تروریستهای حاکم بر سوریه و کُردها به جان هم افتادند
منابع رسانهای از شکلگیری اختلافاتی میان دولت تروریستها در دمشق و اداره خودگردان کُردهای سوریه بر سر مدیریت فرودگاه بینالمللی «قامشلی» پرده برداشتند.
به گزارش «ایسنا»، منابع رسانهای گزارش دادند که اداره خودگردان شمال و شرق سوریه، تیمی را برای مدیریت فرودگاه بینالمللی قامشلی تعیین کرد. روزنامه «العربی الجدید» این تصمیم را اعلام رسمی تسلط کُردها بر فرودگاه قامشلی ارزیابی کرد. این اقدام اداره خودگردان کردهای سوریه واکنش تروریستهای حاکم بر دمشق، به رهبری «ابومحمد الجولانی»، را به همراه داشت. در همین راستا، سازمان هواپیمایی غیرنظامی سوریه با صدور بیانیهای اعلام کرد که فرودگاه قامشلی از عصر شنبه بسته است و هیچ طرفی اجازه بازگشایی آن بدون مجوز دولت دمشق را نخواهد داشت. این سازمان اعلام کرد که تصمیم بستهشدن فرودگاه قامشلی برای تمامی شرکتهای هواپیمایی داخلی و خارجی لازمالاجرا است. در ادامه این بیانیه آمده است: سازمان هواپیمایی غیرنظامی سوریه تنها طرفی است که مسئولیت مدیریت فرودگاهها و راهاندازی آنها را برعهده دارد. این سازمان در ادامه هشدار داد که هرگونه تلاش برای بازگشایی فرودگاه قامشلی بدون هماهنگی با دمشق نقض قوانین بینالمللی محسوب میشود. دولت دمشق و اداره خودگردان کردهای سوریه پیشتر توافقی را برای حلوفصل اختلافات و ادغام نیروهای کرد در ساختار دولت مرکزی امضا کرده بودند اما این توافقات تا بدین لحظه اجرائی نشدهاند. طبق توافق امضا شده، حقوق تمامی سوریها برای حضور و مشارکت در دولت تضمین و تمامی نهادهای غیرنظامی و نظامی در شمالشرق سوریه در نهادهای دولت ادغام شده و از دولت موقت سوریه برای مقابله با طرفداران دولت بشار اسد و دیگر تهدیدها حمایت شد و دوطرف مخالفت خود را با فراخوانها برای تقسیم سوریه، نفرتپراکنیها و تلاشها برای ایجاد آشوب اعلام کردند.گفتنی است، چنانکه پیشتر نیز گفته شده است، حوادث دراماتیک در سوریه و سقوط نظام «بشار اسد» به اندازهای سریع صورت گرفت که هیچکس تصور آن را نمیکرد. این موضوع گرچه در آن زمان فرصت تفکر بیشتر را از مخاطبان و افکار عمومی گرفت، اما امروز تروریستها باید تفکر کنند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و تحولات سوریه چه تأثیری در اوضاع جهان عرب و موازنههای قدرت در منطقه خواهد داشت. حاکمیت سوریه در حال حاضر با چالشهای عمدهای مواجه است که مهمترین آنها شکل نظام سیاسی است که باید باعث ایجاد ثبات در سوریه شود. ماهیت رهبران این کشور عربی که تأثیر فوقالعادهای در مرحله آینده خواهد داشت نیز مهم ارزیابی میشود. جریانهای مسلح که علیه دولت بشار اسد سلاح در دست گرفتند و در نهایت باعث سقوط وی شدند، زیاد هستند و نقطه مشترک آنها مخالفت با دولت بشار اسد بود، اما الان که دولت اسد سقوط کرده، احتمالاً تناقضهای ایدئولوژیک و سیاسی و فرقهای بین این گروهها به تدریج برجستهتر میشود و بعید است آنها به رویکرد مشترکی برای نحوه مدیریت دولت و امور حاکمیت دست پیدا کنند یا بتوانند سوریه جدید را از چالشهایی که در ابعاد داخلی و بینالمللی با آن مواجه است، نجات دهند. اگر نگاهی به تحولات گذشته طی دو دهه اخیر در جهان عرب بیندازیم، میبینیم که در بسیاری از کشورها، نیروهای مخالف، موفق به از بین بردن حاکمیتهای مستبد شدهاند، اما نتوانستند حاکمیت جایگزین با دموکراسی بیشتر و قابلیت استمرار بالاتر ایجاد کنند. از آنجا که جریانهای برانداز در سوریه عمدتاً شبهنظامیان مسلح مورد حمایت طرفهای خارجی هستند، بعید به نظر میرسد که جریانهای سیاسی اصیل یا ملیگرا برای کشور باشند. از سوی دیگر بعید نیست که برای حلوفصل مناقشههای سیاسی یا ایدئولوژیک به وجود آمده بین خود، سلاح در دست بگیرند. این در حالی است که ممکن است منافع طرفهای خارجی حمایتکننده از این گروهها نیز با یکدیگر دچار تنش و تناقض شود که این روند میتواند مقدمهای برای جنگ داخلی در سوریه باشد که این کشور را به سمت تجزیه پیش میبرد. جامعه سوریه جامعهای با جریانهای متنوع مردمی و فرقهای است و اگر گروههای مسلح بخواهند توازن را میان جریانهای اصلی ایجاد کرده و دولت مبتنی بر این توازن روی کار بیاورند تا حاکمیتی شبیه به لبنان یا عراق ایجاد کنند، ممکن است فاجعه بزرگتری رقم بخورد و اهداف و آمال رژیم صهیونیستی در تجزیه جهان عرب بر اساس مبانی فرقهای محقق شده و زمینه را برای سلطه رژیم صهیونیستی بر منطقه فراهم آورد. همچنین تروریستها با مشکلات دیگری نیز مواجه هستند. گرچه ترکیه در حال حاضر جای پای خود را در سوریه باز کرده و نسبت به پیروزی که در سقوط بشار اسد از طریق تروریستهای مورد حمایت خود یعنی هیئت تحریرالشام به دست آورده، بسیار خوشحال است؛ اما ایجاد هرگونه حاکمیت ملیگرا در سوریه، این کشور را با چالش مواجه خواهد کرده و دولت مذکور از دو منظر با ترکیه وارد تقابل خواهد شد. نکته اول طمعورزی تاریخی ترکیه در بخشی از اراضی سوریه است و مورد دوم به کردها مربوط میشود. طمعورزیهای رژیم صهیونیستی در سوریه میتواند آزمون جدی برای حاکمیت جدید این کشور باشد و ماهیت واقعی رویکردهای دینی و تمدنی آنها را روشن کند. اشغالگری و طمعورزیهای صهیونیستها در سوریه کاملاً موثق است و نیاز به هیچ سند و مدرکی ندارد، حال باید دید دولت جدید سوریه با این مشکل چگونه تعامل خواهد کرد؟ البته به غیر از انفعالی که تاکنون دیدهایم. رژیم صهیونیستی در حال حاضر از هرجومرج به وجود آمده در سوریه سوءاستفاده کرده و ارتفاعات راهبردی جبلالشیخ را به اشغال خود درآورده است. آنها همچنین منطقه حائل و خلع سلاح شده مرزی را نیز به اشغال خود درآورده و از پایان توافق توقف درگیریها که در سال ۱۹۷۴ به صورت یکجانبه امضا شده، خبر دادهاند. اشغال شهر قنیطره و تعدادی دیگر از روستاهای مرزی سوریه باعث شده صهیونیستها در مسافت ۴۰ کیلومتری دمشق قرار بگیرند.