برنامه هسته‌ای ایران اعتراف کرده بود، برنامه هسته‌ای ایران را نمی‌توان از بین برد.
اولمرت با اعتراف به شکست رژیم صهیونیستی در از بین‌بردن برنامه هسته‌ای ایران گفت: از اول هم مشخص و روشن بود نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران غیرممکن است.
این اعتراف به شکست در بین مردم منطقه و افکار عمومی جهان عرب باعث شده واکنش‌ها نسبت به جنگ اسرائیل علیه غزه و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی شکل دیگری به خود بگیرد. نتایج یک نظرسنجی تازه از مؤسسه «عرب بارومتر» نشان می‌دهد جنگ اسرائیل علیه غزه، افکار عمومی جهان عرب را به‌شدت متأثر کرده است. طبق این داده‌ها، حمایت از عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به شکل محسوسی کاهش یافته است.
تحلیلگران می‌گویند کارزار نظامی اسرائیل با ایران و نسل‌کشی آنها در غزه نه‌تنها چهره تل‌آویو، بلکه اعتبار آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن را در افکار عمومی مخدوش کرده است.