کد خبر: ۳۱۲۳۴۹
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۷

صلح چندگانه و جهانی‌سازی شرکت‌ها در شبکه‌های اجتماعی

 
 
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
گرچه تاریخ بشر به لحاظ اجتماعی تا به امروز که به تعریفی خاص از مفهوم جامعه رسیده است دارای فراز و نشیب‌های فراوانی بوده، اما میل جبرگونه جهان امروز- به واسطه تعارض و تضاد منافع و افکار- به ‌ستیزهای بی‌پایان و فروپاشی جهان بشریت، بیش از هر زمان و بیش از آن چیزی است که در رسانه‌ها و یا معادلات سیاسی بیان شود. این نکته را با اتکال به تمام وقایع سیاسی، نظامی، اجتماعی و به ویژه با وقایع فرهنگی حداقل یک دهه گذشته به راحتی در سرتاسر جهان می‌توانیم به طور کاملا ملموس احساس کنیم و شاید از بس که شواهد متعددی در این خصوص وجود دارد نیاز به بیان مصادیق نیز وجود نداشته باشد.
جای عجب است که در نگاه عام، تمام وقایع جهان با تصمیم و اقدام سیاستمداران سنجیده می‌شود؛ اما در این میان کمتر کسی است که به نقش شرکت‌های بزرگ در جهان توجه داشته باشد که شرکت‌های بزرگ جهانی با فرآیندسازی و جریان‌سازی عموما، تصمیمات و اقدامات سیاستمداران را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند.
در واقع می‌توان گفت که نوعی حاکمیت جهانی در عصر حاضر شکل گرفته است که به‌رغم دوران‌های گذشته که حاکمان سیاسی و یا نظامی تعیین‌کننده امور بودند؛ اما امروز این شرکت‌ها هستند که تعیین‌کننده سرنوشت بشری در امور مختلف شده‌اند و به همین دلیل در تمام جهان شاهد افول ارزش‌های انسانی هستیم که در مقابل افول این ارزش‌ها، انتفاع اقتصادی بیش از هر چیز دیگر پررنگ، برجسته و در اولویت قرار گرفته است.
حاکمیت شرکتی- با هزار و بی‌نهایت ترفند ایجاد نیاز برای افراد جوامع- توانسته است امور بشریت و ذائقه و نقطه آمال او از زندگی را مبدل به نقطه دست نیافتنی بکند که به طور دائم برای رسیدن به آن طعم از زندگی و نقطه آمال، باید در جنگ و‌ ستیز باشد و خود را با دیگران مقایسه و یا در مواجهه با دیگران به اثبات برساند.
وقتی صحبت از جهان تملکی شرکت‌ها بر ذائقه و سبک زیست بشریت داریم، مسلم است که شرکت‌های بزرگی چون «متا»، «آلفا بت»، «آمازون»، «تنسنت هولدینگز»، «مایکرو سافت»، «علی بابا»، «نتفلیکس»، «جی‌دی دات کام»، «بوکینگ دات کام»، «بایدو» و شرکت‌هایی که موتورهای جست‌وجوگر چون «گوگل» و «فایرفاکس» و... را در اختیار دارند؛ بیشترین تسلط را بر کنترل و جمع‌آوری اطلاعات می‌توانند داشته باشند که اگر بر جمع اینها صاحبان سکوی‌های مجازی چون اینستاگرام و X ... را نیز اضافه کنیم؛ خواهیم دید که این شرکت‌ها با هر حربه ممکن تلاش دارند تا در رقابت با همتایان خود گوی سبقت را از یکدیگر بربایند و برای به دست آوردن سود و منفعت بیشتر، همانند شرکت‌های اسلحه‌سازی دست به هر اقدامی می‌زنند.
اقدامات این شرکت‌ها به دلیل در اختیار داشتن زیرساخت‌ها گرچه شاید دارای بعضی قوانین داخلی و تابع آنها باشد؛ اما! به هیچ وجه این قوانین در تضاد با منافع آنها تعریف نمی‌شود و همواره ارزش‌های متعلق به جامعه بشری -که در حوزه فرهنگ و اخلاق و یا معنویت بیشتر تعریف می‌شوند- در معرض تهدید و خطر و در تقابل با یکدیگر قرار می‌گیرند که پیش از این لااقل قبل از ظهور و بروز فضای مجازی این تقابل‌ها به لحاظ وسعت و تعداد و اصطکاک در کمترین وضعیت موجود و تحت کنترل قرار داشتند. 
با این توصیف، جهان پیش روی بشریت با یک خطر بالقوه و بسیار نزدیک به بالفعل قرار دارد که هر آن امکان دارد؛ زیست انسان را به طور کلی در معرض نابودی و انقراض قرار بدهد که نوع عینیت یافته آن را در غزه توسط رژیم سفاک صهیونیستی که متاسفانه مسلط به همه این شرکت‌ها نیز هستند مشاهده کردیم.
