به بهانه روز ارتش جمهوری اسلامی
حکایت پرفراز و نشیب ارتش در این سرزمین
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
در تاریخ ششم شهریور 1320 یعنی تنها 3 روز پس از تجاوز ارتشهای متفقین به خاک ایران، از طرف دولت، ترک مقاومت نیروهای ایران اعلام گردید و بهرغم مقاومت برخی دلیرمردان ارتشی در هوا و دریا اما ارتش رضاخانی همچون گلوله برفی آب شد! واقعه شهريور 1320، بيانگر حقيقت تلخي بود كه ماهيت نظام سياسي حكومت پهلوي و قواي نظامي آن را به چالش ميكشاند.
این حقیقت تلخ درواقع در طول سالهای پیش از پهلوی نیز بر فضای نظامی کشور حاکم بود. چه زمانی که پس از تاسیس سلسله صفویه با توجه به تهدید استقلال و تمامیت ارضی کشور از سوی دولتهای همسایه، تقویت بنیه دفاعی کشور مهمترین رکن تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای دولتهای وقت بود اما این نیروی نظامی تنها در دوران شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی در مقابل هجوم عثمانی ایستادگی کرد و در نهایت به دلیل بیکفایتی برخی حکام همان سلسله مانند شاه سلطان حسین، در برابر حمله اشرف افغان کشور را وانهاد تا از سرهای مردم پشته بسازند و خاک کشور را به توبره بکشند!
جنگهای 10 ساله ایران و روس، نیروهای نظامی ایران را بهشدت تحلیل برد اگرچه در بسیاری از میادین آن، علما و روحانیون، مردم را با احکام جهاد و دفاع به میدان کشاندند اما رشادت برخی اعضای خاندان قجر مانند عباسمیرزا کفایت نکرد و بازهم بیلیاقتی فتحعلیشاه که حتی نتوانست آذوقه و علیق نیروها را تامین نمایند، موجبات اصلی شکست سخت ایران را در این جنگ فراهم آورد.
ارتشی را که استعمارگران نمیخواستند
پس از آن شکست، نیاز به بازسازی قوای دفاعی، هم از نظر سازماندهی و ساختار و هم از نظر تامین تجهیزات و تسلیحات جدید و پیشرفته، بیش از پیش احساس گردید. اما برآورده شدن این نیاز و تشکیل ارتش نیرومند با اهداف استعماری قدرتهای همسایه ایران، تضادهای بنیادین داشت، بنابراین هیچ کدام از سلاطین قاجار و دولتهای آنها در برآورده ساختن این هدف توفیقی نیافتند. به همین علت حتی در نهضت مشروطه هم بهرغم تاکید علمای نجف بر تشکیل یک ارتش نیرومند که قادر به دفاع از کیان کشور باشد، بازهم این هدف در گیرودار کارشکنیهای قدرتهای همسایه برآورده نشد.
پس از آنکه در روسیه، انقلاب بلشویکی رخ داد و بریتانیا هم به دلیل مشکلات گوناگون داخلی و خارجی ناشی از جنگ جهانی اول ناگزیر گردید نیروهای نظامی خود را از ایران فرا بخواند، تشکیل نیروی نظامی برای پر کردن این خلأ و تامین امنیت مورد نظر بریتانیا در دستور کار قرار گرفت.
بدینگونه بود که رضاخان ماموریت یافت این نیروی نظامی را تشکیل داده و سازماندهی نماید و خود را به عنوان مبتکر بزرگ و اصلی ارتش نوین ایران وانمود سازد! اما درواقع این ارتش در سرکوبی ملت ایران و تحکیم حکومت کودتا و تعمیق اختناق و دیکتاتوری موفق بود تا دفاع از مرزهای کشور و امنیت مردم ایران. چرا که همین ارتش در شهریور سال 1320 قادر به کمترین مقاومت در برابر هجوم بیگانه و دفاع از کشور نشد و قوای بیگانه با کمترین مقاومت، خاک ایران را در کوتاهترین زمان به اشغال خود درآوردند.
قاسم تبریزی، محقق و کارشناس تاریخ معاصر ایران در این مورد میگوید:
«... با اینکه ما در دوران جنگ جهانی اول ارتش نداشتیم، یک ژاندارمری بود که مرزها را نگه میداشت و یکی هم قشون حرب و یا قزاقها بودند که بالاخره زیر نظر روسها و بعدا سوئدیها انجام وظیفه میکردند. اما مردم ما در تمام مناطق در برابر تجاوز ایستادند. مثلا تنگستانیها و دشستانیها در جنوب، عشایر عرب در خوزستان و عشایر لر و کرد در برابر تجاوز بیگانه مقاومت جانانهای کردند، عدهای به شهادت رسیدند، متحمل ضررهای زیادی شدند و به هر صورت مقاومت بسیار شایستهای داشتند. در جنگ جهانی دوم با اینکه ما ارتش منظم دوره رضاشاه را داشتیم و به اصطلاح ارتش نوین درست کردند اما در این جنگ دیگر عشایری باقی نمانده بود تا مقاومت کرده و از مرزهای کشور دفاع کنند. چون عشایر مختلف همگی توسط رضاخان و ارتش او طی سالهای قبل، سرکوب شده بودند...»1
انقلابیون مسلمان در ارتش
مشابه همین سرنوشت به گونهای دیگر و البته عبرتآموز در دوران پهلوی دوم اتفاق افتاد و ارتش میلیاردها دلاری شاه در طول 48 ساعت در مقابل قیام ملت ایران از هم پاشید. ضمن آنکه در همان ارتش شاهنشاهی نیز بسیاری از انقلابیون پیرو امام خمینی (رحمهًْالله علیه) حضور داشتند و سالیان دراز برای تبدیل آن به ارتش مردم و نهضت امام تلاش کردند، از جمله گروهی بینام که در سال 1345 در ارتش و گارد جاویدان شاه، سازمانی مخفی ایجاد کرد و در آن سالهای اختناق به جذب نیروهای صادق و مسلمان ارتش پرداخت. این گروه توسط مبارزانی همچون «موسی نامجوی»، «حسن اقاربپرست» و «یوسف کلاهدوز» بهوجود آمد و با بعضی انقلابیون دیگر مثل «سید حسن آیت» و «حسن عباسپور» ارتباط برقرار کرده و جمعی قابل توجه از افسران مسلمان و آزادیخواه را به میدان مبارزه علیه رژیم شاه کشانید.
همافران مسلمان و مبارز نیروی هوائی نیز از سالها قبل در ارتباط با روحانیت مبارز و بخصوص حضرت آیتالله خامنهای، تشکیلاتی مخفی و مسلح در پایگاههای هوائی سراسر کشور ایجاد کرده بودند که با برگزاری جلسات روشنگرانه، تکثیر و توزیع اعلامیههای حضرت امام و برگزاری تظاهرات و اعتصابات در اوج سالهای مبارزه با شاه، در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر بسزایی داشتند و هم آنان در آخرین مراحل و فرود آوردن ضربه نهائی بر پیکر پوسیده رژیم پهلوی نیز پیشتاز و پیشگام مردم مسلح شده و در روزهای 21 و22 بهمن 57 مراکز قدرت رژیم شاه را به تصرف درآوردند.2
ملت ایران در تمام آن روزهای اوجگیری نهضت امام با توجه به بیانات روشنگرانه حضرت امام خمینی و سایر روحانیون پیرو ایشان، این همدلی ارتشیان مسلمان و انقلابی را در عمق نگاهها و حرکات و سکنات آنها حس میکرد و از همین روی در همان روزها، بر لوله تفنگهای آنها، گل قرار دادند و آنها را «برادر ارتشی» خواندند.
توطئه انحلال ارتش
حضرت امام در مقابل شعار ضدایرانی و استعماری که گروهکهای ضد انقلاب مبنی بر انحلال ارتش سر داده بودند، ایستادند و اجازه ندادند که بار دیگر تاریخ تکرار شده و خارجیها برای ایران، تدارک ارتش و قشون نظامی ببینند. اما طرفه آنکه همان ضد انقلابیون مانند منافقین که شعار «انحلال ارتش» را میدادند، به دامان ارتش بعثی و قوای نظامی صدام پناه بردند و در بزرگترین جنایات آنها در حق ملت ایران سهیم شدند. با پیوستن ارتش به نهضت امام و انقلاب مردم، عبارت «برادر ارتشی» به شعار «ملت فدای ارتش و ارتش برای ملت» تبدیل گردید و در تمام روزها و سالهای بعد، ارتش که دیگر عنوان ارتش جمهوری اسلامی را داشت، در همه بزنگاههای دشوار، به همراه سایر نیروهای مسلح از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خط اول دفاع از ملت قرار داشت، چه در مقابله با گروهکهای ضد انقلاب و توطئههای کودتا و تجزیه و... و چه در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی که دهها هزار شهید و جانباز و آزاده تقدیم کرد و چه در دفاع از مرزهای سرزمین ایران که حماسههای بسیاری در زمین و هوا و دریا خلق نمود.
ارتشی که نماد استقلال ایران شد
گفتنی است که ارتش شاه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب، تمام و کمال وابسته به غرب بود. بر طبق آمار رسمی، تعداد مستشاران نظامی آمریکا در ایران دائما افزایش نشان میداد، به طوری که تعداد این افراد در سال 1979 (1357) بالغ بر 50 هزار تن گردید!
در آن سالها، تمامی نیازهای تسلیحاتی ایران از خارج کشور تامین میشد و کمترین توانایی و دانش ساخت سلاح و ادوات نظامی در داخل کشور وجود نداشت. مستشاران نظامی آمریکایی تا حد امکان حتی از نزدیک شدن کارشناسان و متخصصان ارتش ایران به سلاحهای استراتژیک و مهم و پیچیده خود، جلوگیری میکردند و سعی داشتند که فوت و فن آنها به ایرانیها منتقل نشود تا در صورت نبود این مستشاران، امکان استفاده از سلاحهای یاد شده برای ایرانیان نباشد.
از همین روی بود که حضرت امام در سخنرانی خویش در بهشت زهرا به تاریخ 12 بهمن 1357 فرمودند:
«... (ما) میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد، شما نمیخواهید؟ آقای سرلشکر، شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید؟! من به شما نصیحت میکنم که بیایید در آغوش ملت؛ همان که ملت میگوید بگویید...»
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اولین اقدام تمامی قراردادهای نظامی با آمریکا لغو گردید و حدود 50 هزار مستشار نظامی این کشور از ایران اخراج شدند. از همین روی نیاز بود تا متخصصان ایرانی با تلاش و سعی جهادی نهتنها راه و روش کار با سلاحهای یاد شده را دریابند و روشهای تعمیر و نگهداری آنها را بیاموزند بلکه حتی بتوانند قطعات مختلف آنها را (که دیگر نمیتوانستند از منابع غربی تامین نمایند) خود بسازند و سپس به ساخت کل آن سلاح یا دستگاه برسند.
آنچه که طی سالهای پس از انقلاب و در طول بیش از 46 سال حاکمیت نظام جمهوری اسلامی به یاری خدا و عزم ملی و تلاش و کوشش جهادگران نیروهای مسلح ممکن شد و آن ارتشی که تا دندان به سلاح و دانش و نیروی آمریکایی و انگلیسی و آلمانی و... وابسته بود، امروز موفق به ساخت انواع و اقسام سلاحهای ریز و درشت، کوچک و بزرگ، زمینی و هوائی و دریایی شده به گونهای که چشم همه دشمنان ایران و اسلام را خیره
ساخته است.
آنچه که درواقع حاصل سالها رنج و کوشش و تحقیق جهادگران ارتش اسلام در قالب انواع و اقسام سلاح و ابزار نظامی در مقابل دشمنان ایران و انقلاب اسلامی، قلبهایشان را در خوف و وحشت انداخته و از همینروست که به حول و قوه الهی جرات کوچکترین زخم زدن یا چشمداشت به این آب و خاک را پیدا نکرده و نمیکنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سریال مستند «اشغال»، شبکه خبر، تیرماه 1390.
2- گفتوگو با همافر نوروزی، ویژهنامه دهه فجر، روزنامه اطلاعات، بهمن 1364.