نگاهی به مستند «هزار و یک روز انقلاب»
سیارهای که در منظومهاش ستـاره شـد
آرش فهیم
فیلم مستند یعنی پرداخت زیباییشناسانه و بازنمایی هنرمندانه اسناد و پژوهشها. وقتی یک اثر را «فیلم مستند» لقب میدهیم که محور و مدارش تحقیق و سند باشد- همچنانکه لفظ مستند هم یعنی ارجاع به سند- و هم نحوه بستهبندی و تحویل حاصل پژوهش، در قالب هنری و پربار از لذت زیباشناسانه باشد. بنابراین اگر یک اثر فاقد هر یک از این دو ویژگی (تحقیق و پژوهش وفادار به اسناد و زیبایی) را نداشته باشد، مشمول عنوان فیلم مستند را نمییابد و در حد گزارش تصویری یا بسته خبری باقی میماند.
یکی از آثاری که به تازگی تولید شده و از هر دو ویژگی یاد شده، به طور متراکم سرشار است، «هزار و یک روز انقلاب» نام دارد. این مستند به نویسندگی و کارگردانی علی صفار هرندی اخیراً از شبکههای سیما پخش شد و تلاشی قابل ستایش در ارائه روایتی نو از انقلاب اسلامی ایران و تأثیر امام خمینی(ره) بر تاریخ بهشمار میرود. این مستند نهتنها در فرم اجرائی خود از کلیشههای رایج آثار مشابه فاصله گرفته و سر و شکلی متفاوت از آثار سفارشی و صرفاً تبلیغاتی دارد، بلکه از نظر محتوایی نیز حاصل مطالعات عمیق و گستردهای است که به آن غنای خاصی بخشیده است.
همانطور که در توضیح این مستند آمده، «هزار و یک روز انقلاب» به دنبال ارائه «روایتی متفاوت از انقلابها در روزگار ماست».
این تفاوت، بهویژه در نگاه مستند به سرنوشت انقلابهای بزرگ دنیا و مقایسه آنها با انقلاب اسلامی ایران، نمود پیدا میکند. نقطه عزیمت این نگاه، بیانات اخیر رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل سرنوشت انقلابهای بزرگ دنیا در مراسم سیوششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) است که به این مستند یک چارچوب فکری و تحلیلی مستحکم میبخشد.
در دورهای که مخاطبان با انبوهی از محتوای بصری مواجهاند، جذب و حفظ توجه آنها نیازمند خلاقیت است. این مستند با هوشمندی سعی کرده تا از زبان بصری و روایی متفاوتی استفاده کند. مستندی که دارای لحن منحصر به فردی است و موضوعات جدی را با بیانی ساده و صمیمانه و گاهی طنزآمیز مطرح میسازد.
یکی از این تفاوتها استفاده خلاقانه از آرشیو و ترکیب آن با تصاویر متنوع و مختلف، از فیلمهای سینمایی و انیمیشنهای مطرح گرفته تا استفاده بجا و بموقع از موسیقی است. یعنی در آن به جای صرفاً نمایش تصاویر آرشیوی به صورت خطی، با تدوینهای پویا، گرافیکهای متحرک، یا روایتهای چندوجهی، به آرشیو زندگی بخشیده شده است. این رویکرد میتواند به تصاویر قدیمی، معنا و جذابیت جدیدی ببخشد.
شکستن روایت خطی، دیگر تمهید بهکار رفته در فرم این أثر است. مستند به جای پیروی از یک خط زمانی صرف، ممکن است با استفاده از فلاشبکها، فلاشفورواردها، یا پرشهای زمانی، روایتی غیرخطی و پیچیدهتر را به مخاطب ارائه دهد که عمق بیشتری به بحث میبخشد.
علاوه بر این، یکی از خوبیهای مستند «هزار و یک روز انقلاب» این است که در کمتر از یک ساعت، شناختی نسبتاً کامل از ماهیت و هویت همه انقلابهای تاریخ معاصر ارائه میکند و یک قیاس هم بین این رخدادها با انقلاب اسلامی ایران انجام میدهد. این مستند با قرار دادن منظومه انقلابها با عرضه اسناد، نظریات و اطلاعات مختلف نشان میدهد که انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از سیارههای منظومه انقلابهای تاریخ، چگونه خودش به یک ستاره تبدیل شده است.
این مستند به جای تمرکز بر چهرهها یا وقایع خاص، بیشتر بر تحلیل ایدهها، مفاهیم و الگوهای تکرارشونده در انقلابها تمرکز کرده است. این تلاش برای فاصله گرفتن از کلیشهها، نهتنها «هزار و یک روز انقلاب» را از آثار مشابه متمایز میکند، بلکه مخاطب را نیز ترغیب میسازد تا با ذهنی بازتر به محتوای آن بپردازد.
در کنار نوآوری فرمی، عمق محتوایی و بار پژوهشی «هزار و یک روز انقلاب» نیز آن را به یک مستند پرنکته درباره انقلابها تبدیل کرده است. این مستند به طور خاص بر مقایسه انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای بزرگ دنیا تمرکز دارد. این تحلیل تطبیقی، نیازمند پژوهش گسترده در تاریخ، جامعهشناسی، و علوم سیاسی انقلابها بوده تا نقاط اشتراک و افتراق بهدرستی شناسایی شوند.
