اخبار ویژه
حمایت مشکوک از جاسوسان اسرائیل و آمریکا در آژانس
در حالی که مدیرکل و بازرسان آژانس علناً به جاسوسان آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند و در تجاوز نظامی اخیر هم جانب اسرائیل و آمریکا را گرفتند، بیانیهنویس «جبهه اصلاحات» سنگ آژانس را به سینه زد و ادعا کرد: تعلیق همکاری با آژانس، کشور را منزویتر میکند.
در بیانیه منتشره به اسم جبهه اصلاحات آمده است: با ابراز نگرانی عمیق از مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعلیق همکاری ایران با آژانس و اقدام شتابزده آقای رئيسجمهور در ابلاغ آن، اعلام میدارد که در شرایط خطیر کنونی، تصمیمات احساسی و بدون ارزيابى دقيق هزینه- فایده، برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم است و نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریمها خواهد انجامید.
این مصوبه، در ادامه قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» مصوب سال ۱۳۹۹ است؛ قانونی که تجربه چند سال گذشته نشان داده نهتنها در مهار تحریمها مؤثر نبوده، بلکه خود به یکی از موانع بزرگ در مسیر لغو تحریمها و بازسازی اعتماد جهانی بدل شده است. این قانون واکنشی و احساسی، و تصمیماتی که مبتنی بر آن اتخاذ شده، تاکنون تبعات خطرناک و پرهزینهای برای کشور داشته است؛ از جمله از بین رفتن روند اعتمادسازی با آژانس، فراهم شدن زمینه برای صدور گزارشهای منفی و افزایش احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه که در این صورت تمام تحریمهای سازمان ملل برمیگردد و هیچیک از کشورهای دیگر نمیتوانند با وتو مانع فعالسازی آن شوند.
از سوی دیگر این پرسش به طور جدی وجود دارد که از زمان تصویب این قانون تاکنون، چه دستاوردی حاصل شده است تا بتوان به آن افتخار کرد؟ کاهش فشارهای اقتصادی؟ افزایش ارزش پول ملی و کاهش تورم؟ جذب سرمایهگذاری خارجی یا رشد اقتصادی؟ یا انزوای بیشتر و قرار گرفتن ایران در موضع ضعف در برابر فشارهای بینالمللی؟»
نویسندگان این بیانیه پرغلط، توضیح ندادهاند که عایدی چند ده همکاری یکطرفه با آژانس، چه چیزی جز لو رفتن دقیق تاسیسات و دانشمندان هستهای و امکان اقدامات خرابکارانه و تروریستی بوده است؟ یا چرا با وجود بازرسیهای ویژه و استثنایی که در تاریخ آژانس بیسابقه است، آژانس اجازه نداشته پرونده ایران را ببندد و به جای اتهامافکنی نیابتی، از حقوق تضییعشده ایران طبق معاهده انپیتی حمایت کند؟
وقاحت نویسندگان بیانیه در این است که یادگاری توافق خسارتبار برجام یعنی مکانیسم ماشه را هم برای اثبات ادعای مهمل خود فاکتور میکنند و حال آنکه به خاطر تحمیل همین یک خسارت، باید تحت تعقیب امنیتی و قضائی قرار بگیرند.
آنها در حالی به قانون اقدام متقابل خرده میگیرند که دولت متبوعشان در ماجرای برجام به مدت دو سال و نه ماه از سوی طرفهای آمریکایی سر کار گذاشته شده بود و با وجود بازگشت و دو برابر شدن تحریمها، در حال بیگاری دادن و اجرای یکطرفه تعطیلی برنامه هستهای بود! ضمناً دولت برجام و دیگر هیچ، رکورددار بدترین شاخصهای تورمی و رشد منفی اقتصادی و... بوده است که این هم ننگی برای افراطیون مدعی اصلاحات است.
یادآور میشود آمریکا و رژیم صهیونیبستی در حالی به ایران حمله کردند که رافائل گروسی مدیرکل آژانس (مانند برخی از همین مدعیان اصلاحات) ضمن همراهی در عملیات فریب غرب گفته بود: نسبت به مذاکرات آمریکا و ایران خوشبین هستم(!)
