kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۹۱۳۹
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۰

اخبار ویژه

 
 
اقتدار نظامی ایران آمریکا را وادار به مذاکره کرده است
 
اگر ایران، اقتدار نظامی نداشت، امکان نداشت که اسرائیل و آمریکا از حمله به ایران خودداری کنند و قطعا به ایران حمله کرده بودند.
این تحلیل را خبرگزاری اسپوتنیک منتشر کرد. اسپوتنیک ضمن طرح این سؤال که چرا همه دارند به ایران می‌روند؟، می‌نویسد: هرگونه اقدام نظامی علیه ایران می‌تواند پایان سریع عمر سیاسی ترامپ را هم رقم بزند. اگر ایران اقتدار نظامی میدانی نداشت امکان نداشت که اسرائیل و آمریکا از حمله به ایران خودداری کنند و قطعا به ایران حمله کرده بودند.
شعارهایی مانند اینکه ترامپ به دنبال دیپلماسی است و جلوی اسرائیل را برای حمله به ایران گرفته، فقط به درد ابلهان و خوش‌باوران می‌خورد. تنها چیزی که در میان سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی وجود ندارد، وجدان است. قطعا در صورتی که ادعاهای آنها درباره ایران صحت داشت آنها لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند تا به ایران حمله کنند و برایشان به هیچ وجه مهم نبود که میلیون‌ها غیرنظامی کشته شوند. نتانیاهو افتخار می‌کرد که ایرانی‌ها را قتل عام کند. چه بسا حتی افتخار می‌کرد که کار استرو مردخای را تمام کرده و باقیمانده ایرانی‌ها را قتل عام کرده و در روز پوریم اسرائیلی‌ها نام او را کنار استرو مردخای قرار می‌دادند.
شاید برخی متوجه نباشند اما آنچه امروزه در غزه اتفاق می‌افتد به هیچ وجه ربطی به ماجرای ۷ اکتبر ندارد بلکه مرتبط با تفکرات ایدئولوژیک تندروهای یهودی است که باور دارند کارشان ادامه جنگ داوود و جالوت است و باید نسل فلسطینی‌ها را نابود کنند و همین باور در میان آنها نسبت به دیگر ملت‌های این منطقه وجود دارد.
بد نیست دوباره تکرار کنم، اگر اقتدار نظامی میدانی ایران نبود قطعا اسرائیل و آمریکا به دنبال بقیه کار می‌رفتند و نیاز نمی‌دیدند از طریق سیاسی ورود کنند. به قول نتانیاهو چیزی شبیه سناریوی لیبی، یعنی اول با سیاست طرف را خلع سلاح کنند و بعد مانند شغال همه به او حمله کنند. گو اینکه شرایط اقتصادی نابسامان است اما ایرانی‌ها به هیچ وجه اجازه نمی‌دهند سناریوی لیبی در کشورشان پیاده شود و تا لحظه آخر در مقابل پیاده‌سازی چنین سناریویی برای ایران مقاومت خواهند کرد.
به هر حال، امروزه مشاهده می‌کنیم که برعکس اراده اسرائیل، وزیر دفاع عربستان سعودی به ایران می‌آید و نامه دوستی ملک سلمان برای رهبری ایران را با خود می‌آورد. چند هفته قبل‌تر رئیس‌جمهوری آمریکا برای رهبری در ایران نامه می‌نویسد و در کنفرانس علنی با نتانیاهو اعلام می‌کند که می‌خواهد با ایران مذاکره کند و اسرائیل هم قرار است کاری نکند.
ماجرا چیست؟ مگر طبق گفته رسانه‌های همسو با اسرائیل، ایران ضعیف نشده بود، پس چرا همه دارند به ایران می‌آیند؟ واقعیت امر این است که این ادعاها به هیچ وجه صحت ندارد و آنها خودشان به خوبی می‌دانند ایران و متحدانش با اقتدار سر جای خودشان هستند. بله، نمی‌توان انکار کرد که جبهه مقاومت ضربه‌های سنگینی را متحمل شده اما آنهائی که با ساختار تشکیلاتی این جبهه آشنایی دارند به خوبی می‌دانند که جبهه مقاومت، وابسته به افراد نیست که با رفتن افراد از بین برود. شما با یک ساختار تشکیلاتی مواجه هستید و نه با جریان فردگرا.
امروزه هم همه به خوبی می‌دانند ایران چند دهه است که خود را برای روزی که ممکن است آمریکا بخواهد به ایران حمله کند آماده می‌کند، اسرائیل که در این بازی عددی نیست. حتی خود آمریکایی‌ها هم به خوبی می‌دانند که در صورت حمله به ایران آسیب‌پذیر هستند و هزینه این حمله برای آمریکا بسیار سنگین است. بماند که هر حمله‌ای انجام شود این احتمال وجود دارد که هزاران موشک ایرانی بر سر پایگاه‌های آمریکایی و مراکز استراتژیک اسرائیل فرود آید. در واقع دلیل اینکه اینها همه به دنبال ایران افتاده‌اند، همین اقتدار میدانی ایران است.
 
 
مهاجرانی: جان کری ثابت کرد به آمریکایی‌ها نمی‌شود اعتماد کرد
 
طرف آمریکایی از خوش‌بيني هيات ايراني، سوء‌استفاده كرده بودند. راه نقض برجام را نبسته بوديم و امضاي جان كري را كافي مي‌دانستيم.
این تحلیل عبرت‌آموز را عطاء‌الله مهاجرانی وزیر‌ارشاد دولت خاتمی در روزنامه اعتماد منتشر کرد؛ روزنامه‌ای که همین حالا هم خوش خیالی بلا‌وجه نسبت به آمریکا را ترویج می‌کند و مدیر آن‌(به عنوان رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت) دو هفته قبل مدعی جذب سرمایه 2000 میلیارد دلاری در صورت توافق با آمریکا شده بود که تکذیب شد.
مهاجرانی نوشت: در دوران جنگ تحميلي دولت كويت از رژيم صدام حمايت مي‌كرد، حمايت مالي و سرزميني و تبليغاتي و سياسي. نتيجه حمايتشان هم اشغال كويت توسط ارتش عراق و آوارگي خاندان امير كويت بود و جنگ دوم خليج‌فارس. مرحوم آيت‌الله موسوي‌اردبيلي در نماز جمعه تهران با طنزي نمكين خطاب به كويت گفت: «كويت! تو هم؟!» در واقع مي‌خواست با توجه به اندازه و موقعيت كويت بگويد كه از تو چنين انتظاري نمي‌رفت. اين تعبير ديگر بعد از جمله معروف سزار خطاب به دوست نزديكش ماركوس بروتوس كه او هم با دشنه ضربتي به سزار زده بود؛ سزار گفته بود: «?! Et tu Brute ‌، بروتوس تو هم!» اين مطلب را شكسپير در نمايشنامه ژوليوس سزار روايت كرده است.
بعد از موضع‌گيري كويت و تعبير آيت‌الله موسوي ‌اردبيلي در ايران در بين مقامات سياسي و دولتي و در مجلس، وقتي كسي سخني مي‌گفت يا اقدامي مي‌كرد كه اصلا انتظار نمي‌رفت، گفته مي‌شد: «كويت تو هم!» حالا ماجراي مقاله جان كري است در آخر عمري درباره ايران و خطاب و رهنمودش به ترامپ كه ببين ايران گير افتاده است! ايشان بعد از وزارت خارجه در دولت دوم باراك اوباما، به امور محيط‌زيست مي‌پرداخت و مشاور بايدن در همين قضيه بود. ترامپ كه آمد، ايشان در مذاكرات برجام نماينده آمریکا بود. به اصطلاح نقش پليس خوب را بازي مي‌كرد.
به‌رغم اينكه جان كري افتخارش شركت در جنگ ويتنام و در حقيقت جنايت جنگي بود، اما به مرور با همان عصاي زير بغل و پاي گچ گرفته و قدم زدن در ساحل و همدردي در فوت مرحوم مادر دكتر روحاني و رفتنش به محل اقامت هيات ايراني براي تسليت؛ در يك كلام چهره‌اي مثبت پيدا كرده بود، از خود چهره‌اي متعادل نشان داده بود.
يكي از دوستان مي‌گفت: من وقتي جان كري را مي‌بينم ياد دايي‌ام مي‌افتم! انگار چيزي نمانده بود خادم آستان قدس بشود! البته بعدا معلوم شد كه از همان خوش‌بيني نسبي هيات ايراني، آمریکايي‌ها سوء‌استفاده كرده بودند. راه نقض برجام را نبسته بوديم يا برجام در اين‌باره صراحت نداشت، امضاي جان كري را كافي مي‌دانستيم. 
اكنون همان امضاي جان كري پاي مقاله‌اي است كه ايشان به همراه توماس كاپلان در روزنامه وال‌استريت ژورنال منتشر كرد. به ترامپ گفتند: «ايران در گوشه رينگ گير افتاده است. در مذاكره با ايران فراتر از مسئله غني‌سازي هسته‌اي پيش برويد!» عنوان مقاله اين است: «ترامپ بخت اين را دارد كه ضربه لازم را به ايران بزند!» چرا اين بخت را دارد؟ چون به باور جان كري و كاپلان، ايران در گوشه رينگ گير افتاده است. در مقاله به تحولات منطقه به ويژه سقوط دولت سوريه اشاره شده است و تضعيف حماس و حزب‌الله و باقي قضايا. ديدم جان برنارد لوي، صهيونيست مشهور فرانسوي از اين مقاله با آب و تاب تمجيد كرده بود. جان لوي چهره پنهان و گاه آشكار حمايت از براندازان است. تامين‌كننده مالي است. سازمان‌دهنده ملاقات با ماكرون در ماجراي اعتراض‌ها و آشوب پاييز سال ۱۴۰۱ بود. از توماس كاپلان هم به عنوان رفيق شفيق خود تجليل كرده است. نوشته: «ايران بايد شرايط ترامپ را بپذيرد والا كيش-  مات خواهد شد.»
مقاله جان كري نشانه ديگري است كه در سياست امروز جهان هيچ جايي براي كمترين خوش‌بيني و روابط عاطفي در سياست و بين سياستمداران آن هم از نوع آمریکايي و اروپايي‌اش و حتي ديگران وجود ندارد. ما هميشه بايد در پشت لبخند‌ها، ‌زهرخند را ببينيم. در پس دستكش‌هاي ابريشمين چنگال‌هاي تيز را مشاهده كنيم. ترامپ كه حسابش از اول روشن بوده و هست. خوشبختانه در هدايت مذاكرات از سوي ايران به اين نكته با صراحت و تبيين روشن از سوي رهبري توجه شده و مي‌شود. مقاله جان كري نشان داد كه تفسير رهبري، تفسيري روشنگرانه بوده و هست: به آمریکايي‌ها نمي‌توان اعتماد كرد! بديهي است معنايش عدم مذاكره نبوده و نيست، اما جايي براي خوش‌بيني
وجود ندارد.
یادآور می‌شود مهاجرانی همان کسی است که با خوش بینی بلاوجه خواستار مذاکرات مستقیم با آمریکا شده بود اما دولت بوش پدر در همان دوره، از خوش‌بینی افراطی دولت مرحوم ‌هاشمی استفاده کرد و به اذعان خاطرات مرحوم ‌هاشمی، بدعهدی کرده و وعده لغو تحریم‌ها در ازای کمک به آزادی اتباع بازداشتی آمریکا در لبنان را زیر پا گذاشت.
 
 
مرعشی و حضرتی دروغ گفتند خبرآنلاین به فضای مجازی نسبت داد!
 
«ادعای سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری در ایران در صورت توافق با آمریکا غیر‌واقعی است. این رقم، معادل ۴ برابر GDP ایران یا همان تولید نا‌خالص ملی (۲۵۰ میلیارد دلار در ۱۴۰۳) و غیرواقع‌بینانه است. کل سرمایه‌گذاری خارجی جهان در ۲۰۲۴ حدود ۱.۵ تریلیون دلار بود و تخصیص دو‌ سوم آن به ایران، منطقی نیست.
این تحلیل را خبرگزاری خبرآنلاین (از رسانه‌های وابسته به مدعیان اعتدال و اصلاحات) منتشر کرد و مدعی شد که رقم هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی، ساخته فضای مجازی است و واقعیت ندارد.
اما بر خلاف ادعای خبرآنلاین، حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران، الیاس حضرتی رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت و فیاض زاهد عضو این شورا، ارقام دو هزار و پانصد، دو هزار‌، و هزار میلیارد دلار جذب سرمایه‌گذاری در صورت توافق با آمریکا را مطرح کرده بودند.
با وجود این واقعیت، خبرآنلاین نوشت: انتشار شایعاتی از سرمایه‌گذاری
۱۰۰۰ میلیارد دلاری آمریکایی‌ها در ایران در صورت توافق، افکار عمومی را از واقعیت موانع ساختاری اقتصاد دور کرده است. اخیراً شایعاتی در شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها منتشر شده که مدعی است آمریکا در صورت توافق با ایران، ۱۰۰۰ میلیارد دلار در این کشور سرمایه‌گذاری خواهد کرد. خبر سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری ابتدا در X مطرح شد. کاربری نوشت: «رویترز: رهبر ج. ا با شرط سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آمریکا در ایران موافقت کرد.» اما بررسی‌ها نشان داد، «رویترز» هیچ گزارشی در این‌باره منتشر نکرده است.
در همین راستا شایعه دیگری به نقل از ایلان ماسک و همزمان با شایعه سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها در ایران مطرح شد. ادعای ماسک نیز از پستی در ایکس سرچشمه گرفت که مدعی دیدار او با ایروانی در نیویورک بود. هیچ منبع رسمی این دیدار یا اظهارنظر را تأیید نمی‌کند. اگر‌چه «نیوزویک» در ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ از حضور ماسک در شام NRCC خبر داد، اما سخنان او به تعرفه‌ها محدود بود. این در حالی بود که ایلان ماسک در رسانه‌های رسمی خودش نیز چنین مصاحبه‌ای یا گفته‌ای با محتوای فوق نداشته و هر دو جریان خبری صرفا بر مبنای گمانه‌زنی‌های فعالان سیاسی در داخل کشور منتشر شده است.
خبرآنلاین می‌افزاید: پس از توافق تجربه برجام (۲۳ تیر ۱۳۹۴)‌، توتال فرانسه قرارداد ۴.۸ میلیارد دلاری برای میدان پارس‌جنوبی امضا کرد اما خروج آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ و بازگشت تحریم‌ها، توتال را مجبور به خروج کرد و این در حالی است که پیش‌بینی‌ها، ۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در سال بود. 
تحریم‌های ثانویه آمریکا مانع اصلی است. «وال‌استریت ژورنال» گزارش داد که شرکت‌ها به ‌دلیل سابقه نقض توافقات توسط آمریکا محتاط‌اند. قانون داماتو و تحریم‌های OFAC تا ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ پابرجاست و ریسک جریمه را بالا می‌برد. تجربه توتال نشان داد که این ریسک غیرقابل تحمل است.
خبرآنلاین در پایان نوشت: سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری، 
معادل ۴ برابر GDP ایران (۲۵۰ میلیارد دلار در ۱۴۰۳، بانک جهانی)، غیرواقع‌بینانه است. «اکونومیست» در ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ نوشت که کل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی جهان در ۲۰۲۴ حدود ۱.۵ تریلیون دلار بود و تخصیص دو سوم آن به ایران با این موانع منطقی نیست. عراقچی در مصاحبه‌ای اذعان کرده هدف «لغو بخشی از تحریم‌ها» است، نه جذب سرمایه 
کلان! 
در یک سطح تحلیل کلان، راستی‌آزمایی نشان داد که ادعای ۱۰۰۰ میلیارد دلار و اظهارات ماسک شایعه‌اند و هیچ پشتوانه‌ای در «رویترز» یا منابع رسمی ندارند. از این‌رو مذاکرات عمان بر لغو تحریم متمرکز است، نه سرمایه‌گذاری کلان، و این شایعات با واقعیت همخوان نیستند.
چنان که گفته شد بر‌خلاف ادعای خبرآنلاین، ادعای جذب
1000 میلیارد دلار سرمایه خارجی (برای جذاب‌سازی مذاکرات)، نه شایعه رویترز یا ادعای ایلان ماسک، بلکه رویافروشی کثیف کسانی مثل حضرتی و مرعشی و فیاض‌زاهد بود. بنابراین اکنون که ثابت شده رویافروشی این افراد از اساس دروغ بوده، باید دید مراجع قضائی و امنیتی، چگونه با این رفتار مجرمانه برخورد 
می‌کنند؟
 
 
وقاحت وزیرخارجه ترامپ و درس عبرت برجام
 
وزیرخارجه کسی که توافق برجام را زیر پا گذاشت و مُلغی اعلام کرد، حالا می‌گوید: اروپایی‌ها باید برای اجرای مکانیسم ماشه علیه ایران تصمیم مهمی بگیرند.
مارکو روبیو وزیر خارجه ترامپ در پاریس گفت: اروپایی‌ها باید خیلی زود درباره بازگرداندن تحریم‌ها (مکانیسم ماشه) تصمیم مهمی بگیرند، چون ایران به‌وضوح به توافق فعلی پایبند نیست.
وی پس از گفت‌وگو با همتایان اروپایی‌اش، با بیان این‌که طرف‌های اروپایی برجام باید درباره اجرای «مکانیسم ماشه» تصمیم بگیرند، افزود: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم تأکید کرده که ایران همچنان به سلاح‌های هسته‌ای نزدیک
است.
اشاره طرف‌های اروپایی به مکانیم ماشه در برجام در حالی است که سه عضو اروپایی خود نزدیک به سه سال ایران را سر دواندند و بدون اینکه به تعهد لغو تحریم‌ها عمل کنند، وعده می‌دادند که مشکل را حل خواهند کرد. دولت آمریکا اوایل سال 1397 با امضای ترامپ، مدعی ابطال برجام شد و تعهد لغو تحریم‌ها را زیر پا گذاشت.
اما برجام به قدری غلط و نامتوازن تنظیم شده بود که خروج یکطرفه آمریکا و بدعهدی تروئیکای اروپایی، برای آمنها هیچ هزینه‌ای دربر نداشت. در این میان با وجود مرگ برجام از سوی طرف غربی، مکانیسم ماشه در متن این توافق بد، دستاویزی برای تهدید به احیای همه تحریم‌های شورای امنیت از مسیر استفاده از سازوکار ماشه (اسنپ‌بک) شده است. 
مکانیسم ماشه اشاره به فرآیندی است که منجر به بازگشت فوری و خودکار تمامی تحریم‌ها می‌شود و تا زمان انقضای برجام در ۲۶ مهرماه ۱۴۰۴ اعتبار دارد.
معایب و منافذ عبرت‌آموز برجام موجب شده تا هیئت مذاکره‌کننده ایرانی این‌بار زیر با وعده‌ها و سرهم‌بندی‌های ظرف آمریکایی نرود و تعهد و تضمین معتبر مطالبه کند.