حقیقت آزادگی و چگونگی کسب آن(1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی حقیقت آزادگی چیست و چگونه میتوان از تعصبهای کور جاهلی دور شد و صفت والای آزادگی را تحصیل کرد؟
پاسخ:
مفهوم آزاده و آزادگی
کلمه حر در سنت گاهی در معنای آزاد به کار برده شده است، مانند آنجا که امام علی(ع) میفرماید: «ان الناس کلهم احرار» به درستی که همه مردم آزادند.(نهجالسعاده، ج 1، ص 198) گاهی همین کلمه حر به معنای آزاده به کار رفته است، همانند این حدیث امام صادق(ع) که فرمود: «ان الحر حر علی جمیع احواله» آزاده در همه حال آزاده است.(میزانالحکمه، محمدی ریشهری(ره)، ح 3560) در فارسی کلمه آزاد و آزادی یک معنا دارد و آزاده و آزادگی معنای دیگر. اهل لغت آزاد را چنین معنا کردهاند: آن کسی که بنده کسی نباشد، حر مقابل بنده و عبد است.(فرهنگ معین، ج 1، ص 45) درباره معنای آزادگی نیز گفتهاند: حریت، جوانمردی، نجابت و اصالت.(همان، ص 46)
بنابراین میتوان گفت: آزادی یعنی رها بودن بدن از اسارت و آزادگی به معنی رها بودن روح از اسارت است. شهید مطهری(ره) این نوع از آزادی را آزادی معنوی مینامد و آن را ارمغان مکتبها و پیامبران الهی میداند. آزادی معنوی تنها در سایه مکتب پیامبران تحقق مییابد. البته پیامبران به مسئله آزادی اجتماعی نیز توجه داشتند و تحقق آن را از اهداف خود میدانستند. آزادی اجتماعی یعنی اینکه انسان از ناحیه افراد دیگر آزاد باشد... در نص قرآن مجید هم یکی از هدفهایی که انبیای الهی داشتهاند، این بوده است که به بشر آزادی اجتماعی بدهند، یعنی افراد را از اسارت و بندگی و بردگی یکدیگر نجات بدهند.
آزادی معنوی
آزادی معنوی برخلاف آزادی اجتماعی، آزادی انسان از خودش است. آزادی اجتماعی، آزادی انسان است از قید و اسارت افراد دیگر، ولی آزادی معنوی نوع خاصی از آزادی است. در واقع آزادی انسان است از قید و اسارت خودش. تفاوت میان مکتب انبیا و مکتبهای بشری در این است که پیغمبران آمدهاند تا علاوه بر آزادی اجتماعی، آزادی معنوی به بشر بدهند، و آزادی معنوی است که بیشتر از هر چیز دیگری ارزش دارد.
انسان یک موجود مرکب و دارای قوا و غرائز گوناگونی است. در وجود انسان هزاران قوه نیرومند وجود دارد. انسان شهوت، غضب، حرص و طمع دارد، جاهطلبی و افزونطلبی دارد، در مقابل، عقل و فطرت دارد. وجدان یک آدم ممکن است آزاده باشد و ممکن هم هست یک آدم برده و بنده باشد.
یعنی ممکن است انسان بنده حرص و شهوت و خشم و افزونطلبی خودش باشد و ممکن هم هست که از همه اینها آزاده باشد.
آزادی و سادهزیستی
در سبک زندگی الهی افرادی را میبینیم که در دنیا ساده زندگی میکنند، بدون اینکه لذتهای حلال و مشروع خدا را بر خودشان حرام کرده باشند و فکر کنند که باید از کارهای اجتماعی دست بکشند و در انزوا و رهبانیت زندگی کنند. بلکه این افراد در متن زندگی طبیعی و عادی و واقعی هستند.
زندگی پیامبران عظام و اولیای الهی و رهبران بزرگ جوامع بشری همواره زندگی سادهای بوده، زیرا اگر زندگی پرتجمل و پرزرق و برقی داشتند (همان زندگی حلال و مباح و مشروع) دیگر نمیتوانستند در جایگاه رهبری نقش هدایتگرانه خود را به خوبی ایفا کنند، و زندگی پرتجمل با رهبری که لازمه آن سبکباری و سبکبالی و جنبش زیاد و آزادی و آزادگی است نمیسازد.
آزادگی و عبادت
امام علی(ع) که اسوه همه آزادگان جهان است کلامی زیبا و جامع در خصوص عبادت دارد که در شأن مقام والای او و برازنده شخصیت اوست. میفرماید: بارالها! من تو را اهل عبادت یافتم.
بنابراین تو را پرستیدم. گروهی خدا را به امید بخشش بهشت پرستش میکنند که این همان پرستش بازرگانان است و گروهی از سر ترس از جهنم تو را پرستش میکنند که این همان پرستش بردگان است. اما گروهی خدا را از روی شکر و سپاسگزاری میپرستند و این بالاترین مقام است که پرستش آزادگان نامیده میشود.
(نهجالبلاغه- حکمت 237)
آزادگی و تقوا
از دیدگاه امام علی(ع) تقوای الهی است که انسان را به مقام آزادگی میرساند. حضرت میفرماید: همانا تقوای الهی، کلید هر در بسته و ذخیره رستاخیز و عامل آزادگی از هر گونه بردگی و نجات از هرگونه هلاکت است. در پرتو پرهیزکاری، تلاشگران پیروز میگردند، پرواکنندگان از گناه، رستگار میشوند و به هر آرزویی میتوان رسید. (نهجالبلاغه- خطبه 230)
(ادامه دارد)