اخبار ویژه
جماران: بیانات رهبر انقلاب نقشه رندانه ترامپ را به هم ریخت
«ایران، تجربه 4 سال فشار حداکثری را از سر گذرانده و اکنون هم اهرمهای بیشتری برای مقابله با فشار و زیادهطلبی دولت آمریکا در اختیار دارد».
وبسایت اصلاحطلب «جماران» ضمن انتشار تحلیل فوق، به استقبال بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نبودن مذاکره با دولت آمریکا رفت و نوشت: سادهانگاری و سهلپنداری درباره منازعه پیچیده و مجادله پرفراز و نشیب 45 ساله میان ایران و ایالات متحده، چیزی جز خطای راهبردی نیست.
دونالد ترامپ علیالظاهر این بار خیلی شفاف سراغ اصل ماجرا با ایران رفته و اصرار دارد که به دنبال معامله و توافق عالی است و میگوید تنها به دنبال آن است که ایران سلاح هستهای نداشته باشد، همین و بس! البته که سادهانگاری محض است اگر گمان ببریم که او تنها به دنبال منع ایران از دستیابی به سلاح هستهای است و هیچ هدف دیگری ندارد؛ اما او با تجربهاندوزی از دوره قبلی میداند که مذاکره مستقیم با ایران، با توجه به پرونده دور و دراز مخاصمه چند ده ساله، به سادگی ممکن و میسر نیست و حتی فشار حداکثری هم نتوانست، طرف ایرانی را مجاب به مذاکره مستقیم کند.
او این بار تغییر استراتژی داده و روی موضوعی دست گذاشته(منع دستیابی به سلاح هستهای) که طرف ایرانی هم مخالفت و ممانعتی با آن ندارد. اما مسئله اینجاست که این ظاهر خوشنما، در باغ سبزی است که هدف آن کشاندن ایران پای میز مذاکره است، بخصوص که در دوره قبلی این مهم با فشار حداکثری هم محقق نشد و با توجه به تبلیغات رسانهای این چند ماه اخیر چنین جلوهگر خواهد شد که ایران از موضع ضعف و استیصال تن به مذاکره داده و او توانسته در اندک فرصتی به مثابه یک ابرقهرمان، مقاومت ایران را درهم شکسته و آن را پای میز مذاکره بیاورد.
در مقوله دعوت به مذاکره رو در رو با ایران، مسئله باید در عالیترین سطوح تصمیمگیری نظام تعیین تکلیف میشد و اگر آنجا بالاترین مقام چنین گزارهای را مطرح کرده است در اینجا نیز سکاندار تصمیمگیری نظام به مقوله ورود پیدا کرده و برای همگان از موضع ایران رونمایی میکرد تا پیام استقرار و ثبات و اقتدار به جهان مخابره شود. واکنشهای غیر متمرکز و چند طرفه جز آنکه پالس ضعف و سردرگمی و عدم جدیت و قاطعیت در این زمینه را مخابره کند و به طرف مقابل دست بالا ببخشد، ثمری ندارد.
این بار باید با صراحت و جدیت پیام ایران به درخواست مذاکره داده میشد و از همین حیث بود که رهبر انقلاب، مستقیم و شفاف هرگونه مذاکره مستقیم با آمریکا را مستثنا کردند و با اشاره به تجربیات گذشته از بدعهدی آمریکا به خصوص در ماجرای برجام و تجربیات ملموس سپری شده، کلام آخر در این زمینه را مطرح ساختند. اینگونه ترامپ نمیتواند هژمونیخواهی و زیادهطلبی خود را پنهان کرده و توپ را به زمین ایران بیاندازد و خود را قهرمانی ترسیم کند که توانسته ایران را به زانو درآورده و پای میز مذاکره بنشاند.
حال در این شرایط، تکلیف خیلی از نکات مشخص شد، اینکه ایران هیچگاه به مذاکرهای که به معنای تسلیم و وادادگی باشد، تن نخواهد داد (مدل مذاکرهای که ترامپ به دنبال است) نمونه بارزش بهکارگیری لفظ مذاکره شرافتمندانه در مقابل مدل مذاکره مطلوب ترامپ بود. از طرف دیگر پیامی به داخل داشت که به جای اتکا و نگاه به بیرون بر توانمندسازی داخلی و خودباوری ملی اعتنا و التفات داشته باشیم و برای حل مشکلات، منتظر تغییر و تحولات سیاسی و دیپلماتیک خارج از اتمسفر داخلی نباشیم.