اگر مجموعه تمام خروجی‌ها و محتواهای ارائه شده توسط این شرکت‌ها را در بستر فضای مجازی در مسیر یک فیلتر فرضی قرار بدهیم؛ خواهیم دید که خروجی تمام آنها احاطه و تسلط بر اندیشه، افکار و ذائقه کاربران و مخاطبین است تا از این تسلط و احاطه بتوانند طرفی اقتصادی و یا اعتباری بر خود ببندند.
نوع این رفتار به طور کلی صلح و همزیستی را در جهان به مخاطره انداخته است و گرچه سال‌های بسیاری است که در جهان شاهد شعار فریبنده «صلح پایدار» از سوی سیاستمداران غربی هستیم؛ اما! اگر ما بخواهیم فارغ از ماهیت و ابعاد این شعار، حتی به وجه ظاهری آن نیز توجه کنیم باید از خودمان و از همه آنهائی که داعیه‌دار این نوع صلح در جهان هستند بپرسیم که به طور حقیقی با وجود تمام نهادهای بین‌المللی و سازمان‌های جهانی آیا جهان در مرحله اول شاهد صلح است؟ و آیا این صلح اگر هم وجود داشته باشد شرایط پایداری و ثبات را با توجه به مناقشات و منازعاتی که شاهد هستیم دارا هست؟ و اینکه صلح مورد قبول جهانیان چگونه صلحی می‌تواند باشد؟
تعارض و تضاد منافع شرکت‌ها در مواجهه با صلح و با تسلطی که بر سیاستمداران و حاکمان دارند به طور کلی واژه صلح را در جهان به یک واژه تشریفاتی و مصنوعی تبدیل کرده است که اگر جامعه بشری به درک دقیقی از مفهوم صلح نرسد؛ به طور قطع مخاطرات آینده دامن بشر را حتی تا انقراض نسل بشر نیز می‌تواند بکشاند.
فضای مجازی در اختیار شرکت‌های بزرگ صاحبان شبکه‌های اجتماعی و... این امکان را به راحتی در اختیار آنها قرار داده است تا به هدایت و کنترل کامل افکار عمومی و تصمیم‌گیران عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و... بپردازند و در هر کجا که لازم بود با ایجاد یک نزاع و مناقشه ره توشه خود را بچینند که مصداق عینی آن را با توجه به تبادل انواع خبرهایی که در بستر فضای مجازی صورت گرفت در جنگ اخیر پاکستان و هند دیدیم و مشاهده کردیم که تبادل اخبار جعلی در فضای مجازی علاوه‌بر افکار عمومی چگونه سیاستمداران و نظامیان را نیز تحت تاثیر قرار داد و آنها را وارد یک جنگ واقعی کرد.
گرچه در ظاهر با بروز و ظهور دنیای مجازی و گسترش این موضوع از کاربری اطلاعاتی به اقتصادی ما شاهد خلق یک دنیای وسیع و بی‌نهایتی تحت عنوان «فضای مجازی» هستیم؛ اما به طور عملی انسان خود را در دنیای واقعی وارد عصر جدیدی کرده است که می‌توان اسم این عصر را «عصر دنیای محدود» نامگذاری کرد.
در عصر دنیای محدود دو نوع حاکمیت را بر جهان پیش روی بشریت می‌توانیم متصور باشیم که یا «امپراطوری‌های جهان‌گستر» با اعتبار نظامی و سیاسی و یا با هر مؤلفه قدرت دیگر پیشرو هستند و یا با «اقتصادهای جهان گستر»ی که با هر ابزار ممکن تملک بر سرمایه‌های جهانی را خواستار هستند و هر دو پیرو یک نگرش کلی قرار دارند که آن را تحت عنوان «جهانی شدن» می‌توانیم بشناسیم.
جهانی شدن بدون اتکا به تسلط به افکار عمومی در جهان نمی‌تواند میسر باشد و از همین رو دنیای فضای مجازی با ترکیب پیچیده‌ای از امپراطوری جهان‌گستر و اقتصاد جهان‌گستر، تبدیل به بستر و سامانه‌ای شده است که می‌توانیم آن را «سامانه جهان‌گستر‌» بنامیم.
در سامانه جهان‌گستر(فضای مجازی) به دلیل نگاه به جهانی‌سازی نیاز به همسان‌سازی فرهنگ جهانی می‌تواند در اولویت اول برنامه‌ریزان و طراحان باشد که بهترین ابزار ممکن برای آن شبکه‌های اجتماعی و سکوی‌های پیام‌رسان است.
شرکت‌های بزرگ جهانی با درک دقیق از ظرفیت‌های جهانی‌سازی که توسط فضای مجازی و سکوی‌های شبکه‌های اجتماعی ایجاد می‌شود و با میل سیری‌ناپذیر به کسب سود و منفعت هر گونه مانع موجود بر سر راه رسیدن به این هدف را تخریب و یا فاقد ارزش و معنا می‌کنند که یکی از بزرگ‌ترین موانع شناخته شده بر سر راه این شرکت‌ها «صلح جهانی» با مفهوم دقیق صلح است که آنها با دستکاری معنایی آن تلاش دارند تا استانداردهای چندگانه و یا مطلوب خویش را از این واژه در بستر شبکه‌های اجتماعی به افکار عمومی جهانی نمایش بدهند.