فرود بالستیک‌های یمن بر سر صهیونیست‌ها انصارالله: هنوز طعم واقعی ترس را نچشیده‌اید
سرویس خارجی-
در شرایطی که منابع صهیونیستی از به صدا درآمدن آژیرهای هشدار در اراضی اشغالی در پی شلیک موشک بالستیک از یمن خبر می‌دهند، یکی از مسئولان جنبش انصارالله یمن تأکید کرد که صهیونیست‌ها هنوز طعم واقعی ترس را نچشیده‌اند.
«وحدت جبهه مقاومت اسلامی» مفهومی زنده است که طی دهه گذشته به یکی از مهم‌ترین معادلات استراتژیک منطقه غرب آسیا بدل شده است. این وحدت به هیچ‌وجه به معنای تابعیت کامل گروه‌هایی نظیر حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، گروه‌های مقاومت عراقی یا فلسطینی از سیاست‌ها و تصمیمات تهران نیست؛ بلکه این جبهه‌ها، هرکدام ریشه در هویت اجتماعی، آرمان‌های ملی و دغدغه‌های مذهبی و تاریخی محیط خود داشته و همکاری آن‌ها با ایران، ناشی از هدف مشترک یعنی مقابله با سلطه‌گری، اشغال و تحمیل سیاست‌های استکباری به ملت‌های منطقه است. چنان‌که شهید «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر خارجه پیشین ایران، بارها تصریح کرده بود که مقاومت منطقه علیه اشغال و ظلم «نه فرمان می‌گیرد و نه فرمان می‌دهد؛ بلکه حلقه‌ای از اندیشه و آرمان مشترک است». این گروه‌ها هر کدام استراتژی و ساختار فرماندهی مستقل دارند، اما آرمان قدس و هدف اخراج اشغالگران رژیم صهیونیستی و مقابله با پروژه تقسیم و تضعیف منطقه، آنان را به سوی همگرایی و هماهنگی سوق داده است. به همین دلیل، شاهدیم هرگاه تحولات مهم منطقه‌ای رخ می‌دهد- مانند جنگ اخیر غزه (۷ اکتبر ۲۰۲۳ برابر با ۱۵ مهر ۱۴۰۲)- واکنش و تعامل همزمان و هم‌افزا از سوی تمامی اعضای جبهه مقاومت که البته در آن زمان آمادگی لازم را دارند رخ می‌دهد.
تحولات پس از جنگ غزه شاهدی روشن بر تحقق عینی وحدت میدان مقاومت بوده است. در این میان، نقش مقاومت یمن بهویژه اهمیت ویژه‌ای یافت و البته غافلگیرکننده بود. در حالی‌که بسیاری از کشورهای منطقه واکنش صرفاً دیپلماتیک نشان دادند، مقاومت یمن با شلیک موشک‌های بالستیک و عملیات دریایی در دریای سرخ علیه اهداف صهیونیستی و کشتی‌های مرتبط، عملاً میدان را به هم پیوند زد و پیامی روشن به تل‌آویو و واشنگتن داد که جبهه مقاومت تنها محدود به یک جغرافیا نیست. اخیراً، و پس از تجاوزات رژیم آپارتاید اسرائیل به ایران سرتیپ «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، تأکید کرد این حملات با هماهنگی کامل با محور مقاومت و «در پاسخ به جنایت‌ها علیه ملت فلسطین و ایران» صورت می‌گیرد و این روند ادامه خواهد یافت. این سخنان به وضوح نشان‌دهنده یک هماهنگی استراتژیک است تا دستورپذیری. مقاومت یمن، با وجود حملات سنگین ائتلاف آمریکایی- انگلیسی و محاصره، همچنان توانایی عملیاتی خود را حفظ کرده و این استمرار حملات به اراضی اشغالی نشانی است بر پیوستگی و وحدت عملیاتی جبهه مقاومت و اثبات این نکته که این جبهه در مواجهه با تهدیدات مشترک، نه‌تنها منفعل نیست، بلکه توانایی اقدام هماهنگ و بازدارنده را دارد.
باز هم هایپرسونیک‌های یمن بلای جان رژیم اسرائیل
«فارس» به نقل از رسانه‌های رژیم اشغالگر نوشت که آژیرهای هشدار در نقب به صدا در آمده است. رسانه‌های عبری اعلام کردند که آژیرهای هشدار در قدس و اطراف آن در پی شلیک موشک بالستیک از یمن به صدا درآمده است. همان موقع سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی نیز گفت: «یک موشک از یمن به سمت ما شلیک شده و سامانه‌های پدافندی برای رهگیری آن تلاش می‌کنند.» این حمله در شرایطی صورت می‌گیرد که در روزهای گذشته در همین صفحه از روزنامه خواندید که سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، از حمله دقیق موشکی به یافای اشغالی (تل‌آویو) با شماری از موشک‌های هایپرسونیک خبر داد و تأکید کرد که این عملیات را با عملیات ایران علیه اراضی اشغالی هماهنگ بود.
هنوز ترس واقعی را نچشیده‌اید!
به گزارش خبرگزاری «مهر» به نقل از «شهاب»، «نصرالدین عامر»، یکی از مسئولان جنبش انصارالله یمن، تأکید کرد: «دیگر پناهگاه‌های اسرائیل امن نیستند. صهیونیست‌ها هنوز طعم واقعی ترس را نه از سمت ایران و نه از سمت یمن نچشیده‌اند. اوضاع در آینده با آنچه که اکنون می‌بینیم کاملاً متفاوت خواهد بود.» شاید این سخنان از زبان خیلی‌های دیگر که مطرح می‌شد چندان جدی گرفته نمی‌شد، اما با توجه به سابقه یک سال و اندی مقاومت یمن مسلماً صهیونیست‌ها نیز این تهدیدات را جدی خواهند گرفت و این سخنان را تنها خطابه‌های بی‌پشتوانه تلقی نخواهند کرد.
تحولات اخیر در جبهه مقاومت، به ویژه ورود فعال مقاومت یمن به مبارزه با رژیم اسرائیل، نقطه عطف جدیدی در فهم بازیگران منطقه‌ای از مفهوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم تلقی می‌شود. آنچه رخ داده صرفاً در لحظه، اقداماتی نظامی مانند شلیک موشک‌های بالستیک نیست، بلکه نمودِ عینی جابه‌جایی توازن قدرت، چه در میدان و چه در ذهنیت استراتژیست‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. برای تحلیل این پدیده، باید از دو منظر اصلی بهره گرفت: نخست، تغییر ماهیت تهدیدات علیه اسرائیل از تهدیدات کلاسیک به تهدیدات نامتقارن و ترکیبی؛ و دوم، کیفیت و عمق پیوندهای استراتژیک بین گروه‌های مقاومت، خصوصاً پس از جنگ غزه ۲۰۲۳. تحقیقات اندیشکده‌های بین‌المللی نظیر «مرکز مطالعات امنیتی تل‌آویو» (INSS) و مؤسسه «رند» همگی دلالت دارند که از سال ۲۰۱۹ به بعد، اسرائیل عملاً مجبور شده زیرساخت و سیاست «گنبد آهنین» و سیستم‌های هشدار خود را برای تهدیدات چندمحوری (نه فقط شمال و غزه، بلکه جنوب یعنی یمن) بازطراحی کند. بر‌اساس داده‌های وب‌سایت‌های رصد هوائی مثل FlightRadar و داده‌های مؤسسات غربی ثبت هشدارهای موشکی، رکورد پرواز سامانه‌های تدافعی، از ابتدای وقوع حملات یمنی در اکتبر ۲۰۲۳، افزایش ۷۰ درصدی را در فعال‌سازی هشدارها در جبهه جنوبی و پایتخت اسرائیل نشان می‌دهد. این وضعیت فشار روانی قابل‌توجهی به جامعه اسرائیلی تحمیل کرده که نمود عینی آن را می‌توان در افزایش مراجعات روان‌شناختی و کاهش معاملات اقتصادی در نواحی پرخطر رصد کرد؛ برای پیگیری این مسئله می‌توانید به گزارش «جلعاد شالوم» درباره اثرات روانی موشک‌باران مستمر بر اسرائیلی‌ها مراجعه کنید.
برخلاف سال‌های ابتدائی جنگ یمن که حملات، واکنشی و موضعی به تجاوز عربستان تفسیر شد، اکنون یمن بیشتر از محورهای سنتی در معادلات ضداسرائیلی فعال شده است. این تغییر، صرفاً ناشی از خواست تهران یا فرمان از بالا نیست، بلکه یمن به واسطه مخالفت با هژمونی منطقه‌ای و رویکردهای استکباری، خود را جزئی از پروژه کلان مقابله با تقسیم منطقه و خلق امنیت پیرامونی برای اسرائیل می‌داند. نمود عملی این استقلال تصمیم و کنشگری جمعی را می‌توان در تطابق زمانی حملات یمن با اهداف عملیات ایران یا پیشتر با حملات موشکی حزب‌الله دید که به طور واقعی مدل جبهه مشترک، بدون ساختار فرماندهی واحد و الزام‌آور، بلکه بر‌اساس «هماهنگی اهداف» و اشتراک اطلاعات را بازتعریف می‌کنند.
در نهایت، پایه‌های تحلیل فوق بر آن استوار است که اقدامات یمن نه صرفاً هیاهوی رسانه‌ای، بلکه مصداق عینی بلوغ جبهه مقاومت در استفاده از «قابلیت بازدارندگی ترکیبی» است. با توجه به روند حاضر، می‌توان گفت آینده امنیتی منطقه، فارغ از شعارها، فضای تصمیم را برای تمامی بازیگران، از جمله رژیم اسرائیل، آمریکا و متحدان آنان، به‌شدت پیچیده‌تر کرده و با سطوح جدیدی از عدم قطعیت استراتژیک مواجه کرده است، وضعیتی که نقطه آغاز آن را باید در همین حملات فرامرزی و هم‌افزای مقاومت، بهویژه کنشگری نوین یمن، جست‌وجو کرد.