از یاد نبریم که ایران تجربه 4 سال فشار حداکثری را از سرگذرانده و با همه سختیها یکبار توانسته از این گردنه صعب و سخت گذر کند و اکنون هم اهرمهای بیشتری برای مقابله با فشار و زیادهطلبی دولت آمریکا در چنته دارد.
تحریف و تناقض و خیالپردازی به جای فهم واقعیت 45 ساله آمریکا
رویکرد نشریات زنجیرهای به مواضع ضدایرانی دونالد ترامپ در هفته گذشته، آمیخته با تحریف و تناقض و آرزو اندیشی و خیالپردازی به جای واقعبینی بود.
در اینباره روزنامه هممیهن روز پنجشنبه ذیل تیتر «پیام رسید»، مدعی شد ترامپ یک خواسته بیشتر ندارد. او گفته است: «در صورت تصمیم ایران برای دوری از سلاح هستهای، این کشور به کشوری با آیندهای باورناپذیر تبدیل خواهد شد.»
هممیهن سپس در سرمقالهای بدون امضا که توسط محکوم پرونده فروش اطلاعات به نگارش درآمده، ادعا کرد: «بهتر است که آقای رئیسجمهور حداکثر تا روز جمعه مواضع روشن ایران را با کسب موافقت و تأیید نظر رهبری اعلام کند که آیا میخواهیم مذاکره کنیم یا خیر؟ اکنون مسئله این نیست که گفتوگو بشود یا نشود؛ ما پیش از این مرحله هستیم. اگر قرار است گفتوگو نکنید، با شجاعت و صراحت آن را اعلام نمایید. نظرتان را درباره اصل مذاکره اعلام کنید. اول باید اصل مذاکرات را پذیرفت یا رد کرد. از نظر ترامپ، موضوع بر سر ساخت یا دسترسی به بمب هستهای است. اگر فقط همین است، پاسخ آقای وزیر خارجه ایران روشن است که گفت: «اگر موضوع اصلی این است که ایران به دنبال سلاح هستهای نرود، این قابلحصول است. فتوای مقام معظم رهبری نیز وجود دارد که تکلیف را برای همه ما روشن کرده است.» اگر هم نکات دیگری مطرح شود، میتوان آنها را بهعنوان دستور مذاکره پذیرفت یا نپذیرفت. در هر حال، گام اول و ضروری تعیین اصل انجام یا رد مذاکره است».
این رویکرد تحریفآمیز نشریه غربگرا در حالی است که اولاً رئیسجمهور روز چهارشنبه به ادبیات تهدیدآمیز ترامپ پاسخ داد و گفت: «آمریکا میگوید ما تحریم میکنیم، اما ما باید همین منابع خود را مدیریت کنیم و با همسایگان خود درست کار کنیم و تعامل داشته باشیم. مگر میشود کشوری که ۱۵ دوست و کشور همسایه دارد به این راحتی تحریم کرد؟ خیال کردند همهچیز ما به نفت وابسته است و میخواهند جلوی آن را بگیرند. برای ما و مردم ما مسیرهای بسیار زیادی وجود دارد که هم مشکلات خود و هم مردم را حل کنیم و هم مسیری ایجاد کنیم که ما و همسایگانمان که مسلمان هستیم، با عزت زندگی کنیم.»
ثانیاً برخلاف ادعای محدود بودن مطالبه ترامپ به نساختن بمب اتمی، یادداشت اجرائی وی برای احیای فشار حداکثری، موضوعاتی فراتر از برنامه هستهای را شامل میشود که از جمله «مقابله با تأثیرات منطقهای ایران»، برنامه نظامی و موشکی ایران است و او در بیانیه اجرائی، ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکند و خواستار فشار علیه برنامه موشکی و حمایتش از گروههای مقاومت میشود: «ایران همچنان بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی تعیین شده است... ایران مسئولیت کشتارهای وحشیانه حماس
در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را بر عهده دارد و مسئول حملات مداوم حوثیها علیه نیروی دریایی ایالات متحده، نیروی دریایی متحدان و کشتیرانی تجاری بینالمللی در دریای سرخ است... موشکهای قابل حمل کلاهک هستهای، تهدیدی وجودی برای ایالات متحده است. رفتار ایران منافع ملی ایالات متحده را تهدید میکند. بنابراین، باید فشار حداکثری بر ایران اعمال شود تا به تهدید هستهای آن پایان داده شود، برنامه موشکهای بالستیک آن محدود شود و حمایت آن از گروههای تروریستی متوقف شود.»
در همین حال، هرچند روزنامه ایران وابسته به خبرگزاری ایرنا از قول ناصر هادیان القا میکرد که «فشار حداکثری؛ کاتالیزور توافق» است، در عین حال اذعان کرد: رویکرد اعلامی ترامپ در دوره جدید سیاستی منظم و هدفمند علیه ایران است و به گونهای طراحی شده که همه ابعاد و جنبهها از مسائل هستهای گرفته تا تروریسم، وضعیت منطقهای، حقوق بشر و مسائل اقتصادی را پوشش میدهد».
اما خبرگزاری دولتی ایرنا در یادداشتی به قلم سید رسول موسوی سفیر و دیپلمات ارشد بازنشسته تاکید کرد: «روایت تقابل ما و آمریکا با جیمی کارتر آغاز شده و اکنون به ترامپ ۲ رسیده است. نظریه یا «سیاست مهار دوجانبه» را میتوان اولین نظریه چارچوبدار برای مقابله با جمهوری اسلامی دانست. سیاست مهار دوجانبه که شامل تحریمهای اقتصادی گوناگونی علیه ایران میشد. آمریکا از تجربه شکستخورده مهار دوگانه درس نگرفت و با وجود سیاستهای خردمندانه و تنشزدای جمهوری اسلامی ایران در دهه هفتاد شمسی، بوش با طرح سیاست «محور شرارت» شرایطی را که احتمال میرفت میتواند سرفصل جدیدی در روابط بینالمللی باشد از بین برد. سیاست آمریکا در دوران اوباما سیاست «پنجه بوکس در پوشش مخملین» بود. دونالد ترامپ چه در دوره اول و چه در دوره اخیر خود با اعلام سیاست فشار حداکثری همان راهی را میرود که کلینتون با سیاست مهار دوگانه، بوش با سیاست محور شرارت، اوباما با سیاست غیراعلامی پنجه بوکس مخملین رفتند. اکنون ما اینجاییم با انبانی از تجربه مقاومت و آمریکا هم اینجاست با انبوهی از سیاستهای شکست خورده از مهار دوگانه تا فشار حداکثری. آیا با توجه به تجربه تلخ اقدام ترامپ در مورد خروج از برجام که بعد از ماهها مذاکرات سخت به دست آمده بود میشود دوباره با او مذاکره کرد و به پایبندیاش به نتیجه مذاکرات اعتماد کرد؟ مَن جَرَّبَ المُجَرَّب، حَلَّت به الندامه».
ایرنا همچنین در تحلیل دیگری به قلم نصرتالله تاجیک دیپلمات سابق نوشت: «این که یک فرد چیزی بگوید و همزمان پای متن اجرائی دیگری را امضا کند، برایم عجیب است. البته شاید با شخصیتی که از ترامپ میشناسیم چندان هم نباید شوکه شویم... شما نمیتوانید با یک اقدام، دغدغهها، نیازها و ویژگیهای طرف مقابل را نادیده بگیرید و همزمان در سخنان دیگری ادعا کنید که قصد دارید با رئیسجمهور ایران مذاکره یا گفتوگو کنید. به عقیده من، این روش نتیجه نخواهد داد. به عنوان مثال، شما نمیتوانید از یکسو بگویید که ایران ضعیف نشده بلکه قویتر شده و از سوی دیگر با ایران به گونهای برخورد کنید که بسیار شدیدتر از دوره گذشته باشد... من با توجه به رویکرد کنونی ترامپ نسبت به آینده روابط ایران و آمریکا و حتی امکان مذاکره، خوشبین نیستم. حدس میزنم که شرایط قبلی ادامه پیدا کند، زیرا ترامپ قادر نخواهد بود با قوانین فرامرزی جای سازمانهای بینالمللی بنشیند؛ این موضوع بسیار واضح است.»
یدیعوت آحارونوت: غربیها معتقدند ترامپ قادر به پاکسازی قومی غزه نیست
«بیانیه شبانه ترامپ در کنار نخستوزیر اسرائیل، به سرعت به تیتر اخبار سایتهای خبری در سراسر جهان، تبدیل شد و موجی از شوک و سردرگمی را در میان افکار عمومی در پی داشت».
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت ضمن انتشار ارزیابی فوق، به بررسی واکنش رسانههای غربی پرداخت و نوشت: تمام جهان روز چهارشنبه با خبری حیرتآور از دونالد ترامپ، بیدار شدند. ترامپ در جلسه با نخستوزیر اسرائیل از قصد آمریکا برای تسلط بر نوار غزه، تخلیه تمامی ساکنان آن و تبدیل این منطقه به یک شهر توریستی خبر داد.
یدیعوت آحارونوت میافزاید: بسیاری از رسانهها این اقدام رئیسجمهوری آمریکا را پاکسازی قومی در قالب یک پروژه ساختوساز نامیدند. چنان که شبکه خبری سیانان گزارش داد: «در یک پیشنهاد شگفتانگیز که واکنشهای انتقادی و سردرگمیهای زیادی در سطح جهانی برانگیخت، رئیسجمهوری آمریکا امکان اعزام نیرو به نوار غزه را رد نکرد. طرح ریویرای ترامپ یکی از توهمآمیزترین ایدهها در تاریخ تلاشهای آمریکا در خاورمیانه است.»
روزنامه نیویورک تایمز، نیز با تیتر «ترامپ اعلام کرد که آمریکا باید غزه را تصرف کند و تمام دو میلیون فلسطینی آنجا باید به جای دیگری نقل مکان کنند»، نوشت: «طرح ترامپ برای غزه مانند یک بمب ساعتی عمل خواهد کرد.»
سخنان ترامپ همچنین طوفانی در رسانههای انگلیس ایجاد کرد. گاردین، سخنان ترامپ را «اعلامیهای تکاندهنده» توصیف کرد و نوشت: «به دنیای ترامپ خوش آمدید، جایی که سرمایهداران برجسته، سود خود را در ویرانههای غزه میبیند.» اسکای نیوز، نیز در گزارشی تأکید کرد که ترامپ پیشتر بهطور علنی به «پاکسازی قومی» متهم شده بود و این طرح او یک برنامه خطرناک است. راهحل ترامپ برای غزه، جهل تاریخی او را آشکار میکند و ممکن است وضعیت درگیری در خاورمیانه را بدتر کند.»
طرح ترامپ در روزنامههای دیگر اروپا نیز جنجالی شد. روزنامه اسپانیایی «ال پایس» به واکنش حماس اشاره کرده و هشدار داد که این طرح «میتواند منطقه را به آتش بکشد.» روزنامه هلندی «تلگراف» نیز با عنوان «تعجبها از طرح ترامپ برای تصرف نوار غزه» نوشت: «اهدافی چون پاکسازی قومی تا فرصتطلبی در زمینه املاک و مستغلات و تسلط بر نوار غزه آمریکا را به طمع انداخته است تا منطقه را تحت کنترل خود درآورد.»
در آلمان، روزنامه «بیلد»، که همواره حمایت خود را از اسرائیل اعلام کرده، اظهارات ترامپ را «اعلامیهای تاریخی» توصیف کرد، اما در عین حال هشدار داد: ترامپ روشن نکرده که چگونه تصرف غزه انجام خواهد شد. حقیقت این است که دههها سیاستهای این چنینی نتوانسته به نابودی زیرساختهای حماس در غزه منجر شود و برعکس، این سازمان اسلامگرا توانسته است قدرت خود را بهشدت افزایش دهد.
در استرالیا، روزنامه «Sydney Morning Herald» با ابراز تعجب در صفحه اول نوشت: «ترامپ پاکسازی قومی را در قالب یک فرصتطلبی املاکی پوشیده و برنامه قدرتمند کردن آمریکا را فدای آن کرده است. نکته قابل توجه این است که سخنان ترامپ در مورد مداخله عمیق آمریکا در غزه با وعدههای او برای تمرکز بر مسائل داخلی آمریکا و عدم ورود به ماجراجوییهای نظامی در خارج از کشور تناقض دارد.»
وال استریت ژورنال نیز ضمن گزارشی از طرح حیرتانگیز ترامپ نوشت که رئیسجمهوری آمریکا جزئیات این طرح را تنها با نزدیکترین مشاوران خود در میان گذاشته است. مقامات خارج از حلقه نزدیک ترامپ از مطرح شدن این ایده در روزهایی که قرار بود وی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در کاخ سفید دیدار کند، بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند و برخی از سرسختترین و تأثیرگذارترین حامیان ترامپ در جامعه یهودی حیرتزده شدند. یکی از حامیان بزرگ اسرائیل که سالها برای رئیسجمهوری آمریکا پول جمعآوری کرده، این ایده را «جنونآمیز» خواند.