کد خبر: ۳۰۹۸۶۵
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۴
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - بخش صد و بیست و پنج

فقط یک بازی آمریکایی است/حکایت سینماتوگراف 2



سعید مستغاثی

آکادمی‌نشینان در مقابل حدود 8 سال جنایت و سبعیت گروهکی تروریستی به نام داعش در سوریه، به فیلم «کلاه سفیدها» جایزه دادند که درباره تروریست‌های حامی داعش بود که در زیر لوای امدادرسانی فعالیت می‌کنند. آکادمی اسکار به جز خیل فیلم‌های ضد فلسطینی که همواره در فهرست برگزیدگانش جای داشته مانند «اکسدوس»‌، «سامسون و دلیله»‌، «مونیخ» و... به آن دسته از فیلم‌های فلسطینی اعتنا کرد که به نوعی ملت فلسطین را یا تحقیر کرده یا خائن و ترسو نشان داده و یا آنها را در کنار اسرائیل به رسمیت شناختند‌(فیلم‌هایی مانند «حالا بهشت»‌، «عمر» و «پنج دوربین شکسته»). در مراسم اسکار تنها فیلم‌های ضدایرانی و ضد اسلامی همچون «آرگو» و «تک‌تیرانداز آمریکایی» به عنوان آثار برتر معرفی شدند.
بنابراین انتظار بیش از آنچه گفته شد از مراسم اسکار، حکایت همان مرغ و تخم مرغ‌های خیالی وودی آلن است مگر اینکه همرنگ آنها شده و آنگونه که آنها می‌خواهند برقصیم و پشتک و وارو بزنیم تا شاید گوشه چشمی هم به ما نشان بدهند. در آن صورت هم دیگر نبایستی ادعای ایران و هویت ایرانی و مسلمان و شیعه بودن داشته باشیم که فقط لق‌لق زبان می‌شود خس خس دهان.متاسفانه آنچنان که تاکنون از هیئت‌های تشکیل شده انتخاب فیلم و تلاش و حرصی که برای این منظور به خرج داده می‌شود، به نظر نمی‌آید در میان اغلب آنها، وقوف کاملی به فضای یاد شده وجود داشته است. اگرچه واضح است، از هر فرصت و امکانی برای تبلیغ فرهنگ و ارزش‌های ایرانی به دنیا بایستی بهره گرفت اما گویا دوستان هیئت انتخاب فیلم برای مراسم اسکار، متوجه نبوده و نیستند که هر جشنواره و مراسم سینمایی قوانین و ضوابطی برای خود داشته، مثلا در یک جشنواره فیلم‌های کودک، نمی‌توان فیلم ترسناک شرکت داد یا در فستیوال فیلم‌های مستند، آثار سینمای داستانی جایی ندارد. 
قوانین و ضوابط اسکار را بخوانیم!
مراسم اسکار هم ضوابط و قوانینی برای خود دارد که در همان نخستین بیانیه بنیانگذاران آکادمی و البته همه دوره‌های مراسم اسکار، کاملا واضح و مبرهن بوده است. یا باید براساس ضوابط آنها به تبلیغ و ترویج فرهنگ و ایدئولوژی آمریکایی و تحقیر و تضعیف فرهنگ‌ها و ایدئولوژی‌های مقابل آن بپردازیم که در آن صورت بایستی در ایرانی بودن خویش، تجدید نظر کنیم و یا اینکه یک بار برای همیشه از تخم مرغ‌های این مرغ خیالی صرف نظر کنیم!
نکته جالب اینکه مراسم اسکار، آن‌قدر که در نظرگاه برخی دوستان عظیم جلوه می‌کند، برای بسیاری از آمریکاییان خصوصا قشر روشنفکر و به ویژه آنها که در حاشیه شرقی ایالات متحده و شهرهایی همچون نیویورک و واشنگتن و شیکاگو زندگی کرده و در عرصه هنر فعال هستند، جدی نیست. چنانچه این دسته از هنرمندان، اغلب در حرف‌ها و سخنانشان درباره اسکار، آن را یک مراسم لوس و بی‌مزه لس‌ آنجلسی ارزیابی کرده و اکثر چهره‌های برجسته‌شان همچون وودی آلن حتی برای دریافت جایزه اسکار هم به خود زحمت نمی‌دهند تا در مراسم فوق حضور به هم رسانند. 
ژان لوک گدار، فیلمساز برجسته فرانسوی حتی برای دریافت اسکار دستاورد هنری یک عمر هم به لس آنجلس نرفت و ترس از سفر هوائی را بهانه قرار داد!! مراسم اسکار در نظرگاه خود آمريكاييان هم فقط يك نمايش مد لباس و آرايش و موي سر است و تبليغ مزون‌ها، طراحان لباس و سازندگان جواهرات و به قول كريس راك (که دو بار مجری مراسم اسکار بود)، «فقط يك بازي آمريكايي است»! 
ای کاش سازمان سینمایی وزارت ارشاد و بنیاد سینمایی فارابی دیگر مسئولان و متولیان سینمای ایران، به هیئت‌ها و کارشناسانی فکر می‌کردند که برای حضور فیلم‌های ایران در بازارهای جهانی، بخصوص بازار فیلم کشورهای اسلامی و مستقل شور و مشورت می‌کردند و جلسه گرفته و به بحث و جدل می‌پرداختند که کدام فیلم را برای اکران در سینمای کشورهای آمریکای لاتین انتخاب کنند؟ چه فیلمی را برای نمایش در ممالک اسلامی بفرستند؟ برای کشورهای شرق آسیا چه فکری بکنند؟ مردم سرزمین‌های آفریقایی را چگونه دریابند؟ و...
اینک بیش از هر زمانی مردم کشورهای مختلف در اقصی نقاط دنیا که از مقاومت خستگی‌ناپذیر ایران در برابر قدرت‌های جهانی حیرت‌زده شده و در مقابل تبلیغات سرسام‌آور رسانه‌های غرب، تروریست‌های دست‌ساخته آمریکا همچون داعش، طالب اسلام حقیقی هستند تا درون آن را بکاوند و جست‌وجو نمایند. از همین روی چشم به راه فیلم‌های واقعی این سینما هستند که هویت و ریشه‌های این مقاومت را به نمایش بگذارند و در پی تقلید و کپی‌های دست چندم از نمونه‌های غربی و آمریکایی نباشند. آنها می‌خواهند از درون سینمای ایران دریابند که چه انگیزه‌های شگرفی، چنین مقاومتی را باعث گردیده است. به جای آکادمی‌نشینان مدپرست، این مردم را دریابیم، به صواب نزدیک‌تر است.
آپارتاید سینمایی برای هیئت ایرانی انتخاب فیلم اسکار
اعضای هیئت انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار از سوی آمریکایی‌ها تایید صلاحیت شدند! ابوالحسن داوودی نویسنده و کارگردان و عضو هیئت انتخاب فیلم سینمای ایران برای اسکار 2020، ضمن اعلام این خبر و توضیح شرایط سخت ارسال فیلم به این مراسم در برنامه نقد سینما شبکه پنج سیما در اول شهریور 1398 گفت:
«... امسال با عوض شدن آن هیئت آکادمی و رئیس آکادمی اسکار، خیلی سختگیری بیشتر داشتند و قبلش رزومه همه کسانی که (هیئت انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار 2020) معرفی شده بودند را خواستند و خودشان جداگانه آن را بررسی کردند و مجوز حضور (در آن هیئت) را جدا جدا برای هر عضوی که معرفی شده بود براساس رزومه‌ای که خودشان به هر حال تایید می‌کردند، صادر کردند!...»
به این ترتیب گویی که قرار بود برای اعضای هیئت انتخاب فیلم سینمای ایران جهت معرفی به مراسم اسکار 2020، ویزا و یا تابعیت آمریکایی صادر شود، صلاحیت‌شان مورد بررسی قرار گرفت و مثل زمان ورود به خاک آمریکا، انگشت‌نگاری ضد تروریستی شدند و پس از تایید، توانستند در این هیئت ایرانی حضور پیدا کرده و به انتخاب فیلم از سینمای ایران اقدام کنند!
گفته شده تاریخ دوبار تکرار می‌شود، بار اول تراژدی است و بار دوم کمدی! زمانی رؤسای سیاسی و حتی نمایندگان مجلس برای حضور در مجلس، بایستی از سوی کشورهای بیگانه و استعمارگر تایید صلاحیت می‌شدند. مستشاران نظامی آمریکا در ایران بودند تا ارتش ایران را که قرار است از مرزهای ایران در برابر دشمن دفاع کند را تایید صلاحیت کنند، کانون‌های معلوم‌الحال خارجی صلاحیت شاه ایران را بررسی می‌کردند و سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی نخست‌وزیر و وزرا را معرفی می‌کردند و حالا سالها بعد در یک اتفاق کمیک و مضحکه‌آمیز برای یک اتفاق ظاهرا هنری و سینمایی، اعضای یک هیئت ایرانی که می‌خواهند فیلمی برای یک مراسم خارجی انتخاب کنند بایستی از سوی آن خارجی‌ها تایید شوند، گویی قرار است در یک بالماسکه شرکت کنند یا هویت و نامشان همراه لباس فراگ آنها و کراوات و پاپیون باید از سوی دربانان آن نمایش مورد تایید قرار بگیرد و حالا خود این اعضا هم مانند همه شبه روشنفکران طول تاریخ این سرزمین به این خفت تاریخی می‌بالند و از این هم مورد تفقد قرار گرفتن، سر فخر به آسمان می‌سایند!!