او حتی حاضر به محکومیت جنایت و ترور داشمندان ما نشد. اما گفت: «نگرانیِ اسرائیل در مورد ایران را درک میکنیم»!
باید از بیانیهنویسان جبهه اصلاحات که در نقش وکیل مدافع نهاد جاسوسی اسرائیل و آمریکا ظاهر شدهاند، پرسید: هنگام حمله اسرائیل و آمریکا به یک عضو تحت نظارت آژانس، مدیرکل آژانس کجا بود؟ کنار ایران یا حامی جنایت دو رژیمی که اولی، زیر بار نظارت آژانس نمیرود و دومی، تنها استفادهکننده از بمب اتمی در دنیا بوده است؟!
قبل از آن، آدرسها و گراهای دقیق تاسیسات هستهای ایران را چه کسانی به دشمن برای بمباران دادند، جز جاسوسان اسرائیل و آمریکا در پوشش بازرسان آژانس؟ چرا هرگاه آمریکا و غرب نیاز به فضاسازی علیه برنامه هستهای ایران داشتند، آژانس به جای اشاره به بازرسیهای فوقالعاده و ویژه که سلامت برنامه هستهای ایران را تایید میکرد، زبان به اتهامپراکنی غیرمستند و سیاسیکاری گشود؟
افتضاح آژانس به حدی بالاست که حتی عباس آخوندی وزیر دولت روحانی در نوشتهای خطاب یه گروسی اذعان کرد: شما به طرز فریبکارانهای راه را برای تجاوز اسرائیل به ایران هموار کردید، بدانید که ریاکاری هرگز پیروز نمیشود. شما هنوز حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران را محکوم نکردهاید، با وجود آنکه این حمله آشکارا نقض پیمان NPT است. فراتر از آن، رئیسجمهور ایالاتمتحده، برخلاف همین معاهده که آمریکا نیز از امضاکنندگان آن است، مستقیماً ایران را به حمله نظامی به سایتهای هستهایاش تهدید میکند و با این حال شما سکوت کردهاید.
یادآور میشود «اسکات ریتر» افسر سابق اطلاعات نظامی آمریکا و بازرس سابق تسلیحاتی سازمان ملل، اخیراً تاکید کرد: در شرایطی که ایران به تعهداتش پایبند مانده، رافائل گروسی و همکارانش در آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رژیم اسرائیل دیدار میکنند. هیچ دلیل منطقی برای ملاقاتهای گروسی با مقامهای رژیم اسرائیل وجود ندارد، مگر اینکه او در حال همکاری با این رژیم و ایالاتمتحده برای انتقال اطلاعات محرمانه درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران باشد. اطلاعاتی که از مسیر آژانس به دست دشمنان ایران رسیده، بهوضوح در طراحی حملات زمینی و عملیات ترور علیه دانشمندان هستهای ایران مورد استفاده قرار گرفته است. گروسی دستانش به خون دانشمندان هستهای ایران آلوده است. او نباید دیگر هرگز اجازه ورود به ایران را داشته باشد و هیچ مأموریت بازرسیای به رهبری او نباید پذیرفته شود.
جنگ ۱۲ روزه، رونمایی از ابرقدرت موشکی ایران بود
«جنگ ۱۲ روزه، اولین نمایش عملیاتی موشکهای دوربرد ایران بود».
شبکه هندی wion ضمن گزارشی از جنگ 12 روزه میان اسرائیل و ایران گفت: با وجود سیستمهای دفاعی پیشرفته آمریکا و اسرائیل و توافق آتشبس، سایه موشکهای ایران همچنان سنگین است. ایران مجموعهای از موشکها را در اختیار دارد که نه تنها به اسرائیل میرسند، بلکه میتوانند تخریب گستردهای ایجاد کنند. جنگ ۱۲ روزه اولین نمایش عملیاتی این موشکها بود. در طول جنگ ۱۲ روزه، ایران بیش از ۵۰۰ موشک بالستیک به سوی اسرائیل شلیک کرد. از میان آنها، سه موشک به مراتب مرگبارتر بودند؛ از جمله موشکهای خوشهای که در ارتفاع نزدیک به ۷ کیلومتری در هوا متلاشی میشوند که هر یک قادر به ایجاد خسارت شدید است.
