kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۶۱۶۷
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۴
سالگرد کودتای سیاه رضاخانی

اولین دولت عروسکی تاریخ ایران

 
 
 
دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
اگرچه سال‌ها تاریخ‌نویسی وارداتی القاء می‌‌کرد که حکومت پهلوی
توسط یک قزاق بی‌سواد به نام رضاخان میرپنج‌، به وجود آمد اما اینک براساس اسناد و مدارک انکارناپذیر داخلی و خارجی کاملا مشخص شده رژیم پهلوی در تداوم طرح مفصلی به حاکمیت رسید که کانون‌های استعماری از اواسط قرن نوزدهم میلادی برای به چنگ آوردن کامل منطقه خاورمیانه در سر داشتند. 
این حکومت هند بریتانیا و کانون‌های وابسته به امپراتوری جهانی صهیونیسم به سرکردگی روچیلدها بود که با عواملی همچون سر اردشیر جی ریپورتر (از انجمن اکابر پارسیان هند و تشکیلات فراماسونری) و میرزاکریم خان رشتی و همچنین از طریق فرقه بهائیت با عناصری مانند حبیب الله عین‌الملک و بالاخره سازمان فراماسونری با افرادی همچون محمد علی فروغی‌، طرح کودتای 1299 و برآمدن سلطنت پهلوی را طراحی و اجرا کردند. 
استراتژی صبورانه امپراتوری روچیلد به منظور تاسیس تمدن بزرگ صهیون در خاورمیانه از نیمه قرن نوزدهم آغاز شد و در انطباق با سیاست‌های استعمار و امپریالیسم غرب به سوی هدف خود گام‌هایی خاموش و سنجیده برداشت. براساس اسناد و شواهد موجود ایران در استراتژی روچیلدها‌، جایگاه اساسی داشت و صعود سلطنت رضاخان گامی از سوی صهیونیسم به منظور تامین شرایط لازم برای تاسیس تمدن صهیون در خاورمیانه به نظر می‌رسد. این گام توسط اردشیر جی ریپورتر‌، سرجاسوس انگلیس در ایران‌، به فرجام رسید و رژیمی ضداسلامی و لاییک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب فرهنگ اسلامی مردم ایران‌، این نیروی عظیم را از منطقه خاورمیانه بیگانه و منزوی سازد. همزمان در خاورمیانه عربی نیز رژیم‌های پوشالی خلق‌الساعه تاسیس گردید.
تئوری فوق با شواهد و قرائنی که از عوامل معرفی رضاخان به اردشیر جی ریپورتر به‌دست آمده و فرآیندی که (براساس آنچه در خاطرات و وصیتنامه ریپورتر آمده)‌، وی در جلسات آموزشی با اردشیر جی به مدت بیش از 2 سال طی می‌کند‌، به خوبی اثبات می‌گردد. 
مثلث شوم بهائیت، فراماسونری و انگلیس‌ها
اما در شناسایی و معرفی رضا میرپنج به اردشیر جی ریپورتر برای صعود به سلطنت‌، نیز عوامل مستقیم صهیونیست‌ها دخالت و فعالیت جدی داشتند. به جز میرزا کریم رشتی که سالها این قزاق بی‌سواد را زیر نظر داشت و کلیه رفتار و سکناتش را بررسی می‌کرد‌، برخی رهبران فرقه ضاله بهائیت نیز که از عاملان شبکه جهانی صهیونیسم به حساب می‌آیند، در شناساندن و معرفی رضا خان به اردشیر ریپورتر نقش اساسی ایفا نمودند. از جمله این افراد عین‌الملک (پدر امیر عباس هویدا) است که رضاخان را برای سلطنت و حکومت مورد نظر امپراتوری جهانی صهیونیسم به اردشیر ریپورتر معرفی نمود. 
حبیب‌الله رشیدیان از عوامل شناخته شده انگلیس در بخشی از خاطرات خود که در کتاب سوم «تاریخ معاصر ایران» تحت عنوان «سوابق رضاخان و کودتای سوم حوت 1299» نقل شده است‌، نوشته:
«چند سال قبل از کودتا‌، من بیشتر روزهای هفته‌، صبح هنگام‌، سری به منزل عین‌الملک که از متنفذین فرقه بهاییه بود و با وی سوابق دوستی و صحبت داشتم‌، می‌زدم و مخصوصا از کلنل فریزر‌، مخدوم خود‌، ماموریت داشتم که در آنجا حضور یابم و از اشخاصی که نزد عین‌الملک‌، آمد و شد می‌کردند...اطلاعاتی در اختیار کلنل فریزر قرار دهم. یک روز...مردی پارسی و هندی بر او وارد شد که نام آن پارسی هندی‌، ارباب اردشیر جی بود که بر من معلوم شد آن مرد زرتشتی هندی با عین‌الملک‌، سوابق دوستی ممتد و صحبت قدیمی داشت... در آن روز لحن سخن ارباب اردشیر جی با عین‌الملک‌، صورت جدی به خود گرفت... ارباب اردشیر جی گفت: از شما خواهشمندم که با محفل بهاییان به مشورت بنشینید و از آنها بخواهید تا صاحب‌منصبی بلند‌قامت و خوش قیافه پیدا کنند و به شما معرفی نمایند و شما آن صاحب‌منصب را با من آشنا کنید. اما به دو شرط: اولا اینکه آن صاحب‌منصب نباید صاحب‌منصب ژاندارم باشد و حتما باید صاحب‌منصب قزاق باشد. ثانیا شیعه اثنی‌عشری نباشد که ارباب اردشیر جی‌، مخصوصا جمله اخیر را باز تکرار کرد و برای بار دوم گفت که آن صاحب‌منصب نباید شیعه اثنی‌عشری خالص باشد. پس از آن ملاقات‌، عین‌الملک‌، رضاخان را با ارباب اردشیر جی آشنا کرد و اردشیر وسیله آشنایی رضاخان با فریزر می‌شود و فریزر او را به دیگر انگلیسی‌های دست‌اندرکار کودتا چون‌ هاوارد‌، اسمایس و گاردنر (کنسول انگلیس در بوشهر ) معرفی می‌نماید.»
تربیت و آموزش رضامیرپنج 
به هرحال رضاخان به اردشیر جی ریپورتر معرفی شد. تاریخ این آشنایی دقیقا سال 1917 بود‌، یعنی همان سالی که اعلامیه بالفور صادر شد و تصمیم بر تشکیل دولت اسرائیل رسمی و جدی شد. احتمالا انتخاب‌، آموزش و تربیت فردی برای حکومت جدید ایران بی‌ارتباط با صدور اعلامیه بالفور نبود.
اردشیر جی ریپورتر در خاطراتش که تاریخ نوامبر 1931 برخود دارد ولی سالها بعد انتشار یافت، در مورد نقش خود در کودتای 1299 به وضوح توضیح داده:
«در این مرحله به دستور وزارت جنگ (وینستون چرچیل) در لندن و نایب‌‌السلطنه هند‌، همکاری نزدیک ژنرال آیرونساید (فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در خاورمیانه) و من آغاز گردید. من برای... رضاخان... اعتبار فراوانی قائل بودم و سرانجام او را به آیرونساید معرفی کردم.»
به نوشته محمود طلوعی‌، از مورخین معاصر‌، ژنرال آیرونساید نیز در خاطراتش اشاره کرده که آشنایی قبلی او با رضاخان از طریق یکی از پارسیان هند به نام اردشیر جی ریپورتر صورت گرفته است. دنیس رایت‌، سفیر انگلیس در ایران پس از کودتای 28 مرداد 1332‌، برای نخستین بار در کتاب خود تحت عنوان انگلیسی‌ها در میان ایرانیان‌، این موضوع را فاش کرده و می‌نویسد که اردشیر ریپورتر برای اولین بار در سال 1917 با رضاخان آشنا شده و در جریان ماموریت آیرونساید در ایران نیز به وسیله او به ژنرال انگلیسی معرفی شده است. 
بعدها در مجموعه اسناد رضا پهلوی‌، نامه فرزند ژنرال آیرونساید به امیر اسدالله علم به دست آمد که در آن از همکاری نزدیک اردشیر ریپورتر و آیرونساید به عنوان عوامل مستقیم کانون‌های صهیونیستی و استعماری در روی کارآوردن رضاخان و رژیم پهلوی پرده برداشته بود. در این نامه نوشته شده بود:
« امیدوارم شما و سر شاپور (ریپورتر)‌، چکیده‌های مناسبی از مکاتبات پدرم و پدر سر شاپور را جمع‌آوری کنید...حقیقتی که در این‌جا رخ می‌نماید‌، این است که یک بار دیگر در تاریخ کهن ایران زمین‌، یک فرد ایرانی میهن‌پرست قیام کرده است تا میهن خود را از خطرات حفظ کند. رضا شاه کبیر چنین مردی بود و من به خاطر همکاری پدرم با چنین چهره برجسته‌ای افتخار می‌کنم.»
چپمن پینچر، روزنامه‌نگار سرشناس و دوست مشترک لرد ویکتور روچیلد و شاپور ریپورتر که خود قبلاً عضو MI5 بود، به بهانه اعطای نشان شوالیه‌گری بریتانیا به شاپور ریپورتر در مارس 1973، مقاله‌ای در نشریه دیلی اکسپرس منتشر نمود و برای اولین بار در یک نشریه رسمی و معتبر به نقش پدر شاپور ریپورتر‌، یعنی سر اردشیر جی ریپورتر در روی کار آوردن رضاخان و حکومت پهلوی هم اشاره کرد. او نوشت: 
« پس از جنگ اوّل جهانی، پدر او (شاپور ریپورتر)، که او نیز ریپورتر نام داشت زیرا یکی از اجداد او در بمبئی خبرنگار بود، مشاور شرقی هیئت نمایندگی بریتانیا در تهران بود. از لندن به ژنرال آیرونساید، فرمانده یکی از نیروهای نظامی بریتانیا در ایران، دستور داده شد که شاه حاکم بر ایران را برکنار کرده و یک حکمران جدید، که بتواند بیشتر و بهتر منافع ملی ایران را تجلی بخشد، بیابد. او [آیرونساید] برای مشاوره نزد آقای ریپورتر رفت. ریپورتر به او گفت تنها یک نفر را می‌شناسد که واجد کمال، عزم راسخ و توان ذهنی برای انجام این وظیفه است و این شخص رضاخان، یک افسر ایرانی در بریگاد قزاق، است. آیرونساید بلافاصله به رضاخان علاقه‌مند شد. او [رضا خان] به عضویت دولت منصوب و به زودی نخست‌وزیر شد. او در سال 1925 خود را شاه اعلام کرد و نام خانوادگی پهلوی را برگزید و اکنون پسرش است که [بر ایران] حکومت می‌کند.»
بازی شبه‌روشنفکران برای کودتای رضا میرپنج
به این ترتیب کودتای سوم اسفند 1299 توسط کانون‌های صهیونیستی طرح ریزی و به‌وسیله دستگاه سیاسی- نظامی بریتانیا عملی شد و با نیروی قزاقان به سرکردگی رضا میرپنج به اجرا درآمد تا پایه‌های رژیمی برای اهداف بلندمدت صهیونیسم جهانی ریخته شود. 
مدارک و اسناد تاریخی متعددی، از حضور گروهی از عوامل مستقیم تشکیلات جهانی فراماسونری و سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی بریتانیا‌، در کودتای 1299 و به سلطنت رسیدن رضاخان حکایت دارد که از آن جمله به محمد علی فروغی و سید ضیاء‌الدین طباطبایی و سید حسن تقی زاده‌، میرزا کریم خان رشتی اشاره شده. این گروه همان شبه روشنفکرانی بودند که از اواسط دوران قاجار در تشکل‌های فراماسونی سعی در استحاله و مسخ فرهنگ ایرانی اسلامی داشتند. همان‌ها که با انحراف نهضت عدالتخانه به مشروطیت انگلیسی‌، زمینه‌های دگرگونی ساختارهای ملی سیاسی اجتماعی ایران به سیستم‌های لیبرال سرمایه‌داری صهیونی را فراهم آوردند و هنگامی که از این طرح و توطئه هم برای دگرگونی جامعه ایرانی اسلامی طرفی نبستند به قول خود به دیکتاتوری منور روی آورده و طرح نخستین دولت عروسکی یا Puppet State و اولین دست نشانده خارجی در ایران را عملی ساختند.