نتیجه کارناوالهای تبلیغاتی در برجام دو برابر شدن تحریمها بود (خبر ویژه)
در حالی که واقعیتهای برجام نشان داد این توافق فاقد عناصر لازم برای لغو تحریمها و جلب سرمایهگذاری خارجی بود، رئیس اسبق اتاق بازرگانی به مرور رویاهای غیر واقعی در اینباره پرداخت.
روزنامه دنیای اقتصاد در گفتوگو با محسن جلالپور، به بررسی «درسهای اقتصادی برجام برای توافق احتمالی» پرداخت و این در حالی است که دولت آمریکا همین حالا دنبال تعطیلی برنامه هستهای بدون لغو تحریمهاست.
از دروغ «توافق احتمالی» که بگذریم، محسن جلال پور بدون اشاره به عبرتهای تلخ برجام گفته است: در دوره برجام بیش از 200 هیئت در ایران حاضر شدند و از هیئت 5 تا 10نفره تا هیئت 600 نفره در ایران حضور یافتند. با وجود اینکه در اتاق ایران، دو طبقه در ساختمان جدید را برای پذیرش هیئتهای تجاری تجهیز کردیم و طبقه نهم ساختمان قدیم اتاق نیز مهیا بود، اما عملاً نمیتوانستیم در اتاق پاسخگوی همه هیئتهای تجاری باشیم. بنابراین تعدادی از هیئتهای تجاری را در سالن اجلاس سران یا برخی از هتلها ملاقات کردیم؛ به نحوی که در برخی روزها سه تا چهار هیئت را ملاقات میکردیم که همه در سطح بالایی قرار داشتند. در آن زمان، شش رئیسجمهور عالیرتبه از جمله رئیسجمهور سوئیس به اتاق بازرگانی ایران آمدند و 12 تا 13 نخستوزیر و معاون اول، 25 وزیر و 35 رئیس اتاق بازرگانی دنیا، در اتاق بازرگانی ایران حضور یافتند.
وی میافزاید: باور من این بود که برجام میتواند باعث باز کردن فضای اقتصادی و پیوند شرکتهای ایرانی با همتایان خارجی خود شود؛ درعینحال، بیش از 86 میلیارد دلار، تفاهم و توافق و قرارداد پیشبینی شد. همان زمان مکنزی را به عنوان مشاور خود انتخاب کرده بودیم تا شرایط و موقعیتهای سرمایهگذاری ایران را تحلیل کند که بر این اساس، بیش از 1000میلیارد دلار، امکان کار مشترک و سرمایهگذاری را شناسایی کرد. اوایل و در سال 94 تا دیماه که برجام اجرائی شد، هیئتهای تجاری برای مذاکره آمدند و از دیماه همه وارد کار عملیاتی شدند.
وی درباره علت ناکامی برجام هم گفت: اتفاقاتی که در عدم توفیق برجام رخ داد، چند دسته بودند. مهمترین عامل، فضای ناصحیحی بود که در کشور به وجود آمد و عملاً برجام را به یک گروه خاص منتسب کرده و فکر میکردند که برجام مسئلهای است که اصلاحطلبان یا فعالان سیاسی حزب اعتدال که مربوط به آقای روحانی هستند، از آن بهرهبرداری میکنند؛ به همین دلیل جناحهای دیگر شروع به تخریب کردند که این صدمه بسیاری به روند کار وارد آورد و به جای اینکه برجام یک پروژه ملی دیده شود، آن را جناحی کردند. تندروها به برجام و کار اجرائی آن و حتی سرمایهگذاریهایی که میتوانست اتفاق بیفتد، صدمه زدند. در عین حال، زیرساختهای ایران برای پذیرش این سرمایهها آماده نبود.
وی در موضوع تضمین هم بیآنکه تضمین را از آمریکای پیمانشکن مطالبه کند، گفته است: «متاسفانه به دلیل اینکه در برجام سابقه خوبی نداریم و پس از گذشت دو سال از برجام، تمام شرایط تغییر کرد و در سال سوم هم عملاً آمریکا از برجام خارج شد و تمامی قراردادها کانلمیکن شد، امروز به نظر میرسد اولین کار، تضمین یک قرارداد بلندمدت برای سرمایهگذاران است؛ بهنحویکه کشور قول و وعده را به هر طریقی به سرمایهگذار بدهد که از این پس، قرار است ثبات اقتصادی برقرار بوده و فضای مناسب کسبوکار ایجاد شود؛ ضمن اینکه از سرمایهگذار حمایت شود، نه اینکه او را به عنوان یک عامل نفوذی و غریبه در اقتصاد ایران دید».
درباره این سخنان گفتنی است که وعدههای بازگشت 150 میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران و جذب 200 میلیارد دلار سرمایه خارجی غالباً دروغ بود. قراردادهای خرید 200 فروند هواپیمای بوئینگ و ایرباس هم آن قدر بیپشتوانه بود که طرف غربی به سادگی آب خوردن - مثل خود برجام- زیر پا گذاشت و جز چند فروند هواپیما خریداری نشد که برخی از آنها هم به خاطر عدم ارائه خدمات پس از فروش زمینگیر شد. همچنین توافق با شرکت توتال، برای دومین بار با بدعهدی و کلاهبرداری این شرکت در سرقت اطلاعات سرّی حوزه پارس جنوبی مواجه و نقض شد.
به عبارت دیگر اغلب قریب به اتفاق آمد و شدهای خارجی، برای شیرینسازی خسارتهای برجام نزد انتخابات و فاکتور کردن آن در انتخابات به نفع جریان غربگرا بود و مابهازای واقعی نداشت. یک علت روشن، تداوم تحریمهای آمریکا در قالب آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و تهدید شرکتهای مختلف مایل به همکاری با ایران بود. تا جایی که وزیر خارجه از همتای آمریکایی درخواست نامههای آرامش بخش برای شرکتها میکرد و البته بیهوده بود. ضمناً بر اساس قانون اینارا، دولت آمریکا باید هر چهار ماه یک بار درباره توافق و لزوم تداوم تعلیق یا عدم تعلیق تحریمها به کنگره گزارش میداد و همین نیز موجب شد هیچ شرکتی نتواند حتی قرارداد کوتاه مدت مثلاً شش ماه ببندد.
نکته قابل تأمل، تقلای جلالپور برای متهم کردن نیروهای داخلی در شکست برجام است و حال آن که برجام با دغلبازی در دولت اوباما و با صراحت در دولت ترامپ زیر پا گذاشته و از حیّز انتفاع ساقط شد. اما غربگرایان ترجیح میدهند در همه این موارد طرف آمریکایی را تبرئه کنند تا بتوانند به رؤیا فروشی ادامه دهند!