این شبکه تلویزیونی قبلا هم طی چند گزارش مستند عنوان کرده بود: ایران با رونمایی از یک موشک جدید و پیشرفته، جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت موشکی تثبیت کرده است. با این سلاح پیشرفته، ایران نه تنها توهم «آسیبناپذیری اسرائیل» را برای همیشه درهم شکسته، بلکه معادلات قدرت در منطقه را نیز بازنویسی کرده است. این موشک هیولا پیکر، ایران را به بازیگری تبدیل کرده که در نظم موشکی جهان باید به حساب آید.
ایران در این جنگ، به عنوان ابرقدرت موشکی در جهان سر برآورد. این موشکها، طراحان جنگ در واشنگتن و تلآویو را به لرزه درآورد و نشان داد که باید از توان موشکی ایران حساب برد. ایران از موشک غولآسای خود رونمایی کرد و بر سر اسرائیل کوبید، سلاحی که نه تنها قدرت تخریب آن، موشکهای قبلی را در دنیا تحقیر میکند، بلکه به رقبا نشان داد ایران ابرقدرت موشکی است. ایران اندکی پس از حمله آمریکا، با موشکهای جدید به جان اسرائیل افتاد. موشکی با برد
دو هزار کیلومتر و سر جنگی حیرتانگیز که برای ویران کردن و رعبافکنی تولید شده است و سامانههای پدافندی را از نفس میاندازد. این موشکها شعاع شش کیلومتری را در تلآویو و حیفا درهم کوبیدند و سرعتی بالغ بر هشت ماخ دارند. ایران نه تنها اشتباه محاسباتی اسرائیل درباره شکستناپذیری را درهم شکست بلکه توازن قدرت در منطقه را هم از نو نوشت. با نشستن گرد وغبار موشکها معلوم شد که باید از قدرت ایران حساب برد.
با پیشرفتهای اخیر، ایران به وضوح نشان میدهد که مصمم است قدرت نظامی خود را افزایش دهد. ایران در حال توسعه، در حال ساخت یک زرادخانه مدرنتر و مرگبارتر است.
سلاحهای جدید ایران میتوانند توازن قدرت در منطقه را تغییر دهند. ایران در حال پیشبرد زرادخانهای است که برای مقابله با تهدیدات ایالات متحده و اسرائیل طراحی شده است. و از فناوریهایی الهام گرفته است که توسط پیشرفتهترین نیروهای نظامی جهان استفاده میشود. ایران بدون تسلیحات غربی، غول پهپادی و موشکی منطقه شده است.
ایران یک ابرقدرت پهپادی است. پهپادهایی با برد ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومتر که قادر به پرواز در ارتفاع پایین برای اجتناب از رادار هستند.
شبکه هندی ویون همچنین گفته است: پاسخ تاریخی ایران به دشمنانش، از امپراتور روم تا نتانیاهو این است؛ همه شما در مقابل ما زانو خواهید زد.
غفلت از سکوهای مجازی دشمن موجب خسارت شد
سکوهای مجازی و رسانهای آمریکایی صهیونیستی بارها نشان دادهاند که در حقیقت، جنگنده مجازی هستند و کشور در برابر آنها نیازمند پدافند مجازی است.
جهاننیوز در این زمینه نوشت: در جنگ 12روزه ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی یکبار دیگر اهمیت موضوع فضای مجازی آشکار شد. از سالها پیش، رهبر معظم انقلاب به مناسبتهای مختلف، ضرورت سلب نفوذ دشمن از فضای مجازی کشور را مطرح کردهاند. همچنین، در همین راستا وظایفی را به شورای عالی فضای مجازی ابلاغ کردند. در کنار آن، به مسئولین نیز هشدار دادند و مطالبات متعددی در این زمینه داشتهاند.