مطالعات عمیق به سازندگان مستند کمک کرده تا به جای تکرار روایات رایج، تحلیلهای کمتر پرداخته شده مربوط به انقلاب با رویدادها و تصاویر بارها دیده شده را اعطا کردهاند.
به طور مثال، چالشهای مختلف ایران بعد از انقلاب، از وضعیت دولت موقت و برکناری اولین رئیسجمهور و جنگ تحمیلی گرفته تا فعالیت گروهکها و ترور شخصیتها و مشکلات و کشمکشهای دیگر، بارها مورد اشاره و تحلیل قرار گرفتهاند، اما کار جدید مستند «هزار و یک روز انقلاب» این است که تحولات و فراز و فرودهای تاریخ انقلاب اسلامی را در مقایسه با موارد مشابه در دیگر انقلابها بررسی کرده است.
چارچوب نظری قوی، کمک زیادی به انسجام یافتن و حل معماها در این مستند کرده است. در یک فیلم مستند با موضوعی سیاسی و تاریخی، غنای محتوایی مستلزم داشتن یک چارچوب نظری منسجم برای تحلیل پدیدههاست. این مستند از نظریات خاصی در مورد انقلابها و تحولات اجتماعی بهره گرفته تا تبیینهای قانعکنندهای از سرنوشت متفاوت انقلاب اسلامی ایران ارائه دهد.
این رویکرد محتوایی، «هزار و یک روز انقلاب» را از یک صرفاً بازگویی تاریخ فراتر برده و آن را به اثری تحلیلی و تأملبرانگیز تبدیل میکند. آنچه به مستند «هزار و یک روز انقلاب» بُعدی خاص و جهتدار میبخشد، تأثیر مستقیم بیانات رهبر انقلاب اسلامی است. مستند به مناسبت بیانات ایشان در تحلیل سرنوشت انقلابهای بزرگ دنیا و سخنانشان در سالگرد ارتحال حضرت امام منتشر شده است. ازجمله این موارد عبارت است از؛ چرایی تفاوت مسیر انقلاب اسلامی: رهبر انقلاب بارها به این نکته اشاره کردهاند که انقلاب اسلامی ایران، برخلاف بسیاری از انقلابها که پس از مدتی دچار انحراف، فروپاشی یا استحاله شدند، مسیری متفاوت را طی کرده است. مستند «هزار و یک روز انقلاب» تلاش کرده تا ابعاد این تفاوت را به شکل تصویری و روایی به نمایش بگذارد.
درسآموزی از تاریخ انقلابها: بررسی سرنوشت انقلابهای دیگر، این امکان را فراهم میآورد که از نقاط قوت و ضعف آنها درس گرفته و به پایداری و پیشرفت انقلاب اسلامی کمک شود. مستند میتواند این درسها را برجسته کند.
اهمیت اندیشه امام خمینی(ره): سخنان رهبری در سالگرد ارتحال امام، همواره بر ابعاد فکری و عملی مکتب امام راحل تأکید دارد. مستند این اندیشهها را به عنوان عامل کلیدی در تفاوت مسیر انقلاب اسلامی برجسته کرده است.
* اهمیت توجه به فرم برای یک نهاد حاکمیتی رویکرد متفاوت مستند «هزار و یک روز انقلاب» در زمینه فرم و محتوا، میتواند پیامدهای مهمی داشته باشد و تأثیر قابل توجهی بر افکار عمومی بگذارد، ازجمله؛ بازنگری در درک تاریخ: با ارائه روایتی نو و تحلیلی عمیقتر، مستند میتواند به مخاطبان کمک کند تا درک خود را از تاریخ انقلاب اسلامی و جایگاه آن در میان انقلابهای جهان بازنگری کنند. این امر بهویژه برای نسلهای جدید که ممکن است با کلیشههای رایج مواجه باشند، اهمیت دارد.
تقویت نگاه تحلیلی: به جای صرفاً ارائه حقایق تاریخی، مستند با تمرکز بر چراییها و چگونگیها، مخاطب را به تفکر تحلیلی واداشته و توانایی او را در بررسی عمیقتر پدیدهها تقویت میکند.
مقابله با روایتهای جایگزین: در فضای رسانهای امروز، روایتهای مختلفی از انقلابها وجود دارد. ارائه یک مستند با پشتوانه مطالعاتی قوی و رویکردی متفاوت، میتواند به تقویت روایت اصیل انقلاب اسلامی و مقابله با تحلیلهای سطحی یا نادرست کمک کند.
ایجاد بستر گفتوگو: یک اثر عمیق و متفاوت میتواند به عنوان نقطه شروعی برای گفتوگوها و بحثهای سازنده در جامعه عمل کند. این مستند با طرح پرسشهای جدید و ارائه پاسخهای تحلیلی، میتواند فضای فکری جامعه را فعالتر سازد.
افزایش جذابیت محتوای تاریخی: برای بسیاری، تاریخ ممکن است موضوعی خشک و کسلکننده به نظر برسد. اما با نوآوری در فرم و ارائه محتوای جذاب، «هزار و یک روز انقلاب» میتواند این جذابیت را افزایش داده و مخاطبان بیشتری را به مطالعه و تفکر درباره تاریخ ترغیب کند.
درنهایت اینکه «هزار و یک روز انقلاب» به عنوان محصول مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، گویای اهمیت یافتن فرم، نوآوری و و جذابیت روایت از سوی نهادهای رسمی برای ترسیم تاریخ و محتوای سیاسی است.