اعتماد کمرنگ در فوتبال (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
امروز در فوتبال ما «احترام» سخت بیمعنا شده و از «حرمت نهادن» جز مشتی تعارفات و حرف و ادای کلیشهای چیزی باقی نمانده است. سرنوشت «اعتماد» هم چیزی غیر از این نیست. آسمان فوتبال ایران را لایههای ضخیم ابرهای بیاعتمادی پوشانده و همه بدون استثنا فکر میکنند سرشان کلاه میرود و به آنها خیانت میشود. تاکید میکنیم و به جرات میگوییم که در این باره «همه» اهالی فوتبال اینطور فکر میکنند و برای همین همه چیز- از برد و باختها گرفته تا قهرمانیها و پاداشها و جزاها و...- معنای خود را از دست داده و قلابی به نظر میرسد و این تصور به وجود آمده که آنچه در فوتبال ایران و در مستطیل سبز اتفاق میافتد و یا مثلا در همین هفته گذشته در مجمع انتخاباتی رخ داد و همچنین نقدهای کارشناسی و برنامههای ورزشی تلویزیون، از «پشت پرده» یا «بالا» هدایت میشود و به اصطلاح «مهندسی شده» است و قابل اعتماد نیست.
از اکثر قریب به اتفاق اظهارات و مصاحبه عناصر مختلف فوتبال، هم بوی بیاعتمادی به مشام میرسد و هم این نکته برداشت میشود که به فرد گوینده و تیم و شهر او اجحاف شده است. به عنوان مثال کافی است به مصاحبه یحیی گلمحمدی، مربی فولاد خوزستان بعد از بازی با ذوبآهن مراجعه کنید که برای بررسی نتیجه این دیدار خواهان ورود مقامات قضائی و مراکز امنیتی شده بود! یا به اظهارات تند محمد نوازی، مربی تیم استقلال بعد از شهرآورد تهران گوش دهید که به شدت داوری فوتبال- و خاصه داوران آن بازی- را زیر سؤال برده بود و یا به حرفهای مدیرعامل تراکتور تبریز توجه کنید که به صراحت تاکید دارد که قهرمانی در لیگ، نه در زمین فوتبال و در جریان یک رقابت سالم و برگزاری یک لیگ پویا بلکه پشت پرده تعیین میشود و این دوره قرار است تیمی که رئیس فدراسیون همشهری آن است، به قهرمانی برسد و...
اینها البته فقط چند نمونه اخیر از اظهارات بیپرده و صریحی است که بعد از تحلیل محتوای آن، این نتیجه عاید خواننده و شنونده میشود که در این فوتبال همه چیز از پیش مشخص شده است. در زبان و مرحله حرف، صحبت از برگزاری انتخابات برای تعیین رئیس فدراسیون میشود و کسانی کاندیدا شده و قرار است رقابت کنند ولی در واقع قضیه این است که ارادههای پشت پرده تکلیف ریاست فوتبال را مشخص میکند، نه آرا و افراد مستقل عضو مجمع. سرنوشت لیگ و نتایج بازیها در میدان رقابت روشن نمیشود و مثلا در این لیگ دیگر «شهرآورد» یا به قول فرنگیها «دربی» معنای خود را از دست داده و... در این فوتبال قهرمانیها به دلیل تلاش و زحمت و لیاقت بیشتر تیمها به دست نمیآید و ساختگی و از پیش تعیین شده است. بنابراین فوتبال ایران اصالت و راستی و در یک کلام «اعتبار» خود را از دست داده و فوتبالی که در آن احترام و حرمت معنای خود را از دست بدهد و «اعتماد» در آن رنگ باخته باشد و به جای تقویت دوستیها و تشدید همکاریها و همدلی، همه به هم بدگمان باشند و بالاخره لیگ و تیم ملی و برد و باخت و قهرمانی و کارشناسی و مجمع و انتخابات و... «اعتبار» خود را از دست داده باشد، اصلا نباشد، بهتر است!
خلاصه، این وضعیت فوتبال و طرز تلقی و ذهنیت حاکم بر آن است، ذهنیتی که همهاش هم توهم و بدبینی و... نیست و قرائن و شواهد زیاد و غیرقابل انکاری در دست است و تقریبا همگان از آن اطلاع دارند که این ذهنیت را تقویت و بیاعتباری و بیاعتمادی را تشدید میکند. واقعا حیف است که فوتبال ایران با آن سابقه درخشان و این ظرفیت سرشار و استعداد و سرمایههای مادی و انسانی غنی به چنین حال و روزی دچار شود و اعتماد و احترام در آن کمرنگ شده و اعتبار آن به خاطر عملکردهای غلط و مدیریتهای غیرمسئولانه نزد خودی و بیگانه خدشهدار شود.