متأسفانه سطحینگری، عدم توجه لازم به موضوع و یا سیاسیکاری برخی از مسئولین، کار را به جایی رسانده است که امروز داده و اطلاعاتی که به سبب فضای مجازی یله و رها، در حال خروج از کشور است، به یک تهدید جدی برای کشور، مردم و خواص- از جمله دانشمندان و فرماندهان- تبدیل شده است.
این دادهها و اطلاعات از طرق مختلف در حال جمعآوری و دادهکاوی است و یکی از مهمترین بسترها نیز سکوهای پیامرسانی و شبکههای اجتماعی است. هرچند که این روزها نام واتساپ بسیار شنیده شده است اما این تهدید، مختص به واتساپ نیست، بلکه سکوهای مجازی آمریکایی صهیونیستی بارها نشان دادهاند که در حقیقت، جنگنده مجازی هستند؛ در راستای تجهیزات نظامی دشمن قرار گرفته و بخشی از کار را بهعهده میگیرند؛ هم به عنوان بسترهایی برای رهگیری، شناسایی، جمعآوری کلان داده در عرصههای مختلف و... و هم بستری
برای عملیات شناختی.
کسانی که گرفتار افکار التقاطی نشدهاند و در دام برخی شبهات نیفتادهاند، با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوند که سکوهای مجازی نظیر اینستاگرام، واتساپ، تلگرام، گوگل و مانند اینها اصطلاحاً عاشق چشم و ابروی جمهوری اسلامی و مردم ایران نیستند که در اوج تحریمها و فشار دشمن، به آنها خدمات رایگان ارائه دهند! این سکوها هر ثانیه در حال جمعآوری داده و اطلاعات از کشور و مردم هستند و با فرش قرمزی که برخی افراد در داخل کشور برای آنها پهن کردهاند و در سایه عدم ساماندهی فضای مجازی، در حال بمباران و تاختوتاز در کشور هستند.
با وجود اینکه تهدیدات فعالیت سکوهایی خارجی در کشورمان بارها ثابت شده است و سکوی واتساپ متعلق به دشمن درجه یک ملت ایران است، اما دولت رفع فیلتر واتساپ را برای خود دستاورد دانست(!) و چند ماه پیش شورای عالی فضای مجازی در تصمیمی ضدمصالح مردم، کشور و حتی مغایر با برخی مصوبات قبلی خود مجوز رفع فیلتر واتساپ آمریکایی صهیونیستی را صادر کرد!
باید به این نکته توجه ویژه داشت که بدون تردید در دنیای امروز، کشورمان به پدافند مجازی هم نیاز دارد. این پدافند اگر از جهاتی مهمتر از پدافند فضای حقیقی نباشد، کمتر از آن اهمیت ندارد. اما آنچه مایه تأسف است این است که برخی مسئولین، در زمینه فضای مجازی همصدا نیستند و بعضاً سادهاندیشیها، گرفتاری در لایههای نازل و سطح کاربری و مصرفکنندگی فضای مجازی و... آنها را از عرصههای تعیینکننده این فضا دور نگه داشته است. به همین دلیل، بارها و بارها از یک سوراخ گزیده میشویم.
در کنار اینها، این حد از سینه چاککردن برای سکوهای آمریکایی صهیونیستی توسط برخی چهرههای سیاسی و رسانهای وابسته و حامی دولت بسیار محل تأمل است؛ حتی بعضاً در این جریان مشاهده شده که با این مسئله- که مستقیماً با امنیت و استقلال کشور مرتبط است- سبا حالت تمسخر یا کنایه رفتار میشود.
برخی مسئولین باید بدانند که ایستادگی در برابر دشمن، فقط برای جنگندهها، پهپادها، موشکها و بمبافکنهای دشمن در فضای حقیقی نیست؛ همان دشمن، در فضای مجازی هم جنگنده، پهپاد، موشک و بمبافکن دارد. وحدت و ایستادگی در برابر دشمن فقط برای فضای حقیقی